انتقاد و اعلام نظر بهعنوان آزادی بیان یکی از شاخصههای اصلی حکومتهای مردمی محسوب میشود؛ شاخصهای که میزان قوت آن میتواند یکی از مستندات اجرای حقوق مردمی در کشور باشد و وجهه حکومت مذکور را در عرصه بینالملل سرفراز و جذابتر کند. با این حال آزادی بیان، موضعگیری و اعلام نقد نیز قاعدهای مستثنا از سایر مبانی حقوقی نیست و برای اجرای صحیح و همچنین کنترل عوارض احتمالی آن لازم است در چارچوب مشخص قانونی و اخلاقی باشد.
با این وجود در چند سال اخیر باب جدیدی از نوع بیان انتقادات از سوی بعضی فرقهها در کشور باز شده که علاوه بر تعارض با قانون اساسی کشور به چهره بینالمللی کشور ضربه میزند و به تقویت و گسترش تبلیغات علیه نظام و اهداف آن خدشه وارد میکند. ادبیات لنگه کفش و مُهر از سال 88 در واکنش به سیدمحمد خاتمی در جماران و سپس آیتالله هاشمیرفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با هدف تخریب چهرههای سیاسی و انقلابی به صورت جدی در عرصه سیاسی ایران راه باز کرد و در پی عدم برخورد جدی مراجع قضایی با متولیان و حامیان این گفتار «وسطایی» در دیگر عرصههای سیاسی کشور نیز تکرار شد.
پس از این حادثه، حامیان گفتمان لنگه کفش، در حرم مطهر امامخمینی تصمیم به تخریب حسن خمینی، یادگار امام گرفتند و با پرتاب مهر و سر دادن شعار از سخنرانی او جلوگیری کردند تا یکبار دیگر خود را در عرصه داخلی مطرح و ادعای قدرت کنند؛ ادعایی که باز هم مورد برخورد و بررسی قرار نگرفت تا جرات این فرقه بیش از پیش افزایش پیدا کند. ادبیات لنگه کفش پس از این به مراجع تقلید و علمای قم رسید و با تجمع مقابل منازل ایشان موضعگیریها خود را ضمن تخریب چهرههای شاخص علمی و مذهبی کشور اعلام کردند تا غیرخودیها را به انزوا بکشند و خود را به اهداف و ایدهآل مطلوب شان نزدیکتر کنند.
این پایان فعالیت و قدرتنمایی انحصارطلبان نبود. حامیان ادبیات قرونوسطایی در خلال عملیاتهای هتاکی با بهرهگیری از رسانهها و تریبونهای مختلف سعی داشتند زمینه گسترش فعالیتهای خود و همچنین توجیه ادبیات خود را در جامعه فراهم کنند تا در فضایی به مراتب بازتر از گذشته بتوانند برنامههای خود را ادامه دهند که این دیدگاه درنهایت جز در طیف محدودی از جامعه نتوانست موفق باشد و عملا با شکست روبهرو شد.
در پی این شکست استراتژیک و همچنین عدم موفقیت دولت در برنامههای داخلی، افراطیها که پیش از این راه شان را با کفش و مهر باز میکردند، به دنبال اتفاقات استیضاح تاریخی وزیر کار و تقابل علی لاریجانی، رییس مجلس با محمود احمدینژاد، رییس دولت دهم تصمیم به تکرار گفتمان خود گرفتند و در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و در صحن حرم حضرت معصومه (س) به عنوان دومین قطب مذهبی کشور با پرتاب مهر و کفش و سر دادن شعار و الفاظ توهینآمیز، رییس مجلس نهم را در حوزه انتخابیه خود مورد اهانتی به مراتب پررنگتر از گذشته قرار دادند تا بالاخره با واکنش مسئولان کشوری روبهرو شود و خشم مقامات کشوری را برانگیزد.
نمایندگان مجلس به جز طیف محدود و خاصی به حمایت از رییس مجلس، حادثه قم را به صراحت و با قاطعیت محکوم کردند و تصمیم گرفتند هیات چهار نفرهای از نمایندگان درباره حادثه قم به تحقیق و تفحص بپردازند تا متولیان اصلی گفتمان لنگه کفش مشخص و با آنان برخورد جدی قضایی شود؛ ادبیاتی که پس از حادثه قم با سکوت معناداری تصمیم به توقف موقت عملیاتهای انتحاری خود گرفتند. هرچند لابهلای این توقف در چند نوبت مختلف و در واکنشهای متعدد نسبت به تفکرات غیرخودی از تهدیداتی همچون پرتاب گوجه و تخممرغ استفاده کردند تا از ادبیات متبوع خود دور نمانند.
پس از اتمام فعالیت تحقیق و تفحص حادثه قم و قرائت گزارش حادثه قم نیز واکنشهای مختلفی در پی این گزارش از سوی متهمان حادثه قم مطرح شد تا ضمن رد گزارش، خود را از اتهام خارج و از ادبیات و گفتمان متبوعشان دفاع کنند که همین واکنشها سبب شد صحن علنی مجلس تا چندین روز در کش و قوس مخالفان و حامیان ادبیات لنگه کفش قرار بگیرد و حواشی ویژهای را برای مجلس ایجاد کند. سرانجام با پایان یافتن حواشی قرائت گزارش حادثه 22 بهمن طی تایید هیاترییسه مجلس و در راس آن علی لاریجانی، رییس مجلس، گزارش حادثه قم جهت بررسیهای بیشتر به قوهقضاییه فرستاده شد. ارسال پرونده به قوهقضاییه چنین تصوری را ایجاد میکرد که ادبیات کفش و مهر رو به افول برود و همچون گذشته در عرصه سیاسی دخالتی نکند، اما این تصور درست از آب درنیامد و تنها ظرف چند روز باطل شد.
افراطیون اینبار برای استقبال رییسجمهوری کشور رفتند و براساس آیین مناسبتی خود برای پیشنهادکننده مبارزه جهان علیه خشونت و افراط در سازمان ملل، سنگ تمام گذاشتند و در حضور پرشمار مردمی که برای استقبال و تشکر از روحانی در فرودگاه مهرآباد حاضر شده بودند، دست به کاری زدند که تصورش هم عجیب بود و رفتار افراطی خود را یکبار دیگر در معرض نمایش قرار دادند. روحانی در راه بازگشت از نیویورک و در طول مسیر به هرچیزی فکر کرده بود جز اینکه در فرودگاه چطور از سرش محافظت کند که مورد لطف سنگ، مهر یا لنگه کفش قرار نگیرد.
در فرودگاه مهرآباد همان اتفاقاتی افتاد که در نمازجمعه سال 89 تهران، حرم امامخمینی و در صحن حضرت معصومه (س) رخ داده بود؛ با این تفاوت که آن روزها به هاشمی و یادگار امام و لاریجانی توهین شد و حالا به رییسجمهوری که با دست پر از نیویورک بازگشته بود.
منصور حقیقتپور، نایبرییس کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم در گفتوگو با «بهار»، سناریوی مهرآباد را بازخوانی سناریوی قم، نمازجمعه تهران و حرم امامخمینی میداند و میگوید: «متاسفانه آن روزها به جای اینکه همه دوستان به صورت قاطعانه توهین به مسئولان و مقامات کشور را محکوم کنند و خواهان برخورد قضایی با مسببان آن باشند، سعی در توجیه حادثه به اسم آزادی بیان یا اشتباه رفتاری از سوی فرد مورد اهانت قرار گرفته دارند، در حالی طبق قانون اساسی جمهوریاسلامی باید با هتاکان به مسئولان و مقامات کشوری برخورد جدی قضایی بشود.»
او همچنین بر پرونده حادثه 22 بهمن قم اشاره میکند و ادامه میدهد: «این پرونده در قوهقضاییه قرار دارد و مجلس نسبت به این پرونده هیچ وظیفهای ندارد، مگر آنکه قوهقضاییه درخواستی در این زمینه از مجلس و هیات پیگیری حادثه قم داشته باشد. با این حال امیدوارم این پرونده هرچه زودتر بررسی و پیگیری شود تا دیگر شاهد تکرار چنین حوادثی نباشیم.»
حقیقتپور در ادامه گفتوگوی خود و در پاسخ به این سوال که آیا حادثه مهرآباد ارتباطی با حادثه قم دارد نیز میگوید: «حادثه مهرآباد سرنخهایی دارد که بیانکننده ارتباط این دو حادثه به یکدیگر است.» به گفته او، امروز همان افرادی سعی میکنند حادثه مهرآباد را توجیه کنند و دولت را به واسطه نوع موضعگیریهایش در نیویورک مقصر بدانند که در پی حادثه قم علی لاریجانی را عامل ایجاد حادثه میدانستند و خود را مبرا میپنداشتند.
حقیقتپور ضمن دفاع از مواضع روحانی در نیویورک، ادامه میدهد: «موضعگیریهای آقای روحانی همان چیزی بود که رهبری بر آن تاکید داشتند. هرچند اگر هم روحانی در موضعگیریها ضعف داشت نباید اینچنین مورد نقد قرار بگیرد که البته این نوع رفتارها نه مقبول است و نه نقد. اگر کسی نقدی دارد میتواند آن را بیان کند، کما اینکه در مجلس نیز از سوی نمایندگان منتقد بیان میشود.»
علاوه بر حقیقتپور دیگر نمایندگان مجلس نیز که اکثریت مجلس را تشکیل میدهند، ضمن تقدیر از عملکرد دولت در اجلاس نیویورک حادثه مهرآباد را محکوم کردند و خواستار پایان دادن به چنین رفتارهایی شدند؛ ادبیاتی که در جوامع توسعهنیافته نیز مقبول نیست و بیش از آنکه در امور داخلی کشور نقشآفرینی کند در عرصه بینالمللی تاثیرگذار است و چهره کشور را نزد سایر کشورها تخریب میکند.
:)))))) اینو خوب اومدیییییییییی