فرارو- "رابرت مالی" نماینده دولت آمریکا و مذاکره کننده ارشد این کشور در مذاکرات اتمی با ایران، بر اساس آنچه وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده، به مرخصی بدون حقوق فرستاده شده است. در این میان، برخی معتقدند که رابرت مالی از سِمت خود برکنار شده و برخی دیگر بر این باورند که وی به دلیل عدم رعایت شفافیت امنیتی و پروتکل های لازم در بحث نگهداری از اسناد محرمانه، از کُرسی خود تعلیق شده است.
به گزارش فرارو؛ خودِ رابرت مالی اعلام کرده که در مرخصی است با این حال، شماری از نمایندگان کنگره آمریکا از وزارت خارجه این کشور شدیدا انتقاد کرده اند که چرا آنها را در جریانِ پرونده مالی قرار نداده است. در این راستا، برخی ناظران و تحلیلگران معتقدند که رابرت مالی ۴ الی ۵ ماه قبل از سِمت خود برکنار شده و اکنون تنها خبر این مساله منتشر شده است. البته که پیش از این نیز چند تن از اعضای تیم مذاکراتی آمریکا در مساله ایران، از سِمتهای خود کناره گیری کرده اند.
پس از انتشار خبر خروج رابرت مالی از تیم دیپلماسی دولت بایدن، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد معانی، تبعات و پیامدهای این مساله در رابطه با رویکردهای دولت آمریکا در مساله ایران، مطرح شده و میشود.
وی گفت: «در کنار اینها، با توجه به اینکه در چند ماه گذشته وزنه سیاسی به سمت جیک سالیوان چرخیده و او به نوعی در حالِ پیشبرد سیاست خاورمیانهای دولت آمریکا است، شاید کنار گذاشتن رابرت مالی بی ارتباط با قدرت گرفتن تیم جیک سالیوان نباشد. با این حال، نکتهای که در مورد رابرت مالی مطرح شده و بی مبالاتی امنیتی وی در استفاده از اسناد محرمانه مورد اشاره قرار گرفته، مسالهای است که در مورد افراد قبلی، اساسا مطرح نبود. از این رو، به نظر میرسد که مساله اخراج رابرت مالی نیز موضوع تازهای نیست و چهار یا پنج ماه قبل اتفاق افتاده است».
قهرمانپور در ادامه تصریح کرد: «با این همه، اخراج رابرت مالی از تیم مذاکرات اتمی آمریکا در مساله ایران جدا از اینکه میتواند ناشی از قدرت گیری تیم و جناح جیک سالیوان در رابطه با مساله ایران و سیاست خاورمیانهای آمریکا باشد، در عین حال، احتمالا ناشی از اِهمال کاریهای خودِ رابرت مالی نیز بوده است. البته از همان ابتدا که رابرت مالی در دولت بایدن پُست گرفت، خیلیها از جمله گروههای ضدایرانی و همسو با لابیهای اسرائیلی، با وی مخالفت داشتند و از دولت بایدن انتقاد کردند و تاکید داشتند که رابرت مالی بیش از حد با ایران مدارا میکند و در عین حال، این طیفها میگفتند که مالی گرایشهای ضداسرائیلی نیز دارد».
این کارشناس حوزه سیاست خارجی در ادامه گفت: «بعید نیست که این فشارها نیز در برهه زمانی کنونی در برکناری رابرت مالی اثرگذاری بوده باشند با این حال، باید منتظر ماند و دید که بحثی که در مورد شفاف سازی امنیتیِ رابرت مالی مطرح شده، به کجا کشیده میشود. به طور کلی، نکته مهم همان است که پیشتر گفتم و آن این است که نباید از نظر دور داشت که اکنون شورای امنیت ملی آمریکا و به طور خاص جیک سالیوان، در مساله ایران از قدرت بیشتری برخوردار شده اند».
رحمان قهرمانپور در پاسخ به این سوال که در شرایط کنونی حصول توافق با تهران سهلتر میشود و یا سختتر؟ گفت: «فراموش نکنیم که جیک سالیوان از ابتدا مواضع سخت گیرانهای هم در مورد ایران و هم در مورد سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه داشت. اساسا جیک سالیوان فردی است که معتقد است سیاست آمریکا در خاورمیانه و به طور خاص در رابطه با ایران، بایستی در منظومه و با توجه به رقابت آمریکا و چین تنظیم شود. با این حال، رابرت مالی و آنتونی بلینکن جزوِ جریانی در وزارت خارجه آمریکا هستند که همیشه معتقد بوده اند آمریکا باید سیاست خود را در خاورمیانه بر اساس ملاحظات منطقهای پیش برد و هماهنگ کند».
وی خاطرنشان کرد: «جیک سالیوان در ابتدا خواهان آن بود که توافقی جامعتر و گستردهتر با ایران در مورد پرونده اتمی این کشور حاصل شود. با این حال، بلینکن و رابرت مالی بر این باور بودند که حصول چنین توافقی میسر نیست و بایستی گام به گام جلو رفت و از این رو، در پاسخ به این سوال که برجسته شدن موقعیت جیک سالیوان در شکل دهی به سیاست خارومیانهای آمریکا، چه تاثیری بر مناسبات واشنگتن در رابطه با معادله اتمی ایران دارد؟ باید گفت که به نظر من مواضع آمریکا سخت گیرانهتر خواهد شد، اما نکته اصلی این است که سالیوان بر خلاف بلینکن و رابرت مالی، چندان طرفدار دستیابی به یک توافق مکتوب نیست و مذاکراتی هم که اکنون در جریان است و گاه و بیگاه اخباری در مورد آن منتشر میشود هم تا حد زیادی انعکاسی از همین رویکرد است. با این حال، باید منتظر ماند و دید که آیا جیک سالیوان در رویکرد خود موفق خواهد شد یا خیر.»