صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۷۰۴۶۲
دولت می‌تواند با اعلام عمومی نامزد‌های پیشنهادی برای پست‌های مدیریتی و ارائه سوابق و دستاورد‌های آن‌ها، فرایند انتصاب را شفاف کند. پس از انتصاب مدیران، دولت باید از آن‌ها بخواهد که به‌صورت منظم عملکرد خود را گزارش دهند و در قبال تصمیمات و اقدامات خود پاسخگو باشند. این امر می‌تواند از سوءاستفاده از قدرت و نفوذ جرگه‌های رفاقتی در ساختار قدرت جلوگیری کند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۱ - ۱۱ شهريور ۱۴۰۳

علی امیری، دانشیار دانشگاه زنجان، عضو حزب انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها) نوشت:

۱- احزاب و جبهه‌های سیاسی به‌عنوان یکی از ارکان مهم دموکراسی، معمولاً با هدف نمایندگی از گروه‌های مختلف جامعه و پیشبرد ایده‌ها و برنامه‌های خاص تشکیل شده و نقش مهمی در تعیین و اجرای سیاست‌های کلان یک کشور ایفا می‌کنند. یکی از چالش‌های بزرگ در درون احزاب، شکل‌گیری و تقویت باند‌های رفاقتی است که می‌تواند به آفتی جدی برای این نهاد‌های سیاسی تبدیل شود.

باند‌های رفاقتی درون احزاب به گروه‌هایی از اعضای حزب اشاره دارد که بر پایه روابط شخصی، منافع مشترک و تعهدات غیررسمی به یکدیگر وابسته‌اند. این گروه‌ها معمولاً از اعضای قدیمی، نزدیکان ایدئولوژیک یا کسانی تشکیل می‌شوند که از طریق روابط دوستانه یا خانوادگی به یکدیگر پیوند خورده‌اند. این باند‌ها معمولاً به‌صورت غیررسمی عمل کرده و از ساختار رسمی حزب خارج هستند، اما گا‌ها قدرت و نفوذ زیادی بر تصمیم‌گیری‌های حزب داشته و ممکن است در تصمیمات حزب و اثربخشی آن در جامعه تاثیر سوء غیرقابل جبرانی داشته باشند.

بی شک، دکتر پزشکیان به عنوان کاندیدای مورد حمایت در جبهه اصلاحات و احزاب سیاسی منتسب به جریان اصلاح طلبی، گرفتار آفت‌های چنین جرگه‌های باقیمانده از دولت اصلاحات و دولت اعتدال و امید است که اغلب در تمام امور نقش داشته و ضمن حفظ منافع شخصی و رفاقتی، مسئولیت هیچگونه اقدام گذشته را به عهده نمی‌گیرند.

در تئوری و زمانی که دستشان از قدرت کوتاه است منتقد جدی نظارت استصوابی و مهندسی انتخابات از سوی شورای نگهبان و حاکمیت هستند، اما متاسفانه در عمل برای نیل به منافع خود برخورد استصوابی تندتری در مقایسه با حاکمیت دارند. در تمام سطوح مدیریتی کشور و برای آبادانی ایران و رشد و تعالی آن، دکتر پزشکیان بایستی به فکر به هم ریختن این جرگه‌های شکل گرفته در اطراف دولت باشند تا چهار سال یا هشت سال بعد به تنهایی تاوان و فاکتور همه فرصت طلبی‌های این افراد را نپردازد و بعنوان یک سیاستمدار ناتوان از قدرت خداحافظی نکند.

در این مجال کوتاه هدف پرداختن به آفت‌های این جرگه‌های رفاقتی و نحوه کاهش اثرات سوء آن‌ها در دولت، قدرت و مدیرت اجرایی کشور است. انتظار است که وزیر محترم کشور و هیات دولت با اتخاذ رویکرد‌های صحیح در انتخاب استانداران و مدیران میانی، و معاون سیاسی وزارت کشور با تدوین ساز و کار‌های اجرایی مناسب در ذیل قانون احزاب بتوانند به شایسته‌گزینی در انتصابات دولتی از یک سو و همچنین قدرتمند شدن احزاب در سوی دیگر و افزایش اثربخشی آن‌ها در جامعه و اعتلای کشور و بهم ریختن چنین جرگه‌های فاسدی گام‌های عملیاتی قابل ملاحظه‌ای بردارند.

۲- باند‌های رفاقتی درون احزاب دارای آفت‌های متعددی است که جامعه ما در طول چند دهه گذشته در شکل‌های مختلف درگیر آن بوده است که در زیر به برخی از آن‌ها اشاره شده است:

الف) کاهش شفافیت و دموکراسی درون‌حزبی:

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات باند‌های رفاقتی این است که فرآیند‌های دموکراتیک درون‌حزبی را تضعیف می‌کنند. این گروه‌ها معمولاً تصمیمات کلیدی حزب را بدون مشورت گسترده با اعضای دیگر می‌گیرند که حداقل ماحصل سوء این تصمیمات، تضعیف دموکراسی کلی و افزایش فساد سیاسی، کاهش اعتماد عمومی، تقویت پوپولیسم، از دست دادن فضای رقابتی واقعی در معرفی کاندیدا‌ها به جامعه (در سطوح مختلف اعم از شورا‌های شهر، مجلس و …)، ضعف در سیاستگذاری (عدم نمایندگی واقعی گروه‌های مختلف جامعه) و افزایش فساد و سواستفاده از قدرت است.

ب) ایجاد شکاف‌های درون‌حزبی:

جرگه‌های رفاقتی می‌توانند باعث بروز تنش‌ها و شکاف‌های عمیق درون احزاب شوند. اعضای حزب که به این باند‌ها وابسته نیستند، ممکن است احساس کنند که صدای آن‌ها شنیده نمی‌شود و این امر می‌تواند به کاهش انگیزه و مشارکت آن‌ها منجر شود. نتیجه ملموس این شکاف‌های درون حزبی، تضعیف وحدت و انسجام حزبی، افزایش اختلافات و درگیری‌های داخلی، کاهش کارآمدی حزب و ضعف در ارائه سیاست‌های موثر، افزایش بی‌اعتمادی در میان اعضای حزب و تضعیف جایگاه حزب در جامعه است.

قصه‌های پرغصه انتخاب روسای ستاد‌های استانی دکتر پزشکیان آیینه تمام عیاری بر وجود چنین شکاف‌های عمیق در درون جبهه اصلاحات در برخی استان‌ها است؛ از آن پرمخاطره‌تر، تاثیر چنین وضعیتی در انتخاب مدیران استانی است که نهایتا در بین گروه‌های مختلف جامعه فاکتور ناکارآمدی آن به نام دولت دکتر پزشکیان صادر خواهد شد.

ج) جلوگیری از رشد استعداد‌های جدید:

یکی دیگر از آفت‌های جرگه‌های رفاقتی، جلوگیری از رشد و ارتقاء استعداد‌های جدید در حزب است. این باند‌ها معمولاً تمایل دارند از کسانی حمایت کنند که به آن‌ها نزدیک هستند، حتی اگر این افراد شایستگی لازم را نداشته باشند. گاه دیده می‌شود افراد فاسد دارای کارنامه تاریک و ناکارآمد و فاقد وجهه سیاسی و علمی و اجتماعی به یک فرد نخبه توانمند، دارای فضل و دانش و برخوردار از پایگاه اجتماعی قوی ترجیح داده می‌شود. این امر می‌تواند منجر به بی‌عدالتی و کاهش کیفیت اثر بخشی حزب در جامعه و در هم شکستن اعتماد‌های اجتماعی شود.

پس از گذشت قریب به نیم‌قرن از عمر جمهوری اسلامی، هنوز انتخاب مدیران موثر در قدرت و حتی در احزاب که پایه‌های دموکراسی هستند، از بین نسل‌های دهه سی و چهل صورت می‌گیرد و نسل‌های بعدی نادیده گرفته می‌شوند، این امر موید عدم موفقیت گذشتگان در تربیت استعداد‌های جدید است که این موضوع به نوبه خود سبب شده است شکاف‌های عمیق‌تری در درون جامعه بین حاکمیت و ملت ایجاد شود. این انحصارطلبی‌ها و شاید نگاه‌های جرگه‌های رفاقتی سبب شده است که پایه جمهوریت بقدری تضعیف شود که بعد از ۴۶ سال، بخشی از جامعه نجات خود را در بازمانده آن طاغوتی جستجو کنند که روزی قاطبه ملت با دست خود با افتخار آن را ساقط کرده‌اند.

اگرچه رئیس جمهور اخیرا بیان کرده‌اند که “در دولت چهاردهم هیچ خیانتی بالاتر از سپردن کار به افراد نابلد نیست” و این اظهارات بیانگر علاقمندی ایشان به سپردن کار‌ها به افراد متخصص و متعهد و توانمند است، اما این علاقمندی بدون داشتن برنامه صحیح و عملیاتی در شایسته گزینی، و اصلاح نحوه تعامل دولت با ساختار‌های حزبی موثر بر گزینش تیم دولت ممکن نیست.

د) تمرکز قدرت و فساد:

باند‌های رفاقتی می‌توانند به تمرکز قدرت در دست گروه‌های کوچک و خاصی منجر شوند که این امر احتمال وقوع فساد را افزایش می‌دهد. چنین گروه‌هایی ممکن است از منابع قدرت حزب در حاکمیت برای منافع شخصی و طیفی خود استفاده کنند و این امر می‌تواند به افت اعتبار حزب و تخریب پایگاه اجتماعی آن و بی تفاوتی جامعه نسبت به صندوق رای منجر شود.

ه) کاهش اعتماد عمومی:

وجود باند‌های رفاقتی و افشا شدن آن‌ها می‌تواند به کاهش اعتماد عمومی به حزب منجر شود. مردم ممکن است احساس کنند که حزب به جای نمایندگی از منافع عمومی، بیشتر به دنبال حفظ منافع شخصی و گروهی است.

و) عدم توانایی در حل مسائل اجتماعی:

وقتی یک حزب تحت تأثیر باند‌های رفاقتی قرار می‌گیرد، ممکن است نتواند به‌درستی به مسائل و چالش‌های اجتماعی پاسخ دهد. چنین حزبی معمولاً دچار تصمیم‌گیری‌های ضعیف و ناهماهنگ می‌شود که این امر می‌تواند به کاهش اثربخشی و کارآمدی آن در مدیریت امور کشور منجر شود. کارنامه گذشته این احزاب بیانگر نتیجه‌های بعدی آن در صورت قرار گرفتن در قدرت است.

۳) برای مقابله با آفت باند‌های رفاقتی درون احزاب و بهبود اثربخشی و موفقیت آن‌ها، می‌توان به مجموعه‌ای از راهکار‌ها و اقدامات مؤثر اشاره کرد:

الف) تقویت دموکراسی درون‌حزبی احزاب و در مقطع کنونی جبهه اصلاحات باید قوانین و مقررات شفاف و دموکراتیکی برای انتخاب رهبران و اعضای هیئت‌های تصمیم‌گیری ایجاد کنند. این فرآیند‌ها باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که از دخالت باند‌های رفاقتی جلوگیری کرده و امکان مشارکت گسترده اعضای حزب را فراهم کنند.

تدوین آئین‌نامه‌های دقیق و الزام‌آور که نحوه فعالیت درون‌حزبی را به‌طور واضح مشخص کند، می‌تواند از نفوذ باند‌های رفاقتی جلوگیری کند. این آئین‌نامه‌ها باید به گونه‌ای باشند که بر رعایت عدالت، شفافیت و پاسخگویی تأکید کنند. تاکید بر اجرای صحیح این آیین نامه‌ها و حساسیت در برخورد صحیح با تخلفات گزارش‌شده می‌تواند بر حذف دخالت‌های جرگه‌های رفاقتی بیانجامد.

ب) افزایش شفافیت و پاسخگویی ایجاد سیستم‌های گزارش‌دهی منظم درون‌حزبی، که همه فعالیت‌ها و تصمیم‌گیری‌ها را به اعضا و حتی عموم مردم گزارش دهد، می‌تواند به افزایش شفافیت و کاهش نفوذ باند‌های رفاقتی کمک کند. در کنار آن، ایجاد نهاد‌های مستقل درون حزب برای نظارت بر عملکرد اعضا و رهبران می‌تواند از بروز فساد و سوءاستفاده از قدرت جلوگیری کند.

این نهاد‌ها باید قدرت لازم برای بررسی و ارزیابی تصمیمات و عملکرد‌ها را داشته باشند. شاید از نظر زمانی، امروز وقت مناسبی است که جبهه اصلاحات گزارشی در خصوص نحوه انتخاب و معرفی افراد به عنوان روسای ستاد‌های انتخاباتی دکتر پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری اخیر ارائه دهد تا در این فرصت غنیمت، میزان موفقیت خود را در پایبندی به آرمان‌های درون جبهه‌ای خود بیازماید و ضعف‌ها و قوت‌های خود را به مردم گزارش دهد.

ج) ارتقاء فرهنگ مشارکت و شایسته‌سالاری احزاب باید به ترویج فرهنگ شایسته‌سالاری و انتخاب افراد بر اساس توانایی‌ها و دستاورد‌های واقعی آن‌ها بپردازند. این امر می‌تواند از بروز باند‌های رفاقتی که بر پایه روابط شخصی شکل گرفته‌اند، جلوگیری کند. همچنین، ایجاد فضایی که در آن همه اعضای حزب بتوانند نظرات و ایده‌های خود را بدون ترس از برخورد یا حذف مطرح کنند، می‌تواند به تضعیف جرگه‌های رفاقتی و افزایش مشارکت فعال اعضا منجر شود.

د) آموزش و پرورش سیاسی اعضا ارائه برنامه‌های آموزشی و تربیتی برای اعضای حزب در زمینه اصول دموکراسی، اخلاق سیاسی و شایسته‌سالاری می‌تواند به تقویت فرهنگ حزبی و جلوگیری از شکل‌گیری باند‌های رفاقتی کمک کند. افزایش آگاهی اعضای حزب نسبت به خطرات و پیامد‌های باند‌های رفاقتی و تأثیرات منفی آن‌ها بر عملکرد حزب، می‌تواند به کاهش این پدیده کمک کند.

ه) تشویق به رقابت سالم و سازنده ایجاد فضایی که در آن رقابت سالم و سازنده بین اعضای حزب تشویق شود، می‌تواند به تضعیف باند‌های رفاقتی منجر شود. این رقابت باید بر پایه ارائه ایده‌ها و برنامه‌های عملی برای بهبود وضعیت حزب و جامعه باشد. ارائه تشویق‌های مناسب به افرادی که بر اساس شایستگی و عملکرد مثبت خود در حزب پیشرفت می‌کنند، می‌تواند انگیزه اعضا برای دوری از باند‌های رفاقتی و تمرکز بر کار‌های مفید و سازنده را افزایش دهد.

و) تدوین و اجرای مکانیزم‌های انضباطی تعیین و اجرای مجازات‌های متناسب برای کسانی که در تشکیل یا تقویت باند‌های رفاقتی نقش دارند، می‌تواند به کنترل این پدیده کمک کند. این مجازات‌ها باید به‌گونه‌ای باشد که اثر بازدارنده داشته و پیامد‌های سوء رفتار‌های غیرحزبی را به‌خوبی نشان دهد. ایجاد سازوکار‌های مؤثر برای رسیدگی به شکایات اعضای حزب در مورد رفتار‌های غیرشفاف و تبعیض‌آمیز باند‌های رفاقتی، می‌تواند به کاهش این پدیده کمک کند.

۴- وزارت کشور و بویژه معاون سیاسی در ذیل قانون احزاب برای جلوگیری از آسیب‌های درون احزاب و تضمین سلامت و کارآمدی سیستم سیاسی، می‌تواند مجموعه‌ای از اقدامات قانونی، نظارتی و آموزشی را اجرا کند. در موقعیت فعلی و برای کاهش اثرات این باند‌های رفاقتی شکل‌گرفته در دهه‌های گذشته در انتخاب استانداران و مدیران میانی، دولت در ابتدای کار می‌تواند مجموعه‌ای از روش‌ها و رویکرد‌ها را به‌کار گیرد تا نسبت به تضمین انتخاب مدیران بر اساس شایستگی و توانمندی‌های واقعی کمک کنند. برخی پیشنهادات به شرح ذیل است:

الف) ایجاد سازوکار‌های مستقل گزینش مدیران:

دولت با ایجاد کمیته‌های مستقل متشکل از کارشناسان، نخبگان و نمایندگان جامعه مدنی و بر اساس معیار‌های شایسته‌سالاری، ارزیابی و انتخاب مدیران را انجام دهد. تعیین معیار‌های شفاف و عینی برای ارزیابی و انتخاب مدیران، مانند تجربه کاری، تحصیلات، مهارت‌های مدیریتی، و توانایی حل مسئله، می‌تواند به کاهش نفوذ و اثرات سوء جرگه‌های رفاقتی احزاب در این فرایند کمک کند.

ب) تقویت شفافیت در فرایند‌های انتصاب:

دولت می‌تواند با اعلام عمومی نامزد‌های پیشنهادی برای پست‌های مدیریتی و ارائه سوابق و دستاورد‌های آن‌ها، فرایند انتصاب را شفاف کند. پس از انتصاب مدیران، دولت باید از آن‌ها بخواهد که به‌صورت منظم عملکرد خود را گزارش دهند و در قبال تصمیمات و اقدامات خود پاسخگو باشند. این امر می‌تواند از سوءاستفاده از قدرت و نفوذ جرگه‌های رفاقتی در ساختار قدرت جلوگیری کند.

ج) تشویق به مشارکت جامعه مدنی و رسانه‌ها:

رسانه‌ها و سازمان‌های جامعه مدنی می‌توانند نقش مؤثری در نظارت بر فرایند‌های انتصاب و شفافیت آن‌ها ایفا کنند. این نظارت عمومی باعث می‌شود که فشار‌های باند‌های درون حزبی به‌راحتی اعمال نشود و تصمیم‌گیری‌ها بیشتر بر اساس منافع عمومی صورت گیرد. همچنین، دولت می‌تواند با تشویق به بحث‌های عمومی و باز در فضای مجازی و یا رسانه‌ای درباره انتخاب مدیران، امکان ارزیابی دقیق‌تر و مشارکت بیشتر شهروندان را فراهم کند.

د) شورای راهبردی سراسری و محلی بعنوان نهاد‌های نظارتی قوی و مستقل دولت با بهره‌گیری از شورای راهبردی در مقیاس ملی و شورا‌های متناظر در سطح منطقه‌ای و محلی می‌تواند نهاد‌های نظارتی مستقلی ایجاد کند که وظیفه آن‌ها نظارت بر فرایند‌های انتصاب مدیران و جلوگیری از فشار‌های جرگه‌های رفاقتی درون حزبی باشد. این نهاد‌ها باید قدرت و اختیارات کافی برای بررسی و ارزیابی عملکرد مدیران و فرایند‌های گزینش داشته باشند. این نهاد مستقل بایستی با ایجاد سازوکار‌های شکایت و پیگیری برای کسانی که احساس می‌کنند انتخاب‌ها ناعادلانه یا تحت فشار‌های خاصی بوده است، می‌تواند به اصلاح روند‌ها و کاهش نفوذ جرگه‌های خاص کمک کند.

ه) تدوین و اجرای سیاست‌های شایسته‌سالاری دولت باید قوانین و مقرراتی را تصویب کند که بر اساس آن‌ها، انتصاب‌ها صرفاً بر پایه شایستگی و توانمندی‌های حرفه‌ای افراد صورت گیرد. این قوانین باید شامل معیار‌های واضح و قابل اندازه‌گیری برای انتخاب مدیران باشند. همچنین، دولت باید ارزیابی‌های دوره‌ای از عملکرد مدیران را اجباری کند. این ارزیابی‌ها باید بر اساس معیار‌های کارآمدی، شفافیت، و پاسخگویی انجام شوند و نتایج آن‌ها در فرایند‌های آتی گزینش مدیران مؤثر باشد.

و) ایجاد فرصت‌های برابر و تشویق به رقابت سالم دولت می‌تواند با ایجاد فرایند‌های رقابتی برای انتخاب مدیران، فشار‌های بیرونی را کاهش دهد. این رقابت‌ها باید بر پایه ارائه برنامه‌های مشخص و قابلیت‌های واقعی نامزد‌ها برای اداره امور انجام شود. علاوه بر این، دولت باید تلاش کند تا فرصت‌های برابر برای تمامی افراد واجد شرایط با تمام قومیت‌ها و نژاد‌ها فراهم شود. این امر می‌تواند به افزایش عدالت و شفافیت در فرایند‌های انتصاب و افزایش اعتماد عمومی کمک کند.

ارسال نظرات