حسین راغفر- دولتهای نهم و دهم در این 8 سال گذشته چنان وضعیت بحرانی برای اقتصاد ایران ایجاد کردند که نه تنها یک که چندین حماسه و جهاد اقتصادی برای ترمیم آن لازم است.
در سالهای گذشته تا کنون وضعیت اقتصادی در ایران به گونه ای بوده است كه مردم ، به خصوص اقشار آسیب پذیر جامعه در مقاطع زمانی مختلف از خود گذشتگی نشان دادند و بسیاری از فشارهای اقتصادی را متحمل شدند.
متاسفانه با هر بحران اقتصادی این مردم هستند که به ناچار باید ازمیزان تقاضا و مصرف خود کاسته و به زیر مصرف برسند. شاهد بودیم که قبل عید نوروز با داغ شدن بازار پسته، جز آنکه پسته و آجیل شب عید از سوی مردم خریداری نشود راهکار دیگری برای کاهش قیمت آن ارائه نشد.
این اتفاق در خصوص دیگر کالاهای مصرفی و غیر مصرفی نیز رخ داده که تنها زندگی و معیشت مردم را نشانه گرفته است. اول این توضیح را بدهم که نامگذاری امسال به نام سال حماسه اقتصادی و حماسه سیاسی، بدان معناست که شکست سیاستهای سیاسی و اقتصادی از سوی خود دولت نیز پذیرفته شده است. مسئولان خود به این باور رسیدهاند که عملکردشان مخرب بوده و حال نیز زمان بهبود شرایط اقتصادی فرا رسیده است.
اما در پاسخ به اين پرسش كه آيا ايران براي بهبود وضعيت اقتصادي خود به حماسه نياز دارد يا خير؟بايد بگويم ، طی سالهای گذشته که دولتمردان با رفتاری که بهتر است نام آن را "لجاجت " بگذاریم ، ایران را به مرحله انزوا و قطع روابط با دنیا کشاندند که به اعمال تحریمها علیه ایران کشید. بدیهی است در شرایطی که کشوری مراودات سیاسی با دیگر کشورها نداشته باشد مراودات اقتصادی اش هم به خودی خود قطع خواهد شد و دقیقا از همین زمان رکود اقتصادی آن کشور از راه خواهد رسید.
ایران نیز از سالهای گذشته تا کنون چنین شرایطی را تجربه کرده و گویا اکنون زمان اصلاح فرا رسیده است. به دلیل آنکه حکومت عامل تمام بینظمی ها و آشفتگی ها در اقتصاد کشور است، این حماسه از دولت شروع شود و در واقع بازیگر اصلی آن نیز دولت خواهد بود.
دولت باید تلاش کند تا فضاي اقتصادی سالمی را در کشور ایجاد کند. اینکه به جامعه اشاره کردم به دلیل آن است که در برخی طبقات و دهکهای جامعه رفتارهای مصرفی زنندهای وجود دارد که باید هرچه سریعتر اصلاح شود.
این شکاف طبقاتی در جامعه به دلیل ایجاد رانتهای اقتصادی از سوی دولت برای عدهای از سرمایه داران کشور به وجود آمده است. همان رانتی که به عدهای این امکان را میدهد در شرایطی که بسیاری از افراد جامعه حتی توان خرید یک پراید را ندارند ؛ با استفاده از ارز مرجع، اقدام به واردات چند صد دستگاه خودروی لوکس کنند.
این نوع رفتارهای اقتصادی نیز برای اصلاح نیاز به یک حماسه دارد. بنابر این میتوان اینطور نتیجه گرفت که بخشی از مردم جامعه نیز باید مشمول این حماسه اقتصادی باشند.
برای قشر مرفهی که در باره آن ها صحبت کردیم، باید با استفاده از ابزار قوی و نیرومند مالیاتی اصلاح صورت گیرد.به این معنا که با اصلاح قوانین مالیاتی ، استفاده از کالاهای لوکس نیز مشمول عوارض و مالیات قرار گیرد.در حال حاضر کسي که از قدرت مالی بالا برخوردار است و میتواند لوکس ترین خانه را داشته باشد و گرانترین ماشین را وارد کرده و براند، بدون ترس از پرداخت مالیات زندگی میکند. در حالی که نباید اینگونه باشد. نباید رانت در اختیار عدهای خاص از افراد جامعه قرار گیرد و عدهای دیگر محتاج نان شب باشند.
در انگلیسی که بعضی ها مرگ بر اون میفرستند، گاهی تا 60 درصد درآمد مالیات میدهند.
اگر اینجا هم اینطور بود، می دیدیم که چطور یه بقال بیسواد می توانست ماهیانه چند برابر یک تحصیلکرده کوشا که از صبح تا شب میدود، پول در میاوُرد.
جمعی از کار گران شرکت دخانیات.