صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۴۵۳۸۸
«مردم از کاندیدا‌های ریاست‌جمهوری نباید انتظارات زیادی داشته باشند. ایران یک جامعه شبه‌مدرن است و فعلا کماکان شبه‌مدرن هم می‌ماند. جامعه شبه‌مدرن بالذات ضدتوسعه است. جامعه شبه‌مدرن، جامعه مدنی را به عنوان حد واسط میان فرد و قدرت سیاسی در اختیار ندارد. بر اساس این ویژگی‌های جامعه ایرانی نباید انتظارات زیادی از نامزد‌ها داشت.»
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۴ - ۲۷ خرداد ۱۴۰۳

بیژن عبدالکریمی گفتمان‌های موجود در انتخابات را از منظر پدیدارشناسانه بررسی کرده است.

به گزارش اعتماد، بخش‌های مهم این گفتگو را در ادامه می‌خوانید.

در خصوص حوادث اخیر دو گرایش عمده در ساختار نظام سیاسی و نظام حکمرانی ایران وجود دارد. برخی کماکان بر طبل گذشته می‌کوبند و معتقدند با همان گفتمان گذشته باید برای امروز و فردا هم پیش رفت. این‌ها می‌گویند اگر جمهوری اسلامی یک قدم به عقب بردارد، باید قدم‌های بعدی هم برداشته شود! بنابراین بهتر است سر جای خود بماند!

برخی دیگر از نیرو‌های انقلاب و حاکمیت، اما به این نتیجه رسیده‌اند که باید تحولاتی را در جامعه به‌خصوص در خصوص طبقه متوسط نوگرای جامعه و نسل‌های جدید ایجاد کرد. اما توجه داشته باشد که حکومت ایران به درستی از نظام سلطه، دخالت امریکایی‌ها، اسراییلی‌ها و نیرو‌های مرتبط با آن‌ها می‌هراسد و نمی‌تواند اجازه هر تحولی را بدهد.

کنشگران سیاسی ایران باید درک کنند که در حیات سیاسی ایران همواره نیرو‌های خارجی دخیل بوده و فضا را مسموم می‌کنند. اما راه نجات ایران از درون مرز‌های ایران می‌گذرد و نه از بیرون مرزها. اگر این احساس خطر در خصوص دخالت نیرو‌های خارجی کم شود، اجماعی برای تحول در حاکمیت ایجاد خواهد شد.

حاکمیت به خاطر دلنگرانی‌هایی که نسبت به دخالت نظام سلطه و احتمال مصادره شدن انقلاب دارد، در برابر تغییر و تحول و به‌روزآوری مقاومت از خود نشان می‌دهد. پیشنهاد من این است که کنشگران سیاسی و اجتماعی با ایجاد انسجام ملی و وحدت ملی، این هراس را برای حاکمیت از میان ببرند یا هراس‌ها را کاهش بدهند.

انقلابیون ایران باید به یک بلوغ سیاسی رسیده باشند. دیگر نمی‌توان با منطق ۴۰ سال اخیر، جامعه را کنترل و هدایت کرد. باید با پختگی بیشتری با مسائل اجتماعی برخورد کرد. نباید با منطق پلیسی، نظامی و و امنیتی با مسائل برخورد کرد. حاکمیت و بچه‌های گفتمان انقلاب باید به راه‌های نرم هم فکر کنند. باید با طبقه نوگرای متوسط و نسل‌های جدید که پیوند خود را با سنت تاریخی ایران قطع کرده‌اند، دیده شوند. همین دیده شدن و احساس کردن این حقیقت که آن‌ها دیده می‌شوند، راهگشا خواهد بود. باید سبک زندگی و حق متفاوت بودن نسل Z جدی گرفته شود.

در سراسر جهان نوعی پوپولیسم در حال گسترش است. اینکه در امریکا و بسیاری از کشور‌های اروپایی و امریکایی، چهره‌های پوپولیست و گفتمان‌های عوامانه در حال قدرت گرفتن هستند، نشان‌دهنده رشد این رویکرد در عرصه سیاسی است. در ایران هم میان پوپولیسم و رادیکالیسم پیوند آشکاری وجود دارد. تندرو‌ها در بستر عوامانه حرکت می‌کنند. هم رادیکال‌های اپوزیسیون و هم رادیکال‌های پوزیسون ایرانی مانند دو لبه قیچی هستند که یکدیگر را بازتولید می‌کنند. برای مقابله با این شمشیر دو لبه باید عقلانیت، اعتدال و میانه‌روی در جامعه بسط پیدا کند تا جامعه از آفات عوامگرایی و تندروی بر حذر بماند.

مردم از کاندیدا‌های ریاست‌جمهوری نباید انتظارات زیادی داشته باشند.

ایران یک جامعه شبه‌مدرن است و فعلا کماکان شبه‌مدرن هم می‌ماند. جامعه شبه‌مدرن بالذات ضدتوسعه است. جامعه شبه‌مدرن، جامعه مدنی را به عنوان حد واسط میان فرد و قدرت سیاسی در اختیار ندارد. بر اساس این ویژگی‌های جامعه ایرانی نباید انتظارات زیادی از نامزد‌ها داشت. هر کاندیدایی که بگوید، با آمدن من مسائل کشور مانند رابطه با امریکا، تورم دورقمی، مشکلات ارزی و ابرچالش‌ها حل می‌شود، یک شارلاتان سیاسی است. مردم به شارلاتان‌ها رای ندهند! انتظارات مردم باید در حد معقول و متناسب با شرایط تاریخی و معادلاتی باشد که ایران با آن روبه‌روست.

ارسال نظرات