ایرانیها برای خرید یک خانه ١٠٠متری نوساز در مناطق جنوبی تهران، حداقل ٤ و حداکثر ١١٥سال انتظار میکشند! این در شرایطی است که برای خرید خانهای با همین مشخصات حداکثر انتظار ایرانیها به ٢١١ و ٢٠٤سال نیز رسیده که اوج این انتظار در یک دهه گذشته، در سالهای ٨٦ و ٨٧ اتفاق افتاده است. پس از آن بیشترین طول انتظار ایرانیها برای خانهدار شدن در سال ٩١ رخ داده که مدت زمان این انتظار ١٧٧سال بوده است. به این ترتیب رکورد طول انتظار برای خانهدار شدن در دولت دهم به بیشتر از دو قرن نیز رسیده است.
در سالهای گفتهشده بازار مسکن پس از پشتسر گذاشتن رکود مقطعی، شوکهای ناگهانی را تجربه کرده و با افزایش شکاف بین قیمت مسکن و حداقل مزد مصوب سال، طول انتظار برای خانهدارشدن روند صعودی در پیش گرفته است. در یک دهه گذشته، کمترین طول انتظار قشر کارگر (با حداقل مزد مصوب) برای خانهدار شدن ١٣٢سال بوده که در سال ٨٤ و در زمان تحویل دولت اصلاحات به کابینه احمدینژاد تجربه شده است. پس از آن کمترین طول انتظار این قشر به ١١٥,٥سال میرسد که در سال ٩٣ و پس از پایان دولت دهم به وقوع پیوسته است.
بررسی شاخص انتظار خانهدار شدن در اقشار ایرانی با سطوح درآمدی متفاوت نشان میدهد که تنها مدیران رده بالا با سابقه کاری بیشتر از ١٥سال به اندازه میانگین شهروندان کشورهای پیشرفته برای خانهدار شدن انتظار میکشند و سایر اقشار ناچارند از فرمولهای دیگری برای خانهدار شدن استفاده کنند. افزایش درآمد و اشتغال به ٢ یا ٣ شغل یا افزایش تعداد شاغلان خانواده، خانههای ریزقواره یا قدیمی و وامهای طولانیمدت ازجمله راهکارهایی است که جامعه ایرانی این روزها برای کوتاهترشدن زمان انتظار خانهدار شدن برگزیده است.
انتظار خانهدار شدن چگونه ١٢سال می شود؟این در شرایطی است که مسئولان کشور برای شاخص انتظار خانهدارشدن اعداد مختلفی گفتهاند. بهعنوان مثال حامد مظاهریان معاون وزیر راه و شهرسازی در اینباره میگوید: بهطور معمول مدت انتظار خانهدارشدن در کشورهای پیشرفته ٣ تا ٥سال است که درحال حاضر در ایران این زمان به ١٢سال رسیده است. او درباره معیارهای تعیین این رقم نیز توضیح میدهد: اگر یک خانواده متوسط با درآمد ماهانه یکمیلیون و ٢٥٠هزار تومان، ١٢سال تمام حقوق خود را پسانداز کند، میتواند یک خانه ٧٥متری با قیمت هر مترمربع ٢,٥میلیون تومان خریداری کند. البته اگر این شاخص را با محاسبات مظاهریان دوباره حساب کنیم، متوجه میشویم یک خانواده متوسط با درآمد ماهانه یکمیلیون و ٢٥٠هزار تومان ظرف مدت ١٢سال میتواند یک آپارتمان ٧٢ متری با قیمت ١٨٠میلیون تومان بخرد. این درحالی است که معیارهای استاندارد شاخص طول انتظار برای خانهدارشدن اندکی با معیارهای معاون وزیر راه و شهرسازی تفاوت دارد که این موضوع نتیجه را بسیار متفاوت میکند. ما برای محاسبه این شاخص، معیار گزارشهای رسمی بانک مرکزی را درنظر گرفتهایم. براساس این معیارها برای محاسبه شاخص دسترسي به مسكن شهري واحد نمونه ١٠٠متری را درنظر میگیرند و نه کوچکتر. همینطور اینکه در شاخص طول انتظار تمام پسانداز ماهانه خانوار درنظر گرفته نمیشود و معمولا یکسوم این پسانداز مبنای محاسبه قرار میگیرد. به این ترتیب مدت انتظار برای خانهدار شدن به ٣ برابر رقم محاسبه شده مظاهریان میرسد. علاوه بر این، برای محاسبه شاخص طول انتظار ایرانیها برای خانهدار شدن، سطوح درآمدی مختلف را مدنظر گرفتهایم. این سطوح شامل شاغلانی میشود که با حداقل مزد مصوب وزارت کار مشغول به کارند و مبنای محاسبه درآمد سایر اقشار نیز سایت معتبر استخدامی ایران تلنت درنظر گرفته شده است.
کارگران ١١٥ساله صاحبخانه میشوندگزارشهای رسمی مرکز آمار ایران، متوسط قیمت مسکن در تهران را در سال ٩٣ متری ٢میلیون و ٨٣٠هزار تومان اعلام کردهاند. بررسی فایلهای آگهی شده مسکن در سطح شهر تهران نشان میدهد که با این قیمت میتوان خانهای نوساز در جنوب شهر تهران و خانهای با قدمت بیشتر از ١٠سال در مناطق غرب، شرق و مرکز تهران خریداری کرد. بر این اساس یک خانواده کارگر با حداقل مزد مصوب سال ٩٣ یعنی ٦٠٨هزار و ٩٠٦ تومان سالانه ٧میلیون و ٣٠٦هزار و ٨٧٢ تومان دستمزد میگیرد که با احتساب هزینههای جاری او و در نظر گرفتن شاخصهای آماری یکسوم پسانداز سالانه او ٢میلیون و ٤٣٥هزار و ٦٢٤ تومان میشود اگر برای او واحد نمونه دسترسی به مسکن شهری (براساس شاخصهای بانک مرکزی واحد ١٠٠متری) را درنظر بگیریم، او پس از ١١٥,٥سال ٢٨١میلیون و ٣١٤هزار تومان پسانداز خواهد داشت که این میزان پسانداز قیمت حال حاضر یک واحد ١٠٠ مترمربعی در تهران است. البته همانطور که اشاره شد قیمت پایه برای این خانه را متوسط نرخ مسکن براساس روایت مرکز آمار قرار دادهایم که متری ٢میلیون و ٨٣٠هزار تومان است. این طول انتظار در شرایطی اتفاق میافتد که بازار مسکن رکود شدیدی را پشتسر میگذارد و این وضع موجب شده است، قیمت مسکن در دوسال اخیر ثبات خود را حفظ کند یا با اندکی کاهش مواجه شود. به این ترتیب طول انتظار جامعه کارگری ایران برای خانهدار شدن بیشتر از ٢٨.٧ برابر شهروندان کشورهای پیشرفته است.
طول انتظار مدیران رده بالا مطابق با استاندارد پیشرفتههابرای بررسی حداقل این انتظار وضع درآمدی دهک بالای جامعه ایرانی را مورد بررسی قرار دادهایم. براساس گزارش سایت معتبر استخدامی «ایران تلنت» درحال حاضر حداکثر دستمزد ماهانه در ایران معمولا زیر ٢٠میلیون تومان است که به مدیران رده بالا با سابقه کاری بیشتر از ١٥سال تعلق میگیرد. براساس این گزارش شرکتهای سرمایهگذاری، نفت و گازیها، مخابراتیها و بانکیها بالاترین دستمزد را نسبت به هم ردههای خود در سایر مشاغل دریافت میکنند. رقم دستمزد مدیرعامل در این مشاغل حداکثر بین ١٥ تا ١٧میلیون تومان و بهطور میانگین ١٦میلیون تومان اعلام شده است. با این حال، اگر بخواهیم برای این افراد نیز یک واحد ١٠٠متری با میانگین قیمت ٢میلیون و ٨٢٣هزار تومان قایل باشیم، میتوان اینطور نتیجه گرفت که شاخص انتظار برای خانهدار شدن دهک بالای درآمدی ایران به ٤سال میرسد که این زمان در بازه انتظار شهروندان کشورهای پیشرفته برای خانهدار شدن قرار میگیرد.
مدیران میانی با١١ و مهندسان با ٣٢سال پسانداز خانهدار میشوندبنابر گزارش ایران تلنت مدیران میانی با سابقه کار ٥سال به بالا ماهانه دستمزدی بین ٣میلیون و ٣٠٠هزار تا ٨میلیون و ٥٠٠هزار تومان دریافت میکنند. به عبارت دیگر میانگین دستمزد ماهانه مدیران میانی در ایران ٥میلیون و ٩٠٠هزار تومان است. اگر بخواهیم برای این افراد نیز یک واحد ١٠٠متری با میانگین قیمت متری ٢میلیون و ٨٢٣هزار تومان درنظر بگیریم، به این نتیجه میرسیم که شاخص انتظار برای خانهدار شدن مدیران میانی کشور ١١سال و ٢ ماه است که این عدد بیشتر از دو برابر زمان انتظار خانهدار شدن در کشورهای پیشرفته است. در این گزارش میانگین دریافتی ماهانه کارمندان اداری، کارشناسان فروش و مهندسان کشور با سابقه کاری بالاتر از ٧سال بین یکمیلیون و ٣٠٠هزار تومان تا ٣میلیون تومان است، بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که میانگین دریافتی ماهانه کارمندان باسابقه، حدود ٢میلیون و ١٥٠هزار تومان است. با این حساب کارمندان سابقهدار برای به دست آوردن یک خانه ١٠٠متری در جنوب تهران باید ٣٢سال و ٢ ماه پسانداز کنند که این انتظار بیشتر از ٨ برابر کشورهای پیشرفته است.
٦٨سال پسانداز برای خانهدارشدن کارمندان جوان و قشر فرهنگیکارمندان شرکتهای خصوصی با سابقه کار زیر ١٠ سال، مترجمها، معلمها، روزنامهنگاران و منشیها اقشاری هستند که در گزارش ایران تلنت کمترین دریافتیهای ماهانه به نامشان ثبت شده است. بازه حقوقی این افراد بین ٦٤٨هزار تا یکمیلیون و ٤٠٠هزار تومان اعلام شده است. به این ترتیب میانگین حقوق این اقشار یکمیلیون و ٢٤هزار تومان است. برای اینکه کارمندان جوان و اقشار فرهنگی صاحب یک خانه ١٠٠متری در جنوب تهران یا یک خانه قدیمی در مرکز پایتخت شوند باید ٦٨سال و ٢ماه پسانداز کنند که این میزان انتظار ١,٦ برابر کارگران با حداقل حقوق و ١٧ برابر شهروندان کشورهای پیشرفته است.
عدالت ما جهانی است.
چون هر ادمی 30 سال باید کار کنه به این نتیجه می رسیم که با درامد کمتر از این، اساسا امیدی به داشتن خونه -که جزو اولین نیازهاست -نباید داشته باشی!
موندم این حجم عظیم امید به آینده رو کجای دلمون بزاریم!!!!