صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۹۸۷۸۵
خیلی زود زمزمه‌ها بالا گرفت. بعضی از بازیکنان تیم هم که فهمیده بودند چرا این بازیکن افت کرده، در گوش هم می‌گفتند همه چیز به خاطر خانه‌ای است که در شهران اجاره کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۷:۰۵ - ۲۱ آذر ۱۳۹۵
خیلی زود زمزمه‌ها بالا گرفت. بعضی از بازیکنان تیم هم که فهمیده بودند چرا این بازیکن افت کرده، در گوش هم می‌گفتند همه چیز به خاطر خانه‌ای است که در شهران اجاره کرده است.

به گزارش روزنامه خبرورزشی، یکی از بازیکنان مشهور لیگ برتر، که حالا به تهران آمده دچار افت شدیدی شده و دلیل آن هم خانه مجردی است.

یکی از بازیکنان معروف لیگ برتر، از شهرستان به تهران آمده بود تا بتواند پیراهن تیم ملی را به تن کند؛ اتفاقاً او تا حدودی هم موفق بود. در ماه‌های اول حضورش توانست به پیراهن تیم ملی برسد ولی ناگهان افت فاحش او شروع شد.

دیگر نمی‌توانست مثل گذشته بازی کند و رفته رفته توانایی‌هایش را در زمین بازی از دست داد؛ حتی سرمربی تیم مانده بود چه بلایی سر این بازیکن آمده است. به اطرافیانش می‌گفت: «آورده بودمش تا کمک حالم باشد، نمی‌دانستم می‌شود مشکلم در تیم...»

خیلی زود زمزمه‌ها بالا گرفت. بعضی از بازیکنان تیم هم که فهمیده بودند چرا این بازیکن افت کرده، در گوش هم می‌گفتند همه چیز به خاطر خانه‌ای است که در شهران اجاره کرده. با اینکه او متأهل بود اما در منطقه شهران هم خانه‌ای اجاره کرده بود و گاهی به آنجا می‌رفت.

وقتی به سرمربی تیم این موضوع را اطلاع دادند و گفتند او به جای فوتبال تمرکزش روی مسائل دیگر است، سرمربی گفت: «من تا نبینم نمی‌توانم تأیید کنم...» به موازات این بحث‌ها، افت بازیکن نامی ادامه داشت تا اینکه امسال خبرهای عجیب‌تری از او به گوش رسید.

چندی قبل، چند بوقچی تیم وقتی مشغول ترک محل تمرین بودند، در خیابان منتهی به زمین تمرینی، اتفاقی را مشاهده کردند که برایشان عجیب بود و تازگی داشت. در سال‌های متمادی آنها دیده بودند که بازیکنان نامی تیم در این خیابان به درخواست هواداران ترمز می‌زنند و از داخل ماشین با آنها عکس می‌گیرند و امضا می‌دهند ولی کسی ندیده بود بازیکنی هوادار را سوار کنند!

این بازیکن معروف اما سنت‌شکنی کرده بود. او در چند مورد هواداران را سوار ماشین شخصی‌‌اش می‌کرد‌ البته نه هواداران آقا را. بوقچی‌های تیم چند بار این صحنه را دیدند و به سرمربی تیم گزارش دادند که «با چشم خودمان دیدیم که آدم سوار می‌کند».

این شایعات و اخبار به شایعاتی که در گذشته درباره‌‌اش وجود داشت، اضافه شد تا سرمربی کم‌کم به این بازیکن مشکوک شود. او در چند جلسه تمرینی در حالی که به در می‌گوید تا دیوار بشنود، خطاب به بازیکن می‌گوید که «اینجا حواسمان به همه چیز هست و می‌دانیم کی کجا می‌رود و آمارش را داریم. شما از تیم پول می‌گیرید که تمرکزتان را روی فوتبال بگذارید. اگر این‌طور باشد، جایی در ترکیب ندارید و کلاً جایی در تیم نخواهید داشت. شما پول می‌گیرید و مسئولید که به تعهدات‌‌تان پایبند باشید. این نمی‌شود که پول بگیرید و روزی یک ساعت تمرین کنید و بقیه روز را به کارهایی بپردازید که دوست دارید. اگر کاری هم می‌کنید این دور و اطراف نباشد که با آبروی تیم بازی کنید...»

بازیکن معروف اما باز هم به این حرف‌ها بی‌توجهی می‌کند تا اینکه سرمربی یکی از نزدیکانش را مأمور می‌کند تا حواسش بیشتر به او باشد. تنها چند روز طول می‌کشد تا این مربی بفهمد تمام شایعات و حرف‌ها درباره بازیکن معروف درست بوده است.
ارسال نظرات