bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۰۳۳۳۵
سال 2012 لحظه حقیقت اروپا

اقتصاد جهان بر لبه تیغ

تاریخ انتشار: ۱۳:۱۴ - ۱۱ بهمن ۱۳۹۰
فرارو- اقتصاد جهانی میان یک سقوط کامل و یک رهایی کامل به تعادلی متزلزل رسیده اما چهار عامل وجود دارد که می تواند این اقتصاد را به ته پرتگاه بفرستد و چهار نکته ای که باعث بازگشت این اقتصاد به مسیر ثبات می شود.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، سال 2012 لحظه حقیقت اروپا است. اگر تزلزل شان ادامه یابد، سیاست مداران اروپایی خیلی زود کنترل بر آینده مالی و اقتصادی این قاره را از دست خواهند داد. پس از تمام فراز و فرودهای 2011، سال جاری میلادی در برخی کشورهای خاورمیانه که گرفتار روند انتقال قدرت هستند، سال شکستن یا ساختن خواهد بود. حتی خواب آرام جامعه آمریکا با افزایش نگرانی ها در مورد نابرابری درآمدی و به طور کلی عدالت سیستم موجود برآشفته شده است.

تمام این حرف ها نشان دهنده دورنمای دوشاخه حداکثری برای اقتصاد جهان در سال پیش رو است. یک سر آن اقدامات سیاسی به موقع و پیشگیرانه است که می تواند به بهبود شرایط و بازگرداندن جهان به مسیر رشد، ایجاد مشاغل و عدالت اجتماعی بیشتر کمک کند. و سر دیگر به اختلال عملکرد سیاسی و برداشتن اهرم های مالی منتهی می شود که منجر به تکه تکه شدن اقتصاد، افزایش نرخ بالای بیکای، جنگ های تجاری و ناآرامی های اجتماعی خواهد شد.

آنچه در ادامه آمده تلاشی است برای بررسی دقیق تر شرایط و بیان چهار عاملی که می تواند اقتصاد جهانی را طی چند سال آینده در شرایطی به مراتب بدتر از اکنون قرار دهد و چهار عاملی که می تواند این اقتصاد را به سمت ثبات و سعادت بیشتر سوق دهد.

بدترین حالت 
تکه تکه شدن مالی و اقتصادی اروپایی: در حال حاضر بزرگترین خطر برای اقتصاد جهان طی سال جاری سقوط نامنظم ناحیه یورو است. این امر فعالیت های اقتصادی و مالی را در سراسر این قاره متوقف می کند، ورشکستگی گسترده شرکت ها و بانک ها می شود و میلیون ها شغل را از بین خواهد برد. دیگر کشورها چه توسعه یافته و چه نوظهور آلوده سقوط تجارت جهانی، کاهش اعتبارات و افزایش خطر ریسک گریزی می شوند که سرمایه گذاران را به سوی پول نقد سوق خواهد داد. سقوط کامل ناحیه یورو یک فاجعه تمام و کمال خواهد بود.

اختلالات و درگیری ها در خاورمیانه: همانطور که توماس فریدمن در مقاله اخیر خود در نیویورک تایمز به شکل زیرکانه ای بیان کرد، کشورهای بی ثبات دو گونه اند: آنهایی که در زمان به اوج رسیدن فشارها از داخل منفجر می شوند و آنهایی که انفجارشان بر تمام منطقه تاثیر می گذارد. ایران و سوریه از نوع دوم هستند؛ هرچه بی ثباتی در این کشورها افزایش بیابد خطر سرایت آن به دیگر کشورهای منطقه بالاتر است و به همان میزان تاثیر جهانی نگران کننده ای خواهد داشت. از تاثیرات جهانی آن می توان به افزایش قیمت نفت اشاره کرد که رکود تورمی جهانی را به دنبال خواهد داشت.

فرسودگی بانک مرکزی: اقدامات غیرقراردادی بانک های مرکزی تاکنون نقش مهمی در ممانعت از تورم بدهی و رکود مالی در اقتصادهای پیشرفته شده است. در این فرآیند بانک ها ترازنامه های خود را به سطوح دور از انتظار پیشین افزایش داده اند ( از 20 درصد تولید ناخالص داخلی در انگلیس و آمریکا تا 30 درصد در بانک مرکزی اروپا). هیچ کس با اطمینان کامل نمی داند که این ترازنامه ها تا چه اندازه ظرفیت افزایش البته با امنیت کامل را دارند و کسی از خسارت های ناخواسته و پیامدهای غیرعمدی این اقدام آگاه نیست. مسلماً اقتصاد جهان در شرایطی غیرقابل پیش بینی قرار گرفته و با توجه به این نکته که بانک ها تنها نمایندگانی هستند که در عرصه سیاست گام نهادند، می توان گفت جهان واکنش مطلوبی در برابر افت اعتبار و تاثیرگذاری بانک ها نخواهد داشت.

ناآرامی های سیاسی: جهان که این روزها از تکنولوژی رسانه های اجتماعی بهره می برد و همین امر روند همکاری ها را تسهیل کرده، شاهد بروز جنبش های اجتماعی شگفت آوری است که خواستار افزایش عدالت اجتماعی هستند—از بهار عربی تا جنبش های اشغال در آمریکا، معترضان اسرائیلی و اعتراضات ضد برنامه ریاضت اقتصادی در یونان و ایتالیا. این جنبش ها که با نارضایتی برحق آغاز شدند حال با چالش چرخش از شکایت در مورد گذشته و کمک به ساخت آینده ای بهتر روبرو هستند. هر اندازه که این چرخش بیشتر طول بکشد، احتمال سرخوردگی و به خشونت کشیده شدن اعتراضات و واکنش نامناسب دولت ها افزایش می یابد.

بهترین حالت 
بازسازی اروپا: فرانسه و آلمان تلاش گسترده ای را برای تقویت روند بازسازی و اصلاح ناحیه یورو به کار گرفته اند. این تلاش تاکنون با دودلی همراه بوده و سعی داشته با ابزارهای اندک به اهداف بزرگ دست یابد. هم اروپا و هم اقتصاد جهان از تلاش متمرکز بر تقویت هسته اروپا از طریق ادغام و یکپارچکی مالی و سیاسی و مقابله با شکنندگی بانک ها، سود خواهد برد. بازده احتمالی تمرکز بیشتر بر نکات کمتر جو نامطمئنی که باعث کاهش سرمایه گذاری و عدم ایجاد مشاغل شده را از بین خواهد برد.

لحظه اسپوتنیک آمریکا: آمریکا یکی از موتورهای اقتصاد جهان است اما بحث و جدل های سیاسی بی سابقه هرگونه تلاش برای کنار زدن موانع رشد را به خطر می اندازند. آنچه آمریکا نیازمند آن است یادآوری موفقیت اتحاد جماهیر شوروی در سال 1957 در ارسال سفینه اسپوتنیک به فضا است که باعث سرمایه گذاری کلان آمریکا در طرح های فضایی و شکل گیری میلیون ها فرصت شغلی شد. بسیاری معتقدند اسپوتنیک اقتصادی آمریکا در سال 2012 موانع رشد(از جمله در بخش مسکن، مالیه عمومی و اعتبار) را کنار می زند.

رهبری و التیام سیاسی: اینکه بسیاری از مشکلات اقتصادی جهان ادامه دارند و هر روز عمق بیشتری می گیرند مربوط به مشکلات فنی پیچیده نمی شود. در اکثر موارد نارضایتی و ناراحتی هایی که امروزه شکل گرفته اند، نتیجه عملکرد نادرست سیاسی و رهبری نامناسب است و هر دوی این موارد راه را بر هر گونه تلاش در جهت اتخاذ تصمیمات سخت اما ضروری رمی بندند. یکی از همین موارد رد شدن طرح مشاغل اوباما از سوی کنگره آمریکا بود که به اعتبار سیستم لطمه زد. خوشبختانه چند کشور مهم و کلیدی در عرصه جهانی با انتخابات روبرو هستند تا شهروندان فرصت بیان خواسته های خود به نمایندگان منتخب را داشته باشند.

رهایی مصرف کننده نوظهور: اقتصادهای نوظهور به خصوص چین، در جایگاه بسیار متفاوتی نسبت به اروپا و آمریکا قرار دارند. مصرف کنندگان این اقتصادها دارای بالاترین حجم پس انداز در سراسر جهان هستند و با وجود برخورداری از نقدینگی کافی تمایلی برای خرج کردن ندارند. رفتار آنها بازتاب پیچیده ای از ارائه نامطلوب خدمات اجتماعی و سیاست های دولت است که تولید را به هزینه مصرف می خواهند. اقتصادهای نوظهور اگر برای مثال آزادسازی سیستم نرخ مبادله ارز را تسریع کنند و از سوی دیگر تعادل مالیات و ارائه یارانه را افزایش دهند، تاثیری اصولی بر رشد و تجارت جهانی خواهند داشت.

اقتصاد جهان طی چند سال آینده با دورنمای مبهمی روبرو است؛ هم می تواند از شرایط بد موجود رهایی یافته و رفاه اقتصادی، مشاغل بیشتر و عدالت اجتماعی را گسترش دهد، هم می تواند بیشتر و بیشتر در بیکاری، نابرابری، بی ثباتی مالی و جنگ های تجاری فرو رود.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو