صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۳۴۹۲۳
بی تردید سرمایه‌های جوان و خصوصا نخبگان از جایگاه بی بدیلی در پیشرفت یک کشور برخوردارند؛ چرا که آتیه هر کشوری با این موضوع در هم تنیده است.
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۴ - ۰۱ اسفند ۱۴۰۳

وحید محمود قره باغ؛ اهمیت این مقوله تا بدانجاست که بسیاری از کشور‌ها سیاست‌های تشویقی خاصی را برای جذب این افراد جوان و نخبه در نظر می‌گیرند. سیاست‌هایی که تمامی شرایط شغلی، زندگی و تفریحی را برای این اشخاص فراهم می‌کنند و نخبگان ایرانی که در کنار محدودیت‌ها با مشکل تورم نیز دست به گریبانند این مسیر را انتخاب می‌کنند. ضمن اینکه کارشناسان جهانی در این زمینه، فرار مغز‌ها را شکل ناهنجاری از مبادله علمی بین کشور‌ها می‌دانند.  

از سویی و با اینکه فرار مغز‌ها همواره اتفاق می‌افتد ولی در مقاطعی شاهد موج عظیم و گسترده‌ای از این چالش هستیم. به عبارتی بسیاری از اشخاص متخصص، تحصیل‌کردگان، دانشگاهیان و همچنین دانشمندان به دلیل پاره‌ای از مسائل از جمله کمبود فرصت‌های شغلی و همچنین تنش‌های سیاسی و نظامی که به دنبال خود خطرات جانی را نیز در پی دارد، ترجیح می‌دهند که از کشور خارج شوند. سرمایه‌هایی که به راستی از آن این خاک است.

گفتنی است بسیاری از این افراد با کمینه‌ها نیز اقناع می‌شوند ولی گاهی حتی شرایط حداقلی نیز برای این اشخاص فراهم نیست. شخصیت‌هایی که با کوله باری از علم و تجربه از کشور خارج می‌شوند. به استناد برخی پایگاه‌های خبری بخشی از پذیرفته شدگان ممتاز دانشگاه‌های برتر همچون دانشگاه صنعتی شریف، کشور‌های دیگر از جمله آمریکا را برای ادامه تحصیل انتخاب کرده و کشور را ترک کرده‌اند. از سویی در حالی شاهد انتقال سرمایه انسانی هستیم که نیاز شدید به این مهم برای رشد و پیشرفت اقتصاد احساس می‌شود. شاید هم اکنون این مهم تاثیرات آنچنانی خود را نشان ندهد ولی در کوتاه مدت و البته بلند مدت شاهد تبعات جبران ناپذیر آن خواهیم بود.

گفتنی است در گذشته کشورهایی، چون عراق به دلیل سیاست‌های صدام درگیر این چالش بزرگ بوده و هم اکنون نیز به دلیل وضعیت کنونی این کشور همچنان شاهد مهاجرت نخبگان عراقی است. همچنین کشورهایی، چون روسیه و حتی آلمان نیز که در دهه‌های گذشته دچار فراز و نشیب‌هایی بوده‌اند، در این لیست قرار دارند.

گفتنی است خروج نیرو‌های نخبه از کشور هزینه‌های کلانی را بر اقتصاد تحمیل می‌کند تا بدانجا که هزینه این موضوع از ارزش صادرات نفتی نیز پیشی می‌گیرد. ضمن این که کشور‌های همسایه نیز با پیشنهاد مبالغ کلان تمایل زیادی به پذیرش این نخبگان کشور دارند. نیرو‌هایی که با هزینه‌های داخلی آموزش داده می‌شوند و درست زمانی که می‌توان از این سرمایه‌ها بهره گرفت، در اختیار کشور‌های دیگر قرار می‌گیرد. گفتنی است یکی از دلایل مهم این نوع مهاجرت ها، تحجر و جمود فکری برخی مسئولین و مدیران است. در واقع تحجر در نوع خود پدیده مذمومی است و چنانچه با مقوله سیاست نیز عجین شود می‌تواند تاثیرات مخرب جبران ناپذیری داشته باشد. در ادامه به برخی از دلایل فرار مغز‌ها اشاره خواهد شد.

بها ندادن به اهالی علم

با اینکه می‌بایست از همه افراد شایسته در زمینه‌های مختلف تقدیر به عمل آورد ولی در این بین، اهالی علم به مراتب کمتر از خوانندگان، هنرپیشه‌ها و ورزشکاران مورد توجه رسانه‌ها و در نتیجه عموم مردم قرار می‌گیرد. تا بدانجا که به چهره‌های علمی، اساتید و مخترعان توجه چندانی نمی‌شود و حتی در بین غالب مردم ناشناخته‌اند.

امید به آینده

نخبگان در سطح جهانی، معمولا کشور‌هایی را برای مقصد آینده خود انتخاب می‌کنند که به لحاظ مولفه امید به آینده از سطح بالایی برخوردار باشد. امید به آینده با مسائلی، چون شغل، میزان درآمد، امکان ازدواج، خرید مسکن و موارد مشابه گره خورده است. طبیعتا هر چقدر امید به آینده بیشتر باشد، شاهد کاهش مهاجرت افراد و خصوصا نخبگان خواهیم بود. گفتنی است در برخی موارد نخبگان به دلیل برخورداری از فضای اجتماعی مناسب‌تر در این کشور ها، اقدام به مهاجرت می‌کنند که این مهم نیز در مقوله امید به آینده قرار می‌گیرد.

خلا شایسته سالاری

یکی از دلایل کاهش انگیزه در نخبگان نبود شایسته سالاری در واگذاری مشاغل است. پست‌هایی که بنا به دلایلی همچون روابط، برخی رویه‌های زائد اداری و همچنین انحصاری کردن موضوع به افرادی سپرده می‌شود که تخصص چندانی در این امور ندارند.   

در نهایت اینکه پر واضح است که حل این چالش بزرگ نیاز به نگرش، پایش و البته برنامه ریزی‌های هم سو در این موضوع و زمینه دارد. مساله‌ای که می‌بایست از کارشناسان امر که ارتباط نزدیکی با این موضوع دارند بهره گرفت.

ارسال نظرات