اعتماد ملی در گفت و گویی با عبدالله جاسبی به دانشگاه آزاد و شایعات پیرامون آن پرداخته است.
مشروح این گفت و گو را در زیر می خوانید:
دانشگاه آزاد اسلامي 26 ساله شد؛ دانشگاهي كه 20 سال بعد ميخواهد يكي از بزرگترين و معتبرترين دانشگاه جهان شود. گفتوگو با عبدالله جاسبي كه نامش با دانشگاه آزاد اسلامي مترادف شده قرار بود درباره 25 سالگي اين دانشگاه باشد. رئيس 64 ساله اندكي فراغت يافته از فشارهاي دو، سه سالهاي كه از ناحيه دولت اصولگرا بر اين دانشگاه وارد مي شد آماده گفتوگو بود كه همزمان شد با موج جديد مخالفتها با مديريت دانشگاه آزاد كه اين بار بادها از بهارستان وزيدن گرفت و مجلسيان نيز به رده مخالفان پيوستند و گفتوگو ناگزير به آن سمت رفت.
جاسبي از چهرههاي منحصر به فرد سياسي در ايران است؛ در ميانه زمين سياست ايستاده و پيوندش با اصولگرايان از جانشيني دبير كل حزب جمهوري اسلامي تا حزب موتلفه از يكسو و علمداري تشكيلات چكاد آزادانديشان و ارتباط تنگاتنگش با هاشمي رفسنجاني از ديگر سو جاسبي را متفاوتتر كرده است؛ چه اينكه در هيات موسس دانشگاه آزاد در ابتدا حضرت آيتالله خامنهاي، هاشمي رفسنجاني، ميرحسين موسوي، موسوي اردبيلي و سيداحمد خميني حضور داشتند و در هيات موسس جديد هم سيدحسن خميني و محسن قمي و جعفر توفيقي هستند و هم علياكبر ولايتي و حسن حبيبي.
جاسبي در سال 1351 وارد دانشگاه آستون انگليس شد، مدرك فوقليسانساش را در رشته مديريت صنعتي و سپس مدرك دكتراي تخصصي خود را در رشته مديريت توليد و تكنولوژي از اين دانشگاه گرفت. پس از بازگشت به ايران، مسووليتهاي مختلفي در نهادهاي جمهوري اسلامي و تشكلهاي سياسي به عهده گرفت. مشاور وزير كشور، معاونت نخستوزير در امور طرحها و برنامهها در دوره نخستوزيري شهيد رجايي، معاونت نخستوزير و دبيركل سازمان امور اداري و استخدامي كشور در دوران نخست وزيري دكتر باهنر، مهدوي كني و ميرحسين موسوي، جانشيني دبير كل حزب جمهوري اسلامي در زمان دبير كلي حضرت آيتالله خامنهاي،مسوول واحد تحقيقات اقتصادي و اجتماعي حزب جمهوري اسلامي، عضو هيات رسيدگي به اموال و اسناد حزب جمهوري اسلامي، رئيسدانشگاه آزاد اسلامي از 13611 تاكنون)، رئيس كميسيون مديريت ستاد انقلاب فرهنگي، عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي با فرمان حضرت امام خميني(ره) 13677 تاكنون)، منشي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، عضو كميسيون مشترك و كميسيون شماره 1 شوراي عالي انقلاب فرهنگي، عضو هيات امناي دانشگاه آزاد اسلامي (از سال 71 تاكنون)، رئيسكميته برنامهريزي بخش آموزش و تحقيقات غيردولتي برنامه 5 ساله دوم جمهوري اسلامي 13711 تا 1373)، صاحب امتياز روزنامه آفرينش و روزنامه شاپرك، كانديداي ششمين دوره و هشتمين دوره رياستجمهوري اسلامي ايران 13700و1378)، عضو شوراي گسترش وزارت فرهنگ و آموزش عالي، عضو شوراي فرهنگ عمومي ، استاد دانشگاه علم و صنعت ايران (از سال 1345) و ...
بيست سال بعد دانشگاه آزاد اسلاميبايد بزرگترين و معتبرترين دانشگاه جهان شود؛ اين جايگاهي است كه در سند چشم انداز بيستساله براي دانشگاه آزاد در نظر گرفته شده است. براي دانشگاهي 25 ساله كه در جدول دانشگاههاي جهان، دانشگاهي جوان محسوب ميشود، چنين جايگاهي قابل دستيابي است؟ براي دانشگاهي با چنين مضيقههايي، خواب چنين <ترين>هايي ديدن، قابل تعبير است؟
با نگاهي به گذشته دانشگاه آزاد اسلامي و بررسي آمار و اطلاعات، برنامهها و اقدامات انجام شده، آيندهاي بسيار روشن و درخشان پيشبيني ميكنم. آنچه در سند چشمانداز بيستساله منظور شده، با آماري كه در پيش رواست بايد تعداد هيات علمي به 100 هزار نفر افزايش پيدا كند؛ با حدود 3 ميليون نفر دانشجو، 30 ميليون متر مربع فضاي آموزشي و رفاهي، 100 هزار دانشآموز با هزار مدرسه، حدود 7 ميليون فارغالتحصيل و بيش از 100 مركز تحقيقاتي و بيمارستان. پيشبينيهاي انجام شده در طول بيست سال داراي چند خصوصيت است. اول اينكه در تمامي حوزهها به شاخصها و استانداردهاي بينالمللي ميرسيم يا از آن پيشي ميگيريم. ديگر اينكه دانشگاه آزاد اسلامي به يكي از بزرگترين و معتبرترين مجموعه دانشگاهي جهان تبديل خواهد شد، چه از نظر كمي و چه از نظر كيفي.
هم به لحاظ كميو هم كيفي شرايط ابتدايي سختافزاري طي شده اما دانشگاه آزاد اسلامي هنوز در شاخصهاي علمياي مثل ISI موفق نبوده است. شما بر آهنگ رشد تاكيد ميكنيد؛ كمااينكه آهنگ رشد دانشگاه آزاد نسبت به دانشگاههاي دولتي بهتر و در سطح مطلوبي است اما آيا اين آهنگ رشد ادامه پيدا ميكند؟
دانشگاه آزاد در دهه اول كه دهه تثبيت بود فقط از موجوديت خود دفاع كرد و توانست همه مخالفان و منتقدان را قانع كند كه اشتباه ميكنند و معاندين را از دشمني مايوس كند. دهه دوم، دهه توسعه بود كه دانشگاه آزاد گسترش وسيعي يافت و از نظر كمي به نقاطي رسيد كه هيچ دانشگاهي در دنيا به آن دست نيافته است. دهه سوم دهه كيفيت است كه 5 سالي است اين دوره را شروع كردهايم. 5 سال پيش شاخص ISI نداشتيم اما امروز نسبت به سالهاي قبل چندين برابر شده است. رشد پايدار است و انشاءالله به همين سرعت ادامه پيدا ميكند. گرچه طبيعي است كه رشدهاي اينچنيني تا مرحلهاي پيش رفته و سپس از سرعت آنها كاسته ميشود؛ علاوه بر آن سرمايهگذاري در بخش پژوهش نمايانگر اين است كه ميتوانيم رشد مدنظر را ادامه دهيم.
شاخصهاي مطلوب در روند رشد كمي و كيفي دانشگاه آزاد چيست؟آيا با واقعيات موجود و نيازهاي آتي مطابقت ميكند؟
يكي از شاخصها، شاخص هيات علمياست كه البته شاخص خوبي نيست. فرصت و زمينههاي مساعدي مهيا شده كه كمك ميكنند شاخصها را اصلاح كنيم. در گذشته براي جذب هيات علمي، محدوديت داشتيم و در تنگنا بوديم اما اين شرايط تغيير كرده است. اينك در مجموعه آموزش عالي بيش از 150 هزار دانشجوي فوقليسانس و 18 هزار دانشجوي دكتراي تخصصي مشغول تحصيل هستند كه سالانه حدود 30 تا 40 هزار فوق ليسانس و حدود 3 هزار دانشجوي دكتراي تخصصي فارغالتحصيل ميشوند. در چنين شرايطي ما به يك منبع عظيم از هيات علميدسترسي خواهيم داشت و در صدد هستيم تا سال 1390 ساليانه بيش از 6 هزار عضو هيات علميجذب كنيم كه تعداد هيات علميبه 46 هزار نفر افزايش پيدا كند. من اين را هدفگذاري ايدهآليستي نميدانم؛ از 3 هزار فارغالتحصيل دكتراي تخصصي در سال اگر سالانه يكهزار نفر از آنها را جذب كنيم و از 30 تا 40 هزار فارغالتحصيل فوق ليسانس اگر سالانه 5 هزار نفر جذب كنيم، توان جذب سالانه 6 هزار عضو هيات علميتا سال 1390 را به راحتي خواهيم داشت. از سال 1390 تا موعد سند چشمانداز بيست ساله شرايط بهتر ميشود، چرا كه از نظر ميزان فارغ التحصيلان و دكتراي تخصصي وضع بهتري ايجاد خواهد شد. اگر تا سال 1404، 3ميليون دانشجو داشته باشيم با 100 هزار عضو هيات علمي، نسبت دانشجو به عضو هيات علمي 1 به 30 ميشود كه اگر حقالتدريسيها و نيمهوقتها را هم اضافه كنيم، اين نسبت 1 به 25 ميشود كه شاخص مطلوبي در سطح بينالمللي است. ميتوانيم به اين شاخص دست يابيم؛ 5 هزار دكتراي بورسيه در دانشگاه آزاد به همراه حدود 13 هزار دانشجوي دكترا در دانشگاههاي دولتي و دانشجويان خارج از كشور چين امكاني براي ما فراهم ميكند. اين رقم بيشتر خواهد شد و در مجموع آينده بسيار نويد بخشي را پيش رو داريم.
از نظر شاخص فضاي آموزشي و رفاهي ايجاد 30 ميليون متر مربع فضا تا پايان سند چشمانداز بيست ساله تا چه ميزان قابل تحقق است؟
بله، شاخص دوم ما فضاي آموزشي و رفاهي است. طي دهه دوم و چند سال دهه سوم روند توسعه فضاي آموزشي و رفاهي دانشگاه آزاد اسلامي بسيار سريع و شتابدار بوده؛ بهطوريكه در حال حاضر در واحدها تعداد زيادي از شهرها از نظر متراژ فضاي آموزشي، مراكز دولتي را پشت سر گذاشتهايم و اين سرعت با تعديل ادامه خواهد يافت. بايد تا پايان سند چشم انداز به 30 ميليون متر مربع فضاي آموزشي و رفاهي برسيم تا دانشگاه آزاد اسلامي از تمام فهرست ملزومات دانشگاههاي مجهز برخوردار باشد مثل سالن تربيت بدني، سالن كنفرانس، غذاخوري، مسجد، نمازخانه، آزمايشگاه، كارگاه، خوابگاه، مزرعه و بيمارستان. من هيچ نگرانياي در اين حوزه نميبينم؛ گرچه افزايش قيمتها در سال 1386 و اوايل 87 تنگناهايي بهوجود آورده و ميآورد اما بايد با تدبير مرحله به مرحله به پيش برويم. در شاخصي مانند تجهيزات و امكانات آزمايشگاهي، بيمارستان، مزرعه، درمانگاه، كارگاه، كتابخانه و ساير ابزار و وسايلي كه بايد تهيه كرد، در حد مناسبي قرار داريم، ولي بايد به سطح عالي برسيم تا نيازمند اعزام دانشجو به مراكز ديگر براي گذراندن واحدهاي عملي نباشيم. بايد در رشته پزشكي به اندازهاي بيمارستان داشته باشيم كه نيازمند انعقاد قرارداد با بيمارستانها نباشيم. ايجاد بيمارستان مساله بسيار گرانقيمتي است؛ يك بيمارستان 100 تختخوابي به 20 تا 25 ميليارد تومان هزينه نيازمند است. در حال حاضر كتابخانه الكترونيكي ما در 50 واحد دانشگاهي مستقر است و دانشجويان به دهها ميليون كتاب و مقاله دسترسي دارند كه اين امكانات در اختيار دانشجويان دولتي نيست.
در شاخص بعدي، سيستمهاي اطلاعرساني و مكانيزاسيون را خواهيم داشت؛ بايد بهگونهاي كار كنيم كه هيچ دانشجويي براي ثبتنام از منزل به دانشگاه مراجعه نكند. آزمونهاي سراسري بايد كاملا اينترنتي شود؛ سيستمهاي اطلاعرساني online باشد. از امسال ثبتنام كنكور سراسري اينترنتي شد؛ بايد بررسي كنيم كه آيا ميتوان آزمونهاي سراسري را هم مانند برخي كشورها از منزل و بهصورت اينترنتي انجام دهيم يا خير. البته اين شيوه هزينهبر است اما با اين هزينهها تعداد پرسنل كم ميشود و ميزان هزينه سرانه نيز كمتر ميشود. از امسال كه ثبتنام آزمون سراسري، اينترنتي شد 150 پرسنل آزاد شدند كه براي بيكار نشدنشان، آنها را در قسمت ديگري مشغول بهكار كرديم؛ علاوه بر آن يك ساختمان كاملا آزاد شد. در رابطه با توسعه جغرافيايي، هيات موسس تصويب كرده كه تمام تصميمگيريها در اين هيات صورت گيرد. سياست ما توسعه جغرافيايي نيست؛ ما تمام نيرو و توان خود را در كيفيت ميگذاريم. در مورد مساله نيروي استاني (پرسنل) كه نقش اساسي در آموزش عالي ايفا ميكند در پي اين هستيم كه به تدريج سرانه پرسنل را به دانشجو كم كنيم و پرسنل قويتر و با تحصيلات بالاتر و مناسبتري بهكار گيريم. دليلي ندارد پرسنلي استخدام شود كه با كامپيوتر آشنا نباشد. انتخاب پرسنل بر منباي كيفيت بالاي آنها خواهد بود و مرتبا از آموزش ضمن خدمت بهرهمند ميشوند.
از شما نقلي هست كه توسعه جغرافيايي دانشگاه آزاد بنا به توصيه ائمه جمعه، نمايندگان مجلس و برخي شخصيتهاي سياسي بوده است. هرچند نميتوان ثمرات احداث واحدهاي آموزشي دانشگاه آزاد در رونق اقتصادي، توسعه فرهنگي و اجتماعي مراكز مختلف را منكر شد؛ اما اخيرا گفتهايد كه توسعه جغرافيايي دانشگاه آزاد متوقف ميشود؛ علتش كم شدن توصيههاست، يا بدهكار نبودن گوشتان به اين توصيهها يا مشغول شدن دانشگاه به امور كيفي و افزايش شاخصهاي علمي؟
جمله امام(ره) مبناي سياستگذاري دانشگاه آزاد است كه فرمودند؛ اين دانشگاه آزاد كه به پيشنهاد آقاي هاشمي تشكيل شد، در همه جاي ايران بايد توسعه پيدا كند. بر اين اساس كوشيديم كه همه شهرها را تحت پوشش قرار دهيم؛ اما داوطلبانه نميرويم؛ در شهرهايي دانشگاه احداث ميشود كه مسوولان سياسي و اجتماعي از ما درخواست كنند؛ بايد شرايط اوليه ما را بپذيرند تا وارد شهر شويم. ميهمان ناخوانده نبوده و نيستيم؛ اما جزء سياستهاي ما توسعه جغرافيايي بود. در آينده اگر شهرهايي باشد كه در اين حوزه نيازمند بوده و در اين چارچوب احداث آن قابل توجيه باشد پيشنهاد آنها را بررسي خواهيم كرد. اينكه شعبات دانشگاه آزاد را تا روستاها هم ببرند، ما با آن موافق نيستيم و حاضر هم نيستيم در آن سرمايهگذاري كنيم. توسعه جغرافيايي از اين منظر به صفر ميرسد و متوقف ميشود.
با شهريههاي گران دانشگاه آزاد چه ميكنيد؟ ظاهرا اقدامات انقلابي هم توان ارزان كردن آن را ندارد!
شهريهاي كه دريافت ميكنيم بسيار ناچيز است و كمترين شهريهاي است كه اخذ ميشود؛ البته به تدريج كه جلو ميرويم و كيفيت را بالا ميبريم، ميزان شهريه هم افزايش مييابد كه اين هم اجتنابناپذير است. بايد خدماتي ارائه شود كه افراد كمبضاعت و بدون قدرت مالي هم توان ورود به دانشگاه آزاد را داشته باشند. بهترين شيوه ارائه اين خدمات هم وامهاي درازمدت از طريق صندوق رفاه است يا از طريق كمكهاي مجلس شوراي اسلامي.
اين توضيح گرچه در مورد ميزان شهريه قانعكننده نبوده است اما از نظر عدم تفاوت در شهريههاي دريافتي، افكار عمومي را كاملا اقناع نميكند. شهريههاي دريافتي متفاوت نيستند؛ بعضا در واحدهايي كه از امكانات بالا برخودار نيستند شهريههاي بالايي اخذ ميشود. بايد اين تفاوت در كيفيت محل آموزشي در شهريه لحاظ شود. گرچه در مجموع با هزار ميليارد بودجه دانشگاه آزاد هنوز هم سرانه دانشجويان آزاد نسبت به دولتي پائين است؛ به عبارتي سرانه دانشجويان دانشگاههاي دولتي 4 ميليون و 200 هزار تومان است اما دانشجويان آزاد 650 هزار تومان. آيا اين نوسان در شهريه و سرانه كل ميتواند توجيهكننده عدمتفاوت در شهريه مراكز متفاوت باشد؟
در چندين جلسه در هيات امناي دانشگاه آزاد پيرامون موضوع شهريهها بحث شد و تقريبا اكثريت- اگر نگوييم به اتفاق- اعضا بر اين نظر بودند كه نبايد شهريههاي يكساني اخذ شود و بايد شهريه دريافتي متناسب با فضاي آموزشي و هيات علمي باشد، اين حرف درستي است. دو هيات براي بررسي اين موضوع تشكيل شد. مسووليت آن به وزارت علوم سپرده شد، اما نتيجهاي حاصل نشد. رياست هيات بررسيكننده به رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس سپرده شد كه آن هم به نتيجهاي نرسيده است. البته وقتي شما تصميم گرفتيد در شهري شهريه كمتري دريافت كنيد، جلوي توسعه دانشگاه گرفته ميشود. حتي نمايندگان شهر و مسوولان هم موافق نيستند شهريه كمتري اخذ شود چرا كه توسعه دانشگاه محدودتر ميشود. فرمول مشكلي است؛ اين چيزي است كه عملا نتوانستيم به آن برسيم. گرچه منطق، منطق درستي است. منتهي بحث ديگري هم هست؛ اگر واحدي مثل علوم و تحقيقات، خوراسگان و قزوين در سطح بالاتري است، داوطلب بيشتري هم دارد. داوطلبيني كه موفق نشدند در اين واحدها قبول شوند بايد به مراكز ديگري بروند و بعضا هزينههاي بالايي هم بپردازند. دانشگاه آزاد از نظر امكانات در مقايسه با دانشگاههاي دولتي در محدوديت به سر ميبرد. آنها بين 4 تا 8 برابر بودجه دريافت ميكنند، حال اگر شهريه دانشگاه آزاد افزايش پيدا كند در مقايسه بر مبناي قيمت تمامشده باز هم نسبتا قابل قبول است. در رشتههاي پزشكي و دامپزشكي بهخاطر برخورداري دانشگاههاي دولتي از امكانات، اين تفاوت در بودجه به 8 برابر هم ميرسد. هنر دانشگاه آزاد اين است كه كارايياش را بهقدري افزايش دهد تا بتواند سرويسهاي بهتري ارائه دهد. اينكه ميگويند دولت كارفرماي خوبي نيست از اينجا بر ميخيزد. در حال حاضر فرصتهاي مطالعاتي براي دانشجويان آغاز شده است. قول ميدهم ظرف 4 يا 5 سال آينده ميزان فرصتهاي مطالعاتي دانشگاه آزاد از دانشگاههاي دولتي پيشي ميگيرد. ميزاني از كل بودجه هم به فرصتهاي مطالعاتي اختصاص يافته است.
اشاره كرديد كه دانشگاه در ميانه دهه سوم خود، دهه كيفيت است و دهه تثبيت و دفاع از موجوديت خود متعلق به دهه اول عمر دانشگاه بود، اما بادهاي نامساعدي كه وزيدن گرفتهاند همچنان تثبيت دانشگاه آزاد را هدف قرار دادهاند و هنوز جهت وزش اين بادها براي لرزاندن بيدي است كه گفتهايد با اين بادها نميلرزد. در ميانه دهه نوآوري با دغدغههاي تثبيتي، چه ميكنيد؟
توفانهاي نامساعدي كه از ابتداي تاسيس دانشگاه آزاد بوده، متوقف نشده و نميشود. اما سطح اين توفانها دائما تغيير كرده است. توفانهاي دهه اول بر اين متمركز بود كه <نباشيد> يعني موجوديت دانشگاه را هدف قرار ميدادند. بسياري از افرادي كه چنين ادعاهايي داشتند پس از آنكه فرزندانشان در اين دانشگاه مشغول به تحصيل شدند عقبگرد كردند و برخي حامي دانشگاه آزاد اسلامي شدند و برخي بعضا بر سر سفره آن نشستهاند. در دهه دوم سطح اين توفان تغيير كرد، ميگفتند باشيد اما سهمتان اينقدر نيست و با تصميمگيري، ميزان توسعه را محدود ميكردند. ما را به بيقانوني متهم ميكردند تا بتوانند دانشگاه را تضعيف كنند. اما مرحله تثبيت را گذرانديم. در آن دهه با كمك شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجلس شوراي اسلامي خلاهاي قانوني را پر كرديم و عملا به جايي رسيديم كه دست منتقدين در اين زمينه خالي شد. در دهه سوم نميتوانند بگويند نباشيد؛ درباره شهريه هم هر چه گفتند متوجه شدند حرفشان منطق و مبنايي ندارد و با حداقل هزينه بهترين خدمات ارائه ميشود. پس روي افراد دانشگاه آزاد مانور ميدهند و ميگويند دانشگاه آزاد خوب است اما تو نبايد باشي. هر بار كه عقبنشيني كردند پشت سنگر ديگري رفتند. اين در حالي است كه دانشگاه آزاد به بخشي از تاريخ انقلاب مبدل شده و حركت توسعه خود را با قدرت ادامه ميدهد؛ مهم نيست در مسند مديريت آن، چه كساني نشسته باشند. عيب كار آنها اين است كه اگر ميخواهند افرادي در مديريت دانشگاه تغيير كنند، راهحل اين نيست كه تهمت بزنند، فحاشي و تخريب كنند. ما كساني نيستيم كه در اين ميدان عقبنشيني يا سكوت كنيم. با تمام كساني كه تهمت ميزنند قطعا برخورد كرده و آنها را به پاي ميز محاكمه خواهيم كشاند. اگر راست ميگويند ميپذيريم، ولي اگر دروغ بگويند بايد هزينه آن را هم بپردازند. چرا حاضرند اجر و پاداش دانشگاه آزاد را براي تغيير 4 يا 10 نفر پايمال كنند؟ ما با كساني كه در چارچوب تعامل سازنده در پي اصلاح امور باشند، مشكلي نداريم و از آنها استقبال ميكنيم اما كساني كه فرزندانشان در اين دانشگاه درس ميخوانند و باز هم مخالفت ميكنند، آب درهاون ميكوبند و شكست ميخورند.
يكي از چهرههاي سياسي در دهه 60 ميگفت اگر ميخواهيد سه كلمه بگوييد كه دروغ باشد بگوييد <دانشگاه آزاد اسلامي>؛ چون نه دانشگاه است، نه آزاد و نه اسلامي. ميگفت همكاري با دانشگاه آزاد حرام است. هدف اصلي حذف رقيب است و اينكه به خود شما برسند. تحليل آنها اين است كه تمام راهها به رم ختم ميشود؛ با انتقاد از دانشگاه آزاد ميتوان به حذف جاسبي رسيد. سر كلاف شماييد، پس شما را ميزنند. پروژه اين است دانشگاه آزاد بدون جاسبي؛ آن هم در سيستمي كه همچنان سانتراليزه (متمركز) است و نشانهاي از دسانتراليزهشدن در آن ديده نميشود. فرض كنيم به نتيجه برسند و جاسبي را خانهنشين كردند، دانشگاه آزاد با چه سرنوشتي روبهرو ميشود؟
هر سيستم و الگوي جديدي در دوران اوليهاش وابستگي به فرد دارد. در دهه اول وابستگي به فرد زياد و تغييرات خطرناك بود. از دهه دوم تبديل سيستم سانتراليستي را به غيرمتمركز تمرين كرديم. بنده به ضرس قاطع ميگويم رفتن جاسبي دانشگاه آزاد را از بين نخواهد برد. البته ممكن است جزر و مد بهوجود بياييد اما دانشگاه به حركت تاريخي خود ادامه ميدهد. اگر منظور اين كسان از تهاجم به دانشگاه حذف جاسبي و نيروهاي اول انقلاب است كه هيات موسس و هيات امنا وجود دارد و بنده عضو هيات امنا هستم، پس حضور خواهم داشت. اما به لطف خدا امروز دانشگاه به نقطهاي از رشد و تكامل رسيده كه ميتواند از خانه خارج شده و در جاي ديگري مستقر شود بدون اينكه تندباد حوادث آن را از جا بكند. اين فرآيند قويتر، ريشهها محكمتر و اتصال به فرد كمتر خواهد شد. پيش از اين كليه احكام معاونين را رئيس دانشگاه ميزد اما الان فقط احكام روسا را امضا ميكنيم. پيش از اين همه تصميمات معاملات در سازمان مركزي گرفته ميشد اما الان در واحدها انجام ميشود. اهرمهاي كنترل تقويت شده و اهرمهاي اجرايي واگذار ميشوند. آخرين تغييرات در دانشگاه آزاد اسلامي هم تشكيل هيات امناي استاني است كه اولين آن در استان قم تشكيل شد چرا كه داراي يك واحد بود و سادهترين آن است. از سطح منطقهاي به سمت استاني در حركت هستيم. هياتهاي امناي استاني تصميمگيري ميكنند. دانشگاه آزاد به سمت فدراتيو شدن پيش ميرود، هدايت در سازمان مركزي و اجرا در سطح منطقهاي خواهد بود كه به سمت سطح استاني و واحدي در حال حركت است.
روساي واحدها را هيات امنا مشخص ميكند؟
گام اول برداشته شده است. قرار شده روساي بزرگترين واحد استانها در هيات امنا معرفي و در شوراي عالي انقلاب فرهنگي به تصويب برسد. پس از آن اجراي مرحله دوم آغاز ميشود كه اين روند براي واحدهاي جامع انجام خواهد شد و به شوراي عالي انقلاب فرهنگي ميرود. اين پروسه از سطوح بزرگ شروع ميشود و تا سطح پايينتر و كوچكتر پيش ميرود تا استخوانبندي استحكام يابد.
آقاي جاسبي! الان بحث بر سر اين است كه مخالفينتان شما را رئيس قانوني دانشگاه آزاد نميدانند و ميگويند طبق مفاد اساسنامه دانشگاه، طي كدام نامه از سوي هيات امنا به عنوان نامزد رياست دانشگاه به شوراي عالي انقلاب فرهنگي معرفي شديد و اين شورا طي كدام نامه موافقت خود را با رياست شما اعلام كرده است؟ البته اسناد شوراي عالي انقلاب فرهنگي غير از اين را ميگويد و سيد احمد خميني در نامهاي به تاريخ 16/7/67 از سوي امام شما را بهعنوان <رئيس دانشگاه آزاد> به آيتالله سيدعلي خامنهاي رئيسجمهور و رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي وقت معرفي ميكنند و ايشان هم در 18/8/67 شما را به عنوان شخصيت حقوقي- رئيس دانشگاه آزاد- به عضويت اين شورا در ميآورند. آيا مخالفينتان با وجاهت قانوني شوراي عالي انقلاب فرهنگي دچار مشكل هستند يا اين احكام را نديدهاند؟
فرآيند قانوني دانشگاه آزاد فرآيند متغيري بوده كه در طول زمان تكامل پيدا كرده است. اولا قبل از اينكه شوراي عالي انقلاب فرهنگي به اين صورت شكل گيرد، دانشگاه آزاد تاسيس شده بود؛ دانشگاه آزاد شوراي عالي داشت و رئيس دانشگاه هم طبق ضوابط قانوني از سوي هيات موسس تعيين ميشد. سپس در يك مرحلهاي امام از طريق مرحوم سيد احمد به رئيسجمهور وقت ابلاغ كردند كه جاسبي رئيس دانشگاه آزاد است، پس امام رياست بنده بر دانشگاه آزاد را مورد تاييد قرار داده بودند. به عضويت شوراي عالي انقلاب فرهنگي درآمدم. البته حكم امام حكم رياست بنده نبود، تاييد رياست من و درخواست براي عضويت شخصيت حقوقي <رئيس دانشگاه آزاد اسلامي> در شوراي عالي انقلاب فرهنگي بود. مقام معظم رهبري هم حكم بنده را صادر كردند. پس قانوني بوديم و هستيم. در اساسنامه بعدي آمده است رئيس دانشگاه آزاد به شوراي عالي انقلاب فرهنگي پيشنهاد ميشود تا در آن شورا به تصويب برسد؛ اما اين روال براي رئيس جديد است، يعني فرد پس از من را به شورايعالي انقلاب فرهنگي براي تصويب پيشنهاد كنند.
مساله دوم اينكه اينها آيا واقعا به خودشان زحمت فكر كردن ندادند؟چطور فردي كه طي 25 سال رئيس دانشگاه آزاد بوده و ميليونها حكم و دانشنامه را امضا كرده، 20 سال است در جلسات شوراي عالي انقلاب فرهنگي شركت كرده و حتي منشي جلسات شورا بوده و هست، غيرقانوني است؟ چطور مسوولين فرد غيرقانوني را تحمل ميكردند و ميكنند؟ اگر رئيس قانوني دانشگاه آزاد نبودم چطور به عنوان شخصيت حقوقي از سوي امام (ره) و مقام معظم رهبري مورد تاييد قرار گرفتم؟ شخصيتهاي مختلفي با من مكاتبه كردهاند، در دادگاهها و مراجع قانوني مدارك ثبتي با امضاي من وجود دارد، پس همه آنها بياعتبار است؟ جالب است كساني ميگويند جاسبي غيرقانوني است كه فرزندانشان در دانشگاه آزاد درس خوانده و با امضا و تاييد من مدرك گرفتند. شما سستي استدلال و بيتوجهي به شواهد و قرائن را در اين اتهام مشاهده ميكنيد. اين مسائل هست و ما هم جواب ميدهيم. دنبال درگيري نيستيم، هر جا تهمت بزنند با اقدام قانوني برخورد ميكنيم و هدفمان اين است كه وقتمان را صرف اقدامات اساسي كنيم.
فشارهاي كنوني كه بخشي از آن از ناحيه دولت به دانشگاه آزاد وارد ميشود را در مقايسه با فشارهاي اوليه كه تيغ تيز انتقاد دولتگرايان بر سر دانشگاه بود، چگونه ارزيابي ميكنيد؟
تفكر دولتي كه از ابتداي انقلاب هم شديد بوده، هنوز هم وجود دارد. هنوز هم اگر چه مسوولان دنبال واگذاري امور به مردم هستند و در راس آنها مقام معظم رهبري اصل 44 قانون اساسي را جهت اجرا ابلاغ فرمودند، اما در سطح مديران مملكت در بدنه اجرايي تفكر دولتي حاكم است. دولت عليرغم خواست مسوولين مرتب بزرگتر ميشود. ما نيازمند كار جديتري هستيم؛ بخشي از مخالفتها با دانشگاه آزاد از همين تفكر نشأت ميگيرد، چرا كه دانشگاه آزاد راه را براي بخش غيردولتي و خصوصي هموار كرد و بدون ارتزاق از دولت، امكانات را در جهت اهداف جمهوري اسلامي بهكار گرفت و موفق شد. اين براي بعضيها قابل تحمل نيست.
ولي فشارهاي سياسي امروز فقط مواجهه تفكر دولتيها با دانشگاه آزاد نيست، بلكه نشانهگيري مخالفين سياسي به سمت عبدالله جاسبي است. مساله شماييد.
اعتقاد دارم به هر اتهامي بايد پاسخ دهيم، ولي دنبال درگيري نيستيم. موجهاي سياسي ميآيند و ميروند و بايد از كنار آنها عبور كنيم، مگر اينكه نشانهگيري مستقيما به سمت دانشگاه باشد. مقام معظم رهبري هم توصيه اي فرمودهاند كه مضمونش اين است كه <اينگونه نشود به خود مشغول شويم تا دشمن سوءاستفاده كند.> من پرهيز ميكنم از اينكه به خود مشغول شويم. اگر مجبور شويم پاسخ دهيم سعي ميكنيم با محترمانهترين واژهها و با زيباترين استدلالات باشد.
مخالفين شما ميگويند در برخورد با دانشگاه آزاد حرفمان اين است كه بايد استانداردها ارتقا يابد؛ چرا كه به زعم آنها در دولتهاي پيشين مسائل را سهل و آسان گرفته و مثلا در تصويب و گسترش رشتهها استانداردها رعايت نشده بود.
كارهاي انجام شده و رشتههاي تصويب شده همه در چارچوب قانون بوده است؛ اينكه آنها با آن قوانين مشكل داشته باشند يا نه، مساله ديگري است. مجلس تصويب كرده و ما از حق قانونيمان استفاده كرديم. شوراي گسترش در زمان دكتر توفيقي در وزارت علوم تشكيل شد و ما از روند گسترش رشتهها در اين وزارت راضي هستيم، گرچه در برخي قسمتها ممكن است مسائلي باشد كه ميتوان به بهترين وجه آن را اجرا كرد.
انتقاد شما آن است كه فشارها و مخالفتها با دانشگاه آزاد سياسي است. انتظار داريد با دانشگاهي كه اعضاي هيات موسس و هيات امناي آن همه از چهرههاي برجسته سياسي بوده و رياست آن با شما است كه داراي پيشينه فعاليت حزبي و سياسي بوده و در هر انتخاباتي بحث كانديداتوريتان مطرح است و از نزديكان آقاي هاشميرفسنجاني بشمار ميرويد، برخورد غير سياسي شود؟
در اين ترديدي نيست كه هيات موسس و امناي دانشگاه آزاد همه از چهرههاي سياسي هستند. قرار نيست چهرههاي سياسي را از مسووليت كنار بگذارند. شعار انقلاب اين بود كه ديانت ما از سياست ما جدا نيست. در راس تمام مسووليتهاي بزرگ كشور چهرههاي سياسي ديده ميشوند. اين به معناي آن نيست كه من در مسند رياست دانشگاه آزاد اسلامي به دنبال بهرهبرداري در موارد شخصي و گروهي هستم. اجازه اين كار را ندارم. چهره جاسبي در دانشگاه آزاد يك چهره دانشگاهي است و نيز چهره سياسي كه بدون استفاده از امكانات دانشگاه، در خارج از آن فعاليت ميكند؛ ممكن است گاهي از يك گروه حمايت و گاهي با آن ائتلاف كند و به نفع يك نفر هم راي دهد، كمااينكه در مراكز دولتي هم اينگونه است.
اين روزها خبرهاي دانشگاه آزاد به علت انتقاد هيات تحقيق و تفحص مجلس از عدم همكاري شما خيلي داغ است. با اصل تشكيل هيات مشكل داريد يا مشكلاتي بين شما و اعضاي آن پيش آمده است؟
در ابتداي كار هيات تحقيق و تفحص مجلس با آنها جلسه داشتيم. من اعلام همكاري كردم و همه اطلاعات مورد نياز را هم در اختيارشان گذاشتيم. مدارك آن موجود است؛ اگر هم مواردي بوده كه مورد اعتراض آنهاست بهخاطر برخوردهاي نامناسب برخي اعضاي هيات بوده است. كاري كه اين افراد كردند و به نام رئيس هيات تحقيق و تفحص بدون اينكه نتايج تحقيق به مراجع قانوني ارسال شود، مصاحبه كردند كه خلاف است؛ چه خودشان و چه روزنامههايي كه مصاحبه آنها را به عنوان رئيس هيات تحقيق و تفحص منتشر كردند مرتكب خلاف شدند. آييننامه مجلس مشخص كرده كه هيات تحقيق و تفحص گزارش خود را به كميسيون مربوطه ارائه ميدهد، گزارش به صحن مجلس ميرود تا در آنجا قرائت شود و آنگاه در صورت نياز به مراجع قانوني ارسال ميگردد. هيچيك از اين مراحل در مورد هيات تحقيق و تفحص از دانشگاه آزاد صورت نگرفته است. خلاف آييننامه مجلس به عنوان رئيس هيات تحقيق و تفحص مصاحبه كردهاند كه خلاف بيّن است. بعضي اقدامات صورت گرفته خلاف قانون بوده است؛ ما براي همكاري با آنها استقبال كرديم گرچه در ابتدا به عنوان دانشگاهي غيردولتي در ترديد بوديم. حتي اعلام كرديم اگر خود رئيس مجلس يا نهادهاي قانوني مانند بازرسي كل كشور خواهان بررسي هستند استقبال و با آنها همكاري ميكنيم.
رئيس هيات تحقيق و تفحص نقل قولي از شما به تاريخ ارديبهشت سال 81 مطرح كردهاند كه خطاب به مديران دانشگاه گفتهايد: <اين همه به نمايندگان سرويس ميدهيم و متقابلا ما بايد از حمايت نمايندگان برخوردار باشيم و مستلزم اين است كه شما ارتباطتان را با نمايندگان بيشتر كنيد و بهطور كلي در سطح استان، در سطح شهر ما بتوانيم با همه مسوولين از جمله نمايندگان ارتباط داشته باشيم تا كارهاي دانشگاه آزاد اسلامي را بتوانيم به خوبي پيش ببريم. اينطور نباشد كه جاده يك طرفه باشد و ما سرويس بدهيم و اما از آن طرف ما چيزي نخواهيم.> چه پاسخي براي اين نقل قول داريد؟
ما موظف به همكاري با نمايندگان مجلس هستيم؛ گاهي درخواستهايي دارند كه غيرقانوني هم نيست اما ملزم به انجام آن نيستيم ولي بررسي ميكنيم. ما وظيفه خودمان ميدانيم كه با نمايندگان مردم تعامل كنيم.
چه تعاملاتي؟
اول اينكه نمايندگان مردم، بهتر از هر كس ديگري از مشكلات آنان آگاه هستند در نتيجه ما ميتوانيم اطلاعات دقيقي درباره دانشجويانمان، اساتيدمان و كلا واحد دانشگاهيمان از آنان كسب كنيم و متقابلا براي رفع اين مشكلات در حوزه انتخابي آن نماينده در جهت جلب و افزايش رضايت عمومي تلاش كنيم. دوم اينكه ما با تعامل سازنده با نمايندگان مي توانيم مشكلات دانشجويانمان را حل كنيم و در واقع منافع دانشگاه را حفظ كنيم؛ مثلاً در جريان تصويب ارائه وام به دانشجويان براي پرداخت شهريه، اين نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي بودند كه دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي را نيز مشمول اين مصوبه كردند. سوم اينكه ما براي برخي تصميمات نياز به اطلاعات داريم مثلا دانشجويي تقاضاي مهمان شدن دارد، يكي از منابعي كه ميتواند صحت دلايل اين تقاضا را مورد تأييد قرار دهد نماينده آن شهر است. ما تمامي اين تقاضاها را مورد بررسي قرار ميدهيم. البته الزامي براي پذيرش وجود ندارد اما ما با تعامل سازنده با نمايندگان محترم و در چارچوب اختيارات قانوني با آنها همكاري ميكنيم. اين از افتخارات ما است كه با بهرهگيري از اين اختيارات با آنها در تعامل هستيم.