صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۱۲۹۱۶
«خلخالی یکی از پدران معنوی گفتمان سوپر‌انقلابی است. توجه به خلخالی به مثابه یک فرد و ندیدن او به‌عنوان یکی از سرشاخه‌های یک گفتمان و جریان سیاسی- مذهبی ریشه‌دار حائز اهمیت است. خلخالی کسی بود که سال‌ها قبل از انقلاب به‌دلیل تندروی‌ها و همکاری با فدائیان اسلام به مدّت یک سال از ورود به مدرسه فیضیه محروم شده بود. ستیز مداوم خلخالی و مظاهر قانون‌گرایی، تدبیر و اعتدال انقلابی با یکدیگر، نه یک امر شخصی بلکه محصول دو نگاه راهبردی به مفهوم انقلابی‌گری است. خلخالیسم جریان زنده و پیش‌رونده‌ای است که تداوم انقلاب را در تداوم تندروی و تخریب‌گری‌ می‌یابد.»
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۶ - ۰۴ دی ۱۴۰۳

حسام‌الدین آشنا، فعال فرهنگی و سیاسی، در روزنامه ایران در یادداشتی با عنوان «خلخالی یا خلخالیسم؟» به بهانه اکران مستند «ضد قهرمان» به خط سیر تحولات یکی از جریان‌های انقلابی پرداخته است.

او در این زمینه نوشت: ابتدا باید از شهامت جناب آقای عارف افشار مستند ساز پژوهش مدار و سازمان جریان‌آفرین اوج بابت پرداختن به سوژه‌ای عبرت‌آموز قدردانی کنم. درباره ویژگی‌های مثبت و داده‌های ارزشمند این مستند دیگران گفته‌اند و نوشته‌اند، اما من در این‌جا سعی می‌کنم از سکوت‌ها و ناگفته‌های این مستند بنویسم. مستند «ضد قهرمان» می‌تواند بهانه‌ای برای پرداختن به گذشته، حال و آینده یکی از جریان‌های انقلابی باشد.

عنوان «ضد قهرمان» از همان ابتدا واجد جهت‌گیری منفی نسبت به غایبی است که گویا امروز همه کس علیه اوست؛ حال آن‌که خلخالی غایب نیست او هنوز هم حاضر است، چون یکی از پدران معنوی گفتمان سوپر‌انقلابی است. توجه به خلخالی به مثابه یک فرد و ندیدن او به‌عنوان یکی از سرشاخه‌های یک گفتمان و جریان سیاسی- مذهبی ریشه‌دار شاید مهم‌ترین ناگفته تحلیلی این مستند باشد.

آیت‌الله خلخالی یکی از نمایندگان شاخص بخشی از جریان موسوم به «فدائیان اسلام» بود. از منظر روان‌شناسی سیاسی، او خود را «نواب صفوی» دوران می‌دید. خلخالی کسی بود که سال‌ها قبل از انقلاب به دلیل تندروی‌ها و همکاری با فدائیان اسلام به مدّت یک سال از ورود به مدرسه فیضیه محروم شده بود. تندروی محصول انقلاب اسلامی نبود بلکه حاصل حضور یک جریان تندرو در درون صفوف انقلابیون بود. این گروه تندرو را که می‌توان «پوپولیسم اسلامی- انقلابی» هم نامید، دارای ویژگی‌های زیر بودند/ هستند:

۱- اجرای احکام شرعی و حذف ظواهر غیر دینی را مقصد و مقصود و مسیر حکومت دینی می‌دانستند.

۲- اقداماتی نظیر ترور، تهمت، دروغ، مقابله به مثل و حتی بالاتر از اینها را در مسیر مبارزه مجاز می‌دانستند.

۳- برای اقدامات خود نیازی به حکم مرجعیت نداشتند و تشخیص مصادیق را بر عهده خود می‌دانستند.

۴- حفظ شور انقلابی و رضایت هواداران را بر اصول و فروع دینی و مصالح بلند مدت ترجیح می‌دادند.

۵- راه‌حل‌های ساده برای مسائل پیچیده داشتند و ساده‌انگارانه تصور می‌کردند می‌توان به جای مواجهه با ریشه‌های پدیده‌های اجتماعی، صرفاً مظاهر و عوامل فساد را مورد هجوم قرار داد:

اگر با نظام پهلوی مخالفید کافی است هر کدام از سرانشان را که گیر آوردید اعدام کنید.

اگر با نظام پهلوی مخالفید کافی است مقبره رضا شاه را تخریب کنید.

اگر با خود شاه مخالفید کافی است اعلام کنید حاضرید به کسی پول دهید تا او را ترور کند.

اگر با فحشا مخالفید کافی است قلعه را خراب کنید.

اگر با اعتیاد مخالفید کافی است معتادان و موادفروشان و قاچاقچیان را اعدام کنید.

اگر با نفاق و مارکسیسم مخالفید کافی‌است اعضا و هواداران را دستگیر و اعدام کنید.

اگر با سازشکاری مخالفید کافی‌است نمایندگان آنها در مجلس را به فحش بکشید و در منظر عمومی کتک بزنید.

اگر با سرمایه‌داری مخالفید کافی است خانه‌های ثروتمندان و زمین‌های زمینداران را مصادره کنید.

اگر می‌خواهید با صدام بجنگید کافی است بچه‌های کمیته را جمع کنید و به دشمن شبیخون بزنید.

خودسری و نظم ستیزی این طیف ازانقلابیون که خود را مظهر وجه سلبی، تخریبی و جلال انقلاب اسلامی می‌دانند در دستگیری‌ها، تخریب‌ها، آتش‌زدن‌ها، هتک‌ها و فتک‌ها، مصادره‌ها و اشغال‌ها و احکام دادگاه‌های انقلاب و مواد مخدر و خیابان ستیزی‌ها و حملات به اجتماعات و لباس شخصی‌ها خلاصه نمی‌شود و ابعاد ناگفته فراوانی دارد. ستیز مداوم خلخالی و مظاهر قانون‌گرایی، تدبیر و اعتدال انقلابی (یعنی قدوسی، بهشتی و آیت‌الله خامنه‌ای) با یکدیگر نه یک امر شخصی بلکه محصول دو نگاه راهبردی به مفهوم انقلابی‌گری است. خلخالیسم جریان زنده و پیش‌رونده‌ای است که تداوم انقلاب را در تداوم تندروی و تخریب‌گری‌ می‌یابد.

برچسب ها: خلخالی مستند
ارسال نظرات