دبیر پیشین شورایعالی فضای مجازی بر این باور است که ادامه فیلترینگ در فضای مجازی باعث میشود که کشور نتواند بهطور کامل از ظرفیتهای هوش مصنوعی برای تولید اطلاعات و مدیریت دادهها بهره ببرد.
سید ابوالحسن فیروزآبادی، رئیس گروه توسعه فناوری زعیم و دبیر سابق شورایعالی و رئیس مرکز ملی فضای مجازی گفت: آقای ایلان ماسک طی چند توییت اخیر خود نشان داده که نگاه ویژهای به ایران دارد. مهمترین نکتهای که مطرح کرده، اعتراض غیرمستقیم او به حضور گسترده آمریکا در اطراف ایران است. این موضوع از منظر استراتژیک حائز اهمیت است و نشاندهنده نوعی توجه خاص به موقعیت ایران است. همچنین ماسک اخیراً از نبوغ ایرانیها تعریف کرده و حتی به موزیکهای آماتور ساختهشده توسط یک ایرانی برای اسپیسایکس علاقه نشان داده است.
به گزارش اقتصاد۱۰۰، او ادامه داد: ایلان ماسک را باید یک ماجراجوی تکنولوژیک دانست. او در حوزههایی مانند پیپال، تسلا، اسپیسایکس و پروژههای جسورانهای مثل استارلینک پیشتاز بوده است. خرید توییتر (ایکس) نیز نشاندهنده شخصیت ریسکپذیر اوست. حتی در انتخابات اخیر آمریکا نیز حضور او برجسته بود، بهویژه با مواضعی که اتخاذ کرد و شایعاتی مبنی بر احتمال تحت تعقیب قرار گرفتنش در صورت عدم پیروزی ترامپ. به نظر میرسد ماسک با توجه به موضعگیریهای اخیرش، تلاش دارد در حوزه سیاست و اقتصاد جهانی نقشی برجستهتر ایفا کند. این نقش، بهویژه در حوزه فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی، میتواند تأثیرات قابلتوجهی بر آینده جهان بگذارد.
فیروزآبادی تاکید کرد: ماسک از نظر ایدئولوژیک سابقه روشنی ندارد و به هیچ حزب خاصی وابسته نیست. اما نزدیکی او به ترامپ احتمالاً به دلیل رویکرد مشترک آوانگارد آنها در بسیاری از مسائل است. ماسک گرایشهای ناسیونالیستی خود را در برخی اظهارات نشان داده و این موضوع او را به ترامپ نزدیکتر کرده است. شعار «اول آمریکا» که مورد تأکید ترامپ است، تا حدی در نگاه ماسک نیز دیده میشود. از سوی دیگر، ماسک در پروژههای فناوری خود، مانند استارلینک، نشان داده که نسبت به دولتهای دیگر چندان ملاحظهای ندارد. این دیدگاه در تضاد با نگاه غولهای فناوری دیگر، مانند گوگل و آمازون است که بیشتر به مشارکت در حکمرانی جهانی معتقدند.
رویکرد ماسک، یک نگاه منفعتگرایانه اقتصادی همراه با جسارت است که او را در سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا متمایز میکند. حضور ماسک در کنار ترامپ میتواند تهدید یا فرصتهایی برای ایران ایجاد کند. آنچه مهم است، توانایی تحلیل و پیشبینی حرکتهای طرف مقابل است. ما باید از ظرفیتهای ژئوپلیتیک، حوزه نفوذ راهبردی، بازار نیروی انسانی و امنیت کشور بهره بگیریم تا بتوانیم بهخوبی در این میدان بازی کنیم.
دبیر پیشین شورای عالی فضای مجازی گفت: جایگاه ایران در حوزه توسعه همچنان چالشبرانگیز است. ما از بسیاری از کشورهای منطقه عقبافتادهایم، چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ سیاسی. ذخایر ارزی و سرمایهگذاریهای کشورهای حاشیه خلیجفارس در مقایسه با ایران نشاندهنده شکاف بزرگی است که حداقل دو دهه تلاش نیاز دارد تا به سطح آنها برسیم. یکی از بزرگترین مشکلات ما، نبود وفاق ملی در مورد توسعه و عدم وجود راهبرد مشخص برای آن است. در سالهای گذشته بیشتر تلاش کردیم یک دولت رفاه باشیم، اما اکنون به یک دولت با تعهدات سنگین رسیدهایم که حتی در تأمین نیازهای اساسی مردم نیز دچار مشکل است.
وی ادامه داد: بحرانهای صندوقهای بازنشستگی، آب، انرژی، و الگوی مصرف ازجمله مواردی هستند که به سرمایهگذاریهای عمیق نیاز دارند. سیاستهای اشتباهی مانند عدم استفاده مناسب از منابع نفت و گاز یا انتخاب الگوهای کشاورزی نامتناسب با اقلیم کشور نیز دست ما را برای چانهزنیهای بینالمللی بسته است. ما باید در ابتدا وفاق ملی در مورد توسعه ایجاد کنیم. بدون این وفاق، حرکت به سمت توسعه پایدار امکانپذیر نیست. سپس باید روی آموزش نیروی انسانی، اصلاح زیرساختهای اقتصادی و افزایش سرمایهگذاریهای خارجی تمرکز کنیم. همچنین سیاستهای انرژی و کشاورزی باید متناسب با ظرفیتهای واقعی کشور بازنگری شود.
فیروزآبادی گفت: توسعه در ایران نیازمند یک نگاه جامع است که بتواند ظرفیتهای بالقوه ما را به فعل تبدیل کند و در عین حال، کشور را از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی فعلی نجات دهد. وقتی توسعهها به سمت خودکفایی تکبعدی بوده و نگاه به درون داشتهایم، موفقیتهایی به دست آمده است. بعد از انقلاب، ایران در بسیاری از حوزهها به خودکفایی رسید، مانند انرژی، مسکن و تغذیه، و شاخصهایی مانند خط فقر و ضریب جینی در وضعیت بهتری بودند. اما با شدت گرفتن تحریمها، این وضعیت تغییر کرد. علاوه بر این، در دهههای اخیر تحولات وسیعی در اقتصاد جهانی رخ داده است. نظم نوین جهانی از یک نظام تکقطبی به نظامی شبکهای تبدیل شده است. این نظام، بر اساس جانمایی قدرتها در اقتصاد جهانی استوار است.
مثلاً امارات متحده عربی با سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری میخواهد قطب هوش مصنوعی جهان شود. عربستان سعودی نیز استراتژی تبدیل شدن به هاب نیمههادی را با سرمایهگذاری ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلاری در این حوزه دنبال میکند. در چین، راهبرد "کارخانه جهان بودن" باعث تقویت صنعت رباتیک شده است. این کشور از مزیت نیروی کار ارزان فاصله گرفته و به دلیل برتری تکنولوژی و کیفیت محصولات بازارها را تصاحب میکند.
دبیر پیشین شورای عالی فضای مجازی تاکید کرد: تحریمها مانع اصلی توسعه در ایران هستند. این تحریمها علاوه بر مشکلات اقتصادی، باعث کاهش شفافیت شدهاند. عدم پذیرش شفافیت، کشور را درگیر فساد اقتصادی کرده است. برخلاف برخی تبلیغات که تأثیر مثبت تحریمها را مطرح میکنند، تحریمها فرصتی از دسترفته و ضربهای بزرگ به اقتصاد کشور هستند. برای توسعه، رفع تحریمها و جانمایی ایران در نظام جهانی ضروری است. در گذشته، نظریههای توسعه مبتنی بر تأمین نیازهای اساسی معنادار بودند، اما امروز این رویکرد دیگر کاربردی نیست. برخی معتقدند که توسعه با مبانی دینی در تضاد است، اما دین همواره به دنبال فراهم کردن زندگی بهتر برای انسان بوده است.
فیروزآبادی گفت: هوش مصنوعی دورهای تاریخی و ادامه عصر فضای مجازی است که به بلوغ رسیده و زمینهساز عصری جدید است. این دوره ابعاد گستردهای دارد و ایدئولوژیهای نئولیبرال نقش مؤثری در توسعه اقتصادی مبتنی بر هوش مصنوعی دارند. ایران با وجود از دست دادن فرصتهای بسیاری در این حوزه، همچنان میتواند با سرعت عقبماندگیهای خود را جبران کند.
وی گفت: مذاکره و گفتگو یکی از اصول اساسی پیشرفت است. مخالفت با مذاکره با قدرتهای جهانی، از جمله آمریکا، مانع بزرگی برای توسعه محسوب میشود. پیامبر اسلام همواره در حال گفتگو با مخالفان و کفار بود و این امر نشاندهنده اهمیت گفتگو در حل مسائل است. امروز نیز نیاز به گفتگو برای جانمایی در اقتصاد جهانی، رفع تحریمها و پیشبرد توسعه ضروری است. هرگونه گریز از این موضوعات، پاک کردن صورت مسئله و کمکاری محسوب میشود. توسعه بدون تعامل سازنده با جهان امکانپذیر نیست.
فیروزآبادی گفت: در حوزه هوش مصنوعی، شاهد شکلگیری نوعی "شهروندان جدید" در اقتصاد جهانی هستیم که همان رباتها هستند. این رباتها میتوانند به دو شکل سختافزاری (مانند رباتهای صنعتی) و نرمافزاری (مانند هوشهای مصنوعی مبتنی بر داده) حضور داشته باشند. همچنین، برخی از این رباتها با قابلیتهای همگرا و هماهنگ در قالب شبکههای پیچیده فعالیت میکنند. مزیت اصلی آنها نسبت به انسان در توانایی پردازش و تولید اطلاعات، کاهش هزینهها، و افزایش دقت و سرعت در بسیاری از حوزههاست.
وی افزود: یکی از شاخههای مهم هوش مصنوعی، هوش مصنوعی مولد است که میتواند در تولید محتوا، پردازش اطلاعات، و خلق دانش جدید نقش اساسی داشته باشد. این فناوری همچنین امکان ایجاد موجودات شبیه انسان، تحت عنوان هوش عمومی مصنوعی (AGI)، را فراهم میکند. از منظر اقتصادی، گسترش هوش مصنوعی میتواند معیارهای سنتی قدرت ملی، نظیر جمعیت یا منابع انسانی، را دستخوش تغییر کند. در عین حال، اقتصاد صنعتی و خدماتی کشورها نیز با تحولات بیسابقهای مواجه خواهند شد که منجر به حذف بسیاری از مشاغل قدیمی و ایجاد فرصتهای شغلی جدید میشود.
رئیس گروه توسعه فناوری زعیم گفت: یکی از نگرانیهای بزرگ توسعه هوش مصنوعی، اثرات آن بر فضای اجتماعی و فرهنگی است. با پیشرفت این فناوری، شاهد نوعی همگرایی میان فضای مجازی و فضای فیزیکی خواهیم بود. در این میان، ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند رفتارها و هنجارهای انسانی را تغییر دهند. این تغییرات ممکن است به جایی برسد که انسانها به شکلی "رباتنما" تعریف شوند، یعنی ویژگیهایی مانند احساسات، تنوع و خلاقیت به تدریج کمرنگ شده و جای خود را به رفتارهای استاندارد و قابل پیشبینی بدهند.
همچنین برخی پیشبینیها درباره استفاده از تراشههای مغزی برای کنترل رفتارهای انسانی یا تغییر حافظه افراد (مثلاً پاک کردن تمایلات مجرمانه) مطرح است. این فناوریها، اگرچه در ظاهر جذاب به نظر میرسند، میتوانند تهدیدی جدی برای اخلاقیات، هویت انسانی، و آزادیهای فردی باشند. از سوی دیگر، تلاشهایی نظیر حذف جنسیت از هویت انسانها در برخی برنامههای جهانی، از جمله سند ۲۰۳۰، نگرانیهایی را در زمینه تاثیرات فرهنگی این تحولات به همراه داشته است.
وی افزود: هوش مصنوعی، همانند فضای مجازی، قابلیت تبدیل قدرت نرم به قدرت سخت را دارد. پلتفرمهای هوش مصنوعی میتوانند هنجارسازی، ارزشگذاری، و حتی ملتسازی را در دنیای مجازی انجام دهند. در حال حاضر، ما شاهد ملتهای مجازی مانند "ملت توییتری" یا "ملت اینستاگرامی" هستیم که بر اساس الگوریتمها و تعاملات مجازی شکل گرفتهاند. این تحولات نشان میدهند که بازیگران اصلی این عرصه (نظیر غولهای فناوری) نقش مهمی در شکلدهی به آینده سیاسی و اقتصادی جهان ایفا میکنند.
فیروزآبادی گفت: در ایران، مواجهه با تکنولوژی معمولاً به دو شکل افراطی دیده میشود: یا مقاومت کامل در برابر تغییرات فناورانه، یا رویکرد نمایشی و سطحی نسبت به پذیرش آن. این دو رویکرد میتوانند مانع از استفاده بهینه از هوش مصنوعی در کشور شوند. به عنوان مثال، در شرایط فعلی که منابع محدود و مشکلات ناشی از تحریمها وجود دارد، حرکت کورکورانه یا بدون برنامهریزی میتواند به هدررفت منابع منجر شود. یکی دیگر از چالشهای اساسی، مسئله فیلترینگ است. ادامه فیلترینگ در فضای مجازی باعث میشود که کشور نتواند به طور کامل از ظرفیتهای هوش مصنوعی برای تولید اطلاعات و مدیریت دادهها بهره ببرد. این مسئله نیازمند تغییر نگرش و اتخاذ رویکردی بازتر و هوشمندانهتر در سیاستگذاری است.
وی تاکید کرد: هوش مصنوعی، به عنوان یکی از مهمترین تکنولوژیهای حال حاضر، ظرفیت آن را دارد که ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جهان را به کلی متحول کند. اما در عین حال، استفاده از این فناوری نیازمند برنامهریزی دقیق، سیاستگذاری آگاهانه، و توجه به ابعاد اخلاقی و فرهنگی آن است. جمهوری اسلامی ایران نیز باید با در نظر گرفتن این ملاحظات، راهبردی جامع و بومی برای توسعه و استفاده از هوش مصنوعی تدوین کند تا همگام با تحولات جهانی حرکت کند و از اثرات مخرب آن جلوگیری شود.