bato-adv
کد خبر: ۳۴۴۹۴۶

نامه انتقادی سردار نقدی به روحانی

سردار نقدی در نامه‌ای به رئیس جمهور درباره مدیریت بومی فضای مجازی، نوشت: همین امروز راه را بر ظرفیت‎های بی‎شمار داخلی باز کنید و آن‎ها را جایگزین اجانب نمایید که فردا دیر است.
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۳ - ۲۷ دی ۱۳۹۶

«محمدرضا نقدی»، معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نامه‌ای به «حسن روحانی» رئیس‌جمهوری اسلامی ایران، نوشت: همین امروز راه را بر ظرفیت‎های بی‎شمار داخلی باز کنید و آن‎ها را جایگزین اجانب نمایید که فردا دیر است.آقای رئیس جمهور! نپسندید که ملت ایران به بردگی برود! شما به پاسداری از عزّت و منافع ملت ایران قسم خورده اید. آقای رئیس جمهور به بردگی ملت ایران رضایت ندهید.

در نامه نقدی به حسن روحانی آمده است:

همان‎گونه که مستحضرید امروزه فناوری ارتباطات و اطلاعات و نیز فضای مجازی جزئی لاینفک از ابزار زندگی جامعه بشری است و همه اذعان دارند که جامعه‎ای می تواند به پیشرفت بیشتری برسد که حداکثر استفاده را از این ظرفیت بنماید.

گمان نمی کنم حتی یک نفر عاقل و دلسوز در کشور وجود داشته باشد که ضرورت بهره‌گیری هر چه بیشتر و فراگیرتر فضای مجازی را نفی کند، هر چند جوسازی‎ها و عوام فریبی‎هایی در این زمینه صورت می‌گیرد، ولی اختلاف نظرها در این حوزه به هیچ وجه مربوط به بود و نبود فضای مجازی و تعطیل یا برقراری آن نیست، بلکه اختلاف نظر بر سر نحوه مدیریت آن است.

مسأله این است آیا مدیریت این فناوری باید در اختیار ملت ایران باشد و یا اینکه زحمت را ایرانی بکشد و آقایی اش را دیگران بکنند؟

نقدی در ادامه نامه خود، چند پرسش را مطرح می کند:

سؤال اول) چه کسانی در بیابان‎ها و خیابان‎های کشور با تحمل خطرات فراوان و مشکلات حاد زیر آفتاب سوزان و بارش برف و باران و یخبندان، ده‎ها هزار کیلومتر فیبر نوری را زیرزمین می‎خواباند؟ پاسخ روشن است کارگران و مهندسان ایرانی.

سؤال دوم) چه کسانی این فیبرها را که هر روز به‎خاطر حوادث، با قطعی و خرابی مواجه می‎شوند، نگهداری می‎کند؟ جواب معلوم است جوانان ایرانی.

سؤال سوم) چه کسانی مراکز سوئیچ و کنترل فنی این شبکه‎ها را می سازد و نصب و راه اندازی می کنند؟ صنعتگران ایرانی

سؤال چهارم) چه کسانی با تحمل سختی ها و خطرات در گرما و سرمای شدید روی ارتفاعات و قلل مرتفع کشور دکل‎های مخابراتی را نصب می کند؟ جوانان ایرانی.

سؤال پنجم) چه کسی با پرداخت هزینه‎های سنگین، بودجه این زیرساخت‎ها و ساختمان‎ها و ابنیه مورد نیاز این تأسیسات را تأمین می‎کند و می‎سازد؟ پول جیب مردم، عرق جبین مهندسان ایرانی.

سؤال ششم) فضای مجازی نیاز به انرژی و برق و گاز در اقصی نقاط کشور دارد. چه کسی این‎ها را تأمین می‎کند؟ پول جیب و عرق جبین مهندسان ایرانی.

سؤال هفتم) محتوای مورد نیاز مردم ایران در فضای مجازی را چه کسی تولید می‎کند؟ جواب روشن است، 95% محتوا را خود مردم ایران تولید می‎کنند.

سؤال هشتم) نرم‎افزارهای تکمیلی را چه کسی تولید می‎کند؟! 85% آنرا نرم‎افزارنویسان و فناوران ایرانی.

سؤال آخر این است که این شبکه عظیم که نرم افزار و سخت افزار و ابنیه و انرژی و شبکه ارتباطی و همه چیز آن را ما ایرانی‎ها با زحمت و سرمایه خودمان درست می‎کنیم، مدیریتش در دست کیست؟ در دست رژیم صهیونیستی و عناصر مشکوک آن رژیم.

این همه زحمات را ما مردم ایران می کشیم، سود آن‎را چه کسی می برد؟ با هر کلیک که ما می‎کنیم، دلارها به حساب چه کسی واریز می شود؟ به حساب آمریکا و مؤسسات استعماری وابسته به آن.آیا این انصاف است؟! آیا این عاقلانه است؟!

این که بدتر از دوران برده‎داری است. برده‎داران قدیم لااقل برای مدیریت بردگان خودشان باید در آفتاب می‎ایستادند و برای شلاق زدن باید خودشان هم عرق می‎ریختند، امروز آقای برده‎دار نشسته هزاران کیلومتر دورتر در ویلای اشرافی و گرم و نرم از جایش هم تکان نمی‎خورد، از یک طرف از همه ما بیگاری می‎کشد و جوان و کارگر و صنعتگر و فناور ایرانی را در مخاطرات فراوان به میدان کار می فرستند تا سامانه‎ها را آماده کنند و از طرف دیگر، با هر اشاره و انگشت ما پول به جیبش سرازیر می شود.

لااقل برده‎داران قدیم غذا و محل سکونت برده‎های خود را می‎دادند. امروز این برده‎داران مدرن به ملت ما که این همه زحمات را می‎کشند چه می‎دهند؟!

فحشا و نابودی نوامیس و اخلاق را به ملت‎ها پمپاژ می‎کنند. حجم بالای دروغ و شایعه و شبهه‎های دینی و اخلاقی را بر سر ملت آوار می کنند .

مواد مخدر و کالاهای بنیان برانداز خودشان را با فشار تبلیغات به جوانان ما تحمیل می‎کنند و هر موقع هم که سازمان های اطلاعاتی غرب بخواهند این فضا را تبدیل به ارتش جنگی برای به آشوب کشیدن کشور و آتش زدن مساجد و امامزاده‎ها و مغازه‎ها محل کسب و کار مردم و از بین بردن امنیت کشور می‎کنند.

این چه معامله زشت و تحقیرآمیزی است که ما با ملت خودمان می‎کنیم؟

او در ادامه نامه خود نوشت: آقای رئیس جمهور! حرف ما یک جمله بیشتر نیست و آن این‎که اگر همه زحمات فضای مجازی بر گردن ما ایرانی‎هاست، مدیریت آن هم باید به دست ایرانی باشد. اگر وزارت ارتباطات کشوری که ده سال پیش ماهواره پرتاب کرده توانایی راه اندازی یک نرم افزار پیش پا افتاده را ندارد عوضشان کنید

خیلی بی انصافی است که با ادبیات انگلیس ها و شاه با مردم خودتان صحبت کنیم و هر کس را که مخالف سلطه اجانب است مخالف پیشرفت بنامیم ما می‎گوییم فضای مجازی باید ده‎ها برابر این توسعه بیابد، امّا با مدیریت ایرانی، نه مدیریت دشمن.

سردار نقدی در پایه نامه خود نوشت: در بهره‎برداری از فضای مجازی ما فقط در دو راهی انسداد-ولنگاری که افراط و تفریط است قرار نداریم، بلکه راه سومی هم وجود دارد که همان راه اعتدال است، نه انسداد و ولنگاری، بلکه بهره‎برداری هر چه گسترده‎تر از فضای مجازی با مدیریت ایرانی؛ همان راهی که اکثریت کشورهای مقتدر جهان می‎روند و می‎بینیم حتی کشورهایی که هیچ اختلاف اساسی فرهنگی و سیاسی با آمریکا و رژیم صهیونیستی ندارند، مدیریت فضای مجازیشان را به آن‎ها نمی‎دهند.

این‎که همه زحمات را ما بکشیم و سود کلان و بی شمار مالی و استفاده از آن به‎عنوان اهرم ناامن‎سازی کشور برای دشمنان باشد،

این برده‎داری است. شکی نیست هر که به این بردگی مدرن رضایت دهد، در بر باد رفتن نوامیس ملّت شریک است، آن‎که به این وضع خفّت‎بار؛ یعنی مدیریت بیگانگان بر فضای مجازی کشور رضایت دهد، در خون بیگناهانی که در حوادث و اغتشاشات تحمیلی بیگانگان بر زمین می‎ریزد، شریک است. تصور اینکه متخصصان ایرانی نمی توانند این شبکه را بومی کنند بزرگترین توهین به دانشگاهیان ماست که سامانه هایی دهها برابر پیچیده تر را طراحی کرده و ساخته ان .

همین امروز راه را بر ظرفیت‎های بی‎شمار داخلی باز کنید و آن‎ها را جایگزین اجانب نمایید که فردا دیر است.

آقای رئیس جمهور! نپسندید که ملت ایران به بردگی برود! شما به پاسداری از عزّت و منافع ملت ایران قسم خورده اید. آقای رئیس جمهور به بردگی ملت ایران رضایت ندهید.

bato-adv
مجله خواندنی ها