صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۷۲۸۷۸
در شرایط کنونی و با تشکیل دولت چهاردهم به ریاست چهره‌ای میانه رو، چون مسعود پزشکیان که تعامل سازنده با غرب را به عنوان یکی از اولویت‌های خود مطرح کرده، به نظر می‌رسد غرب برای تعامل با ایران، فرصتی جدید و شاید نهایی به دست آورده است. هرچند امروز دو موضوع مهم همچنان حیاتی است: سرانجام پرونده هسته‌ای ایران و بحران‌های جاری خاورمیانه.
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۸ - ۱۸ شهريور ۱۴۰۳

به باور گروهی از ناظران از آنجایی که دولت پزشکیان یکی از اولویت‌های خود را تعامل سازنده با غرب عنوان کرده است، شرایط کنونی شاید آخرین شانس برای کاهش تنش‌ها با تهران و کلید زدن رایزنی‌هایی باشد که می‌تواند زمینه را برای کاهش تنش در خاورمیانه هموار سازد.

به گزارش اقتصادنیوز، انتخابات ریاست جمهوری ایران مدت‌هاست که صحنه‌ای رویارویی دو جناح بزرگ بوده است: آن‌هایی که از روابط نزدیک‌تر با غرب حمایت می‌کنند و محافظه‌کاران حامی تعامل با شرق. در چنین شرایطی به چند دلیل، ریاست مسعود پزشکیان فرصتی نادر برای شکستن بن بست حاکم بر روابط تهران با غرب است. اما مشکل پیش رو، الگویی است که ایالات متحده در عرصه سیاست خارجی خود بارها بدان متوسل شده است؛ الگویی که به مخالفان تعامل با غرب این فرصت را داده تا با هرگونه تنش‌زدایی مخالفت کنند.

آخرین فرصت غرب برای تعامل با ایران

ژئوپلتیکال المانیتور با انتشار یادداشتی به چالش‌های خودساخته واشنگتن در تعامل با ایران اشاره کرده و در این باره نوشته، یکی از مشکلات اصلی سیاست‌های آمریکا، تخریب کانال‌های دیپلماتیک بود. این گزاره که خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ - علیرغم پایبندی ایران به توافق به مدت دو سال و ۱۵ بازرسی تایید شده - رد آشکار توافقنامه‌ها و هنجارهای بین‌المللی بود، اصلی است تایید شده، بدین معنا که ایالات متحده با این فعل ضمن نقض اشکار قوانین بین الملل به ایران فرصت داد تا در حوزه برنامه هسته‌ای خود پیشرفت‌هایی جدی داشته باشد. به ادعای این موسسه مطالعاتی، این اولین باری نیست که سیاست ایالات متحده دیپلماسی را تضعیف می‌کند.

در سال ۲۰۰۱، ایران نقش سازنده‌ای در همکاری اطلاعاتی با ایالات متحده در مبارزه با طالبان ایفا و به تشکیل دولت افغانستان در جریان کنفرانس بن کمک بسیاری کرد. ایران همچنین در طول حمله آمریکا به عراق بی‌طرف ماند. در آن زمان، رئیس دولت اصلاحات که حامی تعامل سازنده با غرب بود، تلاش کرد تا بحران حاکم با آمریکا را به بهترین شکل مدیریت کند.

با این حال، سخنرانی تند جورج دبلیو بوش در ارتباط با ایران تلاش‌های دیپلماتیک را از بین برد و پیشرفت‌های حاصل شده در دوران کلینتون و خاتمی را از مسیر اصلی خود خارج کرد. همین گزاره زمینه ساز تشدید تنش‌ها و عریان‌تر شدن رویارویی‌ها شد، به دنبال آن ایران در حوزه برنامه هسته‌ای‌اش پیشرفت‌هایی جدی را تجربه کرد و نفوذ و قدرتش را در منطقه افزایش داد.

به ادعای ژئوپلتیکال مانیتور، فعل و انفعال‌های تهران در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ برجسته‌تر شد، بالاخص آن که پس از سال‌ها رایزنی، ایالات متحده به طور ناگهانی و یکجانبه از توافق هسته‌ای با ایران خارج شد. همین گزاره صدای محافظه‌کاران در ایران که از مخالفان سرسخت تعامل با غرب هستند را بلندتر کرد، ایران را به سمت غنی‌سازی اورانیوم ۶۰ درصد سوق داد و در عین حال زمینه ساز کاهش تعهدات امنیتی تهران در برابر غرب شد.

به ادعای این موسسه مطالعاتی در شرایط کنونی و با تشکیل دولت چهاردهم به ریاست چهره‌ای میانه رو چون مسعود پزشکیان که تعامل سازنده با غرب را به عنوان یکی از اولویت‌های خود مطرح کرده، به نظر می‌رسد غرب برای تعامل با ایران، فرصتی جدید و شاید نهایی به دست آورده است.

هرچند امروز دو موضوع مهم همچنان حیاتی است: سرانجام پرونده هسته‌ای ایران و بحران‌های جاری خاورمیانه. این دو گزاره آزمون‌های کلیدی برای دیپلماسی آمریکا با ایران است. تاکنون، آمریکایی‌ها موفق شده‌اند صدای مخالفان تعامل با غرب در ایران را بلندتر کنند. اما شرایط بین‌المللی اکنون متفاوت است.

هزینه تداوم سیاست فشار حداکثری علیه ایران

بازگشت احتمالی ترامپ به کاخ سفید، همراه با تشدید تنش‌ها بین واشنگتن و پکن و همچنین جنگ جاری اوکراین و تعمیق درگیری‌ها در خاورمیانه به واسطه تداوم جنگ اسرائیل با حماس، می‌تواند وضعیت را وخیم‌تر کند. اگر تحریم‌های اعمال شده بر ایران به واسطه برنامه هسته‌ای‌اش حل‌نشده باقی بماند، تحقق چندین سناریو محتمل است، تنش میان اسرائیل و لبنان، ایجاد اختلال در خطوط کشتیرانی در دریای سرخ و تنگه باب المندب، توسعه رقابت‌های هسته‌ای در خاورمیانه و برجسته شدن پایگاه‌های نظامی چین و روسیه در آبراه‌های استراتژیک منطقه‌ای خلیج فارس.

به ادعای این موسسه مطالعاتی نقش بالقوه ایران در منطقه می‌تواند برای چین و روسیه فرصتی باشد تا با توسل بدان امنیت و ژئوپلیتیک جهانی را در راستای منافع خود بازتعریف کنند. از منظر ایالات متحده، اکنون زمان دور شدن از خاورمیانه و تمرکز بر بحران‌های استراتژیک و ژئوپلیتیک بزرگتر است. نتیجه جنگ اوکراین نیز می‌تواند با رسمی شدن یک پیمان امنیتی بین تهران و مسکو به طرز چشمگیری تغییر کند، اقدامی که عمیقاً بر غرب و اروپا تأثیر خواهد گذاشت.

با توجه پویایی‌ها در سطوح منطقه‌ای و جهان، ایالات متحده باید از فرصت ایجاد شده در فضای سیاسی ایران استفاده کند (مراد تعریف کابینه‌ای میانه رو که تعامل سازنده با غرب را در اولویت‌های خود تعریف کرده است) اگر دیپلماسی دوباره شکست بخورد، ایران به چرخش خود به سمت شرق ادامه خواهد داد و روابط خود را با چین و روسیه عمیق‌تر خواهد کرد - سناریویی که هزینه‌هایی بالا برای واشنگتن دارد.

- با طولانی شدن رژیم تحریم‌ها، مخالفت خوانی‌ها علیه غرب برجسته‌تر شده و توسل به اهرم دیپلماسی دشوارتر. با توجه به تلاش‌های (ادعایی) ایالات متحده برای محدود کردن نفوذ و قدرت ایران در منطقه، توافق بر سر برنامه هسته‌ای ایران می‌تواند به عنوان یک گام حیاتی در مسیر اعتمادسازی عمل کند.

عدم پایبندی به تعهدات بین المللی احتمالاً موجب خواهد شد تا رایزنی‌های احتمالی در آینده درباره برنامه هسته‌ای ایران بدون نیل به نتیجه‌ای دلخواه برای غرب به بن بست برسد. این موسسه مطالعاتی در انت‌ها آورده، اگر دیپلماسی واقعاً هنر مذاکره و پایبندی به توافقات است، اکنون زمان آن است که هر دو طرف اعتماد کرده و به جای رویارویی از الگوی همکاری پیروی و بحران خاورمیانه را در ریشه حل کنند.

ارسال نظرات