صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

بی‏‏‏‌سابقه‏‏‏‌ترین ریزش بازار طی ۱۰ماه اخیر در روز یکشنبه رقم خورد
بورس از دیدگاه مردم به یکی از بی رحم‌ترین بازار‌ها تبدیل شده‌است؛ در ریزش روز گذشته (یکشنبه) بورس شاهد آن بودیم که هر تارگت حمایتی، شکست خورد و شاخص‌کل بورس اعداد پایینی را به خود دید.
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۰ - ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳

افت بی‌سابقه بیش از ۲.۵ درصدی شاخص کل، یکشنبه سرخ دیگری را برای بازار سهام رقم زد و شاخص در چند قدمی ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد ایستاد.

به گزارش دنیای اقتصاد، انتشار کاهش ۴۰ درصدی سود «شبندر» ماشه کاهش بازاری را رقم زد که در روز‌های اخیر به واسطه رشد نرخ سود اوراق خزانه دولتی شرایط متزلزلی را پشت سر می‌گذاشت. باطل شدن برخی معاملات پالایشی و انتشار نامه سکاندار بورسی به وزیر نفت در راستای تعیین تکلیف قیمت خوراک پتروشیمی‌ها نیز دو نوشداروی بعد از مرگ سهراب بودند.

بورس تهران طی دومین روز هفته، ساعات معاملاتی سختی را برای اهالی بازار رقم زد، به‌طوری‌که شاخص‌کل بورس، با افت ۲.۷۴ درصدی به ۲ میلیون و ۱۱۲ هزار واحد رسید. به‌نظر می‌رسد آغوش ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار‌ تومان برای بورس پناهگاه امنی نبود و بازار سهام به دلیل سیاستگذاری‌های غلط، خود را به محدوده کف کانال ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد رساند.

بازدهی مورد انتظار بازار سهام، آنقدر افزایش یافته‌است که بورس باید اعداد پایینی را ببیند، تا بتوان برچسب ارزندگی بر آن زد. این تحولات، در حالی است که شاخص هموزن نیز با افت ۲۰ هزار‌ واحدی، ۲.۸۵ درصد از ارزش خود را از دست داد و این نماگر پس از ۱۲۵ روز معاملاتی، از کانال ۷۰۰ هزار‌ واحدی عبور کرد.

ارزش معاملات خرد به ۳ هزار و ۹۰ میلیارد‌ تومان رسیده و حدود ۳۴۷ میلیارد‌ تومان سرمایه حقیقی از بازار خارج شده‌است. سرکوبگران بورس آنقدر قدرتمند ظاهر شده‌بودند که نیاز به شیطنت برخی از نماد‌ها برای افشای صورت‌های مالی نبود و بازار صرفا به‌دنبال بهانه جدید برای افت بیشتر بود.

در روز شنبه، شبندر با انتشار صورت‌های مالی خود از کاهش ۴۰ درصدی سود هر سهم خبر داد. این شرکت طی اصلاحیه‌ای سود هر سهم خود را به دلیل اشتباه در محاسبه هزینه مالیات تغییر داد. این خبر آنقدر دیرهنگام منتشر شد که قبل از آن جو بازار متشنج شده‌بود. در نهایت این تحولات موجب شد تا بازار حساس‌تر از گذشته به روند کاهشی ادامه دهد. با وجود آنکه برخی از معاملات پالایشی‌ها ابطال شد، اما متاسفانه معاملات سایر صنایع مورد تایید قرار گرفت و این تبعیض در نهایت به ضرر کل بازار تمام شد.

شبندر بهانه بود؟

شبندر، واژه‌ای بود که در روز یکشنبه در گوش اهالی بازار تکرار شد. این نماد روز شنبه صورت‌های مالی سالانه خود را منتشر کرد و به اشتباه، هزینه مالیاتی برای خود در نظر گرفت. با انتشار صورت مالی اشتباه جو بازار را به‌هم ریخت، اما در میانه ساعات معاملاتی روز یکشنبه، صورت‌های مالی خود را اصلاح کرد. هرچند سود این نماد تنها ۴ درصد پس از اصلاح افزایش یافت، اما متاسفانه در ساعات اولیه بازار آنقدر قیمت‌ها کاهش یافته‌بود که جو بازار به‌شدت منفی شد. به‌نظر می‌رسد، ریسک تصمیم‌گیری دولت در کنار ریسک عدم‌انتشار به‌موقع و صحیح اطلاعات فضای سرمایه‌گذاری در بورس را متشنج کرده‌است.

هر چند بازار دنبال بهانه است تا افت بیشتری را تجربه کند و فقط صورت‌های مالی شرکت‌ها به این جو منفی دامن می‌زند. بازار آینده را می‌خرد و بهره بالای ۳۰ درصد و سیاستگذاری ضعیف تیم اقتصادی دولت ابهام را افزایش داده‌است. اطلاعات گذشته نگر بازار پیشخور شده و بازدهی سال‌گذشته بورس تهران، آیینه تمام نمای شرایط صورت‌های مالی شرکت‌ها است. صورت‌های مالی که با دخالت بی رویه دولت در افزایش بیش از اندازه هزینه‌ها و افزایش قطره‌ای دلار نیما، به این روز افتاده و دیگر خبری از سود‌های شیرین نیست.

نامه عشقی کارساز شد؟

مجید عشقی؛ رئیس سازمان بورس و اوراق‌بهادار، طی نامه‌ای به وزارت نفت خواستار اصلاح دستور‌العمل قیمت خوراک و فرآورده‌های نفتی شد، چرا که در سال‌گذشته نیز اثرات سیاست غلط تغییر فرمول نرخ بنزین و خوراک پالایشی‌ها، بر بازار نمود پیدا کرد و یکی از عوامل متشنج‌کننده جو بازار بود.

به‌نظر می‌رسد ریاست سازمان بورس عزم خود را برای اصلاح موانع بازار سرمایه جزم کرده‌است، اما آنقدر رویکرد غلط در اقتصاد کشور وجود دارد که احتمالا اصلاح همه آن‌ها نیاز به تلاش و زمان بسیار دارد. تلاش‌های سکاندار سازمان بورس درخصوص بند «س» مالیاتی نیز نتیجه داد و انتظار می‌رود همت رئیس سازمان برای برداشتن سایر موانع نیز در آینده افزایش یابد.

با توجه به شرایط بورس تهران و دخالت‌های دولت در شرکت‌های پالایشی، سود این صنعت به‌شدت کاهش‌یافته و احتمالا با توجه به قیمت‌های جهانی و روند کرک‌اسپردها، روند نزولی سودآوری ادامه خواهد داشت. از آنجا‌ که این صنعت سهم قابل‌توجهی در ارزش کل بازار دارد، می‌تواند یکی از عوامل برهم ریختن بازار در آینده باشد. این موضوع جدای از این موضوع است که با این سیاست نادرست، طرح‌های توسعه این صنعت نیز عملا متوقف شده‌است.

چرا بورس بی رحم شده‌است؟

بورس از دیدگاه مردم به یکی از بی رحم‌ترین بازار‌ها تبدیل شده‌است. در ریزش اخیر شاهد آن بودیم که هر تارگت حمایتی، شکست خورد و شاخص‌کل بورس اعداد پایینی را به خود دید. اول حرف از حمایت ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار‌واحدی بود. برخی معتقد بودند بازار ظرفیت ریزش بیشتر را ندارد. بورس ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار واحد را با قدرت از دست داد و انتظار می‌رفت، ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد نقطه پایانی روند نزولی شاخص‌کل باشد.

خیلی زود این سطح هم از دست رفت. بورس، بی رحم‌تر از آن بود که به این سطوح احترام بگذارد. شاخص بورس در هیچ سطح حمایتی آرام نگرفت و الان نیز اگر رویه‌های غلط ادامه یابد، ممکن است شاخص بورس تا ۲ میلیون واحد نیز افت پیدا کند. نرخ بهره بالا در اقتصاد در کنار عدم‌هماهنگی تیم اقتصادی دولت، فشار را بر بازار دو چندان کرده‌است.

سوال اصلی این جا مطرح می‌شود که چرا در شاخص ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار‌ واحدی باید بازار را با نسبت قیمت به سود ۷.۷ واحدی خرید. چه اتفاقی در بازار افتاده که برخی گمان می‌کنند که P/E زیر میانگین تاریخی خود است و ارزنده است؟ زمانی بازار با P/E ۸‌واحدی معامله می‌شد که نرخ بهره زیر ۲۵ درصد بود و ریسک‌های تصمیم‌گیری آنچنان‌که اکنون وجود دارد، بر بازار سایه نیفکنده بود. اکنون با بهره ۳۰ درصدی و ریسک‌های حاکم بر بازار که احتمالا بازده مورد انتظار بازار را به ۵۰ درصد نیز رسانده و نرخ رشد پایینی که در انتظار سود شرکت‌ها است و احتمالا عمده شرکت‌ها از تورم جامانده اند، چرا باید بازار را با نسبت قیمت به سود ۸ واحدی معامله کرد؟ اکنون این نسبت در بازار به ۷.۴۲ واحد رسیده‌است که رقم مورد انتظاری هم بود. چه‌بسا، این نسبت در اسفند سال‌گذشته ۶.۷ واحد بود.

به‌طور کلی ۳ عامل همچنان می‌توانند سریال ترسناک بورس را تکرار کنند. اول، نرخ بهره است که با بازار و اهالی آن سرشوخی ندارد. دوم، دلار نیما است که دیگر انگیزه‌ای برای تغییر آن وجود ندارد. اگر با فرض خوش‌بینانه تورم هزینه‌های شرکت‌ها حداقل ۳۰ درصد باشد، بدون رشد دلار نیما روز‌های سختی در انتظار همه شرکت‌های بورسی است. برخی از شرکت‌ها که تعداد کمی دارند از ثبات نیما نفع می‌برند و عدم‌توزیع منفعت اقتصادی در بورس در نهایت به بی اعتمادی دامن می‌زند.

سوم نیز ریسک تصمیمات دولت است که با شدت کم تری از سال‌۹۹ آغاز شد، اما در دولت سیزدهم به اوج خود رسید و هر آن، این امکان وجود دارد که سود برخی از شرکت‌ها تعدیل منفی شود و دوباره جو بازار را برهم بزند. این در حالی است که اگر امسال بورس رونق نسبی نداشته‌باشد، شعار سال که با مشارکت مردم ترکیب شده‌است، عملی نخواهد شد.

ارسال نظرات