ولاديمير پوتين، رييسجمهوري جديد روسيه متوجه شده است كه به «گروه هشت» تعلق ندارد و گروه هفت بايد حرف او را جدي بگيرد. «باراك اوباما»، رييسجمهوري ايالات متحده نياز دارد تا در اين زمينه به دو موضوع دقت نظر بالايي داشته باشد: چگونه با روسيه رفتار كنيم؟ چگونه با پوتين برخورد كنيم، حالا كه او به دفتر كارش بازگشته است؟
رييسجمهوري ايالات متحده بايد در مورد شرايطي كه حالا تغيير كرده تجديد نظر كلي داشته باشد. در بيش از چهارسالي كه گذشت، «ديميتري مدودف»، رييسجمهوري دوره قبل روسيه (هشت روز است كه او جايش را به پوتين داده است) كه روابط كشورش را با همه، در دنياي خارج بهبود بخشيده بود، امور داخلي را به ولاديمير پوتين، نخستوزيرش سپرده بود.
مدودف بر اساس بينش خود توافقهاي جديدي را با غرب امضا كرد و روسيه را به سوي تجارت جهاني هدايت كرد. او وظيفه تامين تجهيزات قسمت شمالي افغانستان را به عهده گرفت و با غرب در زمينه نصب تجهيزات سامانه دفاعي در اروپا به توافقهايي دست يافتند.
اما حالا پوتين بازگشته است. ساعاتي پس از مراسم تحليف و آغاز به كار رسمياش در كاخ كرملين او گفت كه به دنبال تاسيس اتحاديهاي است كه با دو كشور قزاقستان و بلاروس تشكيل دهد. او به صراحت اعلام كرد كه اولويت اصلياش در سياست خارجي بر مبناي تاسيس اين اتحاديه خواهد بود.
بلاروس و قزاقستان دو كشوري هستند كه با معيارهاي دموكراسي فاصلههاي بسيار دارند. همه اينها نشانههاي كنارهگيري روسيه با جهان خارج است.
اين در حالي است كه ديميتري مدودف، رييسجمهوري سابق روسيه پذيرفته بود كه نقشي اساسي در ليبي ايفا كند، اما پوتين دوست خود را در سوريه تنها نخواهد گذاشت و در سخناني گفته است كه روسيه در برابر استفاده ابزاري از «حقوق بشر» براي پيشبرد اهداف غربيها در اعمال فشار و دخالت در امور داخلي ديگران خواهد ايستاد.
دو روز پس از اعلام راهبرد تازه روسيه، پوتين به طور رسمي اعلام كرد كه در 18 و 19 مي در اجلاس سران گروه هشت حضور نخواهد يافت و در مقابل مدودف را به اين اجلاس خواهد فرستاد.
عذر پوتين براي عدم حضور در اين اجلاس اين است كه وظيفه اصلياش ماندن در روسيه است تا افراد كابينهاش را نهايي كند. بر اساس گزارشهاي كاخ سفيد پوتين زماني كه متوجه شود شماره اوباما روي گوشياش افتاده است آن را از دسترس خارج ميكند.
با اين تفاسير چرا او نمايندهاش را به خارج از كشور ميفرستد؟ سوابق پوتين گواه اين مطلب است. او به طور سيستماتيك به دنبال اين است كه روسيه را به سوي يك دموكراسي «نيمبند» در زير سايه قدرت مركزي (دولت) هدايت كند.
در مورد ناسالمي دولت او روايتهاي زيادي شده است. شرط اصلي سياست اين است كه تو با هر كسي بايد كار كني اما اين شرط نميتواند در مورد دعوت پوتين به غرب براي هر برنامهاي صدق كند.
طنز مساله اينجاست كه اوباما براي شركت در اجلاس سران گروه هشت از شيكاگو به سوي «كمپ ديويد» حركت كرده است اما نه به اين دليل كه پوتين را شرمسار كند. او براي شركت در اجلاس ناتو در 21-20 مي به شيكاگو خواهد رفت. با اين همه زماني كه پوتين براي آخرين بار در اجلاس ناتو حضور پيدا كرده بود به سال 2008 در بخارست بازميگردد.
او اما در آنجا عليه آبخازيا اعلام جنگ كرد. رييسجمهوري وقت، «جورج بوش دوم» حتي نتوانست به او در اينباره كوچكترين اعتراضي كند. حتي او در تابستان همان سال او را به صرف «سوشي» به اقامتگاه خود دعوت كرد.
تفسير رفتار ديپلماتيك جورج بوش دوم كاملا مشخص است. پوتين به راستي به دنبال يك جنگ تمامعيار در ماه آگوست بود. پيدا بود كه بوش دوم به دنبال درگير كردن ناتو با پوتين نبوده است، بلكه هدف صلح با او بود. اما در اين داستان، حقيقت چيز ديگري است.
زماني كه گروه هشت در اواسط دهه 70 تاسيس شد فرض بر اين بود كه اين هشت كشور از بزرگترين كشورهاي صنعتي دموكراتيك در دنيا باشند. در سال 1997 زماني كه روسيه را به اين گروه راه دادند به دليل تلاشهاي دو شخص دموكرات روسيه، يعني «ميخاييل گورباچف» و رييسجمهوري وقت روسيه «بوريس يلتسين» بوده است.
اما روسيه در حال حاضر قواعد دموكراسي را رعايت نميكند. شايد در مورد حضور روسيه در گروه هشت بايد بازنگري شود. روسيه عضو ناخالص گروه هشت است.