صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۲۸۸۶۵
بررسی دلایلی که نامزدی دوباره جو بایدن را قطعی می‌کند
بایدن در حال حاضر در جایگاه ریاست‌جمهوری محبوب نیست. میانگین نظرسنجی‌های حمایت از رئیس‌جمهور در وب‌سایت تجمیع داده فایوسرتی‌ایت نشان می‌دهد که حدود ۴۳ درصد از مردم عملکرد او را تأیید می‌کنند و حدود ۵۲ درصد از عملکرد او ناراضی هستند.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۵ - ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲

بایدن ادامه می‌دهد. هفته گذشته جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات‌متحده آمریکا رسما اعلام کرد در انتخابات ریاست‌جمهوری نامزد خواهد بود تا برای دور دوم دولتش رقابت کند. اما اولین واکنش‌ها به اعلام حضور دوباره او، چندان گرم نبود.

به گزارش هم میهن، بسیاری به دلایل مختلف، احساسات منفی مختلف را در واکنش به اعلام تصمیم بایدن ابراز کردند: ناراحتی، نگرانی، سردرگمی، ابهام و حتی خشم. نظرسنجی‌هایی بازنشر شدند که نظر نه‌چندان مثبت بدنه رأی‌دهنده به دموکرات‌ها را نشان می‌دادند. همزمان فهرست‌هایی از گزینه‌های جایگزین هم بررسی شدند.

ترکیب اینها، اما اوضاع کارزار بایدن را چندان منفی نشان نمی‌دهد. رئیس‌جمهور ایالات‌متحده، البته به دلایل مختلف برای گروه‌های مختلف نامطلوب است، اما به نظر می‌رسد در نهایت این عدم‌تمایل آن‌قدر نیست که لااقل در مرحله مقدماتی به تصمیم معناداری تبدیل شود و بلکه در مرحله عمومی نیست، اوضاع چندان متفاوت نیست؛ اما پیش از بررسی آنچه نگرانی تیم بایدن را کم می‌کند، بد نیست مروری کنیم که چرا این بدنه رأی به بایدن بی‌میلی نشان می‌دهد.

چه کسانی رئیس‌جمهور را نمی‌خواهند؟

بایدن در حال حاضر در جایگاه ریاست‌جمهوری محبوب نیست. میانگین نظرسنجی‌های حمایت از رئیس‌جمهور در وب‌سایت تجمیع داده فایوسرتی‌ایت نشان می‌دهد که حدود ۴۳ درصد از مردم عملکرد او را تأیید می‌کنند و حدود ۵۲ درصد از عملکرد او ناراضی هستند. این یعنی برآیند منفی ۹درصد برای تأیید عملکرد رئیس‌جمهور. در نظرسنجی‌هایی که مستقیم‌تر از مردم درباره نامزدی دوباره او پرسیده بودند هم اوضاع مناسب نیست.

ان‌بی‌سی‌نیوز در یکی از نظرسنجی‌های تازه‌اش نشان داد که ۷۰ درصد مردم و ۴۵ درصد دموکرات‌ها مخالف شرکت دوباره او در انتخابات هستند. برای این مخالفت‌ها دلایل مختلفی مطرح شده است، اما مشهورترین آنها، سن و سال رئیس‌جمهور است. او در حال حاضر با ۸۰ سال سن مسن‌ترین رئیس‌جمهور ایالات متحده است و در صورتی که پیروز دوباره انتخابات شود، تا ۸۶ سالگی در کاخ سفید خواهد بود. به یک تعبیر، بایدن هر روز صبح که از خواب برمی‌خیزد، در حال رکوردشکنی است.

بخش دیگری از نارضایتی‌ها از ادامه حضور بایدن، از بخشی از جریان چپ‌گرا در حزب دموکرات یا به عبارتی دیگر، چپ‌گرایانی که به ناچار در سبد دموکرات‌ها جا گرفته‌اند برمی‌گردد. چپ‌گرایانی که چند سالی است، منتظرند تا آنچه سرنوشت محتوم خود می‌دانند عملی شود و فرمان اداره حزب دموکرات به دست آن‌ها بیفتد، از همان زمان ۲۰۲۰ هم دل خوشی از حضور بایدن به‌عنوان یک نماد میانه‌رو و یک چهره کهنه‌کار واشنگتن نداشتند و امیدوار بودند بعد از «فاجعه‌ای» که میانه‌رو‌ها در ۲۰۱۶ با هیلاری کلینتون رقم زدند، نوبت به آن‌ها رسیده باشد.

حالا هم بعد از ماه‌ها گمانه‌زنی درباره احتمال شرکت دوباره بایدن در انتخابات، تأیید حضور او، اندکی بعد با آخرین میخ به تابوت امید‌های چپ‌ها در ۲۰۲۴ همراه شد: برنی سندرز که چند ماه پیش حتی حاضر نشده بود نامزدی دوباره برای کرسی خودش در سنا را قطعی اعلام کند تا گمانه‌زنی‌ها به سمت تصمیم قهرمان چپ‌گرا‌ها برای بازنشستگی برود، از نامزدی بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ اعلام حمایت کرد تا با توجه به سن و سال سیاستمدار مستقل ۸۱ ساله، تقریبا برای همه قطعی شود که رویای «رئیس‌جمهور سندرز» رویا خواهد ماند.

چپ‌هایی که سروصدای بلندتری در فضای شبکه‌های اجتماعی دارند، حتی بعضا از این گفته‌اند که حاضر نمی‌شوند دوباره به یک میانه‌رو رأی دهند و برخی تصمیمات دولت بایدن برخلاف مواضع پیشرو را از جمله دلایل بی‌میلی خود برمی‌شمارند.

عملکرد دولت بایدن، البته ناکام نبوده است، اما آن‌چنان هم معجزه نکرده که بتواند برخلاف روند سال‌های اخیر، محبوبیت بالایی برای خود دست‌وپا کند، از مرز‌های حزبی و جناحی بگذرد و عمده مردم را در سمت خود نگه دارد. جورج دبلیو بوش، چهره و شخصیتی داشت که رأی‌دهنده کلاسیک محافظه‌کار می‌پسندید و به تعبیر مرسوم آن زمان، «دوست داشت با چنین آدمی آبجویی بزند».

باراک اوباما که به کاریزما معروف بود، از طرفی در بدنه رأی سیاهان جایگاهی محترم و معظم داشت و از طرف دیگر شخصیتی داشت که توانایی جلب احساسات رأی‌دهندگان را به خود داشت و به همین خاطر هم توانست با چنان سرعتی پله‌های سیاست را در ریاست‌جمهوری طی کند و اکنون حدود ۷ سال بعد از بازنشستگی از ۶۵ نفر از سناتور‌ها جوان‌تر باشد. دونالد ترامپ هم تا حدی در میان هواداران یا لااقل بخشی از هوادارانش، چنان محبوبیتی دارد که بخشی از مخالفانش رویکرد بدنه رأی او را به رفتار اهالی یک فرقه تشبیه می‌کنند.

بایدن، البته برای بخش‌های گسترده‌ای از مردم، لااقل تا سال ۲۰۲۰، شخصیت محبوبی بود، اما تصمیم به رأی‌دادن به او، عمدتا بیش از اینکه تصمیم به پذیرش رهبری یک چهره محبوب دل‌ها باشد، تصمیمی عملگرایانه بود و حالا هم نه اهالی تیم او به دنبال شکل‌دادن به یک جبهه شخصیت‌دوست حول او هستند و نه در میان بدنه رأی او چندان تصویر عاشقان بایدن شکل گرفته است، بلکه حتی هرازگاهی در بحث‌های لیبرال‌ها و محافظه‌کاران، بدنه رأی بایدن با افتخار در مقام مقایسه می‌گویند که روی کلاه‌ها، سپر ماشین‌ها، تی‌شرت‌ها و تصاویر کاربریشان در شبکه‌های اجتماعی بایدن را پخش نکرده‌اند و او را به‌عنوان یک سیاستمدار انتخاب کرده‌اند.

مزیت بایدن در مقابل انتقادات

اولین، مهم‌ترین و تأثیرگذارترین شانس بایدن در مقابل همه انتقادات، رقیب اوست که فعلا به نظر می‌رسد ترامپ خواهد بود. دونالد ترامپ از چند زاویه برای بایدن نعمتی به حساب می‌آید. اولین موضوع این است که دونالد ترامپ هم سیاستمدار جوانی نیست. او هم‌اکنون ۷۶ سال سن دارد و از این نظر برگه‌ای به دست حامیان بایدن خواهد داد، به‌خصوص که او هم در دوران ریاست‌جمهوری‌اش، کم بهانه به دست مخالفانش نداد که او را به اختلال مشاعر متهم کنند و از آن‌جا که این بحث فعلا برای هیچ‌کدام آن‌ها پایه و اساس پزشکی ندارد و در حد کل‌کل هواداران است، می‌شود همان جا ماجرا را پی گرفت.

از طرف دیگر، بایدن برخلاف هیلاری کلینتون، تصویری به‌عنوان یک سیاستمدار واشنگتن‌نشین دور از مردم برای خود نساخته بود و به‌رغم سال‌های سال حضورش در صحنه سیاست و در کنگره، همواره توانسته بود وجهه‌ای نزدیک به طبقه کارگر از خود بسازد که سابقه خانوادگی او بخشی از ماجرا و همین رفتارهایش بخش دیگری از آن بود. در نتیجه راهبردی که توانست در مقابل کلینتون به نتیجه برسد، چندان علیه او کارگر نیفتاد.

اما بخش دیگری از مزیت ترامپ برای بایدن، خود او، هواداران و کارنامه‌اش است. ترامپ، چنان در کنج راست افراطی جای گرفته که چپ‌ها و میانه‌رو‌ها و محافظه‌کاران نزدیک به دموکرات‌ها و حتی برخی از نیرو‌های میانه و راست جمهوریخواهان را می‌ترساند. عملکرد او در پرونده‌هایی مثل انتصابات دادگاه عالی، چنان اهالی جناح‌های دیگر را ترسانده که «تکرار ۲۰۱۶» به‌عنوان یک هشدار بین آن‌ها مرسوم شده است. ایده‌آل‌گرایی ۲۰۱۶ از جمله دلایل ناکامی هیلاری کلینتون دیده می‌شود.

آن‌هایی که به خاطر کافی‌نبودن کلینتون به او رأی ندادند، سه کرسی دادگاه عالی را به او تقدیم کردند و همین اواخر در تازه‌ترین نتیجه این اتفاق، حق سقط جنین را که بعد از سال‌ها از دست دادند، با پیامد‌هایی که هرازگاهی به تیتر رسانه‌ها راه می‌یابد. این در کنار مواضع برخی چهره‌های راست افراطی که حتی از موضع‌گیری‌هایی مثل ابراز تمایل به کشتار ترنس‌ها هم فروگذار نکرده‌اند، احتمالا به اندازه کافی برای آن‌ها نگران‌کننده باشد که بتواند بار دیگر تصمیم عملگرایانه انتخاب بایدن را برای آن‌ها قابل هضم کند.

از طرف دیگر، سایه ترامپ بر سر انتخابات ۲۰۲۴ همچنان سنگینی می‌کند. ترامپ هم البته مثل بایدن با نظرسنجی‌هایی مواجه است که مایل به شرکت دوباره او در انتخابات نیستند و به‌طور خلاصه، به نظر می‌رسد اکثریتی از مردم، تکرار رقابت ۲۰۲۰ را نمی‌پسندند، اما فعلا او هم مانند بایدن گزینه اصلی است، هرچند مثل بایدن بدیهی نباشد. گزینه‌های جایگزین او، تا اینجای کار نتوانسته‌اند به گزینه‌های جدی برای کسب نامزدی حزب جمهوری‌خواه تبدیل شوند.

نزدیک‌ترین رقیب او، ران دسانتیس، در نظرسنجی‌ها به‌سختی به نصف آرای ترامپ می‌رسد. او از طرفی هنوز رسما اعلام نامزدی نکرده است و از این نظر هنوز نتوانسته جهشی که با اعلام نامزدی ممکن است را کسب کند، اما از طرف دیگر این فاصله چنان بالاست که الان مهم‌ترین سوال درباره کارزار او به پرسش درباره ماهیتش تبدیل شده است، یعنی به این سوال که اصلا آیا دسانتیس وارد کارزار می‌شود یا با وضعیتی که در رقابت دارد، عطای این تقابل را به لقایش می‌بخشد و پا پس می‌کشد.

دسانتیس البته گزینه عملگرایانه‌تری به نظر می‌رسد، اما بدنه رأی جمهوری‌خواه فعلا چندان به عملگرایی روی خوش نشان نداده و رویکرد حداکثری را مطلوب‌تر دانسته است، به شکلی که ترامپیسم، تا حد زیادی حزب جمهوری‌خواه را تصاحب کرده است. گزینه‌هایی مثل نیکی هیلی، تیم اسکات و مایک پمپئو هم نتوانسته‌اند اقبال چندانی به خود جلب کنند، تا جایی که سومی، بعد از چند مصاحبه که در آن‌ها انتقاداتی نسبتا تند و تیز هم روانه ترامپ کرد، در نهایت از رقابت صرف‌نظر کرد و کنار کشید و آن دو تای دیگر هم هنوز در رویای ۵ درصد آرای نظرسنجی‌های جمهوری‌خواهان هستند.

با این شواهد، لااقل فعلا ترامپ گزینه اصلی است و فعلا مهم‌ترین نگرانی حامیان او، شانس محرومیتش از شرکت در انتخابات در نتیجه حکم یکی از چند دادگاهی است که او در آن حضور خواهد یافت. این گزینه هم شانس بالایی ندارد.

از طرف دیگر، بایدن از نظر جسمی وضعیت چندان نامطلوبی ندارد، به‌خصوص وقتی با هم‌سن‌وسال‌هایش در صحنه سیاست مقایسه می‌شود، شامل سناتور‌هایی که به دلیل کهولت سن با ویلچر به صحن آمده‌اند، تا کسانی که رسما در دوران کاری خود نشانه‌هایی از زوال عقل یا کاهش توانایی مشاعر نشان داده‌اند. همین حالا حزب دموکرات درگیر ماجرای سناتور دایان فاینستین ۸۹ساله است که به دلیل مشکلات متعدد سلامتی توانایی حضور در جلسات را ندارد و حاضر به کناره‌گیری هم نیست.

بایدن در مقابل آن‌ها تنها هرازگاهی گاف‌هایی می‌دهد که از سوی مخالفانش به‌عنوان نشانه‌های زوال عقل دیده شده‌اند، درحالی‌که بخش زیادی از آن‌ها، سابقه طولانی در رفتار او داشته‌اند و البته هیچ‌کدام نشان نمی‌دهند که او واقعا نمی‌داند چه خبر است. یک مسئله که در دوران انتخابات ۲۰۲۰ هم مطرح شد و البته از سوی منتقدان و مدعیان ناسلامتی بایدن نادیده گرفته شد، سابقه لکنت زبان اوست که بسیاری از آنچه گاف‌های او دیده می‌شود را توضیح می‌دهد.

نیویورکر همان زمان از جمله رسانه‌هایی بود که با قلم یک خبرنگار با سابقه لکنت زبان توضیح داد که رفتار بایدن، نمایانگر یکی از ابزار‌های غلبه بر لکنت است، اینکه در صورت مواجهه با کلمه‌ای که در بیان مقاومت می‌کند، فرد کلمه و حتی اگر لازم بود بقیه جمله را رها کند و با عبارات دیگری حرفش را بزند. بایدن که سال‌ها پیش توانسته بر لکنت زبان خود غلبه کند، البته مثل خیلی‌های دیگر مثل او تمایلی به تأکید روی این سابقه نداشته است، اما لااقل بخش مهمی از رفتار او در ناتمام‌گذاشتن جملاتش میراث این چالش قدیمی اوست و اگر لازم شود احتمالا این بار حامیان او این موضوع را برجسته‌تر کنند.

دست بسته حزب حاکم

دو مسئله دیگر باعث می‌شود شانس ایجاد چالش جدی درون‌حزبی برای بایدن تضعیف شود. اولی مسبوق به سابقه است: رقابت درون‌حزبی با رئیس‌جمهور اتفاقی نادر است که هیچ‌وقت ختم به خیر هم نشده است. در سال ۱۹۹۲، جورج اچ دبلیو بوش جمهوری‌خواه با رقابت درون حزبی از سوی پت بوکنن مواجه شد.

در سال ۱۹۸۰ تد کندی به رقابت با جیمی کارتر دموکرات برخاست. در ۱۹۷۶، جرالد فورد با رقابت درون‌حزبی جمهوری‌خواه از سوی رونالد ریگان مواجه شد، هر سه، حتی فوردی که اصلا برای دور اولش انتخاب نشده بود و با رفتن نیکسون به اتاق بیضی رسیده بود، رقبای درون‌حزبی‌شان را شکست دادند و در نهایت در انتخابات عمومی باختند و صحنه را به حزب مقابل واگذار کردند. البته درباره شکل و نوع رابطه علّی یا همبستگی بین این دو اتفاق بحث‌هایی وجود دارد، اما به هر حال سایه این کابوس بر سر هر حزبی که بخواهد چنین رقابتی کلید بزند، سنگینی می‌کند.

لیندون بی‌جانسون، البته بعد از ۸ سال ریاست‌جمهوری در ۱۹۶۸ در رقابت درون‌حزبی دموکرات‌ها همان ابتدا کنار کشید و هیوبرت هامفری نامزدی حزب را گرفت. در ۱۹۵۰ هم هری ترومن بعد از ۸ سال در کاخ سفید، اوایل رقابت درون‌حزبی انصراف داد و ادلی استیونسون دوم به جای او نامزد حزب شد. خب البته هیچ‌کدام از شما هم احتمالا نام‌های «رئیس‌جمهور هامفری» و «رئیس‌جمهور استیونسون» را به یاد نمی‌آورید، چون ریچارد نیکسون و دوایت دی آیزنهاور بودند که در انتخابات عمومی کاخ سفید را از دموکرات‌ها گرفتند.

در همه این نمونه‌ها، رقابت مقدماتی با رئیس‌جمهور در شرایطی شکل گرفت که صاحب اتاق بیضی با بحران محبوبیت و عملکردی بسیار جدی‌تر از وضعیت فعلی بایدن مواجه بود، اما در نهایت، رقابت درون‌حزبی با او عاقبت خوشی برای حزب نداشت. شاید بخشی از ماجرا مربوط به این باشد که با شکل‌گیری رقابت جدی درون‌حزبی با رئیس‌جمهور، حزب صاحب کاخ سفید عملا نزد رأی‌دهنده‌ها اعتراف می‌کند که گزینه همین چهار سال پیشش، گزینه خوبی نبوده است و این قاعدتا دلیل خوبی برای رفتن رأی‌دهنده‌ها به سوی گزینه مقابل یا لااقل به سوی خانه است.

اما مسئله دیگر نیمکت خلوت و بلکه خالی دموکرات‌ها برای رقابت با بایدن است. همه گزینه‌هایی که در ماه‌های اخیر به‌عنوان گزینه ریاست‌جمهوری مطرح شدند، تنها به این دلیل نام خود را در فهرست دیدند که گمانه‌زنی می‌شد، بایدن برای دور دوم نیاید. به جز برنی سندرز که دیگر پس از دوبار سروکله‌زدن با مرکزیت نهاد قدرت دموکرات علیه بایدن و کلینتون، دیگر قصد آمدن ندارد، بقیه گزینه‌های مطرح به‌عنوان جایگزین، از کامالا هریس، معاون اول بایدن گرفته تا سناتور ایمی کلوبشار، همه از همان جایی از حزب می‌آیند که بایدن از آن آمده بود و خیلی مقبول نیست که علیه او رقابت کنند.

هیچ‌کدام محبوبیت آن‌چنانی در سطح ملی ندارند که بتوانند آن‌ها را جلوی بایدن بیندازند و در مورد کسانی مثل پیت بوتجج، وزیر راه و ترابری بایدن، خودشان در سال ۲۰۲۰ با کناررفتن، راه را برای پیروزی بایدن بر سندرز هموار کردند. رابرت کندی که اخیرا به‌عنوان گزینه رقابت با بایدن مطرح شده است، فعلا ناچار است بدون ابزاری مثل مناظره با رئیس‌جمهور رقابت کند، چون به شکل سنتی رؤسای جمهور انتخابات مقدماتی معمولی را طی نمی‌کند، اما جدای از این، کندی با مواضعی مثل مخالفتش با واکسیناسیون کرونا، برای مخالفان بایدن حزب که اکثرا از سمت چپ می‌آیند، جذاب نیست و سابقه سلسله سیاسی او برخلاف امثال بوش پسر و کلینتون همسر، به سیاستمداری برمی‌گردد که دهه‌ها از زمان حضور او گذشته است و نام کندی، چندان در صحنه سیاست روز و برای کسانی که اهل تاریخ سیاست نیستند یا ۷۰-۶۰ سال سن ندارند، چندان حامل احساسات سیاسی نیست.

به‌طور خلاصه، کسی که بتواند جلوی بایدن قد علم کند و حزب و حامیانش هم حاضر شوند ریسک حمایت از او در مقابل رئیس‌جمهور را بپذیرند، فعلا در کار نیست و در این فاصله، فرصتی هم برای ظهور چنین کسی دیده نمی‌شود.

تکرار ۲۰۲۰

از یک زاویه دیگر، سابقه ۲۰۲۰ هم می‌تواند برای تیم بایدن امیدوارکننده باشد. بایدن در سال ۲۰۲۰ رئیس‌جمهور هم نبود. وقتی او در انتخابات مقدماتی شرکت کرد، حتی در دو سه ایالت هم نتوانست نتیجه مطلوبی بگیرد و کسانی که آن زمان رقابت درون‌حزبی دموکرات‌ها را دنبال می‌کردند، به خاطر دارند که زمزمه‌های لزوم کناره‌گیری بایدن حتی لحن تمسخرآمیز هم داشتند. اما نهایتا او با پیروزی در کارولینای جنوبی و سپس در «سه‌شنبه بزرگ» چنان رقابت را از آن خود کرد که بلافاصله به گزینه بدیهی تبدیل شد و اندکی بعد رقبایش هم کناره گرفتند، حتی سندرز که در ۲۰۱۶، تا روز آخر کلینتون را جان به سر کرده بود.

خیلی‌ها در فاصله ۲۰۱۹ تا اواسط ۲۰۲۰ از این می‌گفتند که دوره بایدن گذشته است، او از نسل جوان فاصله دارد، سابقه طولانی سیاسی او به‌معنای تصمیماتی از سوی اوست که با گذشت زمان، کهنه، نامطلوب و زننده به حساب می‌آمدند، او به گاف‌دادن شهره بود و در فضای رو به جوانی صحنه سیاست، سن‌وسال او بالاست. اما در نهایت کار به جایی رسید که کامالا هریس، در کنار او به‌عنوان گزینه معاون اولی قرار گرفت، یعنی همان سناتوری که در مناظره‌ها، به‌عنوان یک زن غیرسفیدپوست در موضع‌گیری احساسی بایدن را متهم کرده بود در یک موضع‌گیری همراهانه با یک سیاست نژادپرستانه، شخصا روی زندگی خود هریس در دوران کودکی تأثیر داشته است. همه این اتهامات، اما در نهایت نتوانستند جلوی معاون اول آخرین رئیس‌جمهور دموکرات را بگیرند.

او حالا امتیاز ریاست‌جمهوری را در اختیار دارد و رقیب اصلی‌اش هم قرار است همان کابوسی برای دموکرات‌ها باشد که دو بار با او مواجه شده‌اند. حرف و زمزمه درباره نخواستن بایدن کم نیست، اما فعلا به نظر می‌رسد تصمیم نهایی دموکرات‌ها از همین حالا پیش رویشان است: گزینه آن‌ها همچنان بایدن است، چه به او مشتاق باشند، چه ملول.

برچسب ها: جو بایدن
ارسال نظرات