صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۳۹۰۸۰
در انتخاباتِ پیشِ رو (که بسیار نزدیک است) اصلاح‌طلبان و شبهِ اصلاح‌طلبان (اعتدالیون) شانسی ندارند، چون دوگانگیِ رفتاری و گفتاریِ آن‌ها بر مردم و حکومت آشکار شده، به علاوه حتی اگر ایشان را صدقِ محض بدانیم جامعه دیگر تحملِ تشنج و تنش و نگذاشتند و نمی‌گذارند و ما چیزی دیگر می‌خواستیم و گروه‌های فشار نگذاشتند و از این قبیل حرف‌ها را اصلا ندارد.
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۵ - ۰۶ خرداد ۱۴۰۳

یادداشت ارسالی مخاطبان- مجتبی مرادی؛ نظامِ جمهوری اسلامی مختصاتِ خودش را دارد، قواعد و مبانی، مصالح و منافعش را باید در آن مختصات دید و سنجید. این که کشته شدن مقام اجرایی کشور خللی در کار ملک و مملکت ایجاد نکند حسن است نه ضعف، زیرا ضعفِ رهبری و حتی احتمالِ خلل و اخلال در امورِ کشور، ای بسا جامعه را به سمتِ آشفتگی و پریشانی ببرد و مجالی شود برای آنان که همواره دندان تیز کرده‌اند تا از آب گل‌آلود ماهی بگیرند.

تجربه‌ی نزدیک به پنج دهه و بر سرِ کار آمدنِ روسایِ جمهوری با بینش و منش متفاوت خود گواهی است که برخلافِ آنچه سید محمد خاتمی اول بار در دهان‌ها انداخت که رییس جمهور آبدارچی‌ای بیش نیست، اتفاقا جایگاهِ مهمی است و حتی اگر آبدارچی هم باشد(که نیست) ادبیات، برخورد و تعامل و رفتارِ او در جامعه اثر می‌گذارد؛ بله فرق است میان گفتن" آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت" و "آن...را لولو خورد"، تفاوتِ بسیار است میانِ تحکم کردن و به حکمت رفتار کردن، تفاوت است میانِ "بگم بگم؟!" و هوچی‌گری و امانت‌داری و رازداری، فرق است بینِ آن که قهر می‌کند و خانه می‌نشیند( آن هم در موضوعی که طبعا باید از اختیارات رهبری باشد، چون او فرمانده‌ی کل قواست و وزارت اطلاعات هم یکی از همان قواست) با تمکین در برابر قانون حتی اگر موردِ پسند نباشد و راضی به رضای خدا بودن و پرهیز از به گند کشیدنِ چیزی که خوشایند طرف نبوده است.

در انتخاباتِ پیشِ رو( که بسیار نزدیک است) اصلاح‌طلبان و شبهِ اصلاح‌طلبان(اعتدالیون) شانسی ندارند، چون دوگانگیِ رفتاری و گفتاریِ آنها بر مردم و حکومت آشکار شده، به علاوه حتی اگر ایشان را صدقِ محض بدانیم جامعه دیگر تحملِ تشنج و تنش و نگذاشتند و نمی‌گذارند و ما چیزی دیگر می‌خواستیم و گروه‌های فشار نگذاشتند و از این قبیل حرف‌ها را اصلا ندارد.

در جبهه‌ی اصول‌گرایان پیری بی‌داد می‌کند، در جوانانش هم که انشاالله خالص و مخلصند نوعی سوپر‌انقلابی بودن حاکم است. غیرقابل پیش‌بینی هستند و هر آن ممکن است موجودی مثلِ محمودِ دوم(احمدی‌نژاد دوره‌ی دوم) سر بر کند که چنان دور بر دارد که کسی را جز خود نبیند و در حالی که ایرانِ عزیز را به لبه‌ی پرتگاه فرستاده به رهبرانِ جهان نامه بنویسد که فرمولِ مملکت‌داری را از من بیاموزید و پس از بی‌اعتناییِ رهبران به خوانندگان و... بنویسد!

اگر علی اکبر ولایتی روی پا و سرحال بود شاید می‌توانست گزینه‌ای نرم و مناسبِ شأنِ آن جایگاه باشد، اما راهِ دیگری هم هست و آن این که به جای اتفاق بر مردِ انتخابات‌ها( سردار محسن رضایی) بر چهره‌ای دیگر که او هم سردار است و دانشگاهی است و ادب و آدابِ دیپلماسی را هم تا حدِ زیادی بلد است و فرصتِ مطالعه‌ی اوضاعِ کشور و جهان را در سال‌های فراغت( از مناسبات رسمی) یافته، یعنی سردار سرلشکر رحیم صفوی اتفاق کنند که او هزار بار از امثالِ حضرتِ آقای جلیلی( بنیان‌گذار دولتِ سایه) امن‌تر و بهتر است.

بسته به استراتژیِ کلیِ نظام، می‌توان بر این لیست افزود و خوشبختانه قحط‌الرجال نیست و بلکه زنانی نیز اکنون مدعی پاستور می‌توانند بود، اما مثلثِ مبناییِ نظام که دست‌کم از دورانِ زعامت رهبریِ کنونی مطرح و سرلوحه است همان سه اصلِ عزت، حکمت و مصلحت است، بر این پایه و در این دوران و با توجه به شرایط داخلی و خارجی و ملی و بین‌الملی به نظر می‌رسد کسی که پیش ا ز انقلاب در دانشگاه شریف علوم رایانه خوانده باشد و سپس به سپاه پیوسته باشد و در وزارت ارشاد و صدا و سیما کار کرده باشد و ریاستِ مجلس در کارنامه‌اش باشد و بر مسأله‌ی اتمی به واسطه‌ی حضورش در مذاکرات اشراف داشته باشد و ولایت‌مداری‌اش حتی از پسِ ردِ صلاحیتش مشهود باشد و نه تنها در ایران بلکه در جهان چهره‌ای شناخته‌شده باشد و زبانِ دانش را بداند چون استاد دانشگاه است و زبان دیپلماسی را شاید بهتر بداند چون همواره حتی در پوشش و گفتار و رفتار چونان دیپلماتی در طراز جهانی بوده است، آقای علی لاریجانی به احتمالِ قریب به یقین همان گزینه‌ای است که گرچه سودای قدرت ندارد، اما سوادِ آن را دارد، درایت و ادبیاتش را دارد، ادب و آدابش را می‌داند و او البته تحتِ ارشاداتِ رهبری می‌تواند کشور را به خوبی و درستی اداره کند و دیگر بار ادب و اتحاد و وفاق در ایرانیان و دوستدارانِ ایران پدید آید و انیرانیان و بدخواهان بار دیگر نومید بمانند.

تردیدی نیست آقای علی لاریجانی و کارنامه‌اش منتقدانی داشته باشد، اما در وقتِ انتقاد آدمی ناگزیر قیاس می‌کند و انصافا کمتر کسی است از میان نام‌های مطرح که چنان رزومه و کارنامه‌ی پر و پیمانی داشته باشد.

آقای علی لاریجانی یک عیبِ اساسی هم دارد( که از نظر نگارنده حسنِ اساسیِ اوست)؛ پوپولیست نیست یا به احتمال بالاتر رفتارهای پوپولیستی را خلافِ دانایی می‌داند.

 

ارسال نظرات