صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۳۶۷۴۷
دبستان کیخسروی اولین دبستان یزد بود که به همت ارباب کیخسرو مهربان از زرتشتیان دانش‌دوست و نیکوکار در اواخر دوره قاجار و اوائل دوره پهلوی اول در این شهر بنا نهاده شد.
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۳ - ۰۷ خرداد ۱۴۰۲

دبستان کیخسروی اولین دبستان یزد بود که به همت ارباب کیخسرو مهربان از زرتشتیان دانش‌دوست و نیکوکار در اواخر دوره قاجار و اوائل دوره پهلوی اول در این شهر بنا نهاده شد.

به گزارش ایسنا، این دبستان که بعد‌ها به دبیرستان کیخسروی معروف شد و به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید، در سال ۱۲۶۸ به کوشش ارباب کیخسرو مهربان کیخسروی در نیمه نخست سال ۱۲۶۹ هجری شمسی در عهد ناصرالدّین شاه قاجار با دستیاری گودرز مهربان، برادر کیخسرو با معماری شاه بهرامِ شاه خسرو ساخته شد.

دبستان کیخسروی در آن زمان که وضع اقتصادی مردم بسیار نامطلوب بود، دارای بیش از ۲۰۰ دانش‌آموز بود و نکته درخور توجّه، تحصیل رایگان کودکان در این بنگاه آموزشی و حتی کمک مالی به دانش آموزان بی‌نوا بود؛ در واقع اوّلین چیزی که این مدرسه به جامعه اهدا کرد، امکان تحصیل برای عموم بود تا سطح دانش و آگاهی جامعه نیز از این طریق بالا رود.

«حسین مسرّت» محقق و نویسنده یزدی در گفتگو با ایسنا در رابطه با زندگی‌نامه‌ی ارباب کیخسرو بنیان‌گذار این دبستان می‌گوید: ارباب کیخسرو پور مهربان پور رستم کیخسروی، سال ۱۲۰۷ هجری شمسی در محله «پشت خانعلی یزد» به دنیا آمد، در نوجوانی پدر خود را از دست داد و همچون بسیاری از زرتشتیان ایران برای جستجوی کار در ۱۵ سالگی به همراه دایی خود «هرمزدیار اردشیر» پس از دشواری‌های زیاد از راه بندرعبّاس راهی شهر بمبئی در هند شد.

وی اضافه می‌کند: او چند سالی را به آموختن زبان‌های فارسی و گجراتی پرداخت و ضمن تحصیل به کار بازرگانی روی آورد و پس از چند سال، از بازرگانان نامی ایرانی شد و به دلیل کردار نیک و پشتکار خوب، خود بنگاه بازرگانی فراگیری را در آن شهر بنیان گذاشت.

به گفته مسرت، کیخسرو در سال ۱۲۳۷ با زنی به نام گوهر از خاندان کامه، پیوند زناشویی بست. گوهر پس از به دنیا آوردن فرزند خود «اسفندیار»، چشم از جهان فرو بست و شوهر جوان خود را دچار اندوه و پریشانی کرد به گونه‌ای که کیخسرو از این پیشآمد، از جهان و هرچه در آن هست دلزده شد و کار‌های بازرگانی خود را به دست برادر کوچکترش «اردشیر» سپرد و خود آواره‌ی کوه‌های هیمالیا شد و با گوشه‌گیری از دنیا، همراه گروه «جوکیان» هند شد که، چون درویشان می‌زیستند.

وی ادامه می‌دهد: از آن سو «ملاخسرو»، برادر دیگرش که در بندرعبّاس به کار بازرگانی می‌پرداخت و وسایل سفر و آسایش زرتشتیان به هند و برگشت به ایران را فراهم می‌کرد و حتّی مسافرخانه‌هایی عمومی در رفسنجان و بندرعباس برای آنان ساخته بود، در جوانی و بر اثر پیشامدی ناگوار کشته شد و سرشناسان و بازرگانان آن دیار، پیکر او را در نزدیکی بندرعباس دفن کردند و هنوز هم به «آرامگاه خسرو» معروف است. از این رو فیروزه همسر جوانش که دختر دایی‌اش هم بود، بیوه و بی سر و سامان شد و با این رخداد، ارباب رستم مهربان، برادر بزرگتر کیخسرو از یزد راهی هندوستان شد و به هر ترتیبی بود او را در کوه‌های هیمالیا پیدا کرد و موضوع درگذشت برادر را با او در میان نهاد و با تلاش و سخن و اندرز بسیار، او را به ایران آورد و بانو فیروزه را به همسری وی درآورد.

وی با بیان این که کیخسرو پس از این پیوند، دوباره به زندگی امیدوار شد و به بمبئی بازگشت و به کار تجارت خود پرداخت، خاطرنشان می‌کند: این زرتشتی دانش‌دوست و نیکوکار در سال ۱۲۶۸ بنا به سفارش بزرگان زرتشتی مانند مانِکجی لیمجی هوشنگ هاتَریا (۱۱۹۲-۱۲۶۹ش) و دیگران، به بایستگی ساخت یک دبستان آبرومند در شهر یزد پی برد و از این رو، دبستان کیخسروی را با سرمایه‌ی خود در نزدیک خانه‌ی پیشین خود در یزد ساخت که اینک به نام «دبیرستان کیخسروی» معروف شده است.

مسرت به نقل از خاضع در مورد این زرتشتی نیک رفتار به سال ۱۳۳۳، می‌گوید: «درجه‌ی معارف دوستی مرحوم ارباب کیخسرو از اینجا معلوم می‌گردد که وی متجاوز از پنجاه سال قبل به فکر ساختن مدرسه‌ای به نام دبیرستان کیخسروی در محلّه خلف خان علی یزد افتاد و دیگران را نیز تشویق کرد که در اثر تشویق وی، چهارده باب مدرسه‌ی دیگر در دهات اطراف یزد بنا گردید.»

وی عنوان می‌کند: ارباب کیخسرو و برادر بزرگترش ارباب رستم، کار‌های نیک فراوانی را در یزد و پیرامون آن انجام دادند که می‌توان به ساخت آب‌انبار هفت بادگیری در «عصرآباد» یا «عطرآباد» نزدیک زارچ یزد که آب «اله‌آباد» را از مسافت یک فرسخی به آنجا می‌آورد، اشاره کرد.

وی اضافه می‌کند: خاضع در توصیف ساخت این بنا نوشته است؛ «ارباب کیخسرو مهربان از وجه خود در دهکده‌ی عطرآباد در نزدیکی اله‌آباد که آب آن بسیار تلخ و شور و غیرقابل نوشیدن است، آب‌انباری ساخته که از آب شیرین اله‌آباد پر می‌شود تا ساکنین و عابرین بنوشند و تاکنون عموم مردم آن سامان از آن استفاده می‌کنند و فقط از پرتو وجود این عمل خیر است که زارعین توانسته‌اند در این دهکده اقامت گزینند و این آبادی را حفظ کنند که در غیر این صورت ممکن بود این آبادی از بین برود. هزینه‌ی زیر آب و سایر مخارجات لازمه را بانی و بعداً اعقاب او می‌پردازند».

وی دیگر این اقدامات را ساخت آب‌انباری از سوی ارباب رستم مهربان در میان بیابانی که فرسنگ‌ها پیرامون آن آب و آبادی نیست و در راه انجیرک و بیابانک و پیرسبز و به یادبود برادرشان رشید مهربان ذکر و اظهار می‌کند: ساخت دخمه‌ای با هزینه‌ای بیش از ۱۲ هزار تومان بر فراز کوه زارچ در نزدیک اله آباد از سوی ارباب کیخسرو و ارباب رستم به یادبود برادرشان ملاخسرو که تا زمان برپایی دخمه، هزینه‌های جانبی آن هم با آن دو و بستگانشان بود، از دیگر فعالیت‌های آنان بود.

مسرت در پایان نیز با بیان این که دیگر برادران کیخسرو نیز افرادی نیکوکار بود، به ساخت «درِمهری» در اله‌آباد توسط «ارباب رستم مهربان» و دبستانی در اله آباد توسط «ارباب گودرز مهربان» اشاره می‌کند و می‌گوید: ارباب کیخسرو در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی و در ۷۸سالگی با تراموای برقی در شهر بمبئی برخورد کرد و به سرای جاوید رهسپار شد.

ارسال نظرات