صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کارشناسان و دامداران بومی میانکاله از نقش جوامع محلی در حفاظت از محیط زیست می‌گویند
به نظر کشمکش بین فعالان محیط زیست و کارفرمایان پروژه پتروشیمی میانکاله کماکان ادامه خواهد داشت. آن چیزی که مشخص است از این نمد کلاهی برای کسانی که دلخوش به ایجاد اشتغال این صنعت هستند در نمی‌آید و در نهایت این محیط زیست ایران یا شاید بگوییم بخشی از این کره خاکی است که ویران خواهد شد.
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۳ - ۱۸ مرداد ۱۴۰۲

اعتماد نوشت: خبر جدیدی از پروژه پتروشیمی میانکاله نیست و این بیشتر از روز‌های پرخبر این پروژه نگران‌کننده است. پروژه‌ای که حالا توانسته دورتادور زمین دلخواه را فنس بکشد و آن‌طور که محلی‌ها می‌گویند به محض نزدیک شدن به فنس‌ها تنش آغاز می‌شود. اما این سکوت خبری در اوایل این هفته با نشستی شکست؛ نشستی که با حضور نماینده دامداران و مردم محلی، حر منصوری، فعال حوزه میانکاله و محمد درویش، فعال محیط زیست برگزار شد.

در این نشست پیمان حاج محمود عطار هم از بعد حقوقی پروژه میانکاله را بررسی کرد. اما مساله‌ای که در این نشست پررنگ شد نقش جامعه محلی در چنین پروژه‌هایی است. مردمی که از سویی تحت فشار اقتصادی هستند و از سویی وعده‌های کارفرما‌های چنین پروژه‌هایی برای آن‌ها اغواکننده است. معصومه اشتیاقی، جامعه شناس هم در این نشست به این موضوع پرداخت و از خلأ روشنگری برای مردم محلی انتقاد کرد. این جامعه‌شناس در ادامه از لزوم آگاهی‌بخشی با تاکید بر تجربیات چنین پروژه‌هایی در دیگر نقاط کشور برای مردم منطقه هم سخن گفت. پرسش جدی درباره پرونده میانکاله حالا این است که آیا واقعا پتروشیمی میانکاله برای مردم محلی اشتغالزایی می‌کند؟

فریب بزرگ اشتغال

اتاق کوچک نشست پر از فعالان و خبرنگارانی است که آمده‌اند تا آخرین تحولات پروژه پتروشیمی میانکاله را از زبان افراد محلی که برای اولین بار به تهران آمده بودند و حر منصوری که به دیدبان میانکاله شهرت یافته است، بشنوند؛ کسی که بعد از آخرین نشست خبری کارفرمای این پروژه در منطقه ۲۴ ساعت بازداشت شد. منصوری بعد از نشستن پشت میز از احساسات خود در این پرونده می‌گوید؛ از ایستادگی در برابر سرمایه‌داری لجام‌گسیخته‌ای که تنها به فکر منفعت خودش است. او معتقد است کنشی که از یک‌سال و نیم پیش در برابر این پروژه آغاز شد نباید فراموش شود.

منصوری با اشاره به تصویب منطقه آزاد امیرآباد در شرق استان مازندران و احتمال اینکه منطقه اطراف میانکاله هم شامل منطقه آزاد شود از سود سرشاری که به کارفرمای پروژه پتروشیمی میانکاله خواهد رسید، می‌گوید: «شاید با توجه به زوری که دارند، بتوانند از این طریق سود کلانی داشته باشند. حتی اگر آن وام سنگین یورویی که دنبال آن هستند را نگیرند باز هم می‌تواند سود برد-برد داشته باشد. فکر می‌کنم از ابتدا هم بحث همین بوده است و وقتی ما با کارشناسان مکانیک خاک صحبت می‌کردیم آن‌ها می‌گفتند به دلیل عمق زیاد سطح بستر اصلا سازه سنگینی در آن مرتع نمی‌تواند بارگذاری شود. پس بحث چیز دیگری است. آن‌ها یک وام با یوروی ۳ هزار تومانی گرفته‌اند و حالا دوباره می‌خواهند چندین برابر آن وام را بگیرند.» منصوری از ۱۵ سال پیش مثال می‌زند که یک گله ۲۰۰ عددی گوسفند در باتلاق آن منطقه برای همیشه دفن شدند.

اما نکته دیگری که منصوری به آن اشاره می‌کند، خرج زیادی است که کارفرمای پروژه انجام می‌دهد. او از کانون‌های محلی می‌گوید که افرادی بسیار معدود و خاص در آن‌ها مشغول فعالیت برای عادی‌سازی ایجاد پتروشیمی در منطقه هستند: «یک تعدادی در حال پخش این شائبه هستند که بخشی از حاکمیت کاملا پشت این جریان است در حالی که این‌طور نیست و یکسری افراد سودجو هستند. این افراد خودشان را به عنوان مسوول جا می‌زنند، ثبت‌نام می‌کنند و به مردم قول کار و اشتغال می‌دهند و می‌گویند پروژه مجوز را گرفته و مشکلی ندارد و می‌خواهیم اینجا پتروشیمی بزنیم، بیایید اسم بنویسید تا شما را به عنوان کارمند معرفی کنیم و به زودی سرکار بروید و اولین حقوق را هم تا دو ماه دیگر می‌گیرید. بخشی از مردم به علت اعتمادی که به این کانون‌های محلی دارند به این افراد اعتماد می‌کنند.».

اما شرایط اقتصادی و اجتماعی منطقه چگونه است و این قول و قرار‌ها چگونه می‌تواند روی مردم تاثیر بگذارد؟ منصوری توضیح می‌دهد که از کارگران فصلی که از بندر ترکمن و آقا قلا برای کار در زمین‌های کشاورزی به این مناطق می‌آیند که نشان از وجود شغل‌های فصلی در منطقه است، اما نکته دیگری که منصوری به آن اشاره می‌کند، کارگرانی است که در زمان شروع به کار بندر امیرآباد از نقاط دیگر ایران مانند سیستان و بلوچستان به این مناطق آمده‌اند: «ساخت بندر امیرآباد ۸ سال طول کشید و در این مدت کارگران زیادی از سیستان به اینجا آمدند و، چون ۸ سال طول کشید آرام آرام در این مناطق ساکن شدند تا روزانه کارگری کنند. بعد از اینکه بندر تمام شد یک حجمی از نیروی بیکار به منطقه اضافه شد، چون زمانی که بندر تاسیس شد آن‌ها دیگر کارگر نمی‌خواستند و به پرسنل اداری احتیاج داشتند.» می‌توان این سناریو را در قالب پتروشیمی میانکاله هم دید؛ استفاده از کارگران برای ساخت و ساز و بعد پایان کار با کسانی که سیستم جدید دیگر نیازی به تخصص آن‌ها نخواهد داشت.

منصوری معتقد است ایجاد اشتغال در پروژه پتروشیمی یک دروغ بزرگ است و در منطقه‌ای که او به آن تعلق دارد هر کس توان و انرژی کار داشته باشد، می‌تواند کار‌هایی سازگار با اقلیم منطقه پیدا کند: «ما مخالف صنعت نیستیم، اما باید پرسید در مقابل ایجاد این صنعت چه چیزی از دست می‌دهیم؟ معاون سازمان محیط زیست گفته بیش از ۲۰ پروژه پتروشیمی که تمام مجوز‌های آن‌ها گرفته شده کار را رها کردند و همه چیز را برای فروش گذاشته‌اند چرا نمی‌روند آن پروژه‌ها را تکمیل کنند؟»

روشنگری در برابر فریب

معصومه اشتیاقی، پژوهشگر اجتماعی و مدرس توسعه پایدار و محیط زیست که در این نشست حضور دارد، معتقد است کارفرمای پروژه پتروشیمی میانکاله با بزرگ‌نمایی ایجاد اشتغال در حال جلب رضایت مردم است. او معتقد است در برابر چنین رویکردی بهترین کار روشنگری برای مردم محلی است. اشتیاقی که تجربه کار تحقیقی در پروژه‌های اینچنینی را دارد در ادامه از نیروگاه و شرکت‌های متعددی که در منطقه هستند مثال می‌آورد که بیشترین ایجاد اشتغال آن‌ها برای افراد غیربومی بوده است: «تن‌ها مشاغلی که این صنایع را ایجاد کردند برای کارگران ساده است.»

او با اشاره به چنین تجربیاتی در جنوب کشور این پرسش را مطرح می‌کند که در صنایع بزرگ عسلویه چند کارگر بومی استخدام شدند؟ این جامعه‌شناس معتقد است باید افرادی به صورت فعال با مردم در رابطه با تجربیاتی که در شهر‌های دیگر اتفاق افتاده صحبت کنند تا آن‌ها فریب وعده‌ها را نخورند.

تنها ۲۴ شغل در ازای نابودی محیط زیست

حسین محمودی، عضو هیات‌علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی هم که در این نشست حضور دارد بحث پتروشیمی میانکاله را بحثی فراتر از استان می‌داند. او که کار تحقیقاتی در این زمینه انجام داده معتقد است استان مازندران هم مانند دیگر استان‌های کشور مشکل بیکاری دارد و نمی‌شود آن را انکار کرد: «استان در وضعیتی قرار دارد که به اندازه کافی کار مختص به منطقه در آن وجود دارد و نیازی به انجام پروژه‌های اینچنینی که می‌تواند تبعات زیادی داشته باشد، نیست.» محمودی هم با اشاره به مردم محلی در عسلویه که هیچ بهره‌ای از ایجاد صنایع در آن مناطق نبرده‌اند از تبعات اجتماعی و آسیب‌های اجتماعی و محیط زیستی که گریبانگیر مردم آن منطقه شده، می‌گوید. مردمی که نه تنها شغلی پیدا نکردند، بلکه زیر بار مشکلات و آلودگی‌های سنگین رفته‌اند.

محمودی با اشاره به مشکلات استان مانند خانه‌های دوم، پسماند و از بین رفتن جنگل‌ها می‌گوید: «هیچ کدام از کسانی که اطراف آن منطقه هستند با پتروشیمی موافق نیستند. برآورد شده که این پروژه در بهترین حالت می‌تواند ۲۴ شغل ایجاد کند که این هم ارتباطی با مردم منطقه ندارد و در نهایت مردم غیربومی در آن پست‌ها کار خواهند کرد که مشکلات جدیدی ایجاد خواهد کرد. حتی تجربه‌های شهر‌های دیگر هم نشان می‌دهد که چنین برنامه‌ای چه مشکلات جانبی برای استان ایجاد می‌کند.»

او از بدنه کارشناسان پتروشیمی ملی می‌گوید که در این پروژه سکوت کرده‌اند؛ سکوتی معنادار. محمودی معتقد است پتروشیمی هویت مردم را از آن‌ها می‌گیرد.

آن‌طور که افراد حاضر در جلسه در گفتگو‌ها و نکاتی که مطرح می‌کنند، می‌گویند این پروژه‌ها در مواردی حتی همراهی افراد تحصیلکرده بومی استان را در اختیار دارد که نشان از کار کردن و هزینه کردن کارفرمایان این پروژه است.

تجربیات آقای رحمانی

آقای رحمانی پیرمردی است که عمر خود را در کشاورزی گذاشته است. مردی که چندین هکتار زمین در اطراف پتروشیمی دارد و در صورت انجام این پروژه می‌تواند سود سرشاری داشته باشد، اما برای او که سال‌هاست در آن منطقه زندگی می‌کند چنین پروژه‌هایی یا به نتیجه نمی‌رسند یا برای اهداف دیگری آغاز به کار می‌کنند. او که کشاورز نمونه و پیشرو در منطقه است، تاکید می‌کند که هیچ مشکلی با تکنولوژی و صنعت ندارد، اما در صورتی که محیط زیست و تالاب و خاک منطقه را از بین نبرد. خاکی که او و همسایگانش سال‌هاست به آن وابسته هستند.

او از ۱۱ روستایی می‌گوید که به واسطه همین خاک حاصلخیز مشغول برداشت محصولاتی استراتژیک مانند دانه‌های روغنی، گندم و برنج هستند: «ما می‌گوییم جای دیگری این پروژه را انجام بدهند. این آب و خاک حاصلخیز باعث شده جوانان ما در منطقه بمانند و روستا‌های ما آباد باشد و برقرار بماند. کشور روستا هم می‌خواهد. این آب و خاک است که توانسته این ارزش را حفظ کند.» او از سال ۱۳۷۰ مثال می‌آورد که سرمایه‌گذار با وعده ایجاد کارخانه بسته‌بندی محصولات کشاورزی وارد منطقه شد، زمین خرید، زیربنای کارخانه را ساخت و همه چیز امیدوارانه در حال انجام بود، اما به یک‌باره کار متوقف شد و آن‌طور که خبر آمد سرمایه‌گذار رفته بود تا وام ۸ میلیاردی خود را از دولت بگیرد و بالاخره وام را گرفت و کار را رها کرد.

اما این تنها تجربه او نیست؛ آن‌طور که این کشاورز بومی منطقه میانکاله می‌گوید در دهه ۸۰ هم سرمایه‌گذار دیگر جوانان و تحصیلکرده‌ها را جمع کرد و گفت ۱۵۰ هکتار زمین می‌خواهد تا اشتغال به وجود بیاورد. بالاخره ۱۵۰ هکتار زمین را تصاحب کرد، دور آن را فنس کشید و یک نصف گونی نامه درخواست کار در روز کلنگ‌زنی به دستش رسید، اما حالا کجاست، معلوم نیست؟ «محیط زیست آمد جلوی آنان را گرفت، اما ما چرا با روح و روان جوانان بازی می‌کنیم؟ چرا جوانان را فریب می‌دهیم. در دهه ۹۰ آمدند و گفتند می‌خواهیم پتروشیمی میانکاله راه بیندازیم. دوباره به جوانان قول اشتغال دادند. ما در کل منطقه شاید ۱۰ تا دانشجو در ارتباط با این رشته داشته باشیم آیا برای اشتغال ۱۰ دانشجو پتروشیمی احداث می‌کنند؟ پس این هم مانند قبلی‌ها هستند. بهتر است دروغ نگوییم.»

آقای عالیشاه هم یکی دیگر از دامداران بومی است، اما با صدایی لرزان صحبت را آغاز می‌کند. او که در آن منطقه دامداری می‌کند از فروختن ۳۰۰ گوسفند پس از تصرف زمین‌های که محل چرای دام او بودند، می‌گوید، بغض راه صدایش را می‌گیرد و رطوبت به نرمی مه روی دریای مازندران در چشمانش می‌نشیند: «دیگر نمی‌توانیم آنجا کار کنیم. بیایید ببینید که آنجا حاصلخیزترین زمین است و اگر کشاورزی بشود بهترین محصول را می‌دهد. این‌ها می‌گویند شوره‌زار است. دور جایی که ما به دام آب می‌دادیم و به حدی تمیز بود که خودمان هم می‌توانستیم بخوریم، فنس کشیدند. به فنس دست می‌زنیم، زنگ می‌زنند ۱۱۰ می‌گویند می‌خواهند فنس را ببرید. ما کسی را نداریم که از ما دفاع کند. از آقای سلاجقه می‌خواهیم که این پروژه را تایید نکند. از شما می‌خواهیم با قلم و رسانه تا جایی که می‌توانید جلوی آن‌ها را بگیرید.»

پتروشیمی تنها یک ۱۰ هزارم کل اشتغال کشور

محمد درویش، فعال حوزه محیط زیست هم یکی دیگر از سخنرانان این نشست است که از ساخت هزار و ۱۵۲ سد روی رودخانه ولگا از سوی روسیه می‌گوید که باعث کم عمق‌تر شدن دریای مازندران به خصوص در مناطق شمالی و کشور قزاقستان شده است. در این وضعیت با اینکه بخش عمیق‌تر دریای مازندران در ایران است باز هم شاهد عقب‌نشینی دریا در بندرگز و تبدیل شدن خلیج گرگان به کانون بحرانی فرسایش بادی در آینده منطقه است؛ درویش در توضیح این شرایط هم می‌گوید: «ولگا ۹۳۰ میلیارد مترمکعب آورد دارد در حالی که پر آب‌ترین رودخانه ما کارون ۱۴ میلیارد مترمکعب آورد دارد. اگر ولگا را از دست بدهیم کاسپین از دست می‌رود. چشم‌انداز این است و حالا می‌خواهند چنین صنایعی را آنجا مستقر کنیم.»

او از کمبود آب در بالادست میانکاله به دلیل بارگذاری زیاد و کمبود آب شیرین کافی حتی برای سرویس دادن به پرندگان مهاجر می‌گوید: «مطالعاتی که دکتر بنفشه زهرایی در کمیته سازگاری با خشکسالی در وزارت کشور انجام داده می‌گوید میانگین ریزش‌های آسمانی ما در حال کاهش است و دیگر یک‌سوم میانگین جهانی نیست و ما دیگر ۲۵۰ میلیمتر بارش سالانه نداریم و به ۲۳۰ میلیمتر کاهش یافته یعنی کمتر از یک‌چهارم میانگین جهانی شده است.»

حالا با این اوصاف و درگیری بیشتر از متوسط جهانی ایران با تغییر اقلیم قرار است یک صنعت آب‌بر و آلوده‌کننده را در کنار دریای مازندران ببریم. درویش در رابطه با اشتغالزایی پتروشیمی در منطقه هم می‌گوید: «یک ۱۰ هزارم کل اشتغال ایران را پتروشیمی تامین می‌کند. پتروشیمی با حجم بالای سرمایه‌گذاری که یکی از بالاترین و گران‌ترین نوع سرمایه‌گذاری برای اشتغال است کمترین میزان اشتغال را ایجاد می‌کند.»

او از دوستانی در پتروشیمی ماهشهر تعریف می‌کند که معتقدند بدترین اشتباه‌شان احداث پتروشیمی در لردگان و ایلام است: «فاجعه‌هایی بزرگ محیط زیستی در آن مناطق رقم خورده است. میلیون‌ها قطعه ماهی از بین رفته است. منابع آب سطحی و زیرمینی به شدت آلوده شده و این فاجعه در میانکاله می‌تواند ابعاد وسیع‌تر پیدا کند.»

او معتقد است اگر نظام تدبیری وجود داشته باشد از چنین فاجعه‌ای حتما جلوگیری خواهد شد. او با اشاره به حرف حر منصوری که قرار است آن خطه منطقه آزاد بشود ابراز نگرانی می‌کند که بلایی که بر سر تالاب بین‌المللی انزلی آمده بر سر تالاب میانکاله هم بیاید: «به نظر نمی‌رسد قرار باشد پتروشیمی در آنجا احداث و اهداف دیگری دنبال شود.»

به نظر کشمکش بین فعالان محیط زیست و کارفرمایان پروژه پتروشیمی میانکاله کماکان ادامه خواهد داشت. آن چیزی که مشخص است از این نمد کلاهی برای کسانی که دلخوش به ایجاد اشتغال این صنعت هستند در نمی‌آید و در نهایت این محیط زیست ایران یا شاید بگوییم بخشی از این کره خاکی است که ویران خواهد شد.

ارسال نظرات