فرارو- "اندیشکده کوئینسی" در گزارشی با اشاره به نقش آفرینی گسترده و پشت پرده رژیم اسرائیل در چهارچوب تحولات سودان، به طور خاص این مساله را مورد تاکید قرار داده که صهیونیستها از رهگذر بازی با مهرههای مختلف در جنگ داخلی سودان و البته اهرمهایی که متحدان عربِ اسرائیل در این جنگ دارند، سعی در انتقال برخی بحرانهای منطقهای خود به این کشور آفریقایی دارد. این اندیشکده آمریکایی، سودان را کشوری میداند که اسرائیل با توسعه حضورش در آن سعی در خنثی سازی برخی تهدیدات منطقهای علیه خود دارد.
به گزارش فرارو به نقل از اندیشکده کوئینسی؛ اسرائیل را باید یک بازیگر پشت پرده مهم در چهارچوب تحولات کشورِ آفریقایی سودان ارزیابی کرد. سال هاست این نکته روشن شده که راهِ صلح در سودان از مصر، عربستان سعودی و امارات متحد عربی میگذرد. کشورهایی که نزدیکترین متحدان آمریکا در جهان عرب هستند. با این حال، ماه گذشته، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به سودانیها یادآور شد که نباید از نقش اسرائیل نیز در معادلات جاری در کشورشان غافل شوند.
نتانیاهو در جریان سخنرانی اخیر خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با نشان دادن دو نقشه، غوغایی را در میان سودانیها به پا کرد. در یک نقشه: ایران، عراق، لبنان، سوریه و یمن به رنگ سیاه مشخص شده بودند. کشورهایی که از نگاه نتانیاهو دشمن اسرائیل هستند. در نقشهای دیگر، نخست وزیر اسرائیل به چهار کشور مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و سودان اشاره داشت و آنها را دوستان نزدیک اسرائیل خطاب کرد.
تنها اندکی پس از این اقدام نتانیاهو، روزنامه نگار اسرائیلی "جاناتان لیس" در مقالهای نوشت که "اسرائیل پالسی معنادار را در مورد حصول یک توافق احتمالی برای پایان دادن به جنگ غزه صادر کرده است". بر اساس آنچه این روزنامه نگار اسرائیلی مدعی شده، رهبران ارشد حماس به تبعید به سودان فرستاده خواهند شد و باید نوار غزه را ترک کنند. موضوعی که حماس به طور قاطع آن را رد کرده است. شاهد بودیم که یحیی سنوار نیز ترجیح داد در نوار غزه کشته شود، اما به خارج از این منطقه نرود.
نیروهای مسلح سودان و یا نیروهای واکنش سریع این کشور نیز مواضع رهبران اسرائیل را در رابطه با کشورشان انکار کرده اند. با این حال، این واقعیت که سودان در رادارِ اسرائیل است توضیح میدهد که چرا این کشور به نحوی جدی با تنشهایی درگیر است که در منطقه خاورمیانه توحهات زیادی را به خود جلب کرده است.
در سال ۲۰۲۰، بر پایه یک توافق با دولت سودان، این کشور در ازای خروج از فهرست حامیان تروریسم (از نگاه دولت آمریکا)، اقدام به عادی سازی روابط دیپلماتیک با اسرائیل در قالب توافقات ابراهیم کرد. ژنرال عبدالفتاح برهان رئیس شورای نظامی حاکم سودان نیز در کامپالا پایتخت اوگاندا با نتانیاهو دیدار کرد. این دیدار به میزبانی رئیس جمهور اوگاندا انجام شد با این حال، بازیگر اصلی پشت پرده این ماجرا محمد بن زاید رئیس امارات متحده عربی بود. نکته قابل تامل اینکه سودان اندکی بعد نیز اقدام به ضبط داراییهای جنبش حماس در این کشور کرد.
در روزهای پایانی حضور دولت ترامپ در قدرت، ژنرال عبدالفتاح برهان، بخش اعلامیهای توافقات ابراهیم را امضا کرد. طرحهای مختلف برای امضای رسمی توافقات مذکور با اسرائیل به کُندی پیش میرفتند و در این رابطه یک جدول زمانی در فوریه سال ۲۰۲۳ و زمانی که الی کوهن وزیر خارجه وقت اسرائیل از خارطوم پایتخت سودان دیدار کرد، تعیین شد.
معاون عبدالفتاح برهان در آن زمان یعنی ژنرال محمد حمدان دغلو که با نام "حمیدتی" شناخته میشود هم پیوندهای نزدیکی با اسرائیل داشته و دارد. او روابط گستردهای را با امارات متحده عربی توسعه داده و عملا نیروهای واکنش سریع تحت فرمان خود را به مزدورانی برای امارات در چهارچوب میدانهای جنگ در یمن تبدیل کرده است. حمیدتی و نیروهایش همچنین پیوندهای قابل توجهی را با سازمان جاسوسی موساد دارند.
زمانی که در ماه آپریل سال ۲۰۲۳، جنگ در سودان اوج گرفت، دو ژنرال برجسته سودانی یعنی عبدالفتاح برهان و حمیدتی در مقابل هم قرار گرفتند و نکته جالب اینکه اسرائیل با هر دو نفر در تماس بود. وزارت خارجه اسرائیل با عبدالفتاح برهان در ارتباط بود و نیروهای واکنش سریع پیوندهای نزدیکی را با موساد داشتند.
دوستان عربِ اسرائیل نیز از طرفهای مختلف در جنگ داخلی این کشور حمایت میکردند. به عنوان مثال، مصر از ارتش سودان و شورای نظامی این کشور حمایت میکند. امارات متحده عربی از نیروهای واکنش سریع حمایت سنگین انجام میدهد. بانک خصوصی "خارطوم" که بخش اعظم آن در مالکیت شخصیتهای اماراتی است اصلیترین کانال تامین مالی ارتش سودان است. عربستان سعودی از ارتش سودان حمایت میکند و قویا نگران فعالیتهای بیثبات کننده امارات در دریای سرخ است. منطقهای که عربستان آن را حیات خلوت سنتی خود در نظر میگیرد.
در طی ۱۸ ماه جنگ در سودان و مجموعهای از فعالیتهای میانجیگرانه از سوی آمریکا، عربستان سعودی، مصر و رهبران آفریقایی، شاهد هیچ تحول مثبتی در سودان نبوده ایم. یکی از مهمترین دلایل در این رابطه این است که هر زمان عبدالفتاح برهان برای دیدار با حمیدتی موافقت میکند و یا هیاتی را برای انجام این اقدام میفرستد، "علی کرتی" از رهبران سیاسی قدرتمند سودان این اقدام را وتو میکند. واشینگتن اقدام به تحریم کرتی کرده است. فردی که اکنون در دوحه قطر زندگی میکند. علی کرتی از رهبران اسلامگرای سودان است.
اسلام گرایان سودانی پیوندهای دیرینهای را با جنبش حماس دارند. حماس قبل از سال ۲۰۱۴، بخش قابل توجهی از تسلیحات خود را از طریق سودان تامین میکرد که همین مساله سبب شد تا اسرائیل چند حمله هوایی را به خاک سودان انجام دهد. این همکاریها در سال ۲۰۱۴ تخت فشارهای عربستان سعودی تا حد زیادی کاهش یافتند.
مصر و عربستان سعودی علی رغم مخالفتهای فراوان با جریانهای اسلامگرا نظیر اخوان المسلمین، این باور را دارند که میتوان اسلامگراهای سودانی را کنترل کرد و مانع از اثرگذاری آنها ورای مرزهای سودان شد. این در حالی است که امارات متحده عربی نگاهی خصمانه به جریانهای اسلامگرا در سودان دارد و استدلالش نیز این است که اگر مصر به حضور اسلامگراها در جوار مرزهای خود تن دهد این بدان معناست که امارات نیز باید پا در مسیری مشابه بگذارد.
این مساله که توافق در پایتختهای عربی پیشنیاز خاتمه یافتن جنگ داخلی در سودان میباشد، روشن شده است. مساله اصلی در این رابطه این است که چگونه باید به این نقطه رسید. وزیر خارجه آمریکا آنتونی بلینکن هیچ علاقه ملموسی به درگیر شدن در این روند در صورت نیاز ندارد. وی مسوولان بخش آفریقایی وزارت خارجه آمریکا را مسوول رسیدگی به این ماجرا کرده است.
افرادی که از سوی طرفهای عربیِ ذینفع در معادله سودان مورد بی توجهی قرار میگیرند. نماینده ویژه دولت آمریکا در مساله سودان نیز به اندازه کافی از سوی وزیر خارجه این کشور حمایت نمیشود. هنگامی که محمد بن زاید در ماه گذشته میلادی با جو بایدن رئیس جمهور آمریکا دیدار کرد و از همکاریهای راهبری میان دو طرف صحبت کرد، در بیانیه مشترک پایانی دو طرف، در مورد جنگ سودان و بحران انسانی در قالب آن نیز مسائلی مطرح میشد.
اسرائیل میتواند برخی معادلات در سودان را تغییر دهد. حتی اسرائیل برای منتقل کردن و راندن حماس به سودان نیاز دارد که نوعی توافق را میان ژنرال حمیدتی و ژنرال عبدالفتاح برهان سبب شود. در عوض، تحقق این مساله به یک تغییر در معادلات نظامی و سیاسی نیاز دارد و دیگر طرفهای پشت صحنه جنگ داخلی سودان هم باید به نحوی فعال خود را در مسیر دستورکارهای مطلوب اسرائیل قرار دهند.
ابوظبی هر منفعتی هم در جنگ داخلی سودان داشته باشد در قیاس با منافع آن در رابطه با اسرائیل ناچیز است. این کشور هم از هویج و هم چماغ در مواجهه با ژنرال حمیدتی برخوردار است. آنچه در این میان قابل توجه است این مساله میباشد که سودان یک مهره در بازی قدرت در خاورمیانه است و بازیگران مختلف آن را ابزاری در راستای بازی قدرت خودشان ارزیابی میکنند.