یادداشت دریافتی- رضا احمدیان؛ فارغ التحصیل رشته کارشناسی ارشد مهندسی برق هستم یادم است در زمانی که دانش آموز بودیم اگر از ما میپرسیدند میخواهید چکاره شوید در جواب فوراً میگفتیم دکتر یا مهندس.
دوست صمیمیی داشتم که در تمام مراحل دبیرستان با هم بودیم و با هم یک رقابت سالم درسی داشتیم و هر دو دیپلم ریاضی و فیزیک گرفتیم من عاشق رشته مهندسی بودم و دوستم بنا به تشویق خانوادهاش در کنکور تجربی شرکت کرد.
سال اول هردو در دانشگاه دلخواهمان در تهران قبول نشدیم من به رشته مهندسی برق در یکی از دانشگاههای تهران علاقه داشتم و دوستم نیز مایل بود در تهران دندانپزشکی بخواند. یک سال وقت داشتیم با هم در منزل و کتابخانه دروس عمومی مشترک و ریاضی و... را با هم کار میکردیم و دوستم همزمان کلاسهای خصوصی زیست شناسی نیز میرفت.
خوشبختانه سال بعد هر دو به آرزویمان رسیدیم من در یکی از دانشگاههای دولتی تهران در رشته مهندسی برق قبول شدم ولی دوستم در یکی از شهرستانها در رشته دندانپزشکی در دانشگاه آزاد قبول شد و چون هنوز خدمت مقدس سربازی نرفته بود ناچاراً برای ادامه تحصیل با کمک والدینش با پرداخت شهریه به شهرستان جهت ادامه تحصیل در رشته دندانپزشکی رفت.
در طول دوران تحصیل همیشه با هم در ارتباط بودیم دوستم خودش بارها اذعان داشت که خواندن درس دندانپزشکی بسیار راحتتر از مهندسی برق است و بیشتر کارش عملی است و به راحتی واحدهایش را پاس میکند. و صادقانه اعتراف میکرد که رشته مهندسی برق مشکلتر از دندانپزشکی است.
بگذریم سرتان را درد نیاورم اکنون دوازده سال از آن زمان گذشته و دوستم داری مطب دندانپزشکی است و من هم با مدرک کارشناسی ارشد برق در یک شرکت خصوصی کار میکنم.
شاید باور نکنید درآمد من به زور ماهیانه با کلی تلاش در بهترین حالت بین سه تا چهار ملیون تومان است ولی دوستم روزانه حداقل دو تا سه ملیون تومان درآمد دارد.
من برایش آرزوی موفقیت میکنم چون دوست عزیز و صمیمیم است و این نوشته از روی حسادت نیست بلکه خواستهام درد دلی با مسئولین داشته باشم.
باور کنید من در تأمین خرج و مخارج زندگی خودم و همسرم با داشتن دو فرزند کوچک واقعا درمانده شدهام ولی دوستم بهترین امکانات زندگی را برای همسر و فرزندش فراهم کرده است.
اکنون سوالم از مسئولین محترم این است که چرا اینقدر رشته های مهندسی در مملکت کم اهمیت شدهاند من هر بار باید جلوی زن و فرزندانم شرمنده باشم ولی دوستم بتواند بهترین زندگی را داشته باشد واقعاً چرا باید اینقدر تفاوت درآمد میان رشتههای مهندسی با رشته های پزشکی یا دندانپزشکی باشد.
دوستم که خانواده آگاهی داشت مسیر و سطح زندگیش عوض شد که کلاً قابل قیاس منطقی با من نیست ولی من با کلی زحمت و مرارت باید درآمدم اینگونه باشد من با تعدادی از دوستانم که در خارج از کشور در کار مهندسی هستند صحبت کردهام آنها میگویند حتی اگر بهترین متخصص در رشته پزشکی باشی تفاوت درآمدت با مهندسین همسطح اینقدر بارز نیست.
حالا من که بین سه تا چهار ملیون تومان شکر خدا درآمد ماهیانه دارم حال آن دبیر محترم با مدرک کارشناسی ارشد با دریافتی ماهانه حداکثر دو میلیون تومان چکار کند که درآمد یک ماهش برابر درآمد یکروز یک دندانپزشک است.
مسئولان محترم خواهش میکنم چارهای برای این اختلاف فاحش بیابید شما مسئولید و باید در پیشگاه باری تعالی پاسخگوی امثال ما باشید.
چرا در ایران میان تحصیلکردههای متخصص پزشکی یا دندانپزشکی با ما مهندسین و سایر اقشار تحصیلکرده باید اینقدر تفاوت درآمد باشد واقعاً این اختلاف فاحش چه منطقی دارد و دلیلش چیست؟
در خاتمه مخاطبم با عزیزان رشته فنی و مهندسی است عزیزان از تجربه من پند گیرید اگر واقعاً دنبال زندگی راحت برای خود و همسر آیندهتان هستید و در صورت علاقه حتما در رشتههای پزشکی یا دندانپزشکی ادامه تحصیل دهید تا مثل ما شرمنده زن و فرزندانتان نباشید.
بنده خدا باید گوتا،امالکپ، کویزول و ... را با قیمت گرافی باید بخره و تا سر بره توی حلق مریض که سالی یبار مسواک می زنه.