bato-adv
کد خبر: ۳۶۵۱۱۷
مهدی مطهرنیا بررسی کرد

چرا "ظریف" نگران است

از زمانی که اوباما دیگر مستقیم به رئیس جمهور ایران به عنوان نماینده کشور در حوزه بین‌الملل و فرد نخست در سیاست خارجی نامه نگاری نکرد، این پیام به ایران مخابره شد که ساختار قدرت در نظام جمهوری اسلامی توسط رئیس جمهور نمایندگی نمی‌شود بلکه رئیس جمهور به عنوان یک عضور از اعضای قوای حکومتی تحت عنوان رئیس قوه مجریه، صرفا بخشی از تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران در حوزه سیاست خارجی است و یافت و بافتار‌های قدرت در سازمان‌ها و نهادهای فرادولتی قرار دارد
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۲ - ۰۷ تير ۱۳۹۷

چرا ظریف نگران سیاست داخلی است

فرارو- یک تحلیلگر مسائل بین‎الملل گفت: «اینکه محمدجواد ظریف در صحبت‌های خود به مسائل سیاست داخلی اشاره می‌کنند به این معنی است که با توجه به تغییر و تحول‌هایی که در عرصه ساست داخلی رخ داده است و با عنایت به آنچه که در منطقه شاهدش هستیم و فشار‌های بین‌المللی که به ایران وارد می‌شود، چنین چشم‌انداز و هدفی، بسیار مخاطره‌انگیز و آشفته است و می‌تواند برای کلیت نظام جمهوری اسلامی چالش و حتی یک بحران عمده و تهدیدزا به وجود بیاورد و این همان خواست نیرو‌های مخالف ایران در حوزه منطقه‌ای و بین‌المللی است که به جای تغییر رفتار یا نظام سیاسی، به دنبال فروریزش ایران از داخل هستند.»

به گزارش فرارو؛ محمدجواد ظریف طی پنج سالی که در قامت وزیر امور خارجه فعالیت کرده است، نشان داده که هیچگاه تمایلی برای اظهار نظر در مسائل خارج از محدوده‌اش هست، ندارد. اما بعد از این مدت حالا در اظهار نظر بی‎سابقه‌ای عنوان کرد: ما در ایران از اصولگرا، اصلاح‌طلب، بی‌خط، مخالف جمهوری اسلامی ایران و یا مخالف دولت همه در یک کشتی نشسته‌ایم و اکنون هدف دشمنان نه نظام ایران، نه دولت روحانی، بلکه هدف ایران است. این ایران است که اکنون برای تحقق برخی از اهداف و تمایلات مانع است، می‌خواهند ایران را نابود کنند.

ظریف ادامه داد: خیال نکنید که اگر آقای روحانی رفت و اصولگرایان آمدند موفق می‌شوند. بعضی‌ها خیال نکنند که اگر جمهوری اسلامی ایران رفت آن‌ها سر کار می‌آیند. اکنون ایران یعنی این جغرافیا و موجودیت عظیم پرافتخار تاریخی با این مردم و توانمندی‌ها و امکانات مورد هدف است و ان‌شاءالله ما این هدف را ناکام می‌کنیم.

در همین خصوص مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو اظهار کرد: «وضعیت فعلی ایران در داخل متاثر از اتفاقات و تصمیمات بین‌المللی و منطقه‌ای است. زیرا چهل سال است که ساخت، ساختار، بافت و بافتار و بازیگران و تصمیم‌سازان زیر ذره‌بین جهانیان قرار دارد و حالا در آستانه چهل سالگی، تمامی این شش‌گانه را به درستی مورد شناسایی قرار داده‌اند. از زمانی که اوباما دیگر مستقیم به رئیس جمهور ایران به عنوان نماینده کشور در حوزه بین‌الملل و فرد نخست در سیاست خارجی نامه نگاری نکرد، این پیام به ایران مخابره شد که ساختار قدرت در نظام جمهوری اسلامی توسط رئیس جمهور نمایندگی نمی‌شود بلکه رئیس جمهور به عنوان یک عضور از اعضای قوای حکومتی تحت عنوان رئیس قوه مجریه، صرفا بخشی از تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران در حوزه سیاست خارجی است و بافت و بافتار‌های قدرت در سازمان‌ها و نهاد‌های فرادولتی قرار دارد.»

وی ادامه داد: «لذا ما شاهد نوعی درهم تنیدگی بسیار قدرتمند میان سیاست داخلی و سیاست خارجی هستیم. دولت روحانی برخاسته از متن و بطن اصولگرایی است با جهت‌گیری اعتدالی و رویکرد اصلاح‌طلبانه بود تا بتواند واگرایی میان «دولت و ملت» و «ملت-حکومت» را ترمیم و با ایجاد نوعی همگرایی از یک سو میان دولت و ساختار‌های حکومتی و از سوی دیگر میان دولت و لایه‌های گوناگون مردمی، زمینه‌های همگرایی مجدد ملی را در ساختار قدرت سیاسی در ایران بعد از دهه هشتاد و ماجرا‌هایی که در ان دوره رخ داد، فراهم سازد.»

او تاکید کرد: «اما در عمل به واسطه مقاومت درونی در ساختار‌های قدرت حکومتی در برابر این رویکرد، ما شاهد بروز اختلال‌های ناشی از حوزه سیاست داخلی در بخش سیاست خارجی بودیم. به گونه‌ای که اقدامات گروهی موسوم به دلواپسان، بهانه‌های لازم به دونالد ترامپ که نگاه ضدایرانی و مخالف توافق هسته‌ای داشت، داد و زمینه خروج ایالات متحده آمریکا از برجام را رقم زدند؛ بنابراین شرایط به گونه‌ای پیش رفت که حالا برجام در یک وضعیت برزخ گونه‌ای قرار گرفته است که کاملا غیرفعال بر روی کاغذ باقی مانده است و توقعات از آن بلاتکلیف باقی مانده است.»

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل تصریح کرد: «این در حالی بود که ما می‌توانستی در دوره ریاست جمهوری اوباما به بسیاری از خواسته‌هایمان برسیم، اما در این میان یک جریان خاص از همان ابتدای حضور حسن روحانی به دنبال این بودند که بتوانند او را زودتر از زمان قانونی از مسند ریاست جهوری خارج کنند. به همین دلیل هم بود که ما دیدیدم که پروژه بنی‌صدرسازی از روحانی را کلید زدند. حالا هم با نزدیک شدن به انتخابات مجلس حملات و تخریب دولت شدت بیشتری گرفته است و هرچه به انتخابات نزدیکتر شویم، این حملات شدت و حدت بیشنری پیدا خواهد کرد.»

مطهرنیا ادامه داد: «زیرا بنی‌صدرسازی از روحانی در گرو یک مجلسی است که نه تنها با دولت همسو نباشد بلکه مخالف آن باشد تا بتوانند طرح عدم کفایت وی را با راهکار‌های قانونی برای حجیم کردن پرونده دولت در ابعاد گوناگون سیاست داخلی و سیاست خارجی و اقتصاد و حتی حوزه‌های فرهنگی به سرانجام برسانند. زیرا این احساس در جریان مخالف دولت وجود دارد که با شکست دولت روحانی، بار دیگر با اقتدار نهاد‌هایی که مانند دولت، مجلس، شورا‌های شهر را از دست داده‌اند را به دست بیاورند و وضعیت را به دوره سال‌های ۸۴ تا ۹۲ بازگردانند.»

وی با اشاره به صحبت‌های بی‌سابقه ظریف گفت: «حال اینکه محمدجواد ظریف در صحبت‌های خود به این قبیل مسائل اشاره می‌کنند به این معنی است که با توجه به تغییر و تحول‌هایی که در عرصه سیاست داخلی رخ داده است و با عنایت به آنچه که در منطقه شاهدش هستیم و فشار‌های بین‌المللی که به ایران وارد می‌شود، چنین چشم‌انداز و هدفی، بسیار مخاطره‌انگیز و آشفته است و می‌تواند برای کلیت نظام جمهوری اسلامی چالش و حتی یک بحران عمده و تهدیدزا به وجود بیاورد و این همان خواست نیرو‌های مخالف ایران در حوزه منطقه‌ای و بین‌المللی است که به جای تغییر رفتار یا نظام سیاسی، به دنبال فروریزش ایران از داخل هستند.»

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که چرا با وجود همه این شواهد عینی، همچنان این گروه اصرار به زمین‌گیر کردن دولت دارند، گفت: «دلیلش این است که مبانی تفکری آنها، مبانی است که مبتنی به نوعی ایدوئولوژی فرجام‌گرایانه است. زیرا آینده در سه وجه دیده می‌شود. آینده فرجام‌گرا، آینده جبرگرا و آینده پیامبرگونه. در آینده جبرگرا، سرنوشت همه جوامع یکسان دیده می‌شود و روند جبری برای رسیدن به این آینده نیز یکسان است. در آینده فرجام کرا که در ادیان مختلف می‌توان آن را یافت، به هر تقدیر بعد از فراز و نشیب‌های متعدد یک منجی خواهد آمد که فرجام همه جهان به آن منجی ختم می‌شود. این در حالی است که ما در آینده پیامبرگونه قائل به یک فضای معنا دار در قالب ساخت آینده در حوزه اراده انسانی که می‌تواند با نیایش، دعا و اراده معطوف به ایجاد تغییر حرکت کند، شاهد یک آینده مطلوب در جهت اراده انسان‌های پیش‌رویی هستیم که این آینده را در چارچوب ذکر شده، رقم می‌زنند.»

مطهرنیا در پایان تصریح کرد: «لذا این افراد که به آینده فرجام‌گرا باور دارند با تفکر و اعتقاد به اینکه در نهایت آینده با توجه به جایگاهی که دارند، بر آن هستند که با توجه به گزاره‌های بنیادین خود، رفتار‌ها و کنش‌هایی را به آنجا برسانند که بتوانند به چنین چشم‌اندازی به عنوان یک گام در راستای پیروزی نهایی، عمل کنند. فراموش نکنید نیرو‌هایی که در اواخر دوره دولت دهم در جامعه مطرح شدند که نیرو‌های آخر زمانی بودند، صحبت‌هایی را مطرح کردند که منطبق با همین تفکر فرجام گرا بود. آن‌ها آن‌قدر غرق در چنین تفکر هستند که هیچ دیدگاه دیگری را قبول ندارند و هرگونه انتقادی را زائیده مغز‌های منحرف قلمداد می‌کنند؛ لذا الان هم با وجود همه این مسائل آن‌ها خود و تفکرات و اقدامات خود را حق می‌دانند و از آن عقب‌نشینی نمی‌کنند.»

ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۱۷ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۸
راست و چپ و اصولگرا و اصلاح طلب ديگر معنايي ندارد ، همه مي ايند براي چپاول اين خاك و ديگر كلاهي ديگر بايد دوخت براي سر اين مردم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۲۷ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۷
ضرباتی رو که داخلی ها بر پیکره اقتصاد و رفاه مردم زدند به خدا قسمن امریکا هم نزده بود !!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۱۰ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۷
دلواپس شده؟ خخخخخخخ
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳
مجله فرارو
هم اکنون دیگران میخوانند