bato-adv
کد خبر: ۱۰۴۰۸۱
الجزیره از برخورد تبعیض آمیز غرب با ایران انتقاد می کند

دشمنی کنونی با ایران، سلاح های اتمی را در خاورمیانه گسترش می دهد

تاریخ انتشار: ۱۳:۱۹ - ۱۸ بهمن ۱۳۹۰

فرارو-
وبسایت شبکه خبری الجزیره، در مقاله ای رفتار خصمانه و تبعیض آمیز غرب علیه ایران بر سر پرونده هسته ای را مورد انتقاد جدی قرار داده و منطق آن را برای این برخورد با این سوال به چالش می کشد: از آخرین باری که ایران به یک کشور همسایه حمله کرد بیش از 200 سال می گذرد، پس مشکل غرب با هسته ای شدن ایران چیست؟!

به گزارش سرویس بین الملل فرارو، الجزیره می نویسد: مناقشات عمومی غرب در مورد برنامه هسته ای ایران بیشتر بر خطر دیپلماتیک آن تکیه دارد و اکثراً از سوی مقامات اسرائیلی مطرح می شود اما با حمایت های مستقیم و غیرمستقیم واشنگتن و برخی کشورهای عربی همراه است.

بسیاری از اعضای شورای امنیت سازمان ملل به همراه اعضای اتحادیه اروپا از افزایش تحریم ها بر ایران حمایت می کنند و زمانی که تل آویو و واشنگتن به شکل خصمانه ای از قرار داشتن تمام گزینه ها روی میز سخن می گویند- که معنای دیپلماتیک آن آمادگی برای حمله نظامی است- هیچ درنگی را جایز نمی دانند. دست کم نشانه هایی هم به چشم می خورد که می تواند روند تصمیم گیری در این زمینه را کند کند. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه به شدت از این رویکرد نظامی انتقاد کرده و گفته بود: «بدون شک این امر بر آتش اختلافات دامن می زند و زنجیره ای از واکنش ها را به دنبال خواهد داشت که هیچ کس نمی داند چه زمان متوقف خواهد شد.»

پس از گذشت بیش از 30 سال از انقلاب ایران، آمریکا هنوز تمایلی به پذیرش نتیجه انقلاب ایران که رژیم شاه را بدون خشونت سرنگون کرد، نشان نداده و اگر به دنبال راه حل صلح آمیز برای مناقشات اخیر باشیم، این روند باید تغییر کند. نباید از یاد برد که شاه در سال 1953 توسط سازمان سیا و در کودتایی علیه دولت محمد مصدق به قدرت رسید؛ مصدقی که از دیدگاه واشنگتن تنها گناهش ملی کردن صنعت نفت ایران بود. همین امر خشم شدید بسیاری از ایرانیان را برانگیخت و کار را به جایی رساند که سفارت آمریکا در نوامبر 1979 تسخیر شد و کارکنان آن به گروگان گرفته شدند. تنش ها با دخالت پنتاگون در ترغیب صدام حسین برای جنگ علیه ایران در سال 1980 شدت گرفت؛ جنگی که به بیش از نیم میلیون زندگی  در دو طرف پایان داد.

این بی میلی عمیق و طولانی آمریکا در برقراری ارتباط دیپلماتیک عادی با ایران را می توان علت تمام دشمنی ها و سوء تفاهماتی دانست که در مداخلات و حمایت آمریکا از دشمنان منطقه ای ایران به خوبی نمایان است. آنچه اغلب مورد تصدیق مقامات قرار نمی گیرد، تمایل پنهان آمریکا به بهبود روند دسترسی به میدان های نفتی ایران برای شرکت های نفتی غربی است. این وابستگی آمریکا به یک دیپلماسی منفی در قبال ایران درس هایی از شکست سیاست خارجه آمریکا، دست کم از زمان جنگ ویتنام را دربر می گیرد. تنها با نگاهی به ایران و نه نقطه ای دورتر، می توان کاهش قدرت آمریکا در سطح جهانی را درک کرد.

این ذهنیت جنگ گرا که بر کاخ سفید و پنتاگون حاکم شده، آن قدر علیه ایران قوی است که به رغم مداخله نرم و دیپلماتیک دیگر کشورها، از جمله میانجیگری برزیل و ترکیه در ماه می سال 2010، جهان شاهد واکنشی خشمگینانه از سوی آمریکا بود و این کشورها را از دخالت در ماجرا منع کرد. چنین واکنشی یک توبیخ متکبرانه است، آن هم با وجود این واقعیت که ترکیه هم مرز با ایران است و در صورت بروز هرگونه جنگ ناشی از عدم موفقیت در مناقشات هسته ای، بیشترین ضربه را می خورد. مقامات آمریکا روند توافقات در مورد برنامه هسته ای ایران در سال 2010 را نادیده گرفته و تنها راه متوقف کردن برنامه هسته ای تهران را اعمال تحریم های بیشتر در شورای امنیت دانستند. انتقاد شدید از دیپلماسی صلح آمیز برزیل و ترکیه در قبال ایران در تضاد کامل با تایید ضمنی استفاده تل آویو از تاکتیک های تروریستی در تلاش برای بی ثبات کردن ایران بود که با هدف تحریک ایران برای تلافی اقدامات اسرائیل انجام می شد تا زمینه آغاز جنگ برای تل آویو فراهم شود.

خطر بمب فرضی؟

خطر واقعی که بمب فرضی ایران متوجه اسرائیل می کند به انحصار منطقه ای این رژیم بر تسلیحات هسته ای مربوط می شود، بدین معنا که هیچ مانعی بر سر راه پیشروی اسرائیل به خارج از مرزهایش وجود نداشته باشد. اگر بخواهیم مفسران بی طرفی باشیم باید از خودمان بپرسیم آیا موضع ایران در قبال برنامه هسته ای خود با توجه به این شرایط پیچیده و درهم، غیرمنطقی است؟ آیا ایران کشوری مستقل نیست که مانند دیگر کشورها حق تامین امنیت و استقلال سیاسی خود در زمان مواجهه با خطرات از سوی دشمنانی که خودشان مسلح به تسلیحات هسته ای هستند را داشته باشد؟ آخرین باری که ایران برای مقابله با همسایه دشمن خود متوسل به زور شد، کی بود؟ جواب شگفت آور این سوال به بیش از 200 سال قبل باز می گردد! آیا هیچ یک از دشمنان اصلی ایران می توانند چنین رکوردی را در مرزهای خود مدعی شوند؟ چرا ایران مانند دیگر کشورها این حق را ندارد که از فناوری هسته ای بهره ببرد؟ و با توجه به دشمنی اسرائیل، حملات تروریسی و توانایی های نظامی این رژیم که شامل ذخیره ای از کلاهک های پیچیده هسته ای و رکوردی از جنگ های پیشگیرانه می شود، آیا منطقی نیست که ایران به دنبال دستیابی به بازدارندگی هسته ای باشد؟ درست است که رئیس جمهور ایران دیدگاه ضد اسرائیلی خود را با زبانی آتشین بیان می کند اما برخلاف اسرائیل هیچ گاه به تهدید و اقدامات نظامی متوسل نشده است.

اگر نگاهی به تاکتیک مبارزه با گسترش سلاح های هسته ای که آمریکا با تکیه بر آن طی سال های اخیر اقدامات بسیاری را صورت داده، داشته باشیم، بیش از پیش بر نگرانی های موجود افزوده می شود. حمله به عراق در سال 2003 در حالی آغاز شد که این کشور هیچ گونه سلاح هسته ای نداشت، و این در حالی است که کره شمالی به سرنوشت وحشتناک عراق دچار نشد چه آنکه این کشور توانایی تلافی و مقابله را داشت و در صورت بکارگیری آن لطمات شدیدی متوجه کشورهای همسایه می شد. اگر این تجربه تاریخی تسلیحات هسته ای به شکل منطقی تفسیر شود، دولت هایی که روابطی خصمانه با غرب دارند در حرکتی محتاطانه به انتخاب گزینه سلاح هسته ای ترغیب می شوند تا مانع هرگونه حمله و مداخله شوند.

 اگر این منطق به عمل درآید نتایج خوبی متوجه منطقه نخواهد بود و مطمئناً منجر به گسترش سلاح های هسته ای در کشورهای خاورمیانه خواهد شد. به جای اعمال فشار، تنبیه و تهدید ایران که در نهایت باعث افزایش انگیزه ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای می شود، می توان در اقدامی عاقلانه به دیپلماسی تشنج زدایی و خلع سلاح هسته ای روی آورد؛ همان مسیری که ایران همواره خواستار آن بوده است.
ناشناس
-
۰۸:۳۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۱۹
چه عجب !!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین