صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۰۴۵۹۲
برج‌های مسکونی و تجاری بلند و پارک‌ها و مراکز تفریحی و فرهنگی عمومی متعدد، نقش مهمی در ایجاد ارتباطات اجتماعی و افزایش رفاه جامعه داشته‌اند. با وجود این، بسیاری از بنا‌ها نیز فاقد هرنوع کیفیت بوده و گاهی هیچ نسبتی با علم و هنر معماری ندارند.
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۲ - ۰۹ بهمن ۱۴۰۲

معماری در ایران به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین علوم و هنر‌ها در دوران اوج خود شاهکار‌هایی را به وجود آورده که نه‌تن‌ها چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌کند بلکه همواره تأثیرات عمیقی بر کیفیت زندگی اجتماعی مردم داشته است.

به گزارش اطلاعات، با نگاهی به بنا‌های تاریخی مانند بازار‌های قدیمی، کاروانسراها، میدان‌های تاریخی و کاخ‌ها و مساجد، اثرات قابل‌ملاحظه آن‌ها در بهبود زندگی مردمان پیرامونشان قابل ردیابی است. این سازه‌ها نه‌تن‌ها مکان‌های عمومی بوده‌اند که افراد در آن از تجربیات اجتماعی غنی‌تری برخوردار می‌شدند بلکه به‌تن‌هایی نیز نماد‌هایی از فرهنگ و هنر ملی ایران بودند.

در دوران معاصر نیز معماران ایرانی توانسته‌اند با طراحی ساختمان‌های مدرن و پایدار، به بهبود کیفیت زندگی اجتماعی بپردازند. برج‌های مسکونی و تجاری بلند و پارک‌ها و مراکز تفریحی و فرهنگی عمومی متعدد، نقش مهمی در ایجاد ارتباطات اجتماعی و افزایش رفاه جامعه داشته‌اند. با وجود این، بسیاری از بنا‌ها نیز فاقد هرنوع کیفیت بوده و گاهی هیچ نسبتی با علم و هنر معماری ندارند.

معماری باکیفیت چه ویژگی‌هایی دارد و چه تأثیری بر زندگی اجتماعی افراد می‌گذارد؟ از نظر این تأثیرات وضعیت امروز معماری ما چگونه ارزیابی می‌شود؟

دکتر نیما جهان‌بین، عضو هیأت علمی دانشگاه و رئیس هیأت مدیره انجمن معماران استان کرمان در گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات در پاسخ به این پرسش‌ها توضیح می‌دهد: معماری باکیفیت، معماری است که پاسخگوی واقعی و درست نیاز‌های انسان باشد.

هر فضای معماری با یک کاربری معین شکل می‌گیرد؛ مثلا محل سکونت، محل کار، محل تفریح و نیایش و. مهم‌ترین اصل این است که معماری باکیفیت بتواند به نیاز‌های انسان که گونه‌گونی خاص خود را دارد پاسخ بدهد.

وی می‌افزاید: گذشته از این که برای زندگی انسان یک‌سری نیاز‌های واقعی وجود دارد که معماری باید پاسخگویشان باشد، معماری باید بتواند برآورده‌کننده و ارتقادهنده نیاز‌های زیبایی‌شناسانه و همچنین نیاز‌های آرامشی و آسایشی انسان از لحاظ مختلف نیز باشد.

وی با بیان این که معماری باکیفیت وقتی نیاز‌ها را پاسخ می‌دهد، رشد و ارتقا برای مطالبه نیاز‌های بعدی را هم در انسان ایجاد می‌کند، ادامه می‌دهد: تأثیر فضا بر رفتار انسان و تأثیر رفتار انسان بر فضا فرآیندی متقابل است و انسانی که نیاز‌های خود را پاسخ‌یافته می‌بیند رشد و ارتقا پیدا می‌کند و رشدی که ایجاد شده به انسان این امکان را می‌دهد که تعامل درست‌تری با اجتماع و پیرامون خود داشته باشد و با ارتقایی که به لحاظ سلیقه و درک نیاز‌های والاتر خود پیدا می‌کند، بدون شک برای ارتقا دادن جامعه هم تلاش خواهد کرد.

کپی‌برداری از تهران

معمار، شهرساز و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد کرمان در پاسخ به این پرسش که وضعیت امروز شهر‌های ایران را از لحاظ کیفیت معماری چطور ارزیابی می‌کنید می‌گوید: متأسفانه امروزه شهر‌های کشور در اغلب موارد در شرایط بسیار نازلی از لحاظ کیفیت معماری و معماری شهر قرار دارند.

شهر‌های ما با وجود تمامی تفاوت‌های بنیادین که در مسائل فرهنگی و مباحث اجتماعی و اقتصادی دارند به کاریکاتور‌هایی نادرست و زشت از رویداد‌هایی بدل شده‌ا‌ند که بیشتر در پایتخت کشور می‌گذرد. از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کشور با وجود تمامی تفاوت‌هایی که در زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی وجود دارد، روساخت‌ها یک شکل شده یا در تلاش است تا یک‌شکل شود!

این حکایت از آن دارد که معماری شهر‌های ما امروز از تفاوت‌های بنیادین زیرساخت‌های معنادار تبعیت نمی‌کند؛ چرا که اساسا آن معناداری دیگر ظهور و بروزی ندارد.

در زیرساخت‌ها با مسائل و مشکلات عدیده‌ای مواجهیم که همان اشکال‌ها در معماری و شهر هم بروز پیدا می‌کند. در واقع مسائل نامناسب اجتماعی و مسائل پراشکال فرهنگی و اقتصاد پرمسأله ما دارد نمود خود را در معماری و شهر هم نشان می‌دهد و آنچه که از تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی سراغ داریم ظهور و بروز را در زمینه خودش و طبعا در این آینه که معماری و شهر باشد هم از دست داده است. چنین وضعیت آشفته‌ای، مسائل و چالش‌های جامعه را نیز افزایش می‌دهد.

مانع اصلی کیفیت

رئیس هیأت مدیره انجمن معماران استان کرمان درباره اصلی‌ترین موانعی که اجازه نمی‌دهد معماری به وظیفه خود برای افزایش کیفیت زندگی در شهر‌های ما عمل کند، می‌گوید: اصلی‌ترین مانع، مسائل اقتصادی و رانت زمین و ساختمان است که امروز در معماری نقش تعیین‌کننده را دارد، نه مسائل اصلی فرهنگ و اجتماع. این تسلط مباحث رانتی و دلالی به نظرم مانع اصلی رشد و ارتقای معماری است.

در شرایط کنونی فقط و فقط خواسته برگشت سود پول است که دارد به‌عنوان راهبر اصلی عمل می‌کند و این مانع بزرگی بر سر راه کیفیت معماری ایجاد کرده است.

ضعف در سیاست‌گذاری

در همین حال مهندس محمود ابراهیمی، معمار، با بیان این که سیاست‌گذاری هر کشوری می‌تواند در معماری و تأثیرات اجتماعی آن تعیین‌کننده باشد، می‌گوید: واقعیتی که نباید از نظر دور داشت این است که در حال حاضر این مسائل در جامعه ما اولویت نیست و چندان به دنبال این نیستیم که کاری کنیم تا مسائل اجتماعی رو به بهبود باشند.

وی می‌افزاید: فکر می‌کنم موضوع کیفیت معماری، مسأله‌ای دووجهی است، یک وجه آن را سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری دولتی و وجه دیگر آن را معماران تشکیل می‌دهند. به نظر من ما در هر دو زمینه یعنی هم در تربیت معماران و پیشروی معماری و هم در سیاست‌گذاری ضعف داشته‌ایم.

در این شرایط یک راهکار می‌تواند آن باشد که خودِ معماران چه برای شهروندان عادی و چه برای کسانی که درباره پروژه‌های مهم شهری تصمیم می‌گیرند آگاهی‌بخشی کنند تا بدانند تأثیر اجرای پروژه‌های خوب تا چه حد گسترده و مهم است.

نقش طراحی شهری

دکتر مریم فدایی‌قطبی، معمار، شهرساز و عضو هیأت علمی دانشگاه و رئیس مرکز مطالعات محیطی شهر و روستای دانشگاه آزاد کرمان هم در این‌باره به گزارشگر روزنامه اطلاعات می‌گوید: معماری تنها یکی از فاکتور‌هایی است که بر کیفیت فضای شهری و در ادامۀ آن زندگی اجتماعی شهروندان تأثیرگذار است و به‌تن‌هایی نمی‌تواند چنین نقشی را ایفا کند بلکه مجموعه‌ای از معماری باید این نقش را داشته باشد.

درست است که معماری ضعیف می‌تواند کیفیت محیط را کاهش داده و معماری قوی می‌تواند بر کیفیت آن بیفزاید، ولی برای این که محیطی مطلوب داشته باشیم باید مجموعه‌ای از رخداد‌های معماری در قالب یک بسته واحد طبقه‌بندی و هدایت شوند و این، وظیفه طراحی شهری است. چرا که امکان دارد ساختمانی با کیفیت بسیار مطلوب معماری داشته باشید، اما فضا‌هایی که در گوشه‌ها ایجاد می‌شود یا عدم ارتباط این ساختمان با محیط باعث شود در نهایت کیفیت محیطی مطلوب نباشد.

رئیس مرکز مطالعات محیطی شهر و روستای دانشگاه آزاد کرمان ادامه می‌دهد: این هم همه ماجرا نیست. ما در شهر‌های خود شاهکار‌های معماری داریم که می‌توانند با اقدامات بعدی که در شهر اتفاق می‌افتد یا با تصمیماتی که معماران بعدی برای ادامه فضا می‌گیرند، مطلوب‌تر شوند یا برعکس، کیفیت سابق را هم از دست بدهند.

در این زمینه، در معماری تئوری داریم که به نام تئوری نفر دوم شناخته می‌شود و می‌گوید بسیار مهم است که معمار دوم تصمیم بگیرد ایده معمار اول را درمورد یک اثر زیبای هنری که اولین‌بار توسط معمار دیگری طراحی شده و خود را مطرح کرده و به کیفیت فضایی می‌پردازد، دنبال کرده و در راستای تقویت آن عمل کند یا خیر.

خودمحوری در معماری

فدایی‌قطبی معتقد است: رویکردی که هم‌اکنون بر کلیت معماری ما حاکم شده خودمحوری است. هرکسی می‌خواهد بنای خود را بنا کند، هماهنگی و کلیت واحد در معماری تقریبا منسوخ شده و هر معمار به دنبال آن است که بنای خود را شاخص کند؛ در صورتی که هر اثر معماری باید در هماهنگی با پیرامون باشد.

اگر چنین هماهنگی برقرار باشد در نهایت می‌توانیم انتظار داشته باشیم یک معماری مطلوب یا حتی معمولی منجر به ایجاد فضای مطلوب شود. در واقع ریتم معماری و هماهنگی بین بنا‌های معماری است که می‌تواند ما را به یک فضای مطلوب برساند.

مثلا اگر هر بنای مجموعه تاریخی گنجعلی‌خان کرمان که شامل کاروانسرا، آب‌انبار، ضرابخانه و... است به تنهایی می‌خواست خود را نشان دهد فضای معماری مطلوبی نداشتیم.

در این مجموعه برای آن که کلیت و وحدت فضا از بین نرود، مسجد خود را کاملا در بدنه مجموعه پنهان کرده است. با چنین رویکردی است که معماری می‌تواند محیط مطلوب را ایجاد کند وگرنه تک‌بنا به‌تن‌هایی نمی‌تواند منجر به اتفاقات مطلوب در یک شهر بشود.

ارسال نظرات