bato-adv
کد خبر: ۱۱۰۸۴۶

اعترافات عامل قتل فجيع سه عضو يک‌خانواده

تاریخ انتشار: ۰۱:۱۵ - ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۱

جوان ۳۰ ساله اي که ۳ عضو خانواده اش را به طرز فجيعي در مشهد کشته بود ساعاتي پس از ارتکاب جرم به جنايت هولناک خود اعتراف کرد.

چند ماه قبل جوان ۳۰ ساله اي که در يک شرکت مشغول به کار بود با دختري از کارکنان همان شرکت ازدواج کرد و پس از آن شب ها را در منزل نامزدش که تنها بود سپري مي کرد.

از سوي ديگر جوان ياد شده اختلافاتي نيز با پدر و مادرش داشت و گاهي اين اختلافات به دليل فشارهاي اقتصادي و مطالبه پول از سوي اين جوان شدت مي گرفت. او با خود مي انديشيد که پدر و مادرش به حرف هاي او توجهي نمي کنند و مطالباتش را جدي نمي گيرند. بروز اين اختلافات که هر روز دامنه آن گسترده تر مي شد موجب شد تا جوان ۳۰ ساله در افکار و خيالات خود تصميم وحشتناکي بگيرد.

او با اين تصور که بايد درستي مشکلات و حرف هايش را به پدر و مادرش بفهماند کارد بزرگي را که از قبل تهيه کرده بود داخل خودرواش گذاشت.عقربه هاي ساعت ۶ صبح را نشان مي داد که او به نامزدش گفت مي خواهد به شرکت برود. او با اين بهانه به سمت منزل پدرش که در نزديکي شرکت مذکور بود به راه افتاد. وقتي وارد منزل پدرش شد ابتدا چشمش به برادر کوچک ترش افتاد که در طبقه همکف اين منزل زندگي مي کرد و مشغول تحصيل در دانشگاه بود او ناگهان کارد را بيرون کشيد و به سمت برادرش حمله ور شد و ضربات پي درپي به نقاط مختلف بدن برادرش وارد کرد.

خون از بدن برادرش فواره مي زد اما او ديوانه وار همچنان کارد را در بدن وي فرو مي کرد به طوري که حتي فرصت فرياد زدن نيز از جوان دانشجو گرفته شده بود. او پس از آن که ۱۳ ضربه عميق به برادرش زد از پله هاي ساختمان به طبقه اول رفت که پدر و مادرش در آن زندگي مي کردند. اين جوان در حالي که کارد خون آلود را در دست مي فشرد فرصت هيچ عکس العملي را به پدرش نيز نداد و او را هم با وارد کردن ۱۱ ضربه نقش زمين کرد و به سمت مادرش که از اين حادثه وحشتناک، حيران مانده و با چشماني وحشت زده فرزندش را مي نگريست رفت او به مادر هم رحم نکرد و ۳۰ ضربه کارد را هم بر بدن مادر فرود آورد. جوان خشمگين، پس از ارتکاب اين صحنه هاي رقت بار در منزل را به هم کوبيد و سوار بر خودرو از محل دور شد. حدود ۲ خيابان بالاتر وقتي به خودش آمد متوجه شد که لباس هايش خون آلود است و هر لحظه ممکن است جلب توجه کند بنابراين به سمت شرکت تغيير مسير داد و لباس هاي خون آلودش را داخل کيسه اي ريخت و کارد را نيز درون لباس هايش گذاشت.

 پس از آن نيز کيسه را به گوشه اي از خياباني در همان نزديکي انداخت و دوباره به سر کار بازگشت. اين گزارش حاکي است: از سوي ديگر برادر بزرگ تر اين جوان ۳۰ ساله که هر روز فرزند خردسالش را به منزل پدرش مي برد تا از او نگهداري کنند طبق معمول هر روز ساعت 7:15 به منزل پدرش رسيد او و همسرش هر دو کارمند بودند، به همين دليل هر روز صبح فرزند خردسالشان را نزد پدر ومادرش مي گذاشت و خودش سر کار مي رفت اما وقتي صبح سه شنبه هفته قبل وارد منزل شد پدرش را با سر و وضعي خون آلود و در حالي که به سختي نفس مي کشيد مشاهده کرد. پدر که پس از وارد آمدن ضربات کارد، با زحمت فراوان و کشان کشان از پله هاي ساختمان خود را به داخل حياط رسانده بود در پاسخ به پرسش هاي مکرر فرزندش که چه کسي اين بلا را سر شما آورده؟ گفت: «بهروز»! بهروز! او پرسيد چرا؟ به خاطر چي اين کار را کرد؟ پيرمرد ۶۰ ساله که ديگر ناي حرف زدن نداشت بريده بريده گفت: نمي دانم! ديوانه شده بود در يک لحظه با چاقو به ما حمله کرد!

 با حرف هاي پدر، فرزند بزرگ خانواده به داخل اتاق ها رفت و با مشاهده صحنه هاي فجيع، همسايگان را خبر کرد. دقايقي بعد خودروهاي امدادي اورژانس آژير کشان به محل حادثه رسيدند اما مادر ۵۵ ساله لحظاتي قبل به دليل شدت ضربات وارده و خونريزي شديد جان باخته بود. مأموران اورژانس بلافاصله جوان دانشجو را که بيهوش شده بود به بيمارستان شريعتي و پيکر نيمه جان پدر ۶۰ ساله را نيز به بيمارستان فارابي مشهد منتقل کردند اما اقدامات درماني اوليه موثر واقع نشد و با وجود تلاش پزشکان براي نجات مصدومان، هر دو نفر آنان جان خود را از دست دادند.در همين حال «س» فرزند بزرگ خانواده با برادر ۳۰ ساله اش تماس گرفت و ماجراي مجروح شدن اعضاي خانواده را به او گفت.

دقايقي بعد بهروز براي آن که خود را بي خبر از ماجرا نشان بدهد به منزل پدرش بازگشت و در حالي که سعي مي کرد خونسردي خود را حفظ کند از وقوع اين ماجراي هولناک اظهار بي اطلاعي کرد.

 اين گزارش حاکي است: با مرگ پدر و فرزند در بيمارستان، مراتب به مرکز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ نيز اعلام شد. در پي دريافت اين خبر و به دستور سرهنگ جامي (رئيس کلانتري شهرک ناجا) گروهي از مأموران انتظامي براي بررسي موضوع به محل حادثه عزيمت کردند آنان با تأييد درستي خبر قتل فجيع ۳ عضو يک خانواده، ماجرا را تلفني به قاضي اسماعيل شاکر (قاضي ويژه قتل عمد) اطلاع دادند. دقايقي بعد مقام قضايي به همراه کارآگاهان دايره جنايي پليس آگاهي، پزشک قانوني و عوامل بررسي صحنه جرم در منزل محل وقوع جنايت حضور يافت و بدين ترتيب تحقيقات قضايي در اين باره آغاز شد. «س» فرزند بزرگ تر خانواده به قاضي شاکر گفت: وقتي پدرم را با سر و وضعي خون آلود ديدم شوکه شدم.

وي گفت: پدرم قبل از مرگ به من گفت: «بهروز» اين کار را کرده است.

به دنبال اظهارات «س»، بهروز که در محل حادثه حضور داشت بازداشت و به پليس آگاهي منتقل شد. او که هنوز هم با خيالي آسوده به سوالات کارآگاهان پاسخ مي داد گفت: من اعضاي خانواده ام را نکشته ام ولي من با برادرم نيز اختلافي ندارم و نمي دانم او چرا اين گونه سخن مي گويد و قصد دارد مرا قاتل جلوه دهد! وقتي جوان ۳۰ ساله منکر ارتکاب هر جنايتي شد قاضي ويژه قتل عمد که نظارت مستقيمي روي بازجويي از اين فرد داشت دستور داد تا کارآگاهان او را مورد «تن پيمايي» (بازبيني بدني) قرار دهند. هنگامي که لباس هاي اين جوان از تنش خارج شد ناگهان لکه بزرگي از خون روي لباس زير وي نمايان گشت.

او که خود با ديدن لکه خون دچار اضطراب شده بود در پاسخ به نگاه سوال برانگيز کارآگاهان دايره جنايي گفت: وقتي برادرم با من تماس گرفت و من به داخل منزل رفتم يک لحظه روي پله ها که از خون پدرم رنگين شده بود نشستم به همين دليل لباس زيرم خون آلود شده است اما او وقتي در برابر اين پرسش قرار گرفت که پس چرا شلوارت خوني نشده؟ ديگر چاره اي جز بيان حقيقت نيافت و در حالي که سرش را ميان دستانش گرفته بود راز اين جنايت فجيع را برملا کرد.

او گفت: فشارهاي مالي و روحي و رواني شديدي داشتم اما پدر و مادرم حرفم را قبول نمي کردند. کلافه شده بودم و نمي دانستم چکار کنم تا اين که تصميم گرفتم به منزل آن ها بروم و خودم را در برابر چشمانشان با چاقو بزنم و در واقع خودکشي کنم تا آن ها صحبت هاي مرا جدي بگيرند اما وقتي به منزل رفتم در يک لحظه روح و روانم به هم ريخت و با کارد به سمت آن ها حمله ور شدم.

بنا بر اين گزارش، پس از اعتراف صريح متهم به قتل ۳۰ ساله، وي با صدور قرار بازداشت موقت از سوي قاضي شاکر، در اختيار کارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت تا تحقيقات درباره زواياي پنهان ديگر اين پرونده جنايي ادامه يابد.

منبع: روزنامه خراسان
برچسب ها: قتل اعتراف مشهد
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۲/۰۹
چه گویم که نا گفتنم بهتر است
ناشناس
GERMANY
۰۲:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۲/۰۹
عجب کثافتهائی در این عالم وجود دارند .
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین