صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۴۶۱۴۴
بررسی اولین مناظره تلویزیونی در گفتگو با «رحمن قهرمانپور»؛
اولین مناظره تلویزیونی انتخابات چهاردهم با موضوع اقتصاد و با حضور ۶ نامزد برگزار شد و به طور زنده روی آنتن تلویزیون رفت. نامزد‌ها نظرات خود درباره مسائل مختلف اقتصادی را مطرح کردند و در مواقع و مواردی نیز به تقابل با یکدیگر پرداختند. هر کدام از این ۶ نامزد نقاط ضعف و قوتی در این برنامه داشتند.
تاریخ انتشار: ۲۱:۲۷ - ۲۹ خرداد ۱۴۰۳

 فرارو- مناظره ۱۴۰۳ از لحاظ مختلفی متفاوت با نمونه‌هایش پیشین خود بود. از سال ۱۳۹۲ تا کنون مناظره‌ها به صورت گروهی و نه چهره به چهره برگزار می‌شود. مناظره ۱۴۰۳، تا حد زیادی زیر سایه سانحه سقوط هلی‌کوپتر قرار داشت. تقریباً انتقاد خاصی به دولت سیزدهم در این برنامه وارد نشد و نامزد‌ها هر کدام رفتار خاصی از خود نشان دادند. برای تحلیل شکلی و محتوایی این مناظره فرارو با رحمن قهرمانپور تحلیلگر کمپین‌های انتخاباتی گفتگویی داشته است

قبل از این که وارد بحث مناظره شب گذشته بشویم، با توجه به این که شما کمپین‌های انتخاباتی را تحلیل می‌کنید، این مدل از برگزاری مناظره را صحیح می‌دانید؟

شکل و فرم مناظره بسیار مهم است، اما در کشورمان کم‌تر به آن توجه می‌شود. اگر بخواهیم بگوییم که در دنیا یک فرم استاندارد برای مناظره وجود دارد، صحیح نیست. هر کشوری بر حسب تجربیات و مقتضیات سیاسی – اجتماعی خود، یک فرم از مناظره‌های انتخاباتی را برگزار می‌کند. مثلا در جریان انتخابات آمریکا، شبکه‌های تلویزیونی خصوصی برگزارکننده مناظره‌های انتخاباتی هستند.

شرط حضور در مناظره‌ها این است که اگر نامزد سومی خارج از نامزد‌های دو حزب اصلی که شناخته شده هستند و با سازوکار‌های مشخص انتخاب می‌شوند، قصد داشته باشد در مناظره‌های تلویزیونی حاضر شود باید در نظرسنجی‌های معتبر درصد مشخصی را به خود اختصاص داده باشد. در غیر این صورت، به مناظره راه داده نمی‌شود.

بنابراین، شکل کلی، زمان در نظر گرفته شده برای نامزدها، زمان پخش تلویزیونی، چینش صندلی‌ها و حتی نوع رفتار مجری در محتوا و خروجی مناظره‌ها تعیین‌کننده است. مجری شخص بی‌طرف و بی‌تفاوتی است که فقط سوال می‌کند یا نامزد‌ها را به چالش می‌کشد؟ مثلا به مناظره‌های انتخاباتی شبکه سی‌ا‌ن‌ان یا مناظرات بریتانیا که نگاه می‌کنید، مجری یک کارشناس شناخته‌شده و صاحب‌نظر است که جامعه و افکار عمومی را نمایندگی می‌کند. در ایران مجری نماینده صداوسیما و در واقع نماینده حاکمیت است. حاکمیت نیز که سیاست اعلامی‌اش بی‌تفاوتی است، به مسائل ورود نمی‌کند. ولی در مناظره ۲۰۲۰ آمریکا بین بایدن و ترامپ، مجری هر دو نامزد را به چالش می‌کشید.

برگردیم به ایران. مناظره اول را چطور دیدید؟

مناظره اول به خاطر شکل برگزاری‌اش خسته کننده بود و جذابیت لازم را نداشت. اجازه داده نشد که بحث‌های جدی و چالش‌برانگیز شکل بگیرد. زمان پخش اصلا مناسب نبود. بعد از ساعت ۱۰:۳۰ بسیاری از مردم استراحت می‌کنند. مگر این که در مناظره موضوع اساسی مطرح شود. در همان نیمه اول مناظره مشخص است که آیا برنامه چنین شرایطی دارد یا نه. نیمه ابتدایی برنامه آرام بود و احتمالاً مخاطب حدس زد که نیمه دوم نیز به همین صورت است. از طرف دیگر، نامزد‌ها از ساعت ۱۸ تا دود ۱ بامداد در صداوسیما بودند. یعنی نامزدی با متوسط سنی ۶۵ تا ۷۰ سال از ساعت ۵ بعد از ظهر که به سمت سازمان حرکت می‌کند تا زمانی که برنامه به پایان می‌رسد، حدود هشت ساعت درگیر این مناظره است. چنین تایمی برای فردی مثل پورمحمدی یا پزشکیان زمان زیادی است.

ساعت ۱۱ به بعد، چشم‌های آقای زاکانی از شدت خستگی باز نمی‌شد. بعد با چنین شرایطی، نامزد‌ها قرار بود درباره موضوعاتی مثل حاکمیت ریال صحبت کنند. این شرایط نشان می‌دهد که شکل مناظره مهم است. آن کسی که برنامه‌ریزی می‌کند باید پیش‌بینی این را داشته باشد که زمان اذان مغرب مهم است. یا اصلا ضرورت این که نامزد‌ها از ماشین پیاده شوند به چند جا بروند و بعد هم آقای جبلی بخواهد سخنرانی کند؟

این نامزد‌ها خودشان را در سطح ریاست‌جمهوری می‌بینند. یکی از آن‌ها رئیس مجلس است و دو نفر وزیر بودند. جلوه بدی دارد که رئیس صداوسیما برای این افراد سخنرانی کند و بگوید این کار را بکنید و آن را کار را نکنید. این هم تاثیر منفی دارد.

مناظره‌کنندگان، صحبت‌های مطرح شده و مجری‌ها باعث می‌شوند که مناظره پرشورتر شود. در مناظره دیشب، شکل، زمان پخش و طولانی شدن آن بر کیفیت برنامه تاثیر منفی گذاشت. یادمان باشد که مناظره‌ها بیشترین تاثیر را بر آرای مردد دارد، نه آرای تشکیلاتی و حزبی.

درباره فرم و شکل مناظره صحبت کردیم. لطفا تحلیل‌تان در خصوص محتوای این برنامه را بفرمایید.

شکل مناظره، محتوا را تحت تاثیر قرار داد. آن انتظاری که وجود داشت، برآورده نشد. به این نکته دقت کنید که در مناظره‌ها، آن نامزد‌هایی که بخش‌هایی از مردم بیش از دیگران از آن‌ها انتظار دارند، بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرند. در مناظره دیشب، اصلاح‌طلبان از آقای پزشکیان انتظارات زیادی داشتند. انتظارشان این بود که پزشکیان مثل روحانی سال ۱۳۹۲ ظاهر شود و مسائلی را مطرح کند. پزشکیان بیش از ۵ نامزد دیگر تحت فشار بود و این را در گفتار و زبان بدن او می‌دیدیم. در نهایت، پزشکیان در دور جمع‌بندی برنامه اول، صحبت‌های خود را از روی نوشته خواند که تاثیر خوبی رو مخاطب ندارد. یا آقای زاکانی یک سری یادداشت‌های کوچک دستش بود که از روی آن‌ها می‌خواند و رد می‌شد. انگار اسامی برندگان قرعه‌کشی را می‌خواندند. نه توضیحی می‌دادند و نه ارتباط این مفاهیم مشخص بود.

عملکرد نامزد‌ها در اولین مناظره را می‌توانیم به این صورت دسته‌بندی کنیم؛ دسته اول قالیباف و پزشکیان بودند که بیش از دیگران تحت فشار قرار دارند. پزشکیان از این جهت تحت فشار بود که انتظار می‌رود بتواند موج جدیدی ایجاد و آرای اصلاح‌طلبان را همراه خود کند. قالیباف تحت فشار است، چون می‌خواهد سبد رای خود حفظ کند.

چه کسانی در دسته دوم قرار می‌گیرند؟

دسته دوم، جلیلی و زاکانی بودند. جلیلی می‌خواست نشان دهد که مدیر باتجربه‌ایست و از مسائل کلان کشور سر در می‌آورد. باید نشان می‌داد که متفاوت است. اما به نظر من در نهایت نتوانست رای‌دهنده مردد را قانع کند که به او رای بدهد. ابتدا تلاش کرد که سمت قشر مردد برود، اما از اواسط برنامه به رای‌دهندگان هودش که اصولگرایان تندرو هستند، بازگشت.

زاکانی می‌خواست خودی نشان بدهد و از زاکانی همیشه فاصله گرفته بود. مدام تکه نمی‌انداخت یا میمیک صورتش را کنترل می‌کرد و مدام نمی‌خندید. اما مساله‌اش خستگی مفرط بود. اما در کنار این مساله، مباحث بسیار پیچیده و فنی را مطرح می‌کرد که برای مخاطب قابل هضم نبود. من که اقتصاد سیاسی خوانده‌ام، متوجه این صحبت‌ها نمی‌شدم که مثلا ارززدایی یعنی چه. می‌توانم این طور تشبیه کنم که انگار درس اقتصاد سیاسی اسلامی در دانشگاه امام صادق گفته می‌شد. چون حرف‌هایی که آقای زاکانی می‌زد، فنی بود به طور طبیعی در شبکه‌های اجتماعی جستجو‌ها درباره این فرد بیشتر شد.

دسته سوم، پورمحمدی و قاضی‌زاده هاشمی بودند. این‌ها، چون پایگاه رای کوچکی دارند، راحت صحبت کردند. قاضی‌زاده به نظر من علیرغم نقدی که به جلیلی و زاکانی داشت، خیلی محتاطانه با قالیباف برخورد کرد. هیچ حمله‌ای به او نکرد. شاید به این دلیل که احساس کرد قالیباف شانس بالایی برای پیروزی در انتخابات دارد و بهتر است درگیری با او نداشته باشد که فرصتی در دولت او داشته باشد. کاری که قاضی‌زاده در این مناظره کرد، آن بود که اعتبار پیام آقای جلیلی درباره این که او ادامه‌دهنده دولت مرحوم رئیسی است را زیر سوال برد. بخشی از کمپین جلیلی و رای او ناشی از آن است که می‌گوید من ادامه دهنده راه رئیس‌جمهور فقید هستم. اما قاضی‌زاده با گفتن این که من در کابینه سیزدهم بودم و ادامه‌دهنده این مسیر هستم، راه را بر او بست. در ادامه، دیگر کاندیدا‌ها نیز تائید کردند که برخی سیاست‌های دولت باید ادامه پیدا کند. این باعث شد که اهمیت این موضوع و مزیت نسبی آن، کم‌تر بشود. در حال حاضر آن‌هایی که برای ادامه راه دولت می‌خواستند به جلیلی رای بدهند، دچار تردید می‌شوند. این مساله دیگر برگ برنده جلیلی نیست.

مصطفی پورمحمدی چطور بود؟ در مناظره دیروز مورد توجه کاربران فضای مجازی و مخاطبان قرار گرفت.

پورمحمدی برای مردم عادی ناشناخته است، اما قشر سیاسی از سوابق او در دستگاه‌های مختلف باخبر هستند. تا پیش از انتخابات، خیلی‌ها نمی‌دانستند پورمحمدی وزیر کشور و وزیر دادگستری بوده. این نامزد ریاست‌جمهوری در چهار دقیقه اول و دوم خیلی خوب بود، اما در تایم‌های بعدی حرفی برای گفتن نداشت. مثلا چند بار از دولت قرار نام برد که نامفهوم بود. بعد متوجه شدیم که دولت قرار اسم دولت پورمحمدی در صورت پیروزی در انتخابات باشد. در آن جلسه صحبت‌های فراوانی مطرح شد و یک نامزد نمی‌تواند با یکی دو بار نام بردن از دولت قرار، انتظار داشته باشد که مخاطب با این مفهوم ارتباط برقرار کند. باید بار‌ها تکرار شود.

پورمحمدی علیرغم این که خوب شروع کرد و مورد توجه قرار گرفت، اما از وسط مناظره صحبتی نداشت و در پایان هم فقط تشکر کرد. در حالی که باید پیام خود را تبیین می‌کرد. برخی اصلاح‌طلبان انتظار داشتند که پورمحمدی به قالیباف حمله کند تا موضع پزشکیان تقویت شود. اما پورمحمدی در این مناظره دو یا سه بار قالیباف را تائید کرد. از جمله این که گفت حکم شهرداری آقای قالیباف را من به عنوان وزیر کشور امضا کردم در عین این که برخی مخالف بودند، اما ایشان را قبول داشتم. وقتی شما کسی را در مناظره اول تائید می‌کنی، در مناظره‌های بعدی نمی‌توانی مورد انتقاد جدی قرار بدهی یا به تعبیر تندتر، به او حمله کنی. چون متهم به ریاکاری می‌شوی؛ بنابراین پورمحمدی نتوانست آن نقشی که ولایتی در سال ۱۳۹۲ ایفا کرد را برای پزشکیان انجام دهد. پورمحمدی خودش را در قالب اصولگرایی و اصلاح‌طلبی تعریف نکرد.

چه کسی برنده این مناظره شد؟

مناظره برنده قطعی نداشت، اما برنده نسبی آن، قالیباف بود. آسیبی ندید، ضربه خاصی نخورد، سبد رایش را حفظ کرد و به کمپین خود امیدواری داد که در ادامه قدرتمندتر ظاهر خواهد شد. پزشکیان خوب ظاهر شد، اما چون سطح انتظارات از او زیاد بود، خوب ظاهر شدنش به چشم نیامد. گاف نداد، اشتباه فاحش نداشت، روان صحبت کرد، اما به نظر من آخر مناظره آن کاغذی که از رو خواند، اتفاق جالبی نبود. نشانه این بود که خسته است، بر مساله اشراف ندارد و این حرف‌های خودش نیست. به نظرم پزشکیان در حد انتظار نبود و فکر می‌کنم اصلاح‌طلبان برای ایجاد یک تکانه انتخاباتی به مشکل بر خواهند خورد.

ارسال نظرات