جوان ۳۳ سالهای که با شکایت همسرش به مرکز انتظامی آمده بود، با بیان اینکه شاید زوجهای جوان از سرگذشت تلخ من عبرت بگیرند و عاقلانه از فضای مجازی بهره ببرند، به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: ۱۰ سال قبل، زمانی که جوانی ۲۳ساله بودم و در یک شرکت خدماتی کار میکردم، با دختری زیبا و مهربان آشنا شدم. او همکارم بود و من از برخوردهای موقرانه او لذت میبردم، به همین خاطر هم خیلی زود به خواستگاریش رفتم و با یکدیگر ازدواج کردیم.
به گزارش خراسان، ۲ سال بعد هم در حالی زندگی مشترک من و ثریا آغاز شد که عشق و محبت در زندگی ما موج میزد. با آنکه حقوق و درآمد کمی داشتم، با کمک یکدیگر دنیای پر از عاطفه و مهربانی را تجربه میکردیم. البته مانند خیلی از زوجهای جوان دیگر گاهی اختلاف سلیقه هم داشتیم و مشاجرههای لفظی بین ما رخ میداد. در این شرایط او در حد یکی دو روز با حالت قهر به خانه پدرش میرفت و بعد از یک عذرخواهی ساده همه چیز تمام میشد و دوباره در کنار هم قرار میگرفتیم.
روزگار سیاه من از چند ماه قبل و زمانی شروع شد که همسرم با خرید گوشی تلفن هوشمند به فضای مجازی راه یافت. مدام در گروهها و شبکههای مختلف اجتماعی پرسه میزد، به گونهای که به گوشی تلفن اعتیاد پیدا کرد. من خودم هیچکدام از این شبکهها را روی گوشی نصب نکردهام، اما همسرم تا ساعت ۳ و ۴ بامداد سرگرم فضاهای مجازی است. این موضوع روح و روان مرا به هم ریخت. نصیحتها و گفتگوهایم نیز فایدهای نداشت.
وقتی بعدازظهر از سر کار به خانه بازمیگشتم، هنوز رختخوابها وسط منزل اجارهای پهن بود و از ناهار هم خبری نبود. با وجود این، تحمل میکردم و تنها از همسرم میخواستم طوری در گروههای اجتماعی رفتار کند که همه بدانند او متأهل است و به خانه و زندگیش عشق میورزد چراکه گاهی برخی از کاربران دیگر مانند شیاطین بیرحم در جستجوی فرصتی هستند که زندگیها را متلاشی کنند. آنها گاهی با تایید و یا رد یک مطلب که منجر به پیامکبازی در فضای مجازی میشود، برخی از افراد سهلانگار را به صفحه شخصی خود میکشانند و با این ترفند آرامآرام همانند موریانه به جان خانوادهها میافتند.
با وجود این، همسرم فقط در یکی از شبکههای فیلترشده در صفحه اجتماعی خود تصویر خانوادگی گذاشته است و به نگرانیهای من توجهی ندارد. از سوی دیگر هم این مشکلات به پرخاشگری و عصبانیت میانجامد، تا حدی که با بروز یک مشکل دیگر همه عقدهها سر باز میکند و به درگیری کشیده میشود.
جستجوی همسرم در فضای مجازی موجب شده است او با مشاهده تصاویر منازل گرانقیمت افراد مشهور و معروف و هنرمندان سینما و بازیگران فوتبال زندگی در منزل اجارهای خودمان را با آنها مقایسه کند و یا به دنبال خرید لباسهای آنچنانی باشد که با درآمد من سازگار نیست و به همین خاطر مشاجرهها افزایش مییابد.
حالا هم منزلمان را قفل کرده و به خانه پدرش رفته است و مرا به دادگاه و پاسگاه میکشاند. اکنون احساس خیلی بدی دارم و زندگیم سیاه شده است.
با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد احمد آبکه رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد بررسیهای کارشناسی و اقدامات روانشناختی در این باره به گروه مشاوران زبده کلانتری سپرده شد.