صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۴۰۱۵۰
«اینکه آدم حزب‌ها، میدان‌دار این انتخابات می‌شوند؛ دلیلش شوکه شدن همه از انتخاباتی است که از سال ۱۳۶۰ یعنی ۴۳ سال پیش تاکنون سابقه نداشته است. درواقع هیچ کس آمادگی جبهه‌ای در این انتخابات ندارد و لذا الهام‌بخش‌ها یا همان آدم حزب‌ها محوریت تصمیم ملی را به عهده خواهند داشت. صواب اینجاست که شرایط کاندیدا‌ها و تطبیق خیر عمومی در نظر مردم به کدام گمانه نزدیک خواهد شد، تصمیم سختی برای نظام است.»
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۲ - ۰۹ خرداد ۱۴۰۳

روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: در هر انتخاباتی یک جبهه فراگیر مداخله‌گر یا قهر با صندوق شکل می‌گیرد. احزاب در اینجا نفرات تشکیل‌دهنده این جبهه هستند. آن‌ها به سه رشته تقسیم می‌شوند. جبهه مشارکت کننده‌ها، جبهه تحریمی‌ها و جبهه واگذار کننده‌ها به مردم. ما با جبهه تحریمی‌ها و جبهه مشارکت کننده‌ها کاری نداریم؛ رای خاکستری جبهه واگذار کننده‌ها متاسفانه در کشور تعیین کننده است تا جایی که حتی نظر و رای مشارکت را به سمت آرای باطله برد و برخی گفتند که منظور از نفر دوم آرای باطله شخص برنده بوده است.

اتفاقا این‌ها افراد نظام هستند که نمی‌توانند علنا انتخابات را تحریم کنند، ولی رای خراب‌کنی می‌کنند. آن‌ها ناراضیان جبهه اول هستند. اما پدیده انتخابات زود هنگام یک شاخص دیگر هم لاجرم پیدا خواهد کرد؛ آدم حزب‌ها! آدم حزب‌ها کسانی هستند که الهام‌بخش به جبهه‌ها هستند. به صورت کلی در هر دوره‌ای این آدم حزب‌ها تاثیر حداکثری و بعضا خنثی دارند. در میان گروه اول، رییس‌جمهور فقید می‌توانست اجماع‌ساز باشد. بعد از او یک سرگردانی که در انتخابات مجلس آغاز شد، مساله پدیدارشناختی جدی اصولگرایان خواهد بود.

اگر سعید جلیلی تاکنون موثر بوده است، ولی به نظر می‌رسد این آدم حزب، ظرفیت خود را استفاده کرده است. صادق محصولی و افراد تازه میدان دیده هم بعد ملی برای این مساله ندارند. البته در بخش تحریم داخل نظام، محمود احمدی‌نژاد که از میان شعار‌های بازگشت به مردم و بازگشت به اصول و بازگشت به اصلاح و بازگشت ... را محور خویش قرار داده و بازگشت به خودم را شعار کرده است، یک آدم تمام عیار است، ولی انطباق با تحریمی‌ها می‌کند. چون تایید صلاحیت نخواهد شد. مدیریت خواهد شد.

در جبهه واگذار کننده‌ها به اختیار مردم، این نقش به نظرم به سیدمحمد خاتمی دوباره اعاده شده است. هاشمی رفسنجانی ۱۰ سال پیش با همراهی خاتمی توانستند دو آدم حزب موثر در گذر از گفتمان احمدی‌نژاد باشند. تکرار با لهجه سیدمحمد خاتمی، توانست مردد‌ها را ۶ سال پیش به روحانی متمایل کند. درواقع آدم حزبی، چون سیدمحمد خاتمی، بخش وسیعی از رای خاکستری را به خود اختصاص می‌دهد و الهام‌بخش قطعی دوران تردید‌هایی است که حصر‌های خانگی، مولد تحریم‌های صندوق شده‌اند.

از دیگر آدم حزب‌ها، محمدجواد ظریف است که طیف تکمیلی جبهه را شکل خواهد داد. ظریف یک اصولگرای مخالف با سیاسیون تاریخی دو جناح است. او هم با حزب اتحاد مشکل دارد و هم با جلیلی که گمان می‌برد نامه‌هایش را در دوران تصدی در خردکن می‌انداخت. او راست میانه است و با احزاب طرفدار لاریجانی چه در میان اصولگرایان و چه در میان اصلاح‌طلبان دمخور است. او پیشانی سیاست خارجی غیرتهاجمی است، ولی در سیاست داخلی نمی‌تواند میدان عملی داشته باشد لذا ذیل سیدمحمد خاتمی یا لاریجانی تعریف خواهد شد. اینکه آدم حزب‌ها، میدان‌دار این انتخابات می‌شوند؛ دلیلش شوکه شدن همه از انتخاباتی است که از سال ۱۳۶۰ یعنی ۴۳ سال پیش تاکنون سابقه نداشته است.

درواقع هیچ کس آمادگی جبهه‌ای در این انتخابات ندارد و لذا الهام‌بخش‌ها یا همان آدم حزب‌ها محوریت تصمیم ملی را به عهده خواهند داشت. صواب اینجاست که شرایط کاندیدا‌ها و تطبیق خیر عمومی در نظر مردم به کدام گمانه نزدیک خواهد شد، تصمیم سختی برای نظام است. مشارکت بالا و ترمیم انتخابات گذشته، انتخابات محدود یا واگذاری به شرایط نسوختن سیخ و کباب. در هر سه تصمیم آدم حزب‌ها تاثیر دارند، ولی این تاثیر کم یا زیاد خواهد بود.

نویسنده: علی صارمیان

ارسال نظرات