به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی، در سال ۱۹۴۹ میلادی آهنگ جدیدی به افتخار اولین دیدار رهبر چین مائو تسه تونگ از مسکو پخش شد. "مسکو - پکن" یک راهپیمایی نظامی دلچسب بود که توسط یک گروه کر تماما مردانه خوانده میشد با خط آغازین جذاب "روسها و چینیها برای همیشه برادر هستند" جملهای که روح همبستگی سوسیالیستی را تسخیر میکرد. در آن زمان اتحاد جماهیر شوروی به عنوان برادر بزرگ جمهوری خلق چین که به تازگی برخاسته بود و بر اثر تهاجم ویرانگر ژاپن و جنگ داخلی تضعیف شده بود انتخاب شد. علیرغم آن که پکن از دریافت کمک از سوی شوروی خوشحال بود از این که به عنوان خواهر یا برادر کوچکتر انتخاب شده بود احساسی همراه با خشم داشت این یکی از عواملی بود که در نهایت منجر به فروپاشی آن رابطه شد.
در هفته جاری همزمان با دیدار "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسهی با یکدیگر در مسکو پویایی قدرت معکوس شده است. امروز، چین برادر بزرگ است و روسیه به طور فزایندهای اگر نگوییم به طور کامل نقش ارائه کننده کمک را ایفا میکند. چین دومین ابرقدرت جهان شریک ارشد روسیه است که اکنون به دلیل جنگ با اوکراین ضعیف و منزوی شده و برای حمایت اقتصادی، فناوری و دیپلماتیک بیش از همیشه به چین وابسته است. اگر بتوان دادههای تجاری روسیه را باور کرد و تحریف نشده قلمداد نمود در ژانویه و فوریه صادرات چین به روسیه نزدیک به ۲۰ درصد رشد کرد و در مجموع به ۱۵ میلیارد دلار رسید و واردات از روسیه با بیش از ۳۱ درصد افزایش به ۱۸.۶۵ میلیارد دلار رسید. یوان به عنوان پرمعاملهترین ارز در بورس مسکو از دلار آمریکا پیشی گرفت. روسیه با ۲۴ درصد رشد سالانه در دو ماهه نخست سال جاری از عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تامین کننده نفت چین پیشی گرفت.
چین به وضوح بازیگر برتر در رابطه است با اقتصادی ۱۰ برابر بزرگتر از روسیه و قوای نظامیای که به سرعت در حال مدرن شدن است و در عرصه فناوری برتری دارد و از وزن بالایی در عرصه دیپلماسی بین المللی برخوردار است.
با این وجود، بسیار زود است که آن گونه که برخی از تحلیلگران ارزیابی کرده اند روسیه را به عنوان یک دولت دست نشانده چین قلمداد کنیم. وابستگی مساوی با اطاعت نیست. روسیه هم چنان یک قدرت هستهای بزرگ و صادرکننده مهم انرژی، منابع و غذا در سطح جهانی محسوب میشود. علیرغم آن که اقتصاد روسیه آسیب دیده تاکنون از خود مقاومت قابل توجهی در برابر تحریمهای غرب نشان داده است. روسیه دارای یک بخش استراتژیک است که چین برای رقابت طولانی مدت و آماده شدن برای درگیری احتمالی با ایالات متحده به آن نیاز دارد. چین و روسیه یکی از طولانیترین مرزهای زمینی مشترک بین دولت – ملتها را دارند مرزی که برای دههها صلح آمیز بوده و به هر دو کشور فضای تنفسی برای رویارویی با دشمنان شان در شرق و غرب ارائه میدهد. بنابراین، علیرغم آن که روسیه در صحنه جهانی ضعیف و تنها است همچنان در روابط خود با چین مسلطتر و قدرتمندتر و دارای عاملیت و قدرت میباشد.
چین که با ایالات متحده متخاصم، اروپای سرخورده، و کندی رشد اقتصاد در داخل مواجه است هم چنین در تلاش برای تبدیل شدن به یک قانونگذار جهانی و قدرت مسلط در آسیا به روسیه در گوشه و کنار خود نیاز دارد.
در صدر دستور کار موضوع اوکراین قرار دارد. بسته توجیهی "ابتکار عمل صلح" چین برای اوکراین خلاصهای از مواضع رسمی پکن در مورد آن مناقشه را نشان میدهد. هیچ یک از ۱۲ ماده آن پیشنهاد نکته خاصی برای پایان دادن به خونریزی ارائه نمیدهد و سپس از اعتبار پکن به عنوان یک قدرت جهانی مسئول و صلح طلب البته صرفا در قالب لفاظی میگوید. شی به دنبال پیروزیهای سریع و جلب حمایت روسیه از آن طرح است تا به جهان نشان دهد که پکن قابلیت حل و فصل یک منازعه جهانی را دارد.
اروپا دومین شریک تجاری بزرگ چین، اما به طور فزایندهای نسبت به دوستی پکن با مسکو تردید دارد و کشورهای جنوب جهانی نسبت به درگیری روسیه و اوکراین بی اعتنا هستند، اما نسبت به تاثیرات آن بر اقتصادشان محتاط میباشند.
روسیه به طور علنی از طرحهای چین حمایت میکند. پوتین روز سه شنبه اعلام کرد که طرح صلح چین میتواند مبنای حل و فصل جنگ باشد و در صورتی که کی یف و حامیان غربی آن آماده باشند از این طرح حمایت خواهد کرد. این یک برد برای چین محسوب میشود.
با این وجود، امر نه مسکو و نه پکن را به انجام کار دیگری ترغیب نمیکند. ما این تضاد بین لفاظی و واقعیت را در بیانیه نهایی رهبران پس از دیدار خواهیم دید. با توجه به این که مسکو و کی یف در حال آماده شدن برای حملات تعیین کننده بهار و تابستان هستند بعید به نظر میرسد روسیه پیروی از این پیشنهاد را دنبال کند.
چین نمیخواهد روسیه در جنگ متحمل شکست شود و در هرج و مرج فرو رود و یا بدتر از آن دچار تغییر رژیم شود چرا که در آن صورت روسیهای متفاوت و کمتر همدل با چین را شاهد خواهد بود. با این وجود، پکن همزمان نمیخواهد به عنوان شریک یک تهاجم وحشیانه قلمداد شود. حمایت چین از روسیه تزلزل ناپذیر است، اما پیامهای آن به کشورهای دیگر بسیار خنثیتر و معتدلتر است. شی هم چنین در روسیه به سر میبرد تا از انزوای جهانی روسیه بهرهمند شود. چین اکنون جایگاه خود را به عنوان تامین کننده اصلی فناوریهای اساسی، اما حیاتی، الکترونیک، مخابرات، ماشین آلات و خودروها بخشهایی که شدیدا تحت تأثیر تحریمهای غرب قرار گرفته اند تثبیت کرده است. چین هم چنین خرید انرژی و کالاهای روسیه را با قیمت همراه با تخفیف افزایش داده است. سنگ بنای استراتژی تنوع اجباری روسیه ارتباط اقتصادی با چین است. سفر شی به روسیه این موضوع را نشان داد از جمله از طریق نتایج توافق نامههایی در مورد رفع موانع نهایی در خط لوله گاز قدرت سیبری ۲، افزایش تجارت مواد غذایی و کشاورزی، کمیسیون مشترک برای توسعه همکاری در مسیر دریای شمال در قطب شمال و استفاده بیشتر از یوان در تجارت روسیه با کشورهای آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین.
برای پوتین، این دیدار فرصتی است برای کسب اطمینان از دست نخورده بودن خط حیاتیای است که چین برای روسیه در حال درگیری فراهم میکند و میتواند گسترش یابد.
درخواست بزرگ پوتین حمایت سیاسی - دیپلماتیک و فنی - نظامی از جنگ اوست. چین در زمینه حمایت سیاسی و دیپلماتیک در ارسال پیامهای حمایتی خود از روسیه ثابت قدم بوده است.
شی حتی در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود در مسکو پا را فراتر گذاشت جایی که با حمایت از پوتین برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده حتی پیش از آن که پوتین نامزدی اش را اعلام کند به تمجید او پرداخت.
در زمینه حمایت فنی و نظامی از جنگ پوتین وضعیت مشکل سازتر است. تا زمانی که چین سقوط قریب الوقوع روسیه در میدان جنگ و هرج و مرج در کرملین را مشاهده نکند به نفع اش نخواهد بود که حمایت خود از روسیه را به طور چشمگیری افزایش دهد به خصوص در زمانی که تلاش میکند تا وجهه بازیگری صلح طلب را از خود نشان دهد. با این وجود، ارائه اشکال دیگر کمکهای دوگانه دور از ذهن نیست به ویژه اگر روسیه پیشنهاد معاملات ترجیحیتر در زمینه انرژی یا دسترسی به فناوریهای نظامی، کریدورهای حمل و نقل قطب شمال یا برنامه فضایی را ارائه دهد که تاکنون از دسترس چین خارج بوده اند. برنامههای پوتین و شی در مورد اوکراین کاملا همسو با یکدیگر نیستند.
پوتین جنگ خود را در چند ماه آینده متوقف نخواهد کرد. مهمتر از آن این که "ولودیمیر زلنسکی" رئیس جمهور اوکراین پیشنهاد مذاکره را بپذیرد غیر ممکن به نظر میرسد چه برسد به آن که وضعیت فعلی کنترل ارضی را نیز بپذیرد. فراتر از نمایش فوری بودن دیدار اخیر شی و پوتین چین و روسیه کماکان به هم نزدیکتر میشوند.
جنگ روسیه و اوکراین قدرتمندترین شتاب دهنده مکمل همگرایی استراتژیک و اقتصادی روسیه و چین بوده است. برای روسیه تعمیق وابستگی به چین یک انتخاب اجباری است. برای چین این فرصتی است برای گسترش سهم خود در بازار، تامین منابع انرژی حیاتی و تثبیت روسیه به عنوان حیاط خلوت استراتژیک خود در حالی که نظاره گر اشتباهات روسیه در میدان جنگ و جدا شدن سریع آن از غرب میباشد.
روسیه و چین در مخالفت شان با نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده در کنار یکدیگر قرار دارند. در حالی که هر دو متعهد به خودمختاری استراتژیک هستند این امکان وجود دارد که همکاری دفاعی شان را تعمیق بخشند، زیرا ایالات متحده اتحادها و استراتژیهای بازدارندگی خود را در اروپا و آسیا تقویت میکند.
روسیه تنها بخشی از دستور کار است. چین علیرغم کندی رشد اقتصاد و شهرت تضعیف شده اش در حال تبدیل شدن به یک قانونگذار و دلال قدرت جهانی است. چین در چند هفته گذشته توانسته حصول یک توافق دیپلماتیک جزئی، اما نمادین بین عربستان سعودی و ایران را تسهیل کند. چین مفاد ابتکار عمل امنیت جهانی و ابتکار عمل تمدن جهانی خود را منتشر ساخته و درگیر دیپلماسی فشرده در اروپا و روسیه شده است.
تمام این موارد ممکن است برای غرب بیهوده و غیر صادقانه به نظر برسند، اما برای چین آماده سازی برای رقابت طولانی با ایالات متحده و متحدان اش میباشد. به همین دلیل است که ما نباید تلاشهای صلح چین را به کلی نادیده بگیریم. چین کماکان علاقمند به حل و فصل مناقشه روسیه و اوکراین است البته بیشتر به خاطر وجهه خود تا نگرانی برای اوکراینیها و ممکن است کماکان نقش مفیدی داشته باشد. انتظار میرود شی پس از سفر به مسکو با زلنسکی صحبت کند. این اولین باری خواهد بود که دو رهبر از زمان حمله روسیه به اوکراین با یکدیگر صحبت خواهند کرد. نتیجه این تماس نشان خواهد داد که آیا چین در مورد صلح جدی است یا خیر.
در سرود "مسکو – پکن" آمده بود:" این اتحاد جماهیر شوروی قدرتمند است و در کنار آن چین راهپیمایی میکند".
برای بسیاری از چینی ها، اما این سطر نمونه دیگری از نگرش امپریالیستی تحقیرآمیز روسیه نسبت به چین بود که نخبگان کمونیست چین را خشمگین میساخت. تا حدودی به دلیل این نابرابری و سیاستهای حمایت گرانه روسیه در قبال چین بود که در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی رابطه چین و شوروی دچار شکاف شد و به یکباره پایان یافت. با تغییر نقشها در سال ۲۰۲۳ میلادی چین در سراسر جهان راهپیمایی میکند و روسیه به عنوان برادر کوچکتر وابستهتر پشت سرش حرکت میکند.