صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

حزب کارگزاران ساز جدایی از اصلاح‌طلبان را کوک کرده است
تحرکات کارگزاران نشان می‌دهد که تمایل دارد لیدر چنین جریانی باشد. این حزب در انتخابات مجلس با هیچ گروه و حزب اصلاح‌طلبی ائتلاف نکرد و لیست مجزای خود را منتشر کرد. لیستی که به اعتدال توسعه نزدیکتر از اصلاح‌طلبان بود. هر چند این لیست شکست خورد، اما می‌توان آن را شروع یک نقش آفرینی مستقل در عرصه سیاست کشور ارزیابی کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۳ - ۱۲ تير ۱۳۹۹
فرارو- شواهد و قراین نشان می‌دهد که جریان اصلاح‌طلب در حال دگردیسی و تغییرات مهم درونی است. تحولات مهمی در فرآیند رهبری اصلاح طلبان رخ داده،  احتمال تغییر در ساختار رهبری اصلاح طلبان بسیار جدی است، اما راهکار جدیدی برای جایگزینی رسانه‌ای نشده است.

به گزارش فرارو، هفته گذشته اعلام شد که محمدرضا عارف رییس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان از سمت خود استعفا کرده، البته ظاهرا این استعفا در اسفند ماه سال گذشته انجام شده است. اردیبهشت ماه هم موسوی لاری نفر دوم شورا از سمت خود استعفا داده بود. از نکات جالب توجه این است که استعفای موسوی لاری خطاب به عارف مستعفی بود.

انتشار خبر استعفای عارف، غیرمنتظره بود. پیشتر شایعات در این باره بار‌ها تکذیب شده بود، اما این بار ماجرا جدی است. با این حال بسیاری از فعالان اصلاح طلب و حتی اعضای شورا از استعفای عارف اظهار بی‌اطلاعی کردند. در عین حال دوره فعالیت شورای سیاستگذاری نیز به پایان رسیده و اصلاح‌طلبان باید به فکر شورای رهبری جدیدی باشند.

استعفای عارف و موسوی لاری از این شورای ناشی از اختلافات درونی اصلاح طلبان بود، هر چند که حداقل موسوی لاری این موضع را رد کرده و می‌گوید به خاطر بیماری استعفا داده است. عارف به عنوان ارشدترین عضو شورا در دو سال اخیر انتقادات زیادی را شنیده است. بسیاری می‌گویند عملکرد او و دیگر اعضای شورا موجب شده است که اصلاح‌طلبان در ضعیف‌ترین موقعیت خود قرار گیرند.

بدنه اصلاح‌طلبان دچار ریزش شدید شده و از سوی دیگر افکار عمومی و مردم هم مانند گذشته به اصلاح‌طلبان اقبال نشان نمی‌دهند. بازتاب این وضعیت در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی بود.

اصلاح‌طلبان نتوانستند حتی درباره شرکت یا عدم شرکت در انتخابات به تصمیمی واحد برسند. شورای سیاستگذاری لیست انتخاباتی ارائه نکرد، با این حال برخی احزابی که در شورا نماینده داشتند لیست ارائه دادند. از جمله یک لیست مشترک از سوی چند حزب و یک لیست مجزا از سوی حزب کارگزاران.

همین انتقادات و فضای ایجاد شده موجب شد که محدرضا عارف چندی پیش با صدور بیانیه‌ای از عملکرد خود در مجلس و در شورای سیاستگذاری دفاع کند. بیانیه عارف دیرهنگام و بی‌فایده تفسیر شده است. از سوی دیگر برخی می‌گویند آن بیانیه تحرکی تازه از عارف برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است.

بیانیه عارف هر انگیزه‌ای داشته باشد، اثر مثبتی بر جا نگذاشت، انتقادات از او همچنان پابرجاست. حالا هم با انتشار خبر استعفای او گمانه‌زنی درباره احتمال آماده شدنش برای انتخابات افزایش یافته است.

استعفای عارف و موسوی لاری به معنای پایان کار شورای سیاستگذاری است

اصلاح‌طلبان در بن‌بست

در کنار این موارد این روز‌ها در محافل اصلاح طلب این بحث جدی مطرح شده است که رهبری این جریان با پایان کار شورای سیاستگذاری چگونه خواهد بود. اطلاعات زیادی از بحث‌های درونی اصلاح‌طلبان در این باره در دست نیست. اما به روشنی اختلافات جدی وجود دارد. حزب کارگزاران از بیان انتقادات و ابراز علنی اختلاف نظر ابایی ندارد. اما گروه‌های دیگر با احتیاط بیشتری حرف می‌زنند.

غلامحسنی کرباسچی اخیرا درباره استعفای عارف و وضعیت شورای سیاستگذاری گفته است "شورای سیاستگذاری الان ماهیتی ندارد و معلوم نیست اعضای آن چه کسانی هستند."

او حتی پا را فراتر گذاشته و از استراتژی‌ها و رویکرد‌های اصلاح‌طلبان انتقاد کرده است. به گفته کرباسچی "تعریف اصلاح‌طلبان روی هوا است؛ یکی می‌گوید می‌خواهیم از ریشه بزنیم و دیگری می‌گوید می‌خواهیم اصلاح کنیم و معلوم نیست اصلاح طلبان چه کسانی هستند و می‌خواهند چه کنند. شورای عالی سیاستگذاری برای فعالیت در انتخابات ایجاد شد، اما وسط انتخابات گفتند در انتخابات شرکت نمی‌کنند."

با استناد به این سخنان کرباسچی باید گفت اصلاح‌طلبان به بن‌بست استراتژیک رسیده‌اند. البته بسیاری از اصلاح طلبان این ادعا را نمی‌پذیرند و می‌گویند اصلاح‌طلبی به راه خود ادامه می‌دهد و اختلافات کنونی مقطعی است. آن‌ها حتی شکست در انتخابات مجلس را نیز ناشی ردصلاحیت‌های گسترده می‌دانند.

بیشتر بخوانید: 

معنای استعفای عارف چیست؟

حمله اصولگرایان به موسوی خوئینی‌ها


نامه دبیرکل مجمع روحانیون به رهبر معظم انقلاب واکنش‌های تندی در پی داشت

نامه موسوی خوئینی‌ها

در این بین و در شرایطی که جبهه اصلاحات دچار تنش‌های درونی است اخیرا دو اعلام موضع مهم از سوی بزرگان این جریان صورت گرفته است، ابتدا سید محمد خاتمی در یک پیام ویدئویی از "چرخه خشونت" در کشور ابراز نگرانی کرد. خاتمی  خواستار آن شد که همه بخش‌های نظام اشتباهات خود را بپذیرند و به آن اعتراف کنند. او خواستار به وجود آمدن "همدلی" در کشور شد. پیام ویدئویی خاتمی با واکنش‌های زیادی همراه بود.

در تحولی دیگر چند روز پیش محمد موسوی خوئینی‌ها دبیرکل مجمع روحانیون مبارز و یکی از پرنفوذترین سیاستمداران اصلاح‌طلب در نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب از شیوه مدیریت کشور انتقاد کرد.

نامه خوئینی‌ها انتقادات تند اصولگرایان را در پی داشت. در جریان اصلاح طلب، اما بیشتر سیاست سکوت را در پیش گرفتند با این وجود حزب کارگزان به آن واکنش نشان داد. حرف کارگزاران این است که نامه تلاشی برای به دست گرفتند رهبری اصلاحات توسط طیف سنتی و چپ گرای اصلاح طلبان است.

محمد قوچانی یکی از اعضای کمیته سیاسی حزب و سردبیر روزنامه سازندگی ارگان رسمی حزب در یادداشتی نامه خوئینی‌ها را در راستای احیای "جناح چپ رادیکال در جبهه‌ی اصلاحات" دانست.

او با اشاره به گفت‌وگویی دو سال پیش علیرضا علوی تبار از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب و نزدیک به موسوی خوئینی‌ها با اندیشه پویا نوشت: «علوی‌تبار روشنفکری سیاسی که صراحتا خود را رادیکال می‌خواند در این گفتگو انتقادات صریحی به اکبر هاشمی‌رفسنجانی و حسن روحانی وارد کرد و جناحی که آن را «مصلحت/عمل‌گرا» می‌خواند را به باد انتقاد گرفت و آن را غیردموکراتیک خواند. در واقع علوی‌تبار حلقه‌ی مهمی از ائتلاف «اصلاح/اعتدال» را گسست که در انتخابات سال ۱۳۹۲ با گردش به راست اصلاحات در حمایت از حسن روحانی شکل گرفته بود.»

او گروهی از اصلاح‌طلبان را رادیکال می‌داند و از خوئینی‌ها انتقاد می‌کند که چرا در دوره اول دولت روحانی زمانی که جهانگیری چراغ گفتگو با نظام را روشن کرد حاضر نشد پای مذاکره بیاید و اکنون "گفت‌وگویی عمومی و پر از کنایه و بدون انتظار پاسخ را انجام می‌دهد؟"

روزنامه سازندگی معتقد است که اصلاحات نیازمند به "اصلاح" است. قوچانی نوشته است: «اکنون با افول اجتماعی و حاکمیتی راست مدرن بار دیگر صدای پای رادیکالیسم به گوش می‌رسد. از دو جناح راست و چپ، از میان اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان صدای پای رادیکال‌هایی به گوش می‌رسد که کشور را دچار یک فضای دوقطبی تازه خواهند ساخت و می‌کوشند در غیاب اصلاحات قدرت را به دست آورند، با اصولگرایان رقابت کنند.»

حزب کارگزاران به دبیرکلی کرباسچی به شدت از اصلاح‌طلبان انتقاد می‌کند

کارگزاران به دنبال نقش تازه

این یادداشت نشان می‌دهد که حزب کارگزان در حال جدای کردن خود از طیف دیگر اصلاحات است. طیفی که نمایندگان اصلی آن مجمع روحانیون مبارز و حزب اتحاد ملت به حساب می‌آید.

در حزب اتحاد ملت هم اختلاف نظر‌ها زیاد است، به گونه‌ای که چندی پیش اخباری از استعفای برخی اعضای حزب منتشر شد. احتمالا این حزب نیز در حال پوست اندازی است. در احزاب دیگر هم شرایط به همین گونه است، مثلا دو دستگی در حزب اعتماد ملی وجود دارد.

همه این اتفاقات نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان در حال دگردیسی هستند. ممکن است از این جبهه‌ی چند پاره انشعاب‌هایی ایجاد شود. مخصوصا اینکه نتیجه سیاسی دولت اعتدالگرای روحانی، ایجاد یک جبهه اعتدالگرا است. جریانی که حزب اعتدال و توسعه در آن تعریف می‌شود و تحرکات حزب کارگزاران سازندگی نیز به گونه‌ای است که ممکن است به آن‌ها نزدیک شود. در طیف اصولگرایان هم هستند سیاستمدارنی که می‌توانند در جبهه اعتدالگرایان تعریف شوند، چهره‌هایی همچون علی مطهری و اصولگرایان نزدیک به علی لاریجانی را می‌توان در این دسته جای داد.

تحرکات کارگزاران نشان می‌دهد که تمایل دارد لیدر چنین جریانی باشد. این حزب در انتخابات مجلس با هیچ گروه و حزب اصلاح‌طلبی ائتلاف نکرد و لیست مجزای خود را منتشر کرد. لیستی که به اعتدال توسعه نزدیکتر از اصلاح‌طلبان بود. هر چند این لیست شکست خورد، اما می‌توان آن را شروع یک نقش آفرینی مستقل در عرصه سیاست کشور ارزیابی کرد.


نقش خاتمی چیست؟

پیام ویدئویی خاتمی چیزی از رویکرد او نسبت به تحولات درونی جریان اصلاح‌طلب نشان نمی‌دهد. او با وجود اینکه در جایگاه تائید کننده نهایی مواضع شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان است، اما تا به حال درباره اختلاف نظر‌ها حرفی نزده است.

او هم مورد انتقاد حزب کارگزاران قرار گرفته است. حالا برای بسیاری سوال است که در این وضعیت اصلاح‌طلبان خاتمی چه می‌کند و به چه سمتی می‌رود آیا ممکن است خود به طور رسمی رهبری اصلاحات را برعهده بگیرد؟

چند روز پیش عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت‌وگویی با روزنامه ایران درباره رویکرد خاتمی گفت: «آقای خاتمی تکلیف خود را روشن نمی‌کند. مثلاً این حرفی که در گفت‌وگوی اخیر بیان کرد، نوعی حکایت از بی‌تکلیفی است. کسی که رهبری را بپذیرد، از دیگران نمی‌پرسد که حالا چه کار کنیم؟ چون حتی اگر دیگران هم چیزی گفتند، در نهایت او است که باید مسئول باشد. اما از یک طرف دیگر، آقای خاتمی نه حاضر است به صراحت و روشنی کنار برود و بگوید من کاری ندارم و خودتان می‌دانید و انجام بدهید، به نظرم ایشان روی زمین و هوا نگه می‌دارد و این یکی از ایراد‌هایی است که متأسفانه به ایشان وارد است.»

اشاره عبدی به پیام ویدئویی خاتمی درباره وضعیت کرونایی کشور است.

چیزی که روشن است خاتمی دیگر موقعیت سال ۹۲، ۹۴ و ۹۶ را ندارد که با عبارت "تکرار می‌کنم" تکلیف انتخابات‌ها را روشن کند. جایگاه او در میان مردم متزلزل شده است. اگر تحلیل حزب کارگزاران از نامه موسوی خوئینی‌ها را بپذیریم، پس باید منتظر کناره گیری بیشتر محمد خاتمی از رهبری اصلاحات و افزایش نقش موسوی خوئینی‌ها در هرم رهبری اصلاح طلبان باشیم.
ارسال نظرات