صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

جامعه‌ای که طبقه متوسط قدرتمند داشته باشد از مسائل معیشتی فراتر می‌رود و می‌تواند نگاه سیاسی بهتری داشته باشد. وقتی جامعه درگیر مسائل اولیه معیشت خود باشد، بحث مشارکت در انتخابات هم مفهوم سازنده‌ای پیدا نمی‌کند. حتی فریب انتخاباتی در جامعه‌ای که قشر متوسط بیشتری دارد کمتر رخ می‌دهد. متاسفانه در طول سال‌های اخیر سیاست‌های فقرزدایی مورد بی مهری قرار گرفته اند و فقط شعار داده می‌شود و تا زمانی که رونق اقتصادی در کشور حاکم نباشد نمی‌توانیم انتظار فقرزدایی داشته باشیم. با یارانه دادن که نمی‌شود فقرزدایی کرد.
تاریخ انتشار: ۰۲:۳۱ - ۰۲ شهريور ۱۴۰۳

فرارو- بر اساس گزارش‌های اقتصادی، ایران، هفت سال پیاپی تورم دو برابر میانگین تورم بلندمدت را داشته و بین ۱۰ تا ۱۵ درصد از اندازه طبقه متوسط ایران در حال حذف و ملحق شدن به طبقات فقیر جامعه است. این وضعیت در شرایطی بر کشور حاکم است که دولت چهاردهم در آغاز کار خود با بحران‌های متعدد اقتصادی رو به رو است. 

به گزارش فرارو، سیاست خارجی، ارتباط با دیگر کشورها، رفع تحریم‌ها و رفع موانع صادرات و واردات در یک سو و بار انتظار از دولت برای اجرای سیاست‌های مهار تورم، از سوی دیگر، دولت چهاردهم را با انتظاراتی بزرگ رو به رو کرده است. 

طبقه متوسط در ایران که به اعتقاد اغلب کارشناسان رکن مهم رشد و توسعه کشور هستند در شرایطی بحرانی قرار دارند و بیم آن می‌رود این طبقه به مرحله حذف کامل برسند. با توجه به این شرایط پرسش‌هایی مطرح است از جمله این که پیامد کوچک و نحیف شدن طبقه متوسط برای جامعه چیست و احیا طبقه متوسط چطور ممکن است؟ ناصر ذاکری، کارشناس ارشد رشد و توسعه اقتصادی و تحلیلگر مسائل اقتصادی، در گفتگو با فرارو به این پرسش‌ها پاسخ داده است:

در حال بازگشت به نظام ارباب رعیتی هستیم 

ناصر ذاکری به فرارو گفت: «از نظر تئوریک این یک موضوع مهم است که ابعاد قشر متوسط جامعه چقدر باشد و حتی این موضوع به عنوان ابزار و شاخصی برای سنجش میزان توسعه مورد استفاده قرار می‌گیرد. یعنی اگر جریان توسعه سالم در کشور شکل بگیرد، قطعا به افزایش طبقه متوسط منتهی می‌شود. طبیعتا تا پیش از شکل گیری جریان‌های توسعه محور شاهد جوامع ارباب رعیتی بودیم. جامعه‌ای که یک گروه را اربابانش تشکیل می‌دادند که بچه‌های آن‌ها هم اربابند و از بدو تولد امتیازاتی دریافت می‌کنند. جامعه رعیتی هم زیر سلطه ارباب‌ها در طبقه پایین قرار می‌گیرند و به ندرت این امکان وجود دارد که رعیت‌ها بتوانند جهش کرده و سطح خود را ارتقا دهند. اما وقتی جریان توسعه آغاز می‌شود، یک طبقه متوسط به تدریج شکل می‌گیرد. در نتیجه نخبگانی از طبقه‌های متوسط و ضعیف درس می‌خوانند و رشد می‌کنند. به همین دلیل هم طبقه متوسط شهری رشد کرده و روز به روز پیشرفت بیشتری می‌کند. این همان اتفاقی است که در تاریخ رخ داده و بورژوا‌ها رشد کرده آمدند و سهم خود را در اقتصاد افزایش داده اند؛ بنابراین رشد طبقه متوسط اهمیت زیادی دارد. البته این هم نکته مهمی است که رشد طبقه متوسط لزوما به معنی رشد اقتصاد نیست.»

وی افزود: «گاهی برخی سیاست‌های دولت‌ها در افزایش نرخ طبقه متوسط اثرگذار است، اما سیاست‌های کلی این دولت‌ها توسعه‌ای نیست. متاسفانه نگاهی به آمار و ارقام جامعه ما نشان می‌دهد که طبقه متوسط به تدریج در حال حذف شدن است. این اتفاق در ۱۰ سال اخیر رخ نداده، بلکه به یک دوره زمانی بزرگ مرتبط است، اما در سال‌های اخیر بیشتر دیده شده و سرعت آن بالا رفته است. متاسفانه این موضوع آثار منفی عظیمی دارد. حتی همین حذف طبقه متوسط می‌تواند در سال‌های آینده تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین موانع توسعه در کشور شود. برای مثال وقتی قرار باشد جریان توسعه در کشور شکل بگیرد باید یک قشر متوسط شهری باشند که برای آموزش فرزندانشان هزینه کنند. درواقع سطح تفکر، فرهنگ و فکر این افراد باید به سمتی باشد که به نوسازی جامعه کمک کنند. اما وقتی ما این طبقه را از بین برده ایم و طبقه‌ای فقیر داریم که حتی نمی‌توانند برای تحصیل فرزندشان هزینه کنند، به طور طبیعی جامعه موتور توسعه خود را از دست می‌دهد. اخیرا بررسی آمار‌های کنکور در کشورمان نشان داد که اکثریت رتبه‌ها و رشته‌های خوب کشور را فرزندان خانواده‌های مرفه کسب کرده اند و همین نشان می‌دهد که ما حتی فرصت‌های آموزشی را برای شکل گیری طبقه متوسط از دست داده ایم. متاسفانه بسیاری از دولت‌ها در شکل گیری وضع موجود سهم داشته اند.»

طوفان فقر از پنجره شکسته مسکن وزیدن گرفته است

این کارشناس ارشد توسعه در ادامه گفت: «متاسفانه هیچ وقت شاهد سیاستگذاری مناسب برای رشد و گسترش طبقه متوسط نبوده‌ایم. یا حتی از ذوب شدن و از بین رفتن طبقه متوسط احساس خطر نکرده‌ایم. همچنین در سال‌های اخیر سیاست‌های اشتباه دولت‌ها باعث شده جمعیت مستاجر در کشور به شدت افزایش پیدا کند. بالای ۴۰ درصد جمعیت شهری مستاجرند و حتی در روستا‌ها هم جمعیت مستاجر افزایش پیدا کرده است. همین موضوع هم نشان دهنده گسترش فقر در جامعه است. به تعبیری می‌توان گفت طوفان فقر از پنجره شکسته مسکن وزیدن گرفته است. درواقع سیاست گذاری‌های نادرست حوزه مسکن باعث شده جمعیت فقیر ما در حوزه شهرنشینی هم افزایش پیدا کند و طبقه متوسط ما که بنا بود موتور توسعه کشور باشند به وضعیت رعیتی برگشته اند. در دهه ۱۳۲۰ ارباب رعیتی در قالب زمین‌های کشاورزی شکل گرفته بود که بعد از اصلاحات ارضی از بین رفت. حالا در قالب زمین‌های شهری این اتفاق رخ داده است. یعنی گروهی مالک زمین‌های شهری شده اند و گروهی رعیت و مستاجر شده اند.»

وی افزود: «حتی کاهش شدید مشارکت مردم در انتخابات تحت تاثیر همین موضوع است. جامعه‌ای که طبقه متوسط قدرتمند داشته باشد از مسائل معیشتی فراتر می‌رود و می‌تواند نگاه سیاسی بهتری داشته باشد. وقتی جامعه درگیر مسائل اولیه معیشت خود باشد، بحث مشارکت در انتخابات هم مفهوم سازنده‌ای پیدا نمی‌کند. حتی فریب انتخاباتی در جامعه‌ای که قشر متوسط بیشتری دارد کمتر رخ می‌دهد. متاسفانه در طول سال‌های اخیر سیاست‌های فقرزدایی مورد بی مهری قرار گرفته اند و فقط شعار داده می‌شود و تا زمانی که رونق اقتصادی در کشور حاکم نباشد نمی‌توانیم انتظار فقرزدایی داشته باشیم. با یارانه دادن که نمی‌شود فقرزدایی کرد. فقر زدایی یعنی اشتغال و رونق اقتصادی. در شرایطی که حتی بعد از صادرات هم نمی‌توانیم پولمان را به خاطر مسائل مختلف به راحتی بگیریم، طبعا رونق اقتصادی شکل نمی‌گیرد. متاسفانه نگاه برخی از سیاستمداران ما به رشد اقتصادی کم است در راستای دفاع از منافع ملی کشور باید رشد اقتصادی را ارتقا دهیم.»

ارسال نظرات