صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۱۷۳۳۵
گزارش سی‌ان‌ان از وحشت پاکستان:
«اطرافم پر از دوستانی بود که زخمی و کشته روی زمین افتاده بودند.» اینها اعترافات یک سرباز نیست که برای شرکت در جنگ کشورش ثبت نام کرده باشد. اینها کلمات یک پسر 15 ساله است که پس از حمله نیروهای طالبان به مدرسه اش در پیشاور پاکستان روی تخت بیمارستان دراز کشیده است.
تاریخ انتشار: ۱۷:۰۸ - ۲۶ آذر ۱۳۹۳

فرارو- «اطرافم پر از دوستانی بود که زخمی و کشته روی زمین افتاده بودند.» اینها اعترافات یک سرباز نیست که برای شرکت در جنگ کشورش ثبت نام کرده باشد. اینها کلمات یک پسر 15 ساله است که پس از حمله نیروهای طالبان به مدرسه اش در پیشاور پاکستان روی تخت بیمارستان دراز کشیده است.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از سی ان ان، در دوره ای که در زمین بازی کودکان سوریه بمبگذاری می شود، دختران مدرسه ای در نیجریه ربوده می شوند، مدارس دختران در افغانستان هدف تهدید قرار می گیرند و ناآرامی ها به آشوب تبدیل می شوند، حمله به مدرسه عمومی ارتش پاکستان بار دیگر کودکان را به دلیل رفتن به مدرسه با خطر روبرو کرده است.

آیا ما آماده مشاهده تبدیل شدن مدارس به خطوط مقدم جدید جنگ هستیم؟ این سوالی است که همه ما باید جواب دهیم.

حمله پیشاور برای نخستین بار نیست که رخ می دهد. فقط نسبت به حملات قبلی بزرگتر و وحشتناک تر است. خبری که نماینده ویژه سازمان ملل در مورد درگیری کودکان و نیروهای مسلح منتشر کرد متذکر می شود: «در سال 2013، 78 حمله به مدارس، معلمان، کودکان مدرسه ای در پاکستان به سازمان ملل گزارش شد.» 

صبح روز گذشته بسیاری این حمله را محکوم کردند و در میان آنها یکی از رهبران جهانی بود که چنین خشونت مرگباری را دست اول دانست.


ملاله یوسف‌زی، برنده جایزه صلح نوبل در بیانیه ای اعلام کرد: «من این اقدامات وحشیانه و بزدلانه را محکوم می کنم.» دو سال پیش طالبان به یک نوجوان پاکستانی در نزدیکی اتوبوس مدرسه اش شلیک کردند چراکه در سخنان خود از حق تحصیل دختران در این کشور حمایت کرده بود؛ این اتفاق دقیقا در شهری افتاد که مرکز آن پیشاور است؛ محل وقع حمله روز سه شنبه.

خشونتی که شاهدش هستیم نیز جدید نیست. درگیری های مسلحانه به طور روزافزونی کودکان جهان را به خط مقدم خود تبدیل کرده اند.

دختری به نام مارگارت در مصاحبه ای دردناک از ربوده شدنش از مدرسه دخترانه ای در شمال اوگاندا در سال 2004 می گوید؛ زمانی که 14 سال داشت و به دست سربازان جوزف کونی (رهبر گروهی شبه‌نظامی به نام ارتش مقاومت پروردگار که در صدد براندازی حکومت در اوگاندا و استقرار حاکمیت دینی بر مبنای ده فرمان است) ربوده شد. او را مجبور کردند به برده جنسی وی تبدیل شود و فرزندان وی را به دنبال بیاورد. او یکی از کودکان بی شماری بود که توسط ارتش مقاومت پروردگار کونی مجبور به بردگی شد. 

در شرایطی که مدارس در حال تبدیل شدن به میدان جنگ هستند، نیاز به حمایت از آنها بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است.

در واقع تحصیل یکی از سلاح های نیرومند در جنگ برای ثبات و امنیت جهانی است. آمارتیا سن، یکی دیگر از برندگان نوبل که یک اقتصاددان است نوشته است که هیچ مسیر روشن تری برای توسعه اقتصادی و نهایتا رسیدن به صلح نیست مگر تحصیل. در سال 2011، 57 میلیون کودک دیگر به مدرسه نرفتند؛ نیمی از آنها در کشورهایی بودند که مملو از درگیری های مسلحانه است. و این مسئله باید مورد توجه تمامی کسانی قرار گیرد که خواهان مشاهده جهانی با ثبات، صلح آمیز و امن هستند.

و هنوز هم میلیون ها کودک پناهنده سوری هستند که بیرون از مدارس مانده اند. بر اساس گزارش موسسه خیریه نجات کودکان «پیش از جنگ، تقریبا تمامی کودکان سوری در مدارس ثبت نام کرده بودند. سوریه حالا با تقریبا سه میلیون کودک مدرسه ای که دیگر به مدرسه نمی روند، در میان بدترین ثبت نام ها در جهان، جایگاه دوم را دارد.»

در نشستی که طی ماه سپتامبر به میزبانی گوردون براون، نماینده ویژه آموزش در سازمان ملل برگزار شد، سرخوردگی از شرایط موجود قابل لمس بود. همه موافق بودند که تحصیل کلید تضمین آینده میلیون ها کودک سوری است. اما زمانیکه بحث به حفظ این کودکان در نوعی کلاس درس رسید، باز نگه داشتن جیب کشورهای جهان برای تامین هزینه ها یک چالش جدی بود.

ملاله یوسف‌زی در ادامه بیانیه خود آورده است: «من به همراه میلیون تن دیگر در سراسر جهان، سوگوار این کودکان، برادران و خواهرانم هستیم—اما ما هرگز شکست نخواهیم خورد.»

این شبه نظامیان نشان داده اند که به هیچ قیمتی حاضر به واگذاری جنگ به ارتش پاکستان نیستند. کسانی که به آینده نه تنها کودکان خود، بلکه به ثبات و خوشبختی جهانی که از خود به جای خواهند گذاشت، اهمیت می دهند باید موافق باشند که این جهان نیازمند ملاله های بیشتری است اگر بخواهد از تعداد روزهای خونباری مانند سه شنبه بکاهد. و البته آنها باید بودجه، حمایت و صحبت از حق برخورداری تمامی کودکان از کلاس درسی که به میدان جنگ تبدیل نمی شود را تامین کنند.

این یک جنگ مشترک است. جنگی که همه ما در آن سهمی داریم.


ارسال نظرات
ناشناس
۰۹:۱۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۱
توحش تا چه حد؟؟؟