صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۵۶۹۳۱
«ماموری خبردار شد و آمد که مانع شود. پولی به او دادم و گفتم این بیچاره غریب است در اینجا مرده است مانعشان نباش. او هم رفت. ما تا آخر شب به بهانه کربلائی حسین مرحوم ساختگی، برای امام حسین (ع) گریه زیادی کردیم.»
تاریخ انتشار: ۱۶:۱۳ - ۰۲ مرداد ۱۴۰۳

عبدالله موسیانی به نقل از مرحوم آیت الله سیدشهاب الدین مرعشی نجفی، خاطره‌ای از امام خمینی درباره ایام ممنوعیت روضه خوانی در زمان رضاشاه نقل کرده است.

در ایام ممنوعیت روضه خوانی در زمان رضاشاه، من و امام خمینی از در مدرسه فیضیه بیرون آمدیم، مقداری قدم زدیم تا رسیدیم به در مسافرخانه‌ای.

شنیدیم از آنجا صدای گریه می‌آید، ما هم وارد شدیم، سوال کردیم چرا گریه می‌کنید؟

دیدیم یک جنازه در وسط اطاق است ولی به ما اشاره کردند که صحنه ساختگی است، ما هم نشستیم مشغول گریه و عزاداری شدیم.

ماموری خبردار شد و آمد که مانع شود. پولی به او دادم و گفتم این بیچاره غریب است در اینجا مرده است مانعشان نباش.

او هم رفت. ما تا آخر شب به بهانه کربلائی حسین مرحوم ساختگی، برای امام حسین (ع) گریه زیادی کردیم.

ارسال نظرات