به گزارش فرارو به نقل از نیو عرب، میانجیگری چین در توافق سال ۲۰۲۳ میان عربستان سعودی و ایران، راه را برای آغاز فصل جدیدی در روابط این دو قدرت بزرگ منطقهای باز کرده است. طی یک سال گذشته، تهران و ریاض در زمینههای اقتصادی و سیاسی همکاریهای قابل توجهی داشتهاند. همچنین، نشانههایی از شروع تعاملات دفاعی، اگرچه با احتیاط، مشاهده میشود. در همین راستا، اوایل ماه جاری، ژنرال فیاض الرویلی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح عربستان با سردار محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران در تهران دیدار کرد. این ملاقات، گامی مهم در مسیر توسعه روابط راهبردی و امنیتی میان دو کشور محسوب میشود.
در نشست ریاض که ماه جاری با حضور سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب برگزار شد، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، بر اهمیت احترام جامعه جهانی به حاکمیت ایران تأکید کرد. این اظهارات، نقطه عطفی در روابط دو کشور به شمار میرود و تغییری چشمگیر نسبت به هشت سال پیش نشان میدهد؛ زمانی که روابط دیپلماتیک تهران و ریاض به کلی قطع شده بود. آشتی اخیر میان ایران و عربستان بازتاب سیاست عملگرایانه و هدفمحور هر دو کشور در تحقق اهداف ملی و منطقهای است. برنامه جاهطلبانه عربستان برای چشمانداز ۲۰۳۰، که بر ایجاد محیطی امن و باثبات در منطقه تأکید دارد، بدون رفع تنشهای پایدار با ایران امکانپذیر نبود.
برای ایران بعد از دههها تحریمهای اقتصادی و سیاسی، بهبود روابط با عربستان سعودی را به یک ضرورت تبدیل کرده است. از زمان آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه در اکتبر سال گذشته، این همکاری میان ایران و عربستان شتاب بیشتری گرفته است، زیرا بیثباتی فزاینده در منطقه، تنشها و عدم اطمینان را در سراسر خاورمیانه شدت بخشیده است.
روابط رو به بهبود ریاض و تهران در سال گذشته، همچنان تحت تأثیر بیاعتمادیهای دیرینه و سابقه پیچیده روابط عربستان و ایالات متحده قرار دارد. این مسئله بهویژه در تلاشهای عربستان برای دستیابی به توافق امنیتی تاریخی با واشنگتن مشهود است. مذاکرات در مورد این توافق به دلیل پیوند آن با عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل متوقف شده است. با این حال، عدم پذیرش تشکیل کشور مستقل فلسطین توسط تلآویو، احتمال عادیسازی روابط با ریاض را کاهش داده است. عربستان سعودی همچنان بر حمایت از ایجاد کشور فلسطین به پایتختی قدس شرقی تأکید دارد. ادامه تجاوزات اسرائیل به غزه پس از انتخاب مجدد ترامپ و احتمال بازگشت به سیاست فشار حداکثری بر ایران نیز میتواند آینده روابط عربستان و ایران را با چالش مواجه سازد.
در دوره اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ، دولت او سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران را اجرا کرد که برجستهترین نمونه آن خروج یکجانبه واشنگتن از توافق هستهای (برجام) در سال ۲۰۱۸ بود. حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر مدعو در مؤسسه امور بین الملل و امنیت آلمان در مصاحبه با «نیو عرب» اظهار داشت: «در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ، میتوان انتظار داشت که شاهد تجلی آشکارتری از دیپلماسی قهری توسط ایالات متحده باشیم... در طی این دوره به جای ارائه مشوق، شاهد تاکید بیشتر بر تهدید خواهیم بود.»
دونالد ترامپ با معرفی سناتور مارکو روبیو بهعنوان وزیر امور خارجه و مایکل والتز، بهعنوان مشاور امنیت ملی، سیگنالی از بازگشت به سیاستهای پیشین خود ارسال کرده است. هر دو نفر بهعنوان چهرههای شناختهشده ضد ایران مطرح هستند. بازگشت به سیاست فشار حداکثری علیه ایران میتواند تأثیرات گستردهای بر متحدان منطقهای واشنگتن، بهویژه عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس، داشته باشد. انتظار میرود دولت ترامپ با ارائه تضمینهای امنیتی، ریاض را تحت فشار قرار دهد تا تعاملات خود با تهران را محدود کند.
آنا جیکوبز، تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه در گروه بینالمللی بحران، در مصاحبه با «نیو عرب» اظهار داشت: «اگر روابط عربستان و ایران از تنشزدایی سیاسی به همکاریهای دفاعی که نقش ایران در منطقه را تقویت کند، تغییر یابد، دولت ترامپ فشارهای جدیتری را بر عربستان برای کاهش این روابط اعمال خواهد کرد.»
با این حال، دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ در شرایطی آغاز خواهد شد که خاورمیانه با چالشهای سیاسی و امنیتی جدیدی روبروست و ریاض همچنان به ناکامیهای دوره نخست او آگاه است. در سال ۲۰۱۹، دولت ترامپ در واکنش به حملات انصارالله به زیرساختهای نفتی عربستان، از جمله تأسیسات آرامکو در بقیق و خریص، عملکرد قابلتوجهی نداشت. این حملات ضربهای جدی به اعتماد ریاض به واشنگتن وارد کرد، اعتمادی که همواره بهعنوان شریک اصلی امنیتی عربستان تلقی میشد.
بیاعتمادی ریاض به واشنگتن، بهویژه پس از حملات انصارالله به تأسیسات نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹ و واکنش ناکافی آمریکا، موجب شده است که عربستان به دنبال دریافت تعهدات امنیتی مشخص از ایالات متحده باشد. این موضوع در مذاکرات جاری برای یک توافق امنیتی دوجانبه بزرگ بین دو کشور مشهود است. حمیدرضا عزیزی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه، معتقد است که این افزایش بیاعتمادی احتمال همکاری عربستان سعودی با آمریکا علیه ایران را کاهش میدهد.
حمایت ایران از «محور مقاومت»، همچنان یکی از نقاط اختلاف میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است. با این حال، حمیدرضا عزیزی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه معتقد است که در پایتختهای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس این درک وجود دارد که نفوذ ایران بر انصارالله محدود است. تهران تلاش خواهد کرد از هرگونه نفوذی که بر انصارالله دارد برای بازداشتن آنها از هدف قرار دادن کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس استفاده کند».
آندریاس کریگ، استاد دانشگاه و کارشناس مطالعات امنیتی در کالج کینگ لندن، در گفتگو با «نیو عرب» اظهار داشت که ابهام در مورد نقش آینده ایالات متحده در تأمین امنیت خلیج فارس، زمینهساز «نظمی منطقهای مبتنی بر خوداتکایی به جای هژمونی آمریکا» شده است. این رویکرد خوداتکایی بهویژه در سیاست موازنهگرایانه عربستان سعودی میان ایالات متحده و نظم جهانی تحت رهبری غرب و همچنین قدرتهای تجدیدنظرطلب مانند چین، روسیه و ایران قابل مشاهده است.
غیبت محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، در اجلاس بریکس که در اکتبر ۲۰۲۴ در کازان روسیه برگزار شد، پیامی واضح داشت. با وجود اینکه این نهاد چندجانبه تحت رهبری چین و هند در حال تحول است، اما ریاض با دقت در حال تعامل با بریکس و اعضای آن است تا اقدامی که به چالش کشیدن ایالات متحده تعبیر شود، انجام ندهد.
به همین ترتیب، عربستان سعودی محتاطانه از مشارکت در ائتلافهایی که با متحدان منطقهای ایران خصومت دارند، خودداری میکند. به عنوان نمونه، عربستان در عملیات «نگهبان رفاه» که در دسامبر ۲۰۲۳ بهعنوان ائتلافی دریایی تحت رهبری ایالات متحده برای مقابله با حملات انصارالله در دریای سرخ ایجاد شد، شرکت نکرد. این تصمیم دلایل متعددی داشت که میتوان به جنگ اسرائیل علیه غزه و تلاش ریاض برای حفظ پیشرفت روابط دیپلماتیک با ایران اشاره کرد.
همکاریهای دفاعی عربستان سعودی با ایران، هرچند هنوز محدود است، اما در حال گسترش میباشد. ماه گذشته، عربستان بهعنوان کشور ناظر در رزمایشهای دریایی مشترک ایران، روسیه و عمان در دریای عمان حضور یافت. همچنین محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران، پس از دیدار اخیر با همتای سعودی خود، از علاقهمندی به مشارکت عربستان در رزمایشهای دریایی سال آینده خبر داد.
آنا جیکوبز، تحلیلگر گروه بینالمللی بحران، اظهار داشت: «عربستان سعودی به تعاملات امنیتی محدود و کنترلشده با ایران ادامه میدهد، در حالی که ایالات متحده همچنان مهمترین شریک امنیتی ریاض باقی میماند. بنابراین، عربستان از بازگشت به سیاست فشار حداکثری علیه ایران حمایت نخواهد کرد، اما اتحاد امنیتی خود با واشنگتن را نیز به خطر نخواهد انداخت. همکاریهای جدی دفاعی و اقتصادی بین ریاض و تهران هنوز فاصله زیادی دارد و برای رسیدن به این سطح از اعتماد و هماهنگی، زمان بیشتری لازم است.»
بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، مجموعهای از چالشهای پیچیده و چندوجهی را برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، به همراه خواهد داشت. ناصر التمیمی، پژوهشگر ارشد در مؤسسه مطالعات سیاسی و بین المللی ایتالیا معتقد است: «در دوره نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ، عربستان سعودی از سیاست فشار حداکثری او علیه ایران حمایت میکرد. با این حال، در صورت بازگشت ترامپ به قدرت، روابط عربستان و ایران در فضایی متفاوت جریان خواهد داشت؛ فضایی که بر اهمیت همکاریهای منطقهای و کاهش تنش برای تحقق اولویتها و اهداف ملی هر یک از این قدرتهای منطقهای تأکید دارد. بهبود روابط میان عربستان و ایران منجر به کاهش هزینههای دفاعی عربستان و افزایش تلاشها برای تنوعبخشی به اقتصاد شده است.»
آندریاس کریگ، دانشیار مطالعات امنیتی در کینگز کالج لندن، معتقد است که بازگشت به سیاست فشار حداکثری علیه ایران باید با واقعیت جدیدی سازگار شود که در آن «بنیان ائتلاف ضدایرانی در خلیج فارس که ممکن بود در سال ۲۰۱۶ وجود داشته باشد، اکنون بهطور کامل توسط دولتهای ترامپ و بایدن از بین رفته است». او افزود: «این بار، تنها متحد ایالات متحده در کارزار فشار حداکثری اسرائیل خواهد بود.»
عربستان سعودی در میان دیدارهای وزارتی سطح بالا، گسترش همکاریهای دفاعی و منافع اقتصادی مشترک، همچنان تلاشهای دیپلماتیک خود را با ایران ادامه میدهد. با این حال، ریاض از فضای سیاسی و امنیتی ناپایدار منطقه آگاه است؛ شرایطی که دستیابی به حمایت کافی، فناوری پیشرفته و متحدان امنیتی قابلاعتماد را به اولویتی اساسی تبدیل کرده است. این واقعیت جایگاه کلیدی ایالات متحده را در راهبرد امنیتی عربستان سعودی تثبیت میکند.