شیوع کرونا و نبود مدیریت صحیح اجرای محدودیتها به عقیده بسیاری از کارشناسان تأثیر مستقیمی بر مسئله همیشگی شکاف طبقاتی جامعه گذاشته که این روزها بیشتر از قبل به چشم میخورد، از زیرپاگذاشتن مقررات منع تردد در نیمهشب که چند روزی از لغو آن میگذرد و همینطور سفرهای تفریحی داخل و خارج از کشور افراد مرفه که علتی جز سرگرمی و عدم نگرانی از جریمههای نقدی ندارد تا اجبار به کار و گاه زیرپاگذاشتن قوانین توسط یک کاسب، راننده تاکسی، کارگر روزمزد یا دستفروش که در شلوغی خیابانها برای امرار معاش، مجبور به کارکردن بوده است.
شرق در ادامه نوشت: همه اینها نشان از علتهای زیرپاگذاشتن قوانین محدودیتهای هر قشر و طبقه از جامعه دارد، درباره برخی تفریحهای بعضی افراد در این ایام، حتی علیرضا ناجی، رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با انتقاد از اینکه پیکهای چهارم و پنجم بهخوبی کنترل نشدند، میگوید «مسافرتهای داخلی و خارجی شهریورماه هم شروع شد، همچون صحنههایی از کنسرتهای موسیقی در ترکیه که میبینیم افراد ایرانی در آنجا حضور دارند و در این شرایط سفر رفتهاند. آیا در این شرایط خاص وزارت بهداشت و دولت برای برگشت این افراد از سفر به ایران و خطر ابتلا برنامهای دارند؟».
با وجود اینکه رعایتنکردن دستورالعملهای بهداشتی، ریسک ابتلا را بالا میبرد و برخی این روزها ترس هزینههای درمان کرونا را دارند، اما افراد دیگری هستند که با دردستداشتن خدمات باکیفیت درمانی بالا، بدون دغدغه مانند قبل از کرونا تفریحهای خود را از سر میگیرند.
در همین مورد احمد بخارایی، جامعهشناس، بر این باور است که «مثلا فردی که یک کاسب جزء است، با وسیله نقلیه کار میکند یا دستفروش است که کاملا هم در معرض ابتلا قرار دارد، اما در این شرایط باید برای زندهماندن در جامعه حضور داشته باشد و برخی از قوانین مربوط به محدودیتهای کرونا را هم زیر پا بگذارد، درصورتیکه این موضوع کاملا نشاندهنده شکاف طبقاتی است و دوقطبیشدن یک فاجعه بزرگ برای جامعه است، درحالیکه این دوقطبیشدن اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در این ایام فقط خود را بیشتر به نمایش گذاشته است، یعنی آنچه پنهان بود بیشتر عرض اندام کرده و به واسطه کرونا بیشتر گردوغبارهایش کنار رفته و خود واقعیاش مشخصتر شده است».
اما موضوع قابل اهمیت دیگر این است که با وجود نمایش بیشتر این شکاف و همینطور نداشتن تمهیدات لازم از سوی مسئولان در ایام کرونا که فشار بسیاری را بر قشر متوسط و رو به پایین جامعه وارد کرده، باید دید عواقب فشارهای روانی حاصل بر این اقشار چگونه خواهد بود که سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، میگوید «طبق بررسی وزارت بهداشت در سال ۹۴ حال سلامت روان ما خوب نبود و ۲۳ تا ۲۵ درصد مردم حداقل یک اختلال روانی داشتند که طبیعتا بحرانها، تشدیدکننده این اختلالها خواهد شد و بسته به زمان، قدرت، گستردگی و مسائل دیگر شدت آن کم و زیاد میشود که در این یکسالو نیم هیچ سازوکاری برای جلوگیری از این وضع انجام نشد».
علیرضا ناجی، رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، ضمن اشاره به ممنوعیتهای تردد شبانه که چند روزی از لغو آن میگذرد، میگوید: «محدودیت شبانه به این معنی نبود که ویروس فقط در شب منتقل میشود، در واقع عمل خوبی برای کاهش دورهمیها بود، اما میبینیم که در روز هم این تجمعات صورت میگیرد، رستورانها باز است، در اتوبوس و مترو تردد بالاست و موارد دیگر و فقط این نیست که بگوییم ویروس در شب منتقل میشود، بلکه باید محدودیتهای خاص در طول روز هم در نظر گرفته شود و محدودیت هوشمندتری تعیین شود، حتی تضادی هم وجود داشت، به این شکل که مراکز واکسیناسیون ۲۴ساعته راه انداختیم، ولی منع تردد شبانه هم اعمال میشد، درصورتیکه باید حداقل شماره ماشین افرادی که برای تزریق واکسن اقدام میکردند، ثبت میشد تا دچار مشکل نشوند».
او درباره خطر ابتلا در مترو، اتوبوس و وسایل حملونقل عمومی، ادامه میدهد: «با منع تردد شبانه تا حدودی میشد جلوی شبنشینیها را گرفت، اما موضوع این است که برای خطر ابتلا در روز چه باید کرد، دولت باید امکانات به مردم میداد و تعداد واگنهای مترو و اتوبوسها را بیشتر میکرد که این کار را نکرد و هیچ تسهیلاتی به مردم داده نشد».
رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با اشاره به سفرهای برخی افراد طی روزها و هفتههای گذشته، اضافه میکند: «در کنار اینها، موضوع مسافرتها مطرح است که چگونه باید جلوی آن گرفته شود، پیکهای چهارم و پنجم دامنه بلند داشتند و بدون اینکه کنترل خوبی هم روی آن صورت گرفته باشد، مسافرتهای داخلی و خارجی شهریور ماه هم شروع شد، همچون صحنههایی از کنسرتهای موسیقی در ترکیه که میبینیم افراد ایرانی در آنجا حضور دارند و در این شرایط سفر رفتند، البته من مخالفتی با این عمل ندارم، اما آیا در این شرایط خاص وزارت بهداشت و دولت برای برگشت این افراد از سفر به ایران و خطر ابتلا برنامهای دارند؟
در هر صورت باید ببینیم چه راهکاری برای کنترل این موضوع وجود دارد، چون هرگونه تجمع، چه مراسم شادی باشد، چه غم و عزاداری همه باعث انتقال ویروس است، با وجود احساس خوشبینی که برای کاهش پیک در برخی از استانها وجود دارد، این حرکتها باعث شعلهورشدن شیوع در روزهای آینده خواهد شد».
سیدحسن موسویچلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درمورد خطرات افزایش شکاف طبقاتی در پاندمی کرونا، بین اقشار پایین و بالای جامعه در نوع زیست این یکسالونیم که افراد داشتند، میگوید: «افرادی که در طبقات بالای جامعه هستند سبک زندگی و اقتضائات خودشان را دارند و از یک زاویه دیگر به جامعه نگاه میکنند، آنهایی هم که در طبقات پایینتر جامعه هستند از زاویه خودشان به اتفاقات جامعه نگاه میکنند.
حال در دوران کرونا استراتژی فاصلهگذاری اجتماعی و دستورالعملهایی تعریف شد که همه اقشار از پولدار و بیپول همه موظف به رعایت آن شدند و بنابراین حق نداریم هیچکدام در هر طبقه که هستیم نسبت به اینها بیتوجه باشیم. تقریبا شیوع کرونا به دو سال میرسد و تقریبا مردم در این مدت صبوری کردند، این در حالی است که میبینیم برخی دیگر کشورها همه واکسن زدند و در مسابقات فوتبال، تماشاچیها کنار هم برای تماشای فوتبال نشستند.
از این جهت میگویم مردم صبوری کردند، چون اگر از همه ظرفیتها برای واکسن استفاده میشد الان محدودیتها اینقدر طولانی نمیشد و این مشکلات اقتصادی را تجربه نمیکردند. از طرفی در کنار تحریمها، نظام تأمین اجتماعی هم آنقدر قوی نیست که در این شرایط مردم را مورد حمایت قرار دهد تا مردم بدون دغدغه مالی باشند».
چلک ضمن اشاره به اینکه کاهش ارتباطها و تفریح روی بروز هیجانات اثر گذاشت، ادامه میدهد: «کاهش امکان تخلیه هیجانات در کنار مرگومیرهایی که روزانه میبینیم، همچنین مشکل تأمین واکسن، همه روی روان مردم اثر خواهد داشت، با وجودی که گفته میشد واکسن کرونا از مرگ پیشگیری میکند، اما جزء کشورهایی بودیم که پایینترین واکسن را تزریق کردیم، حتی خبرهایی همچون خرید صندلی به جای واردات دارو، روی روان من و شما بهعنوان شهروند اثر میگذارد و باید یک جایی خودمان را تخلیه کنیم که در مقابل قانون و مقررات این فرصت تخلیه پیش میآید، مثلا در تعطیلی کرونا، بازارها باز بود و خیابان و مترو هم شلوغ بود، چون مردم خسته شدند و یکسالونیم است رنگ آرامش را ندیدهاند».
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی میگوید: «اما در کل میخواهم بگویم که ما در قبال خودمان، اطرافیانمان و جامعه مسئول هستیم، باید مقررات را رعایت کنیم. اینکه فرد از طبقه مرفه یا غیرمرفه باشد مهم نیست، بلکه با وجودی که دولتمردان باید کار خودشان را انجام دهند، من و شما بهعنوان شهروند اگر مقررات را رعایت نکنیم دودش به چشم خودمان و عزیزانمان میرود».
وی در پاسخ به اینکه آیا بعد از کرونا ما دچار پاندمی بیماریهای روانی خواهیم شد؟ اضافه میکند: «طبق بررسی وزارت بهداشت در سال ۹۴ حال سلامت روان ما خوب نبود و ۲۳ تا ۲۵ درصد مردم حداقل یک اختلال روانی داشتند که طبیعتا بحرانها تشدیدکننده این اختلالها خواهد شد و بسته به زمان، قدرت، گستردگی و مسائل دیگر شدت آن کم و زیاد میشود و در این یکسالونیم هیچ سازوکاری برای جلوگیری از این وضع ایجاد نشد و سازمانهای مسئول در این حوزه باید آمادگی پاسخگویی به مطالبات مردم در حوزه سلامت روان را داشته باشند که فعلا نشانهای از این آمادگی دیده نمیشود».
احمد بخارایی، جامعهشناس، درباره ارتباط شکاف طبقاتی جامعه و موضوع شیوع کرونا در این ۱۹ ماه گذشته، میگوید: «به هر پدیده اجتماعی از دو زاویه میتوان نگاه کرد که یک جنبه آن سلبی و جنبه دیگر ایجابی است، این قوانینی که مقرر میشود، همچون منع رفتوآمدهایی که داشتیم از دید سلبی آن، اینچنین است که چه کسانی نمیتوانند این قانون را رعایت کنند؟
در واقع افرادی که مجبورند به دلایلی در جامعه حضور پیدا کنند، جبر اجتماعی و اقتصادی منجر به این مسئله میشود، همانطور که میدانید جایی هم در این مدت وجود نداشت تا به این افرد در زمان شیوع کرونا درآمد ماهانه بدهد تا به دلیل خطر ابتلا و رعایت قوانین در خانه بمانند، البته برخی کشورها این کار را انجام دادند، طبق مشاهدات حضوری که داشتم در بعضی کشورها حتی افراد مجاز به فعالیت اقتصادی هم گاه به دولت اعلام کردند که ترجیح میدهند در خانه بمانند و تحت پوشش حمایت اقتصادی ۸۰ درصد دولت قرار گرفتند».
او ادامه میدهد: «اما در این صحنه هرچه اقشار آسیبپذیرتر باشند و برای گذران زندگی روزمره، نیاز به فعالیت بیشتر داشته باشند در رعایتنکردن مقررات مربوط به کرونا، بیشتر به چشم میخورند؛ بنابراین ارتباطی بین میزان درآمد و جنبه سلبی ماجرا وجود دارد، با توجه به اینکه همه چیز هم نسبی است، بنابراین همه چیز در این شرایط سلبیتر میشود، مثلا فردی که یک کاسب جزء است، با وسیله نقلیه کار میکند یا دستفروش است، کاملا در معرض ابتلا قرار دارد، ولی در این شرایط باید برای زندهماندن در جامعه حضور داشته باشد و برخی از قوانین مربوط به محدودیتهای کرونا را هم زیر پا بگذارد».
این جامعهشناس، با اشاره به جنبه ایجابی ماجرا اضافه میکند: «در جنبه ایجابی ماجرا یک نفر از روی اراده قوانین را زیر پا میگذارد، یعنی امکان رعایت را دارد، اما انجام نمیدهد، این افراد خودمحور و فردمحور هستند و اصلا افراد جمعگرایی نیستند، یعنی منفعت فردی را همیشه ترجیح میدهند، معمولا هم پول دارند و مثلا رفتوآمد به شهرهای دیگر ممنوع میشود، ولی آنها بدون اهمیت به جریمه یک میلیونی برای آسایش خودشان قوانین را زیر پا میگذارند و به تفریح خود میرسند، مگر اینکه این افراد از فرهنگ و تحصیلات خاص برخوردار باشند و قوانین را رعایت کنند.
بحث اصلی این است که وقتی اقتصاد سالم نباشد و نظام حکمرانی درستی برقرار نباشد، آدمها احساس تعلقی به جامعه نخواهند داشت، هرچه این حس تعلق بیشتر باشد قانونگرایی بیشتر و قانونشکنی کمتر صورت میگیرد، اما اگر ببینند مجموعه مدیریت در واقع ساز خودش را میزند و به آنها توجهی نمیکند، این مسئله از یک جا و به شکلی بیرون میزند؛ مثلا زمانی که کرونا باشد در قالب زیرپاگذاشتن قوانین و در جای دیگر مثل توزیع فرصتها با رانت، فساد و پارتیبازی خود را نشان میدهد که همه اینها حلقههای یک زنجیره است، پس یک پدیده را باید از چند زاویه ارزیابی کرد».
بخارایی در پاسخ به اینکه آیا شیوع کرونا بر شکاف طبقاتی اثرگذار بوده یا نه؟ میگوید: «من خیلی موافق نیستم که کرونا تأثیر ویژهای بر افزایش شکاف طبقاتی داشته است، چون این شکاف طبقاتی متأسفانه در سه دهه اخیر یعنی پایان جنگ شروع شده و بیشتر و بیشتر هم شده است که این هم باز به توزیع فرصتها، نگاههای ایدئولوژیکمحور مربوط است که خیلیها را قبول نداشتند و آنها کم طرد شدند، این دو تکه شدن جامعه از همان زمان شروع شد، در واقع این شکاف یکشبه به وجود نیامده که الان قشر متوسط کمتر و افراد دهک یک و دو و همچنین دهک ۹ و ۱۰ بیشتر شده است.
دوقطبیشدن یک فاجعه بزرگ برای جامعه است و این دوقطبیشدن اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در این ایام فقط خود را بیشتر به نمایش گذاشته است، یعنی آنچه پنهان بود بیشتر عرض اندام کرده و به واسطه کرونا بیشتر گردوغبارهایش کنار رفته و خود واقعیاش مشخصتر شده است».