مرتضی افقه در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
مقایسه تورم ترکیه و ایران اشتباه است
تورم کشور بسیار پیچیده تر و شدیدتر از آن است که بتوان به راحتی و بدون توجه به ساختارهای مشکل دار، آن را اصلاح کرد. حقیقت این است که در ۲ دهه گذشته، بانک های مرکزی، آن چه که در کتاب ها آموخته بودند را در اقتصاد کشور پیاده کرده اند. اما به ندرت موفق شده اند تاثیرگذار باشند.
فرارو- تورم مزمن و فزاینده کشور، به یکی از اصلیترین آزمونهای اقتصادی دولت پزشکیان تبدیل شده چرا که از دید بسیاری از کارشناسان اقتصادی و اجتماعی، اکنون انتظارات اجتماعی برای مهار گرانیها با واقعیتهای کسری بودجه، رشد نقدینگی و فشارها بر بانک مرکزی تلاقی پیدا میکند. در چنین شرایطی، برخی کاربران شبکههای اجتماعی در حال مقایسه تجربه ترکیه در حوزه تورم با ایران هستند.
به گزارش فرارو، این که بانک مرکزی مقصر تورم است یا دولت یا حتی دولتهای پیشین، موضوع مناقشه بین بسیاری از فعالان و کارشناسان اقتصاد است. با این وجود اصلا چه باید کرد و با ادامه این وضعیت شرایط به چه سمت و سویی میرود. اینها موضوعاتیست که دکتر مرتضی افقه، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه چمران اهواز در گفتگو با فرارو به آنها پاسخ داده است:
مقایسه تورم ترکیه و ایران اشتباه است
مرتضی افقه به فرارو گفت: «مقایسه وضعیت اقتصاد ایران با کشورهایی مثل ترکیه از اساس غلط است. ماهیت ساختاری اقتصاد ما و شرایط زمانی بروز تورم در دو کشور متفاوت است. ترکیه جنگ و تحریمهای سنگین را تجربه نکرده است. بنابراین تاکید میکنیم که شرایط امروز ما نه با ترکیه قابل مقایسه است و نه با هیچ کشور دیگری. یکی از خطاهای رایج که حتی توسط متخصصین هم انجام میشود، آدرس غلط دادن به سیاست گذار است که غلط و خطرناک است. شکی نیست که بسیاری از مسئولان در بروز وضعیت امروز کشور مقصرند اما ریشه مشکلات به ساختارهای ناکارآمد برمیگردد. ریشه تورم، برخلاف آن چه بیشتر، اقتصادخواندهها میگویند از سمت تقاضا نباید دیده شود. به همین دلیل است که اینها مدام تاکید دارند که باید نقدینگی را کنترل کرد و اجازه نداد نقدینگی افزایش پیدا کند. این که نباید اجازه بدهیم نقدینگی افزایش پیدا کند اشتباه نیست و اتفاقا بسیار هم درست است اما مشکل تورم سنگین کشور ما بسیار ریشهایتر از این است که با نقدینگی قابل حل باشد. ریشه تورم به سمت عرضه است و نه تقاضا.»
وی افزود: «درست است که تقاضا تورم را تشدید میکند، اما اصل و بنیان تورم جای دیگری است. ما از قبل از انقلاب و تا سالهای بعد از انقلاب با یک الگوی مبتنی بر درآمد نفتی ساختارهای تولید و مصرف را شکل داده ایم. بنابراین، متناسب با این موضوع، به میزان مشخصی، نقدینگی احتیاج داریم. بعد از انقلاب به دلیل برخی ناکارآمدیهای ساختاری با تشدید مشکل سالانه تولید رو به رو شده ایم. از سال ۱۳۹۷ تاکنون، تحریم هم به ناکارآمدی، مشکلات زیرساختی و ساختاری کشور افزوده شده و بنابراین، تولید سال به سال کمتر شده است. در یکی دو سال اخیر و همزمان با ریاست جمهوری دونالد ترامپ، پس از آن جنگ و پیامدهای آن، باز هم تولید ما دچار مشکلاتی جدید شد. اقتصاد ما چه در بخش تولید و چه در بخش مصرف، به شدت به خارج از کشور وابسته است. حدود ۸۰ درصد از نیازهای بخش تولید ما، چه در بخش سرمایهای و چه در بخش واسطه ای، از خارج کشور، تامین میشود و برای تامین هم به ارز نیاز داریم، ارز از کجا میآید؟ از مسیر صادرات. برمی گردیم به صادرات کشور از نفت تا پتروشیمی و فولاد که به علت تحریمها با مشکل مواجه شده و در نتیجه تولید داخلی کاهش پیدا کرده است.»
بهترین و برترین مدیر بانک مرکزی هم نمیتواند بیش از ۲۰ درصد تغییر ایجاد کند
این اقتصاددان در ادامه گفت: «بخش قابل توجهی از نیازهای مصرفی کشور به ویژه در حوزههای تکنولوژی وهای تک که از خارج کشور وارد میشود و بخشی از کالاهای مصرفی کشور به شکل مستقیم تحت تاثیر روابط سیاسی قرار دارد و نمیتوانیم این تاثیر را منکر شویم. در ۸ سال گذشته که به شدت درگیر تشدید تحریمها شده ایم، عملا شرایط کشور روند بدتر شدن را طی کرده است. با توجه به همه این ها، گرچه بانک مرکزی هم در بخشی از مشکلات اقتصادی کشور مقصر است. اما در وضعیت موجود نه از بانک مرکزی کار زیادی بر میآید و نه از دیگر افراد موثر در اقتصاد کشور. اصلا ساختارهای معیوب اقتصاد کشور اجازه نمیدهند نقدینگی کشور از یک حد مشخص کمتر شود. مگر این که بودجه کشور با دقت اصلاح و ردیفهای اضافی هزینه حذف شوند.»
وی افزود: «تورم کشور بسیار پیچیدهتر و شدیدتر از آن است که بتوان به راحتی و بدون توجه به ساختارهای مشکل دار، آن را اصلاح کرد. حقیقت این است که در ۲ دهه گذشته، بانکهای مرکزی، آن چه که در کتابها آموخته بودند را در اقتصاد کشور پیاده کرده اند. اما به ندرت موفق شدهاند تاثیرگذار باشند و تنها در برهههایی بسیار کوتاه مدت تورم کشور تک رقمی شده است. در ۸ سال اخیر تورم کشور مدام بالای ۳۰ درصد است. اصل مشکل تورم از دید من تشدید تحریم ها، تهدید اسرائیل، فرار سرمایه از کشور و مجموعهای از دیگر عوامل است که باعث شده به این وضعیت برسیم. این تورم افسارگسیخته را نمیتوان فقط به گردن بانک مرکزی انداخت. این زوم کردن روی بانک مرکزی را بیشتر بازی سیاسی میبینم تا دلسوزی واقعی. اکنون اگر بهترین و برترین مدیر در بانک مرکزی حضور داشته باشد بین ۱۰ تا ۲۰ درصد میتواند اثرگذار باشد.»