صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

بازار تخم‌مرغ این را به‌طور کامل نشان می‌دهد ما شاهد افزایش سریع قیمت‌ها هستیم، اما این هیچ چیز قطعی درباره قدرت بازار به ما نمی‌گوید.
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۲ - ۰۴ اسفند ۱۴۰۳

افزایش قیمت تخم‌مرغ در ایالات متحده بحث بر سر قدرت بازاری تولیدکنندگان تخم‌مرغ و لزوم اتخاذ سیاست‌های قیمتی را مطرح ساخته است. یک اقتصاددان معتقد است که این افزایش قیمت از جنس اعمال قدرت بازار نیست و نمی‌توان بر این اساس برای آن سیاستگذاری کرد.

به گزارش دنیای اقتصاد، قیمت تخم‌مرغ در آمریکای شمالی به صدر اخبار بازگشته است. احتمالا پاسخ‌های سیاستی در راه هستند؛ اما همه پاسخ‌های سیاستی منطقی نیستند. اخیرا یکی از مقامات کمیسیون تجارت فدرال ایالات‌متحده به قفسه‌های خالی تخم‌مرغ و افزایش شدید قیمت‌ها اشاره کرده و خواستار تحقیق درباره احتمال دستکاری بازار شده است.

در حالی‌که نگرانی‌های او درباره زنجیره تامین صنعت تخم‌مرغ باید مورد توجه قرار گیرد، مبانی علم اقتصاد نشان می‌دهد که توضیح ساده‌تری ممکن است بخش زیادی از آنچه را که مشاهده می‌کنیم، توضیح دهد.

استدلال آن مقام دولتی بر دو نکته اصلی استوار است:

۱. تولید تخم‌مرغ آ‌ن‌قدر که گفته شده کاهش نیافته است.

۲. سود تولیدکنندگان عمده‌ای مثل کالمین فودز به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته است.

همان‌طور که بار‌ها نوشته‌ام بحث‌هایی که درباره همگرا شدن بازار انجام می‌شود یک تله است؛ بنابراین آن را کنار می‌گذارم. هیچ‌یک از دو موردی که ذکر شد (در این مرحله) استدلالی برای وجود مشکل در بازار تخم‌مرغ‌ها ارائه نمی‌دهند. بررسی عرضه تخم‌مرغ در بازار داده‌ها نشان می‌دهند که این یک اختلال کوچک نبوده است.

بیش از ۳۰ میلیون مرغ (حدود ۱۰ درصد از جمعیت مرغ‌های تخم‌گذار آمریکا) تنها در سه‌ماه گذشته برای جلوگیری از گسترش بیماری کشته شده‌اند. تاثیر کلی آنفلوآنزای پرندگان بسیار شدید بوده است؛ به‌طوری‌که بیش از ۱۳۶ میلیون پرنده از سال۲۰۲۲ از بین رفته‌اند. این صنعت باید به حدود  ۳۱۸ میلیون پرنده برسد که تقریبا به ازای هر آمریکایی یک مرغ است. اما هیچ چیزی در علم اقتصاد نمی‌گوید که تغییرات بزرگ قیمت نیاز به کاهش‌های بزرگ در عرضه دارند. اندازه تغییر قیمت بستگی به کشش‌های عرضه و تقاضا دارد که به این معناست که کمیت عرضه و تقاضا چقدر به تغییرات قیمت واکنش نشان می‌دهند. 

در تولید تخم‌مرغ، عرضه در کوتاه‌مدت به‌دلیل چرخه زندگی مرغ‌ها عملا عمودی است. شما نمی‌توانید به محض افزایش قیمت‌ها تخم‌مرغ بیشتری تولید کنید؛ ابتدا باید مرغ‌های بیشتری پرورش دهید که ماه‌ها زمان می‌برد. این به این معنی است که حتی اختلالات کوچک در عرضه می‌توانند باعث تغییرات بزرگ قیمت شوند.

تخم‌مرغ‌ها مثال خوبی از تقاضای غیرکشش‌پذیر در عمل هستند. در دوره قبلی آنفلوآنزای پرندگان، جیسون لاک، اقتصاددان، یک مطلب عالی نوشت. او گفت که مقدار معمول کشش تقاضای تخم‌مرغ منفی ۰.۱۵ است؛ به این معنا که افزایش یک‌درصدی قیمت تنها تقاضا را ۰.۱۵ درصد کاهش می‌دهد.

به عبارت دیگر، اگر کمیت عرضه یک‌درصد کاهش یابد، قیمت‌ها حدود ۶.۶۷ درصد افزایش خواهند یافت. در این مورد، کمیت تخم‌مرغ‌ها حدود ۱۰ درصد کاهش یافته که باید منجر به افزایش ۶۷ درصد در قیمت‌ها می‌شد. قیمت‌ها در حال نوسان بوده‌اند، بنابراین مقایسه دقیق دشوار است، اما قیمت‌ها تقریبا دو برابر شده‌اند که تقریبا با برآورد سرانگشتی همخوانی دارد.

وقتی که به نحوه استفاده مردم از تخم‌مرغ‌ها فکر می‌کنید، این نتایج منطقی به نظر می‌رسد. تخم‌مرغ یک کالای اساسی غذایی است که جایگزین کردن آن دشوار است. شما نمی‌توانید به راحتی محصول دیگری را برای درست کردن املت یا کیک جایگزین آن کنید. رستوران‌ها با منو‌های صبحانه پر از تخم‌مرغ نمی‌توانند به سرعت منوی خود را تغییر دهند؛ و از آنجا که تخم‌مرغ معمولاً بخش کوچکی از بودجه کل غذایی خانوارهاست، تغییرات قیمت ممکن است تغییرات بزرگی در مصرف ایجاد نکند.

وقتی تقاضا این‌طور غیرکشش‌پذیر باشد، نیاز است که افزایش قیمت‌ها به اندازه کافی بزرگ باشد تا کمیت تقاضا به میزان کافی کاهش یابد و با عرضه کمتر تطابق پیدا کند. به نمودار‌های اولیه علم اقتصاد فکر کنید. با یک منحنی عرضه عمودی، هر تغییر به سمت چپ در عرضه (به دلیل از دست رفتن مرغ‌ها از آنفلوانزا) باعث کاهش همان مقدار کمیت ولی افزایش قیمت‌های قابل توجهی می‌شود. این نشانه‌ای از دستکاری بازار نیست، بلکه دقیقاً چیزی است که ما انتظار داریم در بازار‌های رقابتی با عرضه غیرکشش‌پذیر کوتاه‌مدت مشاهده کنیم.

نوسانات قیمت به معنای قدرت بازار نیست؛ تمایل به این است که باور کنیم نوسانات شدید قیمت باید نشان‌دهنده قدرت بازار باشد. من از واژه نوسانات استفاده کردم، این دقیق نیست. تنها افزایش‌های شدید قیمت است که به قدرت بازار نسبت داده می‌شود. کاهش‌های قیمت به صرفه‌جویی‌های هزینه‌ای که توسط یک انحصارگر به مشتریان منتقل می‌شود، نسبت داده نمی‌شود. همچنین تمایل به اشتباه گرفتن قیمت‌های بالا با افزایش قیمت‌ها در بحث قدرت بازار وجود دارد.

یک شرکت با قدرت بازار معمولا قیمت‌های بالایی خواهد گرفت؛ اما این به این معنی نیست که افزایش قیمت‌ها نشان‌دهنده قدرت بازار موجود است. برعکس، زمانی که شرکت‌ها در بازار‌های کاملا رقابتی با اختلالات عرضه یا افزایش تقاضا مواجه شوند ممکن است شاهد افزایش قیمت‌های چشم‌گیری باشند. 

بازار تخم‌مرغ این را به‌طور کامل نشان می‌دهد ما شاهد افزایش سریع قیمت‌ها هستیم، اما این هیچ چیز قطعی درباره قدرت بازار به ما نمی‌گوید. ما باید قیمت‌ها را نسبت به هزینه‌ها بررسی کنیم، نه فقط تغییرات قیمت را، تا به نتیجه‌گیری درباره رقابت برسیم. اما نظریه اقتصادی نشان می‌دهد که نوسانات به وضوح نشان‌دهنده قدرت بازار نیستند.

در واقع، بازار‌های رقابتی اغلب انتقال هزینه بیشتری نسبت به بازار‌های انحصاری دارند. برای سادگی، فرض کنید که منحنی تقاضای خطی و منحنی هزینه نهایی ثابت باشد. اینها فرضیات ساده‌ای نیستند؛ اما هدف این است که مکانیسم را نشان دهیم، نه اینکه اثبات کنیم همیشه درست است (که همیشه نیست). با رقابت کامل و منحنی هزینه نهایی صاف، شما شاهد انتقال کامل هزینه‌ها خواهید بود. اما اگر یک فروشنده انحصاری باشد، تنها ۵۰ درصد از هزینه‌ها منتقل می‌شود.

مقامات مسوول به افزایش چشم‌گیر سود کالمین فودز به‌عنوان شواهدی از احتمال دستکاری بازار اشاره می‌کنند؛ درحالی‌که این افزایش‌های سودی توجه‌برانگیز هستند، در واقع این افزایش‌ها اطلاعات کمتری از آنچه که ممکن است فکر کنید به ما می‌دهند.

برای درک این موضوع، باید دقیقا فکر کنیم که سود‌ها در بازار‌های رقابتی چه معنایی دارند. به یک مثال ساده فکر کنید: فرض کنید ۱۰۰تولیدکننده تخم‌مرغ وجود دارد و آنفلوآنزای پرندگان ۵۰تای آنها را از بین می‌برد.۵۰ تولیدکننده باقی‌مانده، از جمله کالمین، حتی در یک بازار کاملا رقابتی، سود‌های خود را افزایش خواهند داد. چرا؟ ما قبلا گفتیم که قیمت افزایش یافته است، اما هیچ اتفاقی برای هزینه‌های کالمین نیفتاده است. 

به‌طور ناگهانی آنها چیزی کمیاب دارند، گله‌های مرغ سالم که هنوز می‌توانند تخم‌مرغ تولید کنند؛ در حالی‌که بسیاری از رقبا نمی‌توانند. این لزوما به معنی چیزی ناپسند نیست. این به یک نکته گسترده‌تر درباره رقابت مرتبط است: در رقابت کامل، شرکت‌های فردی نمی‌توانند افزایش هزینه‌های خاص خود را منتقل کنند. اما زمانی که یک صنعت با یک شوک عرضه مشترک مواجه می‌شود، قیمت‌ها به‌طور همزمان افزایش می‌یابند و سود‌های بالاتری برای شرکت‌هایی که به اندازه کافی خوش‌شانس یا ماهر هستند که تولید خود را حفظ کنند، ایجاد می‌شود. 

دوباره، این نشانه‌ای از تبانی نیست؛ این دقیقا همان چیزی است که ما در بازار‌های رقابتی انتظار داریم که منابع کمیاب به‌طور ناگهانی تخصیص یابند. همان‌طور که قبلا درباره بازار‌های رقابتی توضیح دادم، زمانی که یک صنعت با افزایش هزینه یا کاهش عرضه مشترک روبه‌رو می‌شود، قیمت‌ها به‌طور همزمان افزایش می‌یابند حتی بدون هیچ‌گونه تبانی. این نشانه‌ای از شکست رقابت نیست؛ این دقیقا نحوه عملکرد بازار‌های رقابتی است.

در حالی‌که این حقایق ممکن است به محدودیت عرضه هماهنگ اشاره کنند، اما همچنین با واکنش بازار‌های رقابتی به خطرات بیماری در آینده سازگار هستند. تولید فعلی تخم‌مرغ منعطف به تصمیمات گذشته درباره سرمایه‌گذاری در مرغ‌ها است که در شرایط عدم قطعیت درباره بروز آینده آنفلوآنزای پرندگان انجام شده است. به نظر می‌رسد که روند کند بهبودی ممکن است نشان‌دهنده مدیریت ریسک منطقی باشد، نه تبانی.

آیا قفسه‌های خالی نشانه‌ای از انحصار هستند؟

یکی از جنبه‌های وضعیت کنونی ممکن است با توضیحات مربوط به قدرت بازار مخالف باشد؛ خود قفسه‌های خالی. نظریه انحصار استاندارد می‌گوید که شرکت‌ها مقدار کالا را محدود می‌کنند تا قیمت‌ها را افزایش دهند. اگر تولیدکنندگان قدرت بازار قابل توجهی داشتند، انتظار داشتیم قیمت‌های بالا را همراه با تخم‌مرغ‌های موجود در قفسه‌ها ببینیم؛ آنها با فروش در قیمت‌های بالاتر، حداکثر سود را کسب می‌کردند، نه اینکه با کمبود کالا پولی از دست بدهند.

قفسه‌های خالی با تابلو‌هایی که می‌گویند «تنها یک بسته» نشان می‌دهند که خرده‌فروشان اجازه نمی‌دهند قیمت‌ها به اندازه کافی افزایش یابد تا بازار به تعادل برسد. این بیشتر با بازار‌های رقابتی در زیر شوک عرضه سازگار است تا رفتار انحصاری. مهم این است که قفسه‌های خالی همچنین معمایی برای بازار‌های رقابتی ایجاد می‌کنند. در یک بازار رقابتی کتاب‌درسی، قیمت‌ها باید برای تصفیه بازار تنظیم شوند.

با این حال، من استدلال کرده‌ام که نباید این را به‌طور حرف به حرف در نظر بگیریم. نظریه قیمت شامل بسیاری بیشتر از قیمت‌ها است. وجود قفسه‌های خالی که اغلب همراه با محدودیت‌های خرید است، نشان می‌دهد که خرده‌فروشان از افزایش قیمت‌ها به اندازه کافی از بازتاب دادن شدت شوک عرضه جلوگیری می‌کنند.

تخم‌مرغ‌ها کالایی است که با ضرر فروخته می‌شود تا مشتریان را وارد فروشگاه کند. فروشگاه مواد غذایی ترجیح می‌دهد قیمت‌ها را پایین نگه دارد حتی اگر این به معنای خالی شدن قفسه‌ها باشد تا اینکه قیمت‌های بالاتری دریافت کند. این رفتار خرده‌فروشی نشان می‌دهد که نیرویی مانع از رسیدن قیمت‌ها به سطح تصفیه بازار بازار می‌شود، خواه این اصطکاک ناشی از انتخاب‌های استراتژیک، روابط مصرف‌کننده یا سایر عواملی باشد که فراتر از یک مدل ساده عرضه و تقاضا است.

ارسال نظرات