صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۴۰۳۹۰
دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی، گفت: شخصیت‌های تاثیرگذاری برای انتخابات ریاست جمهوری وجود دارند که در معرض رایزنی و ثبت‌نام هستند؛ ما هم به مجموعه دوستان‌مان کمک خواهیم کرد تا بتوانیم به جمع‌بندی مناسب برای انتخاب شخصیتی برسیم که علاوه بر عبور از کانال نظام جمهوری اسلامی بتواند کشور را در مسیر درستی قرار دهد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۸ - ۱۰ خرداد ۱۴۰۳

حسین مرعشی می‌گوید: به عنوان حزب از کاندیداتوری تمامی شخصیت‌ها در این مرحله استقبال می‌کنیم، اما اگر به طور خاص بخواهم نام ببرم شخصاً تمرکزم بر آقای جهانگیری و دکتر صالحی است، اما در عین حال از ثبت‌نام همه شخصیت‌ها استقبال می‌کنیم. در مرحله بعدی باید یک نظام تصمیم‌گیری جمعی در سطح وسیعی از نخبگان و نه فقط تصمیم‌گیری جمع محدودی از سیاسیون صورت پذیرد.

به گزارش سازندگی، در ادامه گفتگو با حسین مرعشی را بخوانید:

کمیته سیاسی و شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران در آخرین جلسه‌شان که ظاهراً در غیاب شما تشکیل شد، مصوب کردند که شما کاندیدای ریاست‌جمهوری شوید. تصمیم‌تان برای این موضوع چیست؟

از دوستان در کمیته سیاسی و شورای مرکزی حزب برای اینکه بنده را لایق دانستند و برای ثبت‌نام در انتخابات ریاست جمهوری توصیه کردند، تشکر می‌کنم. اما به دلایل مختلفی خود را برای قبول چنین مسئولیتی صالح نمی‌دانم. علاوه برآن فکر می‌کنم در این ایام اگر قرار باشد از ما که منتقد دولت فعلی و بخشی از سیاست‌های کشور هستیم، فردی وارد میدان شود، وضعیتش باید در بر گیرنده ۳ شرط زیر باشد:

اول اینکه باید صلاحیت او به تایید شورای نگهبان برسد که البته اسامی اعلامی نهایی، نظر شورای نگهبان نیست و در واقع این نظام جمهوری اسلامی است که نظرش را در ظرف شورای نگهبان می‌ریزد بنابراین شورای نگهبان یک ظرف بیشتر نیست.

دوم اینکه، ظرفیت اجماع در مورد آن فرد وجود داشته باشد و تمامی مجموعه اصلاح‌طلبان و میانه‌رو‌ها بتوانند حول او جمع شوند. یعنی نه تنها حضور کاندیدای مورد نظر نباید مورد تفرقه شود بلکه باید باعث انسجام نیرو‌های اصلاح‌طلب و میانه‌رو شود تا بتوان با تعیین سیاست‌های کارآمد، امور کشور را پیش برد؛ لذا ضمن تشکر از دوستان هم‌حزبی خودم و دیگر عزیزانی که به بنده لطف داشتند باید بگویم که هیچ برنامه‌ای برای ثبت‌نام ندارم.

سوم هم اینکه، خوشبختانه شخصیت‌های تاثیرگذاری هم وجود دارند که در معرض رایزنی و ثبت‌نام هستند. ما هم به مجموعه دوستان‌مان کمک خواهیم کرد تا بتوانیم به جمع‌بندی مناسب برای انتخاب شخصیتی برسیم که علاوه بر عبور از کانال نظام جمهوری اسلامی بتواند کشور را در مسیر درستی قرار دهد، قدرت رهبری را پشت دولت بیاورد و نیز این توانایی را هم داشته باشد تا مشکلات روزافزون مردم را کاهش دهد؛ لذا صراحتاً اعلام می‌کنم که هر گونه همکاری و همراهی را با هم‌حزبی‌ها و جبهه اصلاحات خواهم داشت، ولی مطلقاً وارد این میدان نمی‌شوم.

‌وضعیت پیش‌رو درخصوص انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم را چطور می‌بینید؟ منظور وضعیت اصلاح‌طلب‌ها و میانه‌روهاست؟

هنوز تصویر روشن و جامعی از وضعیت نداریم. نظام الان در شرایط بسیار خاصی قرار دارد. از طرفی حضور سیاسی و امنیتی ما در منطقه خاورمیانه در موقعیت برتری قرار گرفته است. یعنی توانسته‌ایم از مرحله کسب قدرت به اتکای توانایی‌های داخلی خودمان استفاده کنیم و این قدرت را عملیاتی کنیم. اکنون جمهوری اسلامی ایران در موقعیت خوبی قرار دارد. این قدرت یا برای صلح است یا جنگ. خوشبختانه رهبر معظم انقلاب با استفاده از این قدرت برای تنش در منطقه و جنگ به شدت مخالف هستند و می‌بینیم که تاکنون نیز جنگی اتفاق نیفتاده است.

توصیه می‌کنم که از این قدرت برای مصالحه استفاده شود. زیرا راهبرد «نه جنگ و نه صلح» برای ایران حالتی فرسایشی ایجاد کرده و این موضوع را مثبت تلقی نمی‌کنم. چراکه اگر قرار است از این قدرت برای مصالحه استفاده شود، این انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو که با درگذشت آقای رئیسی یک سال به جلو افتاده، فرصتی تاریخی برای جمهوری اسلامی است تا بتواند از ظرفیت آن برای تشکیل دولتی سود جوید که بتواند از قدرت تثبیت شده جمهوری اسلامی برای یک مصالحه منطقه‌ای و بین‌المللی استفاده کند. این موضوع زمانی روشن می‌شود که یا شرایط روز‌های آتی را ببینیم و بسنجیم یا مستقیماً از بیانات و مطالبی که رهبری به طور معمول در آستانه انتخابات بیان می‌کنند، استنباط کنیم.

تاثیر رهنمود‌های رهبری در مرحله بررسی صلاحیت‌ها خودش را نشان خواهد داد. در نتیجه اولین مساله قبل از وضعیت اصلاح‌طلب‌ها و میانه‌رو‌ها این است که سیاست‌های کل نظام چیست؟ و آیا سیاست‌های کلی نظام این است که دولت بعدی ادامه دولت آقای رئیسی باشد یا خیر؟

ضمن احترام به تلاش‌های آقای رئیسی، عموم ارزیابی‌ها مبنی بر این بوده که دولت ایشان، دولت موفقی نبوده است؛ بنابراین هر جناحی اگر به جای تکیه بر خواست اکثریت مردم، اتکای به تمایلات حدود ۳۰ درصد جامعه باشد باید مسئولیت مضرراتش را هم بپذیرد. مساله‌ای که در این دولت به وسعت یافتن شکاف میان دولت و ملت انجامید. اما اگر سیاست این باشد که یک بار دیگر حضور مردم اثربخش باشد و دولت منبعث از این انتخابات بتواند مسائل انباشته شده داخلی و بین‌المللی را حل‌وفصل کند، آن موقع اصلاح‌طلبان و میانه‌رو‌ها باید فارغ از اولویت بخشیدن به خواسته‌های حزبی و جناحی صرفاً به آینده کشور و مردم ایران فکر کنند و روی شخصیت‌هایی متمرکز شوند که آن شخصیت‌ها بتوانند کیفیت مدیریت کشور را تحت تاثیر قرار داده و سامان بخشند.

هر گشایشی در انتخابات که توسط نظام و رهبری اتفاق افتد، می‌تواند با خودخواهی، جناح‌گرایی و حزب‌بازی‌های بی مبنا مانند انتخابات سال ۸۴ به فاجعه تبدیل شود. جمع‌بندی اینکه ابتدا باید سیاست‌های نظام را متوجه شویم که فعلاً به نظر می‌آید، نظام از انتخاباتی پرشور و اینکه پایگاه رای مردم بالاتر از ۳۰ تا ۳۵ درصد شود، استقبال خواهد کرد. البته با فرض استقبال نظام، نقش نیرو‌های اصلاح‌طلب و میانه‌رو مطرح می‌شود که آیا خودخواهی‌هایشان را به صحنه می‌آورند یا نگاه و رویکرد ملی خواهند داشت. توصیه اکید من این است که تجربه تلخ ۸۴ را هیچ وقت فراموش نکنیم. ضربه‌ای که در آن زمان، اصولگرایان و اصلاح‌طلبان همزمان به ایران وارد کردند، باعث شده که بعد از گذشت قریب به دو دهه هنوز کشور قد راست نکند.

مکانیسم رسیدن به یک کاندیدای واحد چیست؟

به عنوان حزب از کاندیداتوری تمامی شخصیت‌ها در این مرحله استقبال می‌کنیم، اما اگر به طور خاص بخواهم نام ببرم شخصاً تمرکزم بر آقای جهانگیری و دکتر صالحی است، اما در عین حال از ثبت‌نام همه شخصیت‌ها استقبال می‌کنیم. در مرحله بعدی باید یک نظام تصمیم‌گیری جمعی در سطح وسیعی از نخبگان و نه فقط تصمیم‌گیری جمع محدودی از سیاسیون صورت پذیرد.

ما یک نظام جمعی سیاسی داریم که مشخص است؛ اعضایی که در قالب جبهه اصلاحات هستند و شخصیت‌های موثری مانند آقایان خاتمی، نوری، نبوی و سایر شخصیت‌های حزبی و غیرحزبی عضو جبهه اصلاحات و نیز شخصیت‌های میانه‌رویی مانند آقایان ناطق‌نوری و روحانی که می‌توان در حوزه سیاسیون از ظرفیت‌شان استفاده کرد.

یک نظام دیگری فراتر از جمع سیاسی وجود دارد به نام جمع اجتماعی. بدین‌صورت که باید ببینیم، جامعه چه می‌خواهد. ما سیاسیون ممکن است بتوانیم بر یک فرد به توافق برسیم، اما آن فرد باید با استقبال گروه‌های اجتماعی مواجه شود. نمی‌توان نسبت به خواست و مطالبات زنان، جوانان، دانشگاهیان، فرهنگیان، اصناف، کارگران، کشاورزان، صنعتگران، بازرگانان و سایر اقشار جامعه بی‌توجه بود و انتظار توفیق در انتخابات داشت.

یک برآورد تمایلات عمومی لازم است که در نظرسنجی‌ها خودش را نشان خواهد داد؛ بنابراین ما باید به نظرسنجی‌ها توجه زیادی داشته باشیم و به سمتی برویم که کسانی را در جمع‌های سیاسی پیشنهاد کنیم که در نظام اجتماعی دارای مقبولیت باشند. اینگونه است که می‌توان رئیس‌جمهوری با رای بالا را بر مسند نشاند.

دوره‌های قبل جبهه اصلاحات و اصلاح‌طلبان به اجماع می‌رسیدند و کاندیدایی را مطرح می‌کردند که آقای محمد خاتمی به عنوان رهبر اصلاحات از نامزد مورد نظر حمایت می‌کردند. اما این بار ظاهرا توجه چندانی به احزاب عضو جبهه اصلاحات نشد و آقای خاتمی پیشاپیش یک نفر را انتخاب کردند. چه اتفاقی افتاد؟

معنی پیشنهاد آقای خاتمی در مورد آقای صدر صرفاً بدین معنی نیست که ایشان رأساً خواستند بدون مشورت نهایی فردی را معرفی کنند. تا آنجا که من مطلع هستم، آقای خاتمی تعصب خاصی نسبت به کاندیدای پیشنهادی خود ندارند و نامزد شدن ایشان هم هنوز صددرصد نشده است. آقای خاتمی افرادی را صرفاً تشویق کردند و در مرحله نهایی تصمیم‌گیری حتماً آقای خاتمی به این موضوع دقت خواهند داشت که هم گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب و هم بخش‌هایی از اصلاح‌طلبان که در احزاب نیستند و فراتر از آن یک جبهه سیاسی بزرگ از اصلاح‌طلبان و میانه‌رو‌ها که بتواند ما را به آن نظام جمع سیاسی برساند و مشارکت مردم را وسعت بخشد، لازمه موفقیت و پیروزی در این انتخابات خواهد بود. اما فراموش نکنیم که در این مجموعه، شخصیتی موثرتر از آقای خاتمی نداریم و ایشان هم حتماً در موضعی نیستند که بخواهند شخصاً نظری را در فضای سیاسی ایران اعمال کنند.

با تعدد نامزد‌ها چه باید کرد؟

خداوند عمر آقای جنتی را با عمر نوح پیوند داده که با وجود ایشان خیلی نگران تنوع و تکثر کاندیدا‌ها نباشیم.

استراتژی اصلاح‌طلبان در این انتخابات چیست؟ پیروزی یا شکست؟ اگر پیروزی است، چرا به دنبال کاندیدای رای‌آور نمی‌روند و اگر شکست است، چرا در انتخابت شرکت می‌کنند؟

قطعاً اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت کنند- که به احتمال بالا شرکت هم خواهند کرد- برای پیروزی مبارزه می‌کنند. اما فراموش نکنیم که تا این لحظه دست اصلاح‌طلبان چندان پر نیست. اصلاح‌طلبان به دو موضوع به طور همزمان فکر می‌کنند. نخست، پیروزی و دوم حفظ اصالت‌هایشان که هر چند اهمیت هر دو اینها قابل درک است، اما نباید فراموش کنیم که «ایران» و «آینده فرزندان ایران» از اصالت‌های مورد توجه اصلاح‌طلبان مهم‌تر است.

ارسال نظرات