صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

سریال «گردن‌زنی» با یک قسمت اول طوفانی شروع شد که بسیاری را جذب کرد، اما حالا با پخش سه قسمت از این سریال ورق برگشته است. نظر‌ها عمدتاً منفی است، نقد‌ها تند است و بینندگان کمتر شده‌اند.
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۸ - ۱۰ مهر ۱۴۰۳

 قسمت اول گردن‌زنی با کارگردانی سامان سالور یک پایلوت خوب بود. داستان پرکشش، فیلمبرداری و تصاویر خوب و یک غافلگیری بزرگ کاری کرد که سریال تماشاگر زیادی داشته باشد و در باره‌اش در فضای مجازی بحث‌های زیاد شکل بگیرد و بعضی از سکانس‌هایش بار‌ها بازنشر شود. حتی بیوگرافی و تصاویر فیلم‌های قبلی کیسان دیباج، بازیگر نقش نیما را می‌شد به فراوانی در صفحه‌های مختلف اینتساگرام و توئیتر دید و رقصش در یک سریال تلویزیونی با رقصش در این سریال مقایسه می‌شد.

به گزارش همشهری‌آنلاین، داستان یک عروسی که با شادی شروع می‌شود، کم‌کم مسائلی رو می‌شود و با قتل عروس و داماد پایان می‌گیرد. همین کافی بود که بیننده جذب شود و کنجکاو قسمت‌های بعدی بماند. اما تب تند خیلی زودتر از آنچه تصور می‌شد، به عرق نشست. دو قسمت بعدی سریال "شلخته و بی منطق" و حتی "کمدی" توصیف شد و بیننده‌هایش را ناامید کرد. سریال آنقدر ناامیدکننده شده که حالا می‌شود فکر کرد جذابیت قسمت اول هم برای تماشاگر ایرانی که شیفته عروسی است در همان سکانس‌های مراسم عروسی بوده است. به اضافه صحنه‌های رقص و آواز خواندن و پیانو نواختن عروس و داماد که سابقه‌ای در سریال‌های ایرانی ندارد.

ضعیف و سردرگم

در میان آنچه مخاطبان در باره گردن‌زنی نوشته اند، عبارت «یک سریال ضعیف» بیشتر از هرچیز به چشم می‌خورد. در زیر پست اینستاگرام پلتفرم پخش‌کننده سریال در باره قسمت سوم آن، بسیاری نوشته‌اند یکی از ضعیف‌ترین سریال‌های ایرانی است که از شبکه نمایش خانگی پخش شده است. تعدادی اشاره کرده‌اند بعد از سه قسمت هنوز نمی‌دانند شخصیت‌ها چه نسبتی با هم دارند. کاربرانی هم نوشته‌اند که دیگر سریال را دنبال نخواهند کرد و تعداد کامنت‌های هم که به بازی بد بازیگران نقد داشته‌اند، کم نیست. بسیاری هم گلایه کرده‌اند که تنها قسمت اول سریال جذاب بوده و بقیه آن پر از گاف‌های تصویری و داستانی است.

دکوپاژ بد، فیلمنامه پر اشکال

نظرات منتقدان هم در باره این سریال به هیچ وجه مثبت نیست. با وجود بازیگران پرتعداد و نامی سریال، مثل رویا نونهالی، حسن معجونی، مهدی حسینی نیا، الهام پاوه نژاد، پوریا رحیمی‌سام، سمیرا حسن‌پور و مهران غفوریان، یکی از بزرگترین ایراد‌ها به تیم بازیگران برمی‌گردد. منتقدانی که در باره سریال صحبت کرده‌اند و نوشته‌اند، در این نکته هم عقیده‌اند که بازیگران گردن‌زنی یکی از ضعیف‌ترین بازی‌هایشان در این سریال ارائه کرده اند. آنها به خصوص در باره بازی نونهالی که واقعا بازیگر شاخصی است و بازی‌اش در نقش کوتاه در فیلم خانه‌ای روی آب بهمن فرمان آرا فراموش نشدنی است، نوشته‌اند. یکی از منتقدان به واکنش‌ها و رفتار‌های او در روز بعد از کشته شدن دخترش در شب عروسی اش اشاره کرده و گفته است این واکنش فقط می‌تواند از سوی کسی باشد که یکی از آشنایان دورش درگذشته و نه کسی که دخترش در شب عروسی اش به طرز فجیعی به قتل رسیده است. در باره بقیه هم وضع همینطور است. به خصوص به سکانس میز شام اشاره شده که خانواده عروس و داماد دور آن نشسته اند و پیتزا می‌خورند و مادر عروس می‌گوید غذا نه طعم دارد نه مزه؛ که قاعدتا باید اشاره به وضعیت روحی او داشته باشد، اما دیالوگ چنان بد نوشته شده و بدتر بازی شده که به هیچ وجه چنین کاربردی ندارد. حتی در مورد مهدی حسینی نیا سن او هیچ تناسبی با این که نقش پسر رویا نهالی را بازی کند، ندارد. همینطور سن و خصوصیات ظاهری طناز با بازی ترلان پروانه که به شدت با شاهرخ با بازی پویا رحیمی‌سام در تضاد است.

دکوپاژ و کارگردانی سامان سالور هم مورد اصلی دیگری است که در نقد‌ها به آن پرداخته شده است. در این نقد‌ها از حرکت‌های بد دوربین و نما‌های تقطیع نشده‌ای که در یک نمای دور خلاصه می‌شوند و به نما‌های متوسط و کلوزآپ تقسیم نمی‌شوند، صحبت شده و این که تنوع دکوپاژی وجود ندارد و دوربین فقط از چهره یک سوژه به چهره سوژه دیگر حرکت می‌کند.

اما در میان تمام این نقدها، اصلی‌ترین مسئله متوجه فیلمنامه است. این که بعد از سه قسمت هنوز شخصیت‌ها به تماشاگر شناسانده نشده‌اند و با حدس و گمان و با لفظ پدر عروس و خواهر داماد آنها را می‌شناسند، یکی از پررنگ‌ترین ایراد‌هایی است که متوجه فیلمنامه است. به اضافه شخصیت پردازی‌ها و دیالوگ‌نویسی ضعیف که در نقد‌ها به آن اشاره شده است.

سریال تازه در اول راه است و قسمت‌های زیادی از آن باقی است، اما وقتی در قسمت سوم به جایی می‌رسد که با گاف‌ها و ضعف‌هایش با سریال بسیار ضعیف گناه فرشته مقایسه می‌شود، به نظر می‌رسد ادامه راه باید با یک معجزه همراه باشد تا کاری از پیش ببرد و مخاطبش را حفظ کند.

ارسال نظرات