فرارو- پیش از این هم بودند؛ اما نه انقدر زیاد. نه این اندازه کمسال و این مقدار با تجربه. آنها کودکان کارند و کودکان خیابانی اما زندگی و کارشان در خیابان نه نفع خودشان است، نه اجتماع. پرسه در خیابانها و معابر، این کودکان را در معرض انواع بیماریها و آسیبها قرار داده است. در عوض مسؤولان نهادهای مختلف به قانونهایی بیضمانت اجرایی، تکیه میکنند و بار مسؤولیت را به دوش هم میاندازند.
به گزارش سرویس اجتماعی فرارو؛ مردم به وضوح میبینند که تعداد کودکان کار و خیابانی روز به روز بیشتر میشود. بهزیستی هم خبر از ساماندهی روزی 4 هزار کودک خیابانی داده است. اما مشخص نیست که این 4هزار کودک را از کجا پیدا میکند. چرا پلیس تنها روزی 30 کودک خیابانی را دستگیر میکند. در کنار این آمارهای ضد و نقیض گروهی عقیده دارند که شهرداری تنها ارگانی است که مسؤولیت ساماندهی این افراد را بر عهده دارد.
مدیرکل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر بر این باور است که کودکان خیابانی در قالب تکدیگری به مشاغل کاذب فصلی و انواع بزهکاریها از جمله سوء مصرف مواد مبادرت میورزند و اکثر وقت خود را در خیابانها سپری میکنند. وی تعلق داشتن به خانوادههای کم درآمد و پرجمعیت با سطح تحصیلات پایین، وجود محیط آشفته، کشمکش، درگیری، مشاجره، طلاق، از هم گسیختگی خانوادگی و بیثباتی انضباطی و تحقیر شدن را از جمله ویژگیهای کودکان خیابانی بر میشمارد.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران یکی از گروههای در معرض خطر ایدز را افرادی میداند که خیابان، محل کار و زندگی آنان است و کودکان خیابانی هم جزئی از آنان محسوب میشوند. حسن موسوی چلک در این خصوص گفته است: «کودکان خیابانی یکی از این گروهها هستند و اگر اطلاعات لازم در زمینه HIV به موقع به آنان ارائه شود، احتمال آسیب پذیریشان در مقابل ویروس به مراتب کاهش مییابد.» به عقیده وی روشی که باید در این زمینه اتخاذ شود، روش انجام آزمایش داوطلبانه است، چرا که در دنیا انجام این کار به صورت اجباری معمول نیست.
حرف قانونی
سال 1382 وزارت رفاه مصوبهای در این زمینه داشته است، اما قانونی که در حال حاضر بهآن استناد میشود در سال 1384 بهتصویب رسیده و ابلاغ شده است.
در این قانون کودکان کار، فرد کمتر از 18 سال تمام که به صورت محدود یا نا محدود در خیابان بهسر میبرد، اعم از کودکی که هنوز با خانواده خود تماس دارد و از سرپناه برخوردار است و یا کودکی که خیابان را خانه خود میداند و رابطه او با خانواده به حداقل رسیده است و یا کودکی که هیچ ارتباطی با خانواده ندارد.
مراکز کودکان خیابانی که در آنها خدمات تخصصی ارایه میشود، در چهار سطح پیشبینی شده است:
الف ـ مراکز و پایگاههای سطح یک (سرپایی): مراکز و پایگاههای ثابت و سیاری که بدون اقامت کودک نسبت به ارایه خدمات سرپایی به وی و خانوادهاش اقدام مینمایند.
ب ـ مراکز سطح دو (اقامت کوتاه مدت): مراکزی که امکان اقامت کودک حداکثر تا 21 روز فراهم میکنند.
ج ـ مراکز سطح سه (اقامت میان مدت): مراکزی که امکان اقامت کودک را از 21 روز تا یک سال مهیا میکند.
د ـ مراکز سطح چهار (اقامت دراز مدت): مراکزی که امکان اقامت کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست را تا پایان 18 سالگی تامین میکند.
در این قانون 12 ارگان بهطور مستقیم و 3 نهاد دیگر نیز بهطور غیرمستقیم وظیفه ساماندهی كودكان كار و خیابان را بر دوش دارند. اما افزایش روزافزون این معضل اجتماعی از کمکاری و سربازدن این اکثر این ارگانها از وظایف خود، حکایت میکند.
و اما شهرداری
مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشاركتهای شهرداری تهران میگوید: «شهرداری تنها وظیفه دارد مراكز ساماندهی متکدیان و تجهیزات آنها را فراهم کند و این افراد را جمعآوری نماید. اما بیش از وظایف خود انجام میدهد، چون از لحاظ انسانی نمیتواند افرادی كه در سامان سراها و گرم خانهها حضور دارند را رها كند. با این حال ارگانهای موظف به پذیرش متكدیان از تحویل آنها طبق قانون خودداری میكنند یا با تاخیر انجام میدهند.»
حسین زارع همچنین تأکید کرده است که: «چون موضوع كودكان متكدی و كار در سطح شهر از اهمیت خاصی برخوردار است، آنها در كنار دیگر آسیبدیدگان قرار نمیگیرند و بلافاصله تحویل سازمان بهزیستی میشوند، در ضمن برای دختران و زنان نیز مركز ویژهای مدنظر قرار گرفته است.»