مثل این که روزهای بین دو نیم فصل لیگ برتر این فرصت را برای عادلخان فراهم کرده تا به جای گزارش و تحلیل و بررسی داوری بازیهای فوتبال، به یکی از بلایای مهم فوتبال یعنی موضوع داغ فساد در فوتبال بپردازد. شاید هم این روزها که تا اندازه زیادی تب فوتبال خوابیده، بهترین وقت برای رسیدگی به این موضوع باشد و عادلخان میخواهد از وقت بین دو نیمه استفاده کند تا حداقل با رسانهای شدن موضوع، آن را به اطلاع افکار عمومی برساند، چیزی که خودش هم در برنامه عنوان کرده است.
این بار، طرف صحبت عادلخان، حجت الاسلام علیپور، دبیر ستاد رسیدگی به تخلفات حرفهای فوتبال، بود و مدارک و مستندات هم گزارشهایی بود که از بازیکنان تیمهای مختلف و حتی دلالان تهیه شده بود تا به این وسیله ابعاد فساد در فوتبال مطرح شود. هر چند که سعی شده بود تا در این گزارشها کمتر نامی از کسی برده شود اما حرفهایی که زده شد نشان میداد فساد و زد و بندهای مالی پشت پرده در فوتبال ما تا چه اندازه گسترده است.
از گزارشها میشد دریافت که از مدیران و مربیان گرفته تا دلالان و روزنامهچیها به چه صورت دستی در فوتبال دارند تا از آن، کیسههای خود را پر کنند. این برنامه یادآور سریال 5 3 2 بود که در ماه رمضان امسال پخش شد که در آن سعی شده بود تا دستهای پشت پرده فوتبال نمایش داده شود.
اگر آن سریال طنز بود و به تمسخر از واقعیت فوتبال پرده برمیداشت، برنامه نود این واقعیت را با تمام تلخیهای آن عیان کرده است. در این برنامه نه جای شوخی بود و نه طنز، بلکه بازیکنان از تجربه تلخ خود با دالالانی سخن میگفتند که آنان را به قول معروف سرکیسه میکردند و در آخر، بازنده این بازی همین بازیکنان بودند و برنده آن، دلالان که با سوءاستفاده از این بازیکنان سودهای کلانی را به جیب زده بودند.
عادل سعی دارد تا در برنامه خود این موضوع و ابعاد آن را رسانهای کند. این کار او به جا و درست است چرا که وظیفه اصلی اصحاب رسانه در همین اطلاعرسانی به افکار عمومی است. اما مسئله در اینجا است که آیا پخش گزارشها و افشای وقایع پشت پرده فوتبال کافی است؟ مسلم است که این گزارشها را باید پخش کرد و البته باب طبع مخاطب هم گزارشها و گفتوگوهای جنجالی است اما باید توجه داشت که نه پدیده فساد و زد و بندها در فوتبال ما چیز غریبی است و نه فقط با این دست گزارشها و به اصطلاح شفافسازیها کار به جایی خواهد رسید.
وقتی که بازیکنان با ارقام چند صد میلیون تومانی جابهجا میشوند و پای پول کلان در میان است، زد و بندهای پشت پرده هم طبیعی است و البته این موضوع تنها مختص فوتبال ایران نیست. همین چند سال پیش بود که ماجرای کالچو پولی در فوتبال سری A ایتالیا غوغا به پا کرد و باعث شد تا تیم مشهور یوونتوس یا همان بانوی پیر فوتبال ایتالیا، به جرم فساد و تبانی با داوران به دسته پائین تر سقوط کند و علاوه بر این، دو بار قهرمانی آخر این تیم هم پس گرفته شد.
بنابر این، فساد مالی و زد و بندهای پشت پرده مثل فساد در هر عرصه دیگری در فوتبال هم پیش میآید. به عبارت دیگر، وجود مبالغ هنگفت چند صد میلیونی خود به خود زمینه فساد را ایجاد میکند اما آیا قوانین و راهکارهایی وجود دارد تا مانع فساد شود و سوءاستفادهگران را بتوان با آنها کنترل کرد؟