صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۲۰۴۴۹
«موضع‌گیری»‌های بی‌جهت و خطای برخی افراد صاحب‌منصب در داخل سازمان رزم یا کسانی که در گذشته سمتی داشته‌اند، تیر به اهداف خودی از پشت حساب می‌شود. فرماندهان نظامی باید به‌صورت فوری خودشان و تمام ساختارشان را به «رزمایش سکوت» دعوت اجباری کنند. براساس همان ایده نظامی معروف که می‌گفت «ارتش چرا نداره!» حرف نیروی نظامی نه پشت میکروفون‌ها بلکه در میدان زده می‌شود.
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۴ - ۲۴ دی ۱۴۰۳

روزنامه فرهیختگان در یادداشتی با عنوان «سکوت موشک شماست» به نقد تحلیل و موضع‌گیری برخی فرماندهان درباره قدرت نظامی و دفاعی ایران که از آن به «عملیات روانی» یاد می‌شود، پرداخته است.

این روزنامه در این زمینه نوشت: در روزگار تیغ‌کشیدن‌های بی‌رحمانه داخلی و خارجی علیه پایه‌های قدرت ملی ایران به بهانه نقد عملکرد و دیکته‌های نوشته‌شده، نقد اصولی و طراحی یک چهارچوب منطقی برای رفع نقص‌ها آسان نیست. چه‌بسا همان صدا و قلمی که خواسته و ناخواسته پتک تخریب را به اسم تیزی نقد بر سر ارکان ملی کشور فرو می‌آورد، از فرصت نقد‌های مشفقانه استفاده کند. اما عقل انقلابی نه محافظه‌کار است نه بی‌تدبیر، نه به ورطه افراط در دفاع از همه چیز می‌افتد و نه به نام اصلاح سقف خانه را روی اهالی آن می‌ریزد.

اجماع تمام طیف‌های سیاسی داخلی اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب این است که قدرت نظامی و دفاعی ایران سد محکم دربرابر زیاده‌خواهی دشمن و تعرض به تمامیت ارضی ماست. این قدرت ملی البته بدون‌شک بر مشروعیت مردم‌سالارانه استوار است. دفاع نظامی و توان لجستیکی که با تکیه بر منابع انسانی معتقد و متعهد به نظام و ایران ایجاد شده و تصمیم جمعی ایرانیان است. این تصمیم جمعی هم حاصل تجربه تاریخی ملت است. تجربه پیشین مردم ایران می‌گوید ضعف و ناتوانی فنی در عرصه نظامی، دشمن متعرض به خاک کشور را تهییج می‌کند. برای اثبات این ایده حتی نیازی به تاریخ قدیم نیست. تحولات دو دهه اخیر جهان و کشور‌های منطقه به‌سادگی آن را نشان می‌دهد.

برای همین پاگرفتن جریان‌های خودتخریب‌گر تازه‌متولدشده علیه دستگاه و سازمان رزم ایران که به نام انتقاد از تصمیمات و روندها، علیه کلیت، اساس و فرماندهان نظامی سنگ‌پرانی می‌کنند، خطرناک و سؤال‌برانگیزند. بگذریم از اینکه این جریان‌ها معلوم نیست براساس کدام ایده، پشتوانه تجربی و فنی و واقعیت، ماشین تخریب راه انداخته‌اند.

در این میان و درحالی‌که ساختار رزم ایران در کارزاری علنی مشغول است، حساسیت کنش‌ها و عمل تمام ارکان سیستم هم بالاتر می‌رود. پیوند غیرقابل‌انکار این قدرت ملی با تحولات اجتماعی و سازمان‌یافته رسانه‌ای نیز حساسیت جدیدی پیدا کرده است. تدبیر نظامی صورت‌گرفته ایران در اجرای رزمایش تاریخی و عظیمی که تمام این ساختار نظامی و دفاعی را دربرمی‌گیرد هم، نشان‌دهنده فهم از پیچیدگی توان نظامی و مسئله افکار عمومی است. رزمایشی که عزم و توان ایران برای رخداد‌های پیش‌رو را نشان می‌دهد و در صدر اهدافش اطمینان‌بخشی به افکار عمومی برای دفاع از منافع ملی را نشانده است.

در چنین موقعیتی «موضع‌گیری»‌های بی‌جهت و خطای برخی افراد صاحب‌منصب در داخل این سازمان رزم یا کسانی که در گذشته سمتی داشته‌اند، تیر به اهداف خودی از پشت حساب می‌شود. فرماندهان نظامی که برای تجهیز ساختار و سازمان خودشان با موانع زیادی مواجهند، نمی‌توانند به این موضوع مهم بی‌اعتنایی کنند و با آشفتگی در موضع‌گیری‌های افراد منتسب به خودشان سهل‌گیرانه رفتار کنند. فرماندهان نظامی باید به‌صورت فوری خودشان و تمام ساختارشان را به «رزمایش سکوت» دعوت اجباری کنند. براساس همان ایده نظامی معروف که می‌گفت «ارتش چرا نداره!» حرف نیروی نظامی نه پشت میکروفون‌ها بلکه در میدان زده می‌شود. آن بخشی هم که باید سخنی با دشمن خارجی و افکار عمومی داخلی در رسانه زده شود به اهلش واگذار شود.

همانطور که قلم‌به‌دست و تحلیلگر سیاسی و رسانه‌ای نمی‌تواند حماسه وعده صادق۲ را به آن عظمت انجام دهد و به‌جای سرزمین‌های اشغالی، خاک خودی را شخم می‌زند، اهالی قدرت نظامی هم پشت میکروفون نقطه‌زن خوبی نیستند، بلکه گل به‌خودی می‌زنند. همین داستان اخیر سخنان یک سردار محترم درباره سوریه را نگاه کنید. هلهله و شادی رسانه اپوزیسیون و برخی ماهیگیران داخلی را ببینید. برای اصلاح این خطای رسانه‌ای لشکری از تکذیب و توضیح راه افتاد ولی بدون‌شک فایده‌ای ندارد.

به تصویر‌های منتشرشده از رزمایش باابهت اخیر نگاهی بیندازید؛ مصداق اتمّ فرصت‌سوزی. به آن ویدئوی اتاق فرماندهی بعد از عملیات باشکوه وعده صادق۲ دوباره نگاه کنید، بااحترام به فرماندهان عزیز، یک افتضاح تمام‌عیار. فرماندهان محترم نظامی می‌دانند پیروزی و شکست در میدان بازهم رخ خواهد داد. توان نظامی ایران بازهم مورد هجمه قرار خواهد گرفت و انتقاد‌های ناجوانمردانه و تخریب‌های نابخشودنی از جنس پساسقوط بشار را دوباره خواهند شنید.

اما دو کار اساسی را به‌صورت فوری و آنی انجام دهند؛ اول بساط تحلیل و موضع‌گیری تمام ارکان نظامی را جمع کنند، دوم فرایند «رستم‌سازی» از قدکوتاه‌های پرادعا با استفاده از منابع و امکانات سازمان رزم کشور را تعطیل کنند که به اسم عملیات روانی و کارشناس رسانه‌ای و اندیشکده و مؤسسه فلان و بهمان تبدیل به پاشنه آشیل سیستم می‌شوند. چون در هر دو فقره اشتباه‌های بزرگی رخ داده است.

نویسنده: مسعود فروغی

ارسال نظرات