روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «ترامپ معامله قرن را قربانی اجرای پروژه خاورمیانهای امریکا میکند؟» به بررسی طرح جابهجایی اهالی غزه از دید مقامات کشورهای مختلف پرداخته است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: در صد روز نخست از دومین دور ریاستجمهوری دونالد ترامپ، کمتر کسی تصور میکرد که پاسخ او به یک خبرنگار درباره جابهجایی اهالی غزه چه واکنشهایی میتوانست به همراه داشته باشد، اما دلیل چنین اظهارنظری کمتر مورد توجه بسیاری از تحلیلگران مسائل بینالملل قرار گرفته است.
در سال ۲۰۲۳، در بحبوحه عادیسازی روابط اسراییل با کشورهای عربی، به ویژه عربستانسعودی، هند به همراه عمان، امارات، عربستانسعودی، اردن، اسراییل و برخی کشورهای اتحادیه اروپا (عمدتا شامل آلمان، فرانسه و ایتالیا) و درنهایت ایالاتمتحده، از کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اتحادیه اروپا یا «آیمک» رونمایی کردند. در همان زمان در خارج از ایران، به گزارش جیمزتاون فاندیشن (Jamestown Foundation) برخی نگرانیها حاکی از این بود که ایران میتواند به طریقی مانع اجرایی شدن این طرح باشد و در عین حال برخی دیگر نیز بر این باور بودند که هند با رها کردن طرح توسعه بندر چابهار و ایجاد رقیبی برای آن در واقع ایران را دور زده است و اجرایی شدن این طرح میتواند به خفگی ژئوپلیتیکی ایران منجر شود.
با حمله حماس به اسراییل در ۷ اکتبر سال ۲۰۲۳، این طرح به خفا رفت و پس از یک سال و اندی و با توجه به تحولات پیش آمده در منطقه، اجرا شدن این طرح دور از انتظار نیست. البته باید یادآوری کرد که ایده اصلی این طرح را میتوان به پیشنهاد نتانیاهو در سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۲۳ دانست. ایده رونمایی از این طرح و اجرای آن برای کشورهای عضو دارای معانی، دلایل و ماهیت ابزاری متفاوتی است.
دلیل مشترک همه اعضای این دالان اقتصادی، افزایش همکاریهای اقتصادی، توسعه حملونقل، ایجاد زیرساختهای ارتباطاتی (در قالب I۲U۲، کریدوری میان هند، اسراییل، امریکا و امارات) و امنیتی و انرژی است. به غیر از آن باید به ژئوپلیتیک این کریدور و عوامل تاثیرگذار بر آن و البته خود این کریدور به عنوان یک عامل اثرگذار نیز توجه کرد. رونمایی از این کریدور، که منشا آن هند است، را باید در راستای مقابله یا مهار پروژه «یک راه، یک کمربند» یا راه ابریشم نوین چین و کریدور اقتصادی چین-پاکستان دانست.
در حال حاضر هند یکی از متحدان نزدیک امریکا در سیاست آسیایی این کشور جهت نفوذ به منطقه و همچنین مقابله با افزایش نفوذ و حضور چین در منطقه ایندو-پاسیفیک یا منطقه اقیانوسی آرام و هند است. هند به عنوان عضو گروه کواد به همراه امریکا، استرالیا و ژاپن -که این گروه نیز موازی با گروه آنزوس (امریکا، نیوزیلند، استرالیا) و آئوکوس (استرالیا، بریتانیا و امریکا) ایجاد شده- عملکرد یکسانی را نشان میدهد. از سال ۲۰۱۳، با رونمایی پروژه یک راه، یک کمربند چین، دولت هند نسبت به توسعه این پروژه در منطقههای مرزی و کشورهای تحت نفوذ حساسیت نشان داده است.
یکی از نمونههای این حساسیتها را میتوان سرمایهگذاری هند در بندر چابهار ایران برای رقابت و مقابله با رقیب منطقهای تاریخی خود یعنی پاکستان دانست. هند همچنین نسبت به سرمایهگذاری چین در بنادری همچون چیتاگونگ در بنگلادش، کلمبو در سریلانکا و همچنین مالدیو اعتراض داشته است. در یک سال گذشته با سقوط دولتهای موافق هند در این کشورها، هند به دلیل طرح «رشته مروارید» چین -که هند را به لحاظ ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک از منطقه دور کرده است- احساس میکند در تنگنای بیشتری قرار گرفته است.
البته هند نیز برای مقابله با طرح رشته مروارید چین، با سرمایهگذاری در بندر چابهار، عمان، آسیای مرکزی و مغولستان و با نامیدن آن به عنوان «گردنبند الماس»، تلاش نموده تا از فشار چین بکاهد. یکی از راههای دیگر هند برای حفظ تعادل با چین، عضویت در سازمان همکاری شانگهای، گروه بریکس و افزایش همکاریهای راهبردی با روسیه است.
درنهایت میتوان درنظر گرفت که رونمایی از این کریدور توسط هند میتواند نشاندهنده افزایش حضور هند به عنوان متحد امریکا برای مقابله با چین در منطقه خاورمیانه، افزایش همگرایی بیشتر اقتصادی هند در این منطقه و همزمان حفظ رابطه با ایران باشد. برای کشورهای عربی عضو این طرح و اسراییل، علاوه بر منفعت اقتصادی، مقابله با نفوذ سیاسی و اقتصادی ایران در منطقه نیز مطرح است.
این کشورها اگرچه از این طرح رونمایی کردند، اما با ایجاد چنین بستری بیشتر به دنبال حفظ حضور سیاسی، اقتصادی و نظامی امریکا در این منطقه بودهاند. البته ناگفته نماند که رونمایی از چنین طرحی در جهت سیاستهای منطقهای امریکا در دوره ریاستجمهوری بایدن و حمایت کامل او از این طرح بوده است. اگرچه باید گفت که رونمایی از این طرح، فارغ از منفعتهای اقتصادی برای منطقه، مخالفتهایی و انتقادهایی را از قبیل ناکارآمد بودن، پرهزینه بودن و غیرواقعی بودن به دنبال داشته است. جدا از حساسیتبرانگیز و چالشبرانگیز بودن این طرح برای ایران، ترکیه نیز یکی از مخالفان سرسخت این کریدور بوده است.
به گفته اردوغان، این کریدور ترکیه را دور میزند و برای مقابله با این طرح، طرح جاده توسعه عراق را پیشنهاد دادهاند. دولت ترکیه و اردوغان به همراه پاکستان و آذربایجان، محور آنکارا-اسلامآباد-باکو را علیه هند تشکیل میدهند. یکی از عمدهترین مسائلی که رابطه ترکیه و هند را تیره نگه داشته است، مخالفت ترکیه با حضور هند در منطقه کشمیر است. علاوه بر مخالفان منطقهای، برخی تحلیلها نشان میدهد که اجرای این طرح به چند دلیل غیر ممکن است؛ اولین دلیل به ترکیب راههای زمینی و دریایی و ریلی و افزایش هزینهها برای کشورهای عضو به ویژه هند مربوط است. دومین دلیل، نگرانی برخی کشورهای منطقه از محدود شدن حاکمیت آنها به علت اجرای طرح است.
سومین دلیل نیز عدم اجرای طرح به سبب عدم عادیسازی روابط میان اسراییل و اعراب به ویژه عربستانسعودی است و آخرین دلیل، به نبود صلح و ثبات کافی و ریسک بالای سرمایهگذاری و اجرای چنین طرحی برمیگردد. بهرغم این دلایل موثر در عدم اجرای این طرح، از یک منظر دیگر هم این تحلیل وجود دارد که احتمال اجرای این طرح در حال حاضر با محوریت امریکا-اسراییل و با حمایت متحدان منطقهای، رو به افزایش است.
دونالد ترامپ به عنوان چهل و هفتمین رییسجمهور امریکا، ریاستجمهوری خود را با وقفهای چهار ساله ولی با شدت و قدرت بیشتری آغاز کرده است. او درحالی رییسجمهور شده است که سه سال از آغاز جنگ روسیه و اوکراین میگذرد، آتشبس موقت میان اسراییل و حماس پس از یک سال درگیری بعد از حملات ۷ اکتبر (توفانالاقصی) برقرار شده و درگیری میان ایران و اسراییل از عمدهترین مسائل روز سیاست خارجی امریکا است.
ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود (۲۰۲۱-۲۰۱۷) با طرح پیمان صلح ابراهیم و با گماردن داماد خود، جرید کوشنر، تاجر املاک به عنوان مشاور و فرستاده ویژه به خاورمیانه سیاستهای خاصی را در خاورمیانه در نظر داشت و به نظر میرسد در دوره دوم تلاش دارد تا همان سیاستها را در قبال خاورمیانه از دید اقتصادی و تجاری دنبال کند. گفتههای او نسبت به کوچاندن اهالی غزه از منطقه شاید بدون مخالفت نبوده، اما به لحاظ عملی، درست در موقعی این حرفها گفته میشود که ترامپ در مقایسه با بایدن، موضعی سختگیرتر و رویکرد «شاهین» را در اصطلاح سیاست خارجی امریکا در پیش گرفته است.
در نتیجه چنین سخنانی میتواند بر این مبنا باشد که با کوچاندن اهالی غزه، ورود احتمالی نظامی یا اقتصادی امریکا به منطقه، حتی تا حد ضمیمه کردن خاک غزه چه به نفع اسراییل یا به نفع امریکا و همزمان به محاق رفتن طرح دو دولتی، به نظر میرسد که اجرایی شدن طرح آیمک بعد از مدتها بایگانی شدن طی جنگ غزه، یک قدم تا اجرای واقعی فاصله دارد.
نویسنده: فرزان صفری، کارشناس ارشد مسائل بینالملل