هر جمعی که محور آن «کتاب» و «انسان» است، همیشه یادآور این حقیقت بوده که جامعه زمانی بالغ میشود که به تجربه کسانی گوش دهد که کمتر دیده شدهاند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۷۹ مطلب
هر جمعی که محور آن «کتاب» و «انسان» است، همیشه یادآور این حقیقت بوده که جامعه زمانی بالغ میشود که به تجربه کسانی گوش دهد که کمتر دیده شدهاند.
قباد مرادی، رئیس مرکز مدیریت بیماری های واگیردار در نشست هفته جهانی آگاهی از مقاومت میکروبی گفته که میانگین مصرف آنتی بیوتیک در جهان 20.3 است این در حالی است که عدد مذکور در ایران 65.5 است و این نشان می دهد میزان مصرف آنتی بیوتیک ها در ایران، 3.2 برابر بیشتر از میانگین جهانی است.
بر پایه گزارش های رسمی، در سال 1371، یک خانوار ایرانی به طور متوسط سالانه 95 کیلوگرم گوشت قرمز مصرف می کرد. با این حال، طی 22 سال تا سال 1393 این عدد با سقوط 57 درصدی به 41 کیلوگرم رسیده که در این چهارچوب، گوشت از یک کالای روزمره در زندگی مردم به یک کالای هفتگی و حتی بعضا ماهانه تبدیل شده است. با این حال، از سال 1393 تا 1402، مصرف گوشت قرمز باز هم 22 درصد کاهشی شده و از 41 کیلوگرم به 32 کیلوگرم رسیده است.
«حکمرانی مطلوب، در هر نظام سیاسی، نیازمند پاسخگویی به مطالبات مردم و حل بهموقع مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. در شرایطی که کشور با چالشهای متعددی روبهرو است، یکی از مسائلی که در حکمرانی ایرانی بهوضوح مشاهده میشود، انفعال در مواجهه با مشکلات است. این انفعال نه تنها مشکلات را انباشته میکند، بلکه موجب افزایش نارضایتی عمومی و کاهش اعتماد به مسوولان میشود.»
«طیف متنوعی از مسائل نظیر چالش های اقتصادی، متغیرهای اجتماعی، نارضایتیهای سیاسی و غیره، سبب شدهاند تا جامعه ایرانی بعضا نسبت به آینده تصویر روشنی نداشته باشد و طیف هایی از مردم احساس سرخوردگی پیدا کنند. در حقیقت، بخشی از مردم شاید این تصور را داشته باشند که آینده ای روشن ندارند و صرفا برای بقا در حال تلاش و فعالیت هستند. ایحاد امید واقعی نسبت به آینده ای روشن برای مردم، موضوعی است که باید به صورت جدی مورد توجه جریان حکمرانی در ایران باشد.»
تورمِ بیامان، قیمتهای سرسامآور و نابرابری آشکار در سبک زندگی، نه فقط سفره مردم را کوچک کرده، بلکه روانشان را هم خسته و فرسوده ساخته است.
ایران برای عبور از بحرانهای امروز خود، بیش از هر زمان دیگری به انسجام ملی و اعتماد عمومی نیاز دارد. بدون بازسازی این بنیان نرم، همه تلاشها در عرصههای دیگر، بر پایهای سست و ناپایدار بنا خواهند شد. جامعهای که سرمایه اجتماعیاش را از دست داده، حتی اگر ثروتمند باشد، دچار فقر معنایی و گفتمانی خواهد بود و این موضوع، بزرگترین تهدید برای آینده ایران است.
تئوریسین جریان اصلاحات معتقد است «جامعه امروز ایران با یک پیشرفت عظیم و بهموازات آن یک پسرفت قابل توجه دست به گریبان شده است: از یک سو، تا بدانجا پیش رفتهایم که جامعه بهواسطه دغدغه و کنجکاوی خود دائماً در معرض تغذیه اطلاعاتی است، به خودبسندگی رسیده و قابلیت تحلیل بهدست آورده است؛ از سوی دیگر، همین جامعه با چنین مختصاتی، بهدلیل خروج از معیارهای متعارف «دموکراسی» و «ملت- دولت» در مسائل متعددی به نقطه غلیان رسیده است.»
«رهبری در حکم من گفتند جامعه انقلابی را مورد هدف تبیین قرار دهید. وقتی از ایشان سوال کردم گفتند معلوم است من تمام جامعه ایران را انقلابی میدانم نه عده خاصی را.»
جامعه تلاشهای بسیار زیادی برای اصلاح نظام سیاسی و اجتماعی کرد، مردم با گرایشات چپ، راست، اصولگرایانه و اصلاحطلبانه مشارکت حداکثر داشتند و اینطور نبود که مردم فقط دوم خرداد حداکثری آمده باشند، بلکه در تمام دورههای بعد هم مشارکت حداکثر داشتند. دیگر این مردمِ بیچاره چهقدر باید به صدای اصولگراها و اصلاحطلبها گوش بدهند؟