صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۶۲۴۳
وجود چنين تعارضاتي است كه دولت را نسبت به تعيين سخنگويي و نيز سازمان مديريت بحران و وزارت كشور را نسبت به شكل دادن ميز مستمر ارتباطي در بحران سيل بي‌علاقه مي‌كند.
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۲ - ۲۵ فروردين ۱۳۹۸

بحران سيل در ايران فارغ از هر نتايجي كه داشت يك موضوع را براي چندمين بار آشكار كرد. اينكه دولت كنوني بیش از این که با بحران گذرای سیل مواجه باشد با بحران دائمی ارتباطي مواجه است.

عباس عبدی روزنامه نگار در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: بحراني كه تا كنون هزينه‌هاي زيادي را بر دولت و جامعه تحميل كرده است و همچنان در حال قرباني گرفتن است.

هر ناظر سياسي در حيرت مي‌ماند كه چرا دولت از نظر ارتباطي تا اين حد ضعيف و ناكارآمد است؟ مگر ممكن است كه دولت سخنگو نداشته باشد؟ آيا تعمدي در كار است؟ آيا كسي را پيدا نمي‌كنند؟ آيا كسي نمي‌پذيرد؟

آيا به لحاظ ساختاري وضعيت دولت به گونه‌اي است كه امكان داشتن سخنگويي را از آن سلب كرده است؟ آيا نيازي به سخنگو نمي‌بينند؟ هركدام از پاسخ‌ها درست باشد، موجب سرافكندگي خواهد بود.

از دولت گذشت، چرا يك وضعيت حاد مثل سيل كه به شدت نيازمند يك اطلاع‌رساني متمركز و حتي لحظه به لحظه است و مردم نيز در پي كسب اطلاعات و اخبار هستند، فاقد سخنگو است؟ مطالعه ایسپا نشان می‌دهد که بیش از ۹۵ درصد مردم یا به معنای دقیقتر همه مردم به نحوی پیگیر اخبار سیل بوده‌اند.

دولتي كه فقط معترض می‌شود كه چرا فلان اخبار دروغ منتشر شد يا چرا به اقدامات دولت اشاره نمي‌شود، چرا يك كار ضروري مثل تعيين سخنگو را انجام نمي‌دهد؟

در وضعيت كنوني و در فضاي مجازي که انواع و اقسام تحليل‌ها و اخبار و فيلم‌هاي گوناگون منتشر و موجب شكل‌گيري افكار عمومي مي‌شود، وظيفه سازمان مديريت بحران و دولت است كه ارتباطات لحظه به لحظه داشته باشند.

بايد ستاد خبري متمركز و فعالي وجود مي‌داشت كه هر ساعت به ساعت و حتي زودتر برحسب ضرورت با رسانه‌ها گفتگو مي‌كرد و مردم را در جريان آخرين اخبار و اطلاعات و اقدامات و توصيه‌ها قرار مي‌داد.

مسئوليت بخش مهمي از وجود اخبار نادرست و دروغ و پذيرش آن در افكار عمومي به عهده مديريت بحران سيل است كه نتوانسته است نظام اطلاع‌رساني كارآمد و سريع و مورد اعتمادی را درست كند.

نه تنها چنين ساختاري را در اطلاع‌رساني نداشتند، بلكه اظهارات نادرست و متناقض مسئولين كشور موجب سردرگمي افكار عمومي شد و در چنين حوادثي تقاضا براي خبر و تحليل خيلي زياد است.

وظيفه دولت است كه اين اخبار را توليد و عرضه كند. البته اخبار درست و مطابق واقع را. در غير اين صورت بازار خبر و تحليل را ديگران بويژه مراجع غير رسمي از آنِ خود خواهند كرد و حتي خارجي‌ها وارد توليد و عرضه اين خدمت خواهند شد.

اكنون بايد پاسخ داد كه چرا دولت فاقد نظام ارتباطي موثر و كارآمد است؟ فهم ضرورت وجود چنين نظامي بر هيچ آدم عاقلي پوشيده نيست، پس چرا دولت سخنگو ندارد؟ يا چرا در جريان بحراني چون سيل اخير فاقد سخنگو و ارتباطات لحظه‌اي است؟
به نظر بنده فقدان سخنگويي ناشي از فقدان نگاه درست به مقوله افکارعمومی و اهمیت ان و نیز فقدان وحدت نظر و عمل، درون دولت است.

در واقع صداي واحدي وجود ندارد كه بخواهد از طرف شخص واحدي منتشر شود. صداهايي هم كه وجود دارند قادر به چالش با افكار عمومي نيستند، لذا به صورت غير رسمي و باري به هر جهت مطرح مي‌شوند.

وجود چنين تعارضاتي است كه دولت را نسبت به تعيين سخنگويي و نيز سازمان مديريت بحران و وزارت كشور را نسبت به شكل دادن ميز مستمر ارتباطي در بحران سيل بي‌علاقه مي‌كند.

بازتاب فقدان وحدت نظر فقط در غيبت سخنگو نيست بلكه در امور اجرايي و سياست‌گذاري نيز خود را نشان مي‌دهد. دولت فاقد قدرت تهاجمي و اعتماد به نفس كافي براي مواجهه رسانه‌اي است.

منحصر كردن مواجهه ارتباطی با مردم به صداوسيما و خبرنگاران رسمي كه پرسش‌هاي آنان به فرموده است، مشكلي از نظام ارتباطي با مردم را حل نمي‌كند.

دولت توجه ندارد كه در همين جريان حمله يكي از هنرپيشه‌هاي تلويزيوني به دولت، به جاي اعتراضات وزارت كشور بهتر بود كه ديگران وارد ميدان مي‌شدند كه اتفاقاً تا حدي هم شدند، ولي اگر دولت نظام ارتباطي خوبي داشت، يا آن هنرپيشه اجازه چنان رفتاري را به خود نمي‌داد يا ديگران چنان واكنشي نشان مي‌دادند كه هزينه گفتارش را به خوبي متحمل شود.

ارسال نظرات
محبت اله زارع
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
قدیمترها! در ذیل معاونت مطبوعاتی یک اداره کل وجود داشت به نام "اداره کل تبلیغات دولت".
الان تغییر نام داده است.
قدیمترها معمولا کتابچه ای حاوی گزارش فعالیت سالانه دولت را تدوین میکرد.
هر چند کار ناچیزی بود ولی به هر حال بهتر از هیچی بود.
در تداوم کار بجای آنکه ارتقا یافته و کارش بهبود یابد، تحلیل رفت و شد یک چیز دیگر!
هم اکنون نیز اگر دولت بخواهد کاری در این حوزه بکند بهترین راهش تاسیس یک دفتر رسانه ای متمرکز در ذیل همان معاونت و بهرمندی از افراد توانمتند است.
اداره کل امور رسانه ریاست جمهوری ظاهرا انگار نیست!
فقط توییت های گهگاهی جناب آشنا (مشاور!) نوری میتاباند. آنهم انعکاس کافی نمی یابد.
در اداره کل مطبوعات داخلی توان لازم برای ایجاد چنان دفتری وجود دارد.
کافیست از داده های روتین آن استفاده جدیدی هم بشود.
ناشناس
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
عزیز من سخنگو داشته باشه که بیاد بگه چی ؟ شاهکارهای فعلی اقتصاد رو گزارش کنه ؟ دستاوردهای مدیریت محشر فعلی رو ذکر کنه ؟ مثلا بخواد چی بگه با این حجم از خسارت و ویرانی اقتصادی ؟ سالی یکبار نوبخت میاد میگه تورم تکرقمیه ، نرخ بیکاری نزدیک صفر شده همه چی هم گل و بلبل برین حال کنین با این رفاهی که براتون درست کردیم
مصطفی اصفهانی
۱۰:۲۴ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
واقعا دولت اقای روحانی از نظر روابط عمومی و اطلاع رسانی بسیار ضعیف عمل کرده و نتوانسته حتی کار های مثبتی را که انجام داده منعکس کند و مانند متهمی که هیچ راه گریزی ندارد عمل کرده است در حالیکه توپخانه مخالفین دولت چنان اتشباری روی دولت میریزد که نمی توانند سرشان را بلند کنند و شایسته است دولت با ایجاد یک ارتباط و اطلاع رسانی به موقع هم معاندین و هم مخالفین دولت را آرام و توجیه کند .
ناشناس
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
روزنامه های زنجیره ای و سایت هاشون همه طرفدار دولت و سخنگوش هستن! نگران نباشید اقای عبدی
یک هموطن
۰۸:۰۸ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
دولتی که حرفی برای گفتن نداره سخنگو به چه دردش می خوره.مرده که حرف نمی زنه.
فرض بفرمایید سخنگویی هم وجود داشته باشه اگه ازش بپرسن وعده های انتخاباتی آقای روحانی چی شد چه جوابی باید بده؟فحش بده؟نگاه کنه به دوربین؟فرار کنه؟هیچکدام؟
ناشناس
۰۸:۰۲ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
وقتی ملا آشنا را مشاور و مسوول رسانه ای دولت کرده باشند نتیجه میشه همین!!!