رهبری در دیدار تازهی خود با مدیران سازمان انرژی اتمی توافق را با حفظ زیرساختهای هستهای بیاشکال دانستند. موضعی که حتی میتوان گفت این نگاه رهبری به دیدگاه اعتدالگرایانی مثل محمدجواد ظریف نزدیک است.
اما با صدور اجازه برای توافق توسط رهبری، دو پرسش پیش میآید. یکی اینکه جریانهای تندور و مخالفان هرگونه توافق در این موقعیت جدید، چه جایگاه تازهای را برای خود بازتعریف میکنند و دوم اینکه در این توافق با حفظ زیرساختهای تاسیسات اتمی ایران، در بلندمدت چه نوع برنامهی توسعهای در بخش انرژی هستهای در پیش گرفته خواهد شد؟
حشمتالله فلاحتپیشه نماینده پیشین مجلس و تحلیلگر سیاسی در این باره به «خبرآنلاین» میگوید: «معنای صحبت رهبری مشخص است. با غرب میتوان توافق کرد به شرطی که قابلیت هستهای کشور حفظ بشود. یعنی قابلیت هستهای و زیرساختهای شکل گرفته از بین نرود.»
وی تاکید دارد: «معنای این صحبت بازگشت به برجام نیست. دوران برجام سپری شده؛ زیرساختهای هستهای کشور تقویت شده و ایران برای رساندن غنیسازی ۲۰ درصد به ۶۰ درصد، هزینههای زیادی را متقبل شده. دوسال پیش ممکن بود برجام در حالت جدیدش یعنی توافق گام به گام، احیا میشد و احیانا آن موقع ایران هزینههای کمتری را پرداخت میکرد و دستاوردهای بیشتری هم داشت. ولی خب نشد.»
این تحلیلگر، نوع توافق را اینگونه پیش بینی میکند: «معنایش این است که طرفین یک توافق نانوشته خواهند کرد. طرفین میدانند دیگر برجام قابل احیا نیست. از طرفی ایران هم در مقابل هزینه کلانی داده و برنامه هستهایاش را به این سطح رسانده، طبیعتا دیگر حاضر نیست به سطح پایینتر برگردد. در طرف مقابل دولت بایدن نیز به شدت تحت فشار افکار عمومی در رقابتهای انتخاباتی داخل امریکا هست و به برجام برنمیگردد. پس احتمالا تا اطلاع ثانوی ایران و آمریکا تنها توافقی نانوشته کنند.»
پرسش خبرآنلاین درباره ارتباط این اجازه رهبری برای توافق با خبرهای تایید و تکذیب شدهی اخیر پیرامون مذاکره مستقیم، با این پاسخ فلاحتپیشه روبرو شد: «تا زمانی که طرفین امکان یک توافق نوشته و پایدار را داشته باشند، یک توافق موقت شکل میگیرد. به خاطر اینکه الآن به هیچ وجه این امکان فراهم نیست که توافق پایداری بشود. در ایران هم الآن بعد از این همه هزینه پرداخت شده، هیچ دولت و جریانی نمیتواند زیر بار مسئولیت توافقی شبیه برجام برود. لذا یک رژیم توافقی تازهای شکل میگیرد مبتنی بر اغماض. یعنی امریکاییها سیاست فشار حداکثری را دنبال نکرده و بر روی یک سری مراودات انرژی و آزاد شدن منابع مسکوت ایران اغماض خواهند کرد. در این طرف ایران هم توسعه بخش هستهای خود را از آنچه که هست افزایش ندهد و به سمت بهینهسازیاش حرکت بکند.»
به نظر فلاحتپیشه بهینه سازی در این توافق به معنای حرکت برنامهی هستهای ایران به صورت صلحآمیز و در زمینههای انرژی و فناوریهای برتر خواهد بود: «اگر توافق نانوشته شکل بگیرد، آن موقع ایران میتواند قابلیت تولید سوخت ۶۰ درصد را در صنعتی و فن آوری و حوزه های بین رشتهای خودش به سوی دست یابی هزار مگاوات برق هستهای مندرج در برنامه توسعه و دیگر حوزههای مسالمتآمیزی مثل باطریهای هستهای ببرد و از این طریق زیرساخت هسته ای نیز حفظ شود و در نهایت طبق برنامه توسعه کشور، در هفتصد رشته علمی و فن آوری به مرحله تکنولوژی برتر برسیم که دستاورد بزرگی خواهد بود.»
او، امتیازی را که ایران در این توافق نانوشته با امریکا و غرب کسب خواهد کرد، فراتر از طرحهایی مثل نفت دربرابر غذا و دارو میداند و تاکید میکند: «احتمالا ایران بتواند بخش قابل ملاحظهای مثل حداقل یک میلیون بشکه نفت بفروشد.»
اما آیا این اجازه رهبری به معنای حکم حکومتی برای باز شدن گره مخالفتهای داخلی با مذاکرات است، فلاحتپیشه در این باره به خبرآنلاین میگوید: «جایگاه حقوقی تعریف شده برای حکم حکومتی این است که در مواقعی که دستگاههای مربوطه دولت و دیگر قوا در یک حوزه نتوانند یا نخواهند تصمیمی اتخاذ کنند، حکم حکومتی شکل می گیرد. اما به نظر میرسد صحبتهای ایشان توصیه و معنایش یک چهارچوب جدید برای دیپلماسی هستهای بود در حدی که جمهوری اسلامی ایران بتواند برنامههای صلحآمیز هستهای خود را نیز پیش ببرد. هیچ توافقی نباید این زیرساختها را از بین ببرد ولی در واقع از نظر رهبری با حفظ این ملاحظات میشود توافق کرد. لذا به نظر میرسد در ادامه، موضوع مناقشات هستهای با غرب خارج از رقابت جناحی قرار بگیرد. چرا که این رقابتهای جناحی به موضوع هستهای آسیب زده است. اما تندروها چگونه با این موضوع کنار میآیند، باید از خودشان پرسید.»