سخنگوی مدیر حوزههای علمیه و یکی از اساتید درس خارج حوزه علمیه در نامهای به رییس جمهوری با اشاره به ریسک پایین بازگشایی اماکن مذهبی در شیوع کرونا، از وی خواست - به تعبیر وی - ضمن عذرخواهی از مردم، نسبت به تصمیم بستن زیارتگاهها و مراسم مذهبی تجدید نظر کند.
به گزارش ایرنا، حجت الاسلام والمسلمین عباس رفعتی نائینی از اساتید خارج فقه حوزه علمیه قم و سخنگوی آیت الله علیرضا اعرافی مدیرحوزههای علمیه، در این نامه، خطاب به حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی رییس جمهوری آورده است: جناب آقای رئیس جمهوری، در ماه گذشته کارشناسان دولت در جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا گزارش آماری و تحلیلی ارائه کردند مبنی بر اینکه برآورد و پیشبینی قبلی آنها در خصوص اماکن انتقال و شیوع این ویروس اشتباه بوده است و در بررسیهای دقیق کارشناسی به این واقعیت دست یافتهاند که سهم زیارتگاه در انتقال ویروس ۴۴ صدم درصد میباشد یعنی اگر دو برابر این آمار هم باشد به ۱ درصد نمیرسد و نماز جمعهها ۲۲ صدم درصد یعنی اگر چهار برابر این هم بشود به ۱ درصد نمیرسد.
در ادامه این نامه آمده است: طبعاً مردم دیندار و ولایی ایران اسلامی و علما و بزرگان دینی انتظار داشتند در پایان جلسه حضرتعالی که ریاست آن ستاد را بر عهده دارید نسبت به بستن زیارتگاهها و مراسم مذهبی تجدید نظر نمایید و از مردم انقلابی عذرخواهی کنید.
ادامه نامه حاکیست: متاسفانه نه تنها این اتفاق رخ نداد بلکه بر بسته ماندن حرمها و نماز جمعهها همچنان تاکید میورزید در حالیکه برخیاز مکانها که بیشاز ۲۶ درصد تاثیر گذار در شیوع ویروس بودهاند را تعطیل نکردهاید!
نامه افزوده است: جناب آقای رئیس جمهور حتماً میدانید دو عنصر مکان و زمان در کسب فیوضات معنوی بر اساس آیات و روایات نقش بسیار مهم و اثرگذار دارند.
در ادامه این نامه ادامه تاکید شده است: اینک با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان این دو عنصر بالندگی معنوی یعنی ماه خدا و اعتاب مقدس به هم پیوستهاند و از طرفی سنت حسنه حوزههای علمیه همواره پمپاژ و شارژ معنویت و تبلیغ دین به وسیله اعزام مبلغین به اقصی نقاط کشور در ماه مبارک رمضان بوده است و با توجه به اینکه وظیفه حاکمیت اسلامی همانگونه که قرآن کریم میفرماید، بسط معنویت، فرهنگ و معیشت است.
نامه حاکیست: یقیناً هرچه بُعد معنوی جامعه را ارتقاء بخشید موجب تقویت نظام خواهد شد، لذا استدعا دارم به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل نمایید و با نظر کارشناسان بهداشتی یادشده مخالفت ننمایید و دستور بازگشایی زیارتگاهها و برگزاری برنامههای دینی و تبلیغی را بار رعایت پروتکلهای بهداشتی صادر فرمایید.
در ادامه این نامه تصریح شده است: در پایان این تصدیع، یادآور میشوم همواره مردم متدیّن و ولایتمدار ایران، انقلابی بوده و هستند و پای این انقلاب و نظام ایستادهاند، بنابراین نباید با تصمیمات نادرست این مردم را نسبت به دین و حاکمت اسلامی دلسرد نمود.
حجت الاسلام رفعتی نائینی در نامه خود تاکید کرده است: مردم ایران عزیز به پیروی از رهبر معظم انقلاب اسلامی و مراجع عظام تقلید متابعت از مقررات و قوانین جمهوری اسلامی را واجب میدانند، لذا درخواست میکنم به دستورالعملهای خود بیشتر توجه داشته باشید.
نامه سرگشاده سخنگوی مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور به رییس جمهوری و مطالبه عذرخواهی دولت از مردم و بازگشایی مراکز زیارتی در حالی است که آیت الله اعرافی مدیر این حوزهها چند روز پیش در اظهاراتی که در مرکز خبر حوزه منتشر شد، تاکید کرده بود: نهاد حوزه نهایت همکاری را با ستاد ملی مبارزه با کرونا دارد و در اینکه اماکن زیارتی باز شود یا نشود، کاملا تابع پروتکلهای وزارت بهداشت هستیم و نظر کارشناسی را اصل و مبنایی فقهی و دینی میدانیم.
اعرافی در دیدار رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم با انتقاد از کسانی که به حوزه و نهاد روحانیت نسبتهای ناروا میدهند، گفته است: «اینگونه اتهامات دور از واقع آنقدر واضح است که حتی نیازی به تکذیب نیست. ملت ایران و مخاطبان بینالمللی شاهد نقشآفرینی مثبت و تبلور گفتمان عقلانیت در قاطبه تصمیمسازیهای نهاد حوزه بودهاند، ولی بهعنوان کسی که در جریان همه جزئیات بوده عرض میکنم که از سوی حوزه و روحانیت و نهادهای دینی هیچگونه فشاری وجود ندارد».
بر این اساس مشخص نیست، نامه سخنگوی مدیر حوزههای علمیه در مخالفت با این اظهارات است و یا این که بعنوان نظر شخصی وی ابراز شده است.
این در حالی است که رییس دانشگاه علوم پزشکی قم در آخرین اظهارات خود عصر سه شنبه با هشدار نسبت به ادامه خطرات ویروس کرونا، گفت: قم همچنان در بحران کرونا قرار دارد و نمیتوان گفت که در مرحله پساکرونا به سر میبریم.
محمدرضا قدیر تاکید کرده بود که پایان کرونا نامعلوم است و ازاینرو باید در راستای توانمندسازی مردم برای مقابله با این ویروس برنامهریزی شود.
ییس دانشگاه علوم پزشکی قم با هشدار نسبت به ادامه خطرات ویروس کرونا، گفت: قم همچنان در بحران کرونا قرار دارد و نمیتوان گفت که در مرحله پساکرونا به سر میبریم.
محمدرضا قدیر عصر سهشنبه در گفتوگویی بیان کرد: پایان کرونا نامعلوم است و ازاینرو باید در راستای توانمندسازی مردم برای مقابله با این ویروس برنامهریزی شود.
ییس دانشگاه علوم پزشکی قم با هشدار نسبت به ادامه خطرات ویروس کرونا، گفت: قم همچنان در بحران کرونا قرار دارد و نمیتوان گفت که در مرحله پساکرونا به سر میبریم.
محمدرضا قدیر عصر سهشنبه در گفتوگویی بیان کرد: پایان کرونا نامعلوم است و ازاینرو باید در راستای توانمندسازی مردم برای مقابله با این ویروس برنامهریزی شود.
ییس دانشگاه علوم پزشکی قم با هشدار نسبت به ادامه خطرات ویروس کرونا، گفت: قم همچنان در بحران کرونا قرار دارد و نمیتوان گفت که در مرحله پساکرونا به سر میبریم.
محمدرضا قدیر عصر سهشنبه در گفتوگویی بیان کرد: پایان کرونا نامعلوم است و ازاینرو باید در راستای توانمندسازی مردم برای مقابله با این ویروس برنامهریزی شود.
«کرونا» ویروسی است که گستردگی شیوع آن بسیار وسیع است و از جمله راههای انتقال آن عطسه، سرفه، دستدادن و روبوسی است؛ پزشکان توصیه میکنند، افراد علاوه بر پرهیز از دستدادن، روبوسی و حضور در مرکزهای عمومی؛ بههنگام عطسه لازم است، جلوی بینی خود را با دستمال بگیرند و و یا برای مهار آن از آرنج خود استفاده کنند.
«ویروس کرونا»، موسوم به «کووید ۱۹» اواسط ماه دسامبر سال گذشته (۲۴ آذر ۹۸) در شهر «ووهان» واقع در مرکز چین گزارش شد؛ ابتدا از این بیماری بهعنوان ذاتالریه نام برده میشد، اما کمیسیون ملی بهداشت چین در ۳۰ دسامبر سال ۲۰۱۹ (۹ دی ۹۸) بهصورت رسمی شیوع این ویروس را در چین اعلام کرد.
انصاف چیز خوبی است که مرفهان و بی دینان از ان بی بهره اند
ضمن اینکه کلمه رییس را چندین جا بدون حرف (ر) نوشته اید !!!
ییس دانشگاه علوم پزشکی قم با هشدار نسبت به ادامه خطرات ویروس کرونا، گفت: قم همچنان در بحران کرونا قرار دارد و نمیتوان گفت که در مرحله پساکرونا به سر میبریم.
محمدرضا قدیر عصر سهشنبه در گفتوگویی بیان کرد: پایان کرونا نامعلوم است و ازاینرو باید در راستای توانمندسازی مردم برای مقابله با این ویروس برنامهریزی شود.
متوجّه شدم که مخاطبانِ عزیز فرارو خُزعبلاتِ مفصّلِ من را نمی خوانند و اگر هم می خوانند دیس لایکی نمی زنند. اگر هفت و نیم میلیاردی دیس لایک می زدند به میزانِ نفرتِ روزافزونِ آنان پی می بردم و سوراخی چون سوراخِ مُعمّر قذافی و صدّام و بن لادِن می جُستم !! الحمدلله سوراخها خالی مانده و آماده اجاره اند. دیکتاتورِ بعدی نگران نباشد که بیرون سوراخ و در خیابان بماند ! لایک هم اگر می زنند از بیست تا فراتر نمی رود . این نشان دهنده آن است که طرفدارانم مانند آن حزبِ کذایی در یک فولکس جا می گیرند ! مگر شرایط تغییر کند و با مترو جا به جا شوند !
سخنِ طولانی آن نوشته را به نقل از یکی از مقالاتِ قدیمی ام خلاصه می کنم . هر چند .... این کلماتِ قصار را هم - اگرچه معقول است - نمی خوانند!
نبی مکرّم اسلام که از معراج برمی گشتند، با موسای کلیم برخورد کردند. موسی از نبی اکرم می پرسد که خداوند چه چیزی را بر امّت تو واجب کرد؟ و پیامبر اسلام، پنجاه نمازی را که بر امّت ایشان واجب شده ذکر می فرمایند.موسی علیه السّلام در تجربه رسالت بر پیامبر اعظم پیشقدم بودند، اگرچه در رسیدن به مقامات عالیه وجود، نبی گرامی اسلام از ایشان پیشی گرفتند. موسی بنابه تجربه ای که با بنی اسرائیل داشته از پیامبر می خواهد که برگردد و از خداوند تقاضای تجدید نظر کند. نبی گرامی چند باری می آیند و می روند و هربار پنج نماز تخفیف می گیرند، و هر بار این موسی علیه السلام است که پیامبر را به صعود و نزول دوباره ترغیب می کند.
بار آخری که خداوند تخفیف می دهد، و حتّی تصمیم گناهی که شخص مرتکب آن نشده و تنها در مخیّله اش گذرانده را گناه نمی داند، پیامبر اسلام شرمنده می شوند. شرمنده در برابر خداوندی که هریک حَسَنه مؤمنان را ده حَسَنه حساب می کند و تصمیم یک حسنه را به حساب حسنه انجام شده می گذارد. این است که به درخواست دوباره موسی که نبی مکرّم را به درخواست تخفیف بیشتر ترغیب می کند، دست رد می زنند و شمار نمازهای روزانه را در همین پنج نماز مرسوم تثبیت می کنند.
بحث بر سر این نیست که آیا تمامی این داستان استعاره است و نبی گرامی اسلام - به قرینه نام مرکبشان "بُراق" که از برق متخّذ است - با سرعت نور حرکت کرده و "زمکان"(یعنی زمان منتفی به حرکتِ مکانی) را به سمت صفر میل داده اند، یا آن که اصولاً رفت و آمدی فیزیکی - ولو با سرعت نور- در کار نبوده و حضرت به مقامات عالیه وجودی و باطن خود سیر کرده اند. در هر حال اگر هویت هر معلولی به تمامی مدیون هویت علّت هستی بخش اوست، دل هر ذرّه را که بشکافی آفتاب خداوند خودنمایی می کند. یعنی در واقع سیر هر کسی از برون به درون تا به آنجاست که "عین ثابت" خود را در صُقعِ ذات ربوبی مشاهده کند و آن را به جای خدا بگیرد. اینها همه بحثهای عرفانی و فلسفی ست که به طور مستوفی در نوشته های دیگری به آنها اشاره کرده ام و خواننده بی حوصله را دچار آن بحث های پیچیده نمی کنم.
مسأله اصلی و پیام کاربردی این داستان این است که ظرفیت امّت ها محدود است و کسی که بطری آب را یکسره سر بکشد دل درد می گیرد! این است که بین نماز صبح تا ظهر فاصله گذاشته اند که مؤمن دنبال کار دیگری برود و اُوِردوز عبادت نشود.وقتی هفت روز هفته و بیست چهارساعت در روز، تفنگ و مشت و شعار و بسیج و جنازه و پلیس و نماز و دعای کمیل و ندبه و مختار و حجاب و حقّ مسلّم و فحش به خاور و باختر دنیا را به خورد مخاطبان می دهیم، آیا وقتی برای نفس کشیدن می ماند؟!
.... مناسبت ها تمامی ندارند و مردم اُوِردوزِ "مراسم" شده اند!
این خودش ایجازه تو سه جمله حرفتو بزنی
خطاب به عزيزاني كه در پاي متون حضرت عالي عباراتي ناشايست بكار برده اند مينويسم
"هركس به قدر فهمش فهميد مدعا را
....
واقعا یک عده بدون فکر چشم بسته هرچی تو این شبکه های ماهوارهای و کدخداهای غربی میگویند را با تمام وجود باور میکنن.
حالا با هزار استدلال علمی و عقلی بیا براشون توضیح بده، کو گوش شنوا. یکی از مصداقهای غربزدگی یعنی همین
می دانید که من از منتقدانِ جدّی سیاستِ قرنطینه هستم و مُشکلاتِ اپیستمولوژیکِ پزشکانِ مُدرن را در کامنتها و مقالاتی جداگانه با خوانندگان در میان گذاشته ام. در نامه ای که به جنابِ عبّاسِ تبریزیان نوشتم به تفاوت ماهُوی نقد خود با کودِ ایشان اشاره داشتم و البتّه به زبانی آکادمیک و طنز سخن گفتم. بخش جدّی آن نوشته را در این مقام می آورم و از سخنگویِ محترمِ حوزه علمیه تآمّلِ در آن را خواهانم. از خوانندگانی که این بخشِ از نوشته را پیش از این خوانده اند بابتِ تصدیعی که می دهم عذر می خواهم و از این که زبانِ طنز را موقّتاً کنار می گذارم پشیمانم !! امیدوارم در کامنتهایِ دیگر جبران کنم !! کلامی ست از فیلسوفی به فقیهی . امیدوارم ملال آور نباشم. چنان که در جایی دیگر هم گفته ام نوشته های من و همراهانی که مقصودم را می فهمند "علی السُررِ مُتقابلین" - در بهشت مخصوص به خود مقابلِ هم به گفت و شنود مشغولند، امّا به علّت تفاوت سطوح وجودی بین من و بزرگوارانی که فهم و شعورشان به مراتب از من بیشتر است، نوشته ام در حسرت فهم درست در خزانه اندیشه ایشان مشغول چشیدن عذاب است! عذاب یعنی سزاوار و گوارا ( از عذب که به معنی آب گواراست). پس نوشته منِ اهل سجّین( معرّبِ سنگ و گل) و فهم برادران و خواهران اهل "علیین"، در یک سطح وجودی قرار ندارند و من در همان جهل مرکّبم خیلی خوشم!
احکامِ فقهی بنا به شرایط زمانی و مکانی قابل تغییر و بنا به عموم قاعده "لا یُکلّف الله نفساً الّا وُسعَها" و "انّی بُعِثتُ علی شریعةٍ سَهلةٍ و سَمحة" متمایل به آرامش و آسایش مردمانند. نمازِ مسافر شکسته است ، پرستارِ کودک نیازی به تطهیرِ لباس ندارد ، افرادِ سالمند از حجاب مُعافند و وجوبِ حجّ به استطاعتِ مالی و جانیِ فرد منوط شده است. این است که امرِ واجب را به نفسی و غیری ، مُوسَّع و مُضیَّق ، مُعلّق و مُنَجَّز ، مُطلق و مشروط تقسیم می کنند و- در صورتِ فَقدِ شرایط لازم -حکمِ مذکور را مُنتفی می دانند. نمونه اش اجرایِ قواعدِ عُسر و حَرَج ، لا ضِرار یا دَرء در مَحاکمِ اسلامی و رفعِ حدود و تعزیرات در صورت بروزِ شبهه حُکمیه یا مصداقیه در احکامِ قضایی ست. یا مفادِ "حدیثِ رفع" که مسئولیتِ جنایی را از کودک ومُکرَه و مُضطَرّ و خواب و دیوانه مُرتفع دانسته و آگاهی و گواهی (تصوّرِ صحیح و تصدیقِ عمدی) را شرطِ اصلی تکلیف به شمار آورده. به زبانِ ساده تر ، شروط عامّه تکلیف در فقه اسلامی همانندِ عناصر مادّی و معنوی و قانونی جُرم در حقوق موضوعه عمل می کنند و امکانِ توسعه و تضییقِ عِقدُ الوضع یا عِقدُالحملِ حکمِ شرعی را فراهم می آورند.
فرض کنید خطیبِ باسواد و محترمی از إستوا هستید و به قطبِ شمال می روید. دو سه ساعتِ نخست به مراسم مُعارفه و چای و شیرینی می گذرد و از ساعتِ چهارم تبلیغِ معارفِ دینی را آغاز می کنید. مِنبری از یخ می سازید و بر فرازِ آن می ایستید . یخهایِ قطبی در اثر گرمایشِ کُره زمین در حال ذوب شدنند ، از جمله قطعه یخی که مِنبرتان را بر آن بنا نهاده اید. جمعیتِ اسکیمو از کلبه هایِ یخیشان بیرون زده اند و برای شکار نهنگ آماده می شوند. بر بالای مِنبر می روید و قصدِ ارشاد این قومِ غرقِ در یخ را دارید . خطبه اولّتان برای دعوت از این مردم چیست و با آنان از چه سخن می گوئید؟!
در محیطی که شش ماهِ سال شب و شش ماهِ سال روز است ، از فضیلتِ نمازِ صبح و استحبابِ نافله شب دادِ سخن می دهید!؟ از آنان می خواهید یک پنجمِ سودِ سالانه شان را جهتِ ساخت حوزه علمیه محل ادا کنند یا زکاتِ گندم و جو و کشمششان را بپردازند؟! مردمانِ قطب را از سرنوشتِ شومی که برهنگانِ استوا را تهدید می کند می ترسانید و آنان را به عِفاف و حیاء و حجاب فرا می خوانید؟! آدابِ حجّ را برایشان شرح می کنید و موقعیتِ شاذَروان را یادآور می شوید ؟! از مدّاحِ معروفی دعوت می کنید وشش ساعتی بر سر و سینه می کوبید؟! از لزوم جهادِ با کشورهایی که به نفتِ تازه کشف شده قطبِ شمال چشمِ دوخته اند سخن می گوئید؟! مراسمِ سحری یا افطار می گیرید و در حالی که آفتاب -بیست و چهار ساعته- در مرزِ افق لنگر انداخته ، و یا شاید شش ماهی سر در گریبان فرو برده، روزه دوشنبه و پنجشنبه را مستحب می دانید و به دستِ هر اسکیمو چَمچه ای برای هم زدنِ آش و خورشت و شربت می دهید ؟! جوازِ مُتعه و تعدّدِ زوجات را به زنان و وجوبِ خِتان را به مردان یادآور می شوید ؟! مانندِ آن قاریِ قرآنِ همنامم -که نسبتی با او ندارم -رزومه شَحات انور و راغب مصطفی غلوَش و مصطفی اسماعیل و محمّد بسیونی را عَلَم می کنید و قاریانِ مصری را به چند جلد کتابِ قطور می ستائید ؟! کنسرت می گذارید و بر خلافِ قُدماء که قرائتِ قرآن را از جزء آخِر (عَمَّ جُزء) شروع می کردند ، سرِ سوره بقره و نساء می روید و آدابِ نکاح را برای طفلانِ اسکیمو- مو به مو- شرح می دهید؟!
شما را نمی دانم . ولی اگر من در این موقعیت قرار می گرفتم شرایطِ زمانی و مکانی را لحاظ می کردم و از لزومِ پرهیزِ از "اسراف" سخن می گفتم و نحوه مراقبتِ از محیطِ زیست و خطرِ گرم شدن کره زمین را یادآور می شدم. نه آن که - مانند کارشناس محترمِ برنامه ثریا - درختان را به خودی و غیر خودی تقسیم کنم و در مقام مقابله با مُقاوله نامه پاریس، طرف دی اکسید کربن را بگیرم و از کاج و گیاهان سوزنی با لقب آمریکایی و از درخت توت و مگس سفید، به عنوان درخت و مگسِ خودی نام ببرم ! و آنان را به نیکی به پدر ومادر و مراقبت از ایشان در کهنسالی فرامی خواندم . یعنی به آنچه اسکیموها خلافش را عمل می کنند و مادران و پدران سالخورده و از کار افتاده را می کُشند و می خورند و از قبیله می رانند . نه آن که - مانند کارشناس مذهبی تلویزیون - از آیه کریمه تفسیری من درآوردی و مطایبه آمیز ارائه دهم و (از آنجا که انباشته شدن ویتامین A در بدن باعث ریزشِ مویِ سر می شود) از اسکیموها بخواهم که در خوردنِ جگرِ خرسِ قطبی و پدر و مادرشان اسراف نکنند و باعثِ انباشته شدنِ ویتامین A در بدنشان نشوند ، تا مبادا موهاشان بریزد و پیامکِ تبلیغِ کاشتِ مو برایِ هم بفرستند و وزارتِ ارتباطاتِ قطبِ شمال هم - بر خلافِ اینترنت-ازعهده قطعِ پیامک برنیاید! به عبارتی درمانِ دردِ خاص را ارائه می کردم و از تجویزِ درمانی که دردی را دوا نمی کند چشم می پوشیدم. نه آن که بر سر کلبه یخیِ اسکیموها بروم و دشداشه عربی را به جای پوست نهنگ و خرس قطبی تبلیغ کنم و بر درد اسکیموها دردی جدید بیفزایم.
رهبر با درایت کار رو به پزشکان واگذار کرده اینا ول کن نیستن
شاه می بخشه شاه قلی نه همینه ولا
که چی بشه. همچین که باز شد ی عده نسبتا زیادی حمله کردن سمت پارکها.
گفتم برادرازکجا / ویروس منحوس کذا / ناگه به ایران آمده ؟
گفتا عزیزاز خلق چین/ با جمعی از طلاب دین/ از شهر ووهان آمده !
گشته سوار جمبوجت / همراه آن طلاب ، با / پرواز ماهان آمده !
با کاروانش رفته قم / جنب حرم جنبانده دم/ چون مُشک چین گویا خوشش/ از بوی سوهان آمده !
بعدا سوار زایرین / چرخیده درایران زمین/ هرسو به استقبال او/ صدها گروهان آمده !
"کیشو"
اگر دعوای سیاسی دارید چیز دیگری را بهانه کنید زیارت اعتاب مقدس از راه دور هم ممکن است دعا در ایام خاص در خانه هم ممکن است دست از سرمردم بدبخت بردارید