فرارو- بورس تهران چهارمین ریزش پرمقدار در سال جدید را به رخ سهامداران کشید. هرچند امروز روند حرکت بازار سرمایه کمی صعودی بود اما در کل این روزهای بازار سهام را میتوان روزهای ترس و هیجان دانست. ریزشهای مکرر شاخص با صعودهای کم رونق آمیخته شده و کلاف سردرگمی را ترسیم کرده است.
به گزارش فرارو، هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار برای حمایت از بازار سرمایه، دو مصوبه تصویب کرد. اول وعده واریز ۵۰۰ میلیارد تومانی به حساب صندوق تثبیت بازار سرمایه برای خرید سهام و دوم افزایش زمان اصلاح پرتفوی صندوقهای درآمد ثابت از سه ماه به پنج ماه. با این حال باز هم ابهامات درباره اتفاقات اخیر بازار بورس ادامه دارد و بسیاری از سرمایه گذاران، اما و اگرهایی دارند. برای یافتن پاسخ پرسشهایی از جمله آینده بورس کشور و علل وقوع رخدادهای اخیر با حمید میرمعینی، کارشناس بورس و بازار سهام و مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی گفتگو کردیم:
اطلاع داشتند و ذینفع شدند
میرمعینی در خصوص وحشت ناشی از تغییرات ناگهانی بازار افزود: «بازار از لحظهای دچار وحشت شد که نسبت به روند رشدی آینده دچار تردید شد. اصلاح لازم بود، اما نه به این شکل و شاید از این به بعد بازار بر اساس تحلیل بهتر و خرید و فروش آگاهانهتر و بررسیهای کارشناسی بیشتر ادامه روند بدهد. گمانه زنی من به این سمت است که بازار به سمت روند منطقیتری حرکت خواهد کرد و حرکتهای گروهی و مثبت شدن کلیه بازار منتفی خواهد شد، در روند منطقی پیش رو، بازار مسیری ملایمتر و متعادلتر خواهد داشت. روند رشد منطقی، متناسب با اخبار و اطلاعاتی خواهد بود که رخ میدهند یا شرکتها منتشر میکنند.»
میر معینی درباره این پرسش که آیا اصلا چنین اصلاحی لازم بود یا خیر تصریح کرد: «اصلاحی به این عمق نه پیش بینی میشد و نه لازم بود. شاید بهتر بود بازار با یک استراحت و اصلاح کوتاه مدت مختصر به تعادل برسد و روند منطقیتری بگیرد. اما از این پس شاید در سایه همین اصلاح عمیق، روند رو به رشد تثبیت شده تری داشته باشیم و نگاه به رفتارهای آگاهانه و کارشناسی افزایش خواهد یافت و از حالتهای هیجانی فاصله میگیریم.»
این تحلیلگر بازار سرمایه درخصوص مصوبههای بازار سرمایه گفت: «فارغ از ارقام و اعدادی که در مصوبه اعلام و اقداماتی که انجام شده است، به هر حال ماهیت تصمیمی که گرفته شد و خود سازمان هم در جهت حمایت برآمده مثبت بود. ولی این همه تغییرات ناگهانی و با فاصله اندک، به نفع بازار، به نفع روند معاملاتی و به نفع سیستم پایداری بازار نیست. بازار یا متولی بازار نباید خود را درگیر دخالتهای کنترل رشد، حمایت یا جلوگیری از کاهشهای مقطعی کند. متولی بازار باید ساختارها را به شکلی تعریف کند که از یک سو بازار به سمت کارشناسی، تحقیق و رفتار آگاهانهتر حرکت کند و از سوی دیگرعمق بازار به شیوهای افزایش یابد که ریسک و بازده برای سرمایه گذار قابل کنترل باشد.»
وی افزود: «سرمایهگذار باید ابزارهای پوشش ریسک سرمایه را در اختیار داشته باشد. این نوع دخالت متولی در بازار سرمایه و قیمت گذاری به هیچ شکلی در قانون تعریف نشده است. بازار سرمایه استعاره و نماد اقتصاد بازار آزاد است و وقتی این بازار درگیر قیمت گذاری اقتصاد دستوری میشود، شاهد بسته شدن رشد هم خواهیم بود. همانطور که خود متولی بازار انتقاداتی نسبت به سایر دستگاههای نظارتی دارد و معتقد است قیمت گذاری باید برداشته شود (در صنایعی از جمله خودرو، کشاورزی، فولاد و ...) خود نیز باید زیرساختهای اصلاحی را اجرا کند. درواقع متولی بازار باید در جهت ایجاد امنیت بازار سرمایه گذرای و پویاتر شدن این بازار حرکت کند.»
میرمعینی درباره سوء استفادههای مالی از شرایط پیش آمده تاکید کرد: «مقصر بخشی از این دوره افتی که شاهد بودیم، سوء استفاده برخی از افراد خاص بود. ماجرایی که افت بیش از هزار و پانصد همت را در عرض ۵ روز رقم زد. افراد خاصی که از این ماجرا اطلاع داشتند و سبدهای سهام قدرتمند و سرمایه گذاری هم در دست داشتند از این دخالتها و دستکاریها و تصحیحات نهایت سوء استفاده را کردند و ذینفع شدند. در چنین ساختارهایی همیشه جا برای فساد و بهره برداریهای ویژه وجود دارد؛ بنابراین تا جایی که امکان دارد باید سازمانهای تضمین گر و سازمان بورس از طریق ثبات در رویهها، بهبود رویهها و اصلاح قوانین و مقررات بتوانند یک امنیت نسبی در بازار معاملاتی ایجاد کنند. این روند کمک میکند سرمایه گذار هم تکلیف خود را بداند و نگرانی خاطر افراد کمتر شود.»
«آینده بازار را نمیتوان به شکل بلند مدت تخمین زد. ما در یک محیط اقتصادی، سیاسی ناپایداری هستیم و به لحاظ سیاسی و سیاست گذاریهای اقتصادی ممکن است اتفاقات غیرقابل کنترل و غیرقابل پیش بینی رخ دهد که ریسکهای سیستماتیک بازار را رقم میزنند.
اما علیرغم همه کم لطفیها و بی مهریها و بی توجهیها به نقش بازار سرمایه و همه افت ها، بازار سرمایه در دهه آینده بهترین بازار با بیشترین رشد خواهد بود. این موضوع را در بخشهای مختلفی از جمله افزایش تعداد شرکتهای پذیرفته شده، افزایش اقبال سرمایه گذاران و جذب نقدینگی، افزایش تامین مالی و مقایسه با سایر بازارها خواهیم دید.
هرچه که برای چنین آیندهای بزنامه ریزی بیشتری انجام شود، دستاوردهای بزرگ تری خواهیم دید که منجر به پویایی اقتصاد و جذب سرمایههای خرد و پراکنده خواهد بود. در بازه کوتاه مدت یک هفتهای یا میان مدت سه ماهه، بازار روند منطقی را طی خواهد کرد که متاثر از اخبار و اطلاعات سیاسی و اخبار شرکتها خواهد بود. پیش بینی من این است که تجربه افتهای عمیق و سنگین را نخواهیم داشت مگر این که اتفاق خاصی در حوزه سیاست رخ دهد.»
به بازار گردانها اعلام شده بود: نه بخرید و نه بفروشید
این عضو اتاق بازرگانی ادامه داد: «به نظر میرسد خود دولت تصمیم گرفته بود حرکتی انجام دهد و بر بورس تاثیر بگذارد. توضیحی که در این خصوص ارائه میشود همان عبارت "اصلاح قیمت" است. اما مسئله این است که اصلاح قیمت در شرایطی کاربرد دارد که وضعیت قیمتها حبابی بالا رفته باشد، در شرایط فعلی حباب اتفاق نیفتاده است. اگر به روند مسیر تحول قیمتها در یک سال گذشته نگاه کنیم میبینیم که شاخص کلی بورس به شکل روزانه افزایش پیدا کرده است. این تحولات یک شبه اتفاق نیفتاده پس حباب نیست.»
وی در خصوص علت این نوع تصمیم گیری در بورس تاکید کرد: «این یک تصمیم دولتی است، اما ما نمیتوانیم نیت خوانی کنیم که چرا رخ داده و از سیاستهای پشت آن بی خبریم. با این حال مشخص است که این تغییرات، ناشی از روند طبیعی اقتصاد کشور نیست. به خصوص حالا که سیاست کشور به سمت گفتگو با غرب و احیای مذاکرات برجام تمایل دارد و احتمال افزایش صادرات وجود دارد و میتوان روی فروش نفت و افزایش تبادلات تجاری حساب باز کرد. اگر روی این افق مثبت حساب باز کنیم، به یک نتیجه میرسیم: در یک افق مثبت نباید بورس ریزش کند.»
دانشمند درباره گفت: «ما پدیدهای داریم به نام بازارگردانی. بازارگردان، بخشی از سهام به اضافه سپرده افراد را دریافت میکند و زمانی که سهام در حال ریزش است خرید میکند و قیمتها را نگه میدارد. همه شرکتهای بورسی موظفند بازار گردان داشته باشند، اما طی اتفاقاتی که در هفتههای اخیر رخ داد، به بازار گردانها اعلام شده بود نه بخرید و نه بفروشید و اجازه دهید اتفاقات روی مسیر خود طی شوند. اگر بازارگردانها وارد عمل میشدند، سیاستهای کاهشی اجرا نمیشد.»
وی افزود: «به نظر میرسد عدهای از این ماجراها مطلع بودهاند و سهام را روی پایینترین قیمتها خریده اند و همانجا توقف کردهاند. اینها هم بازیهایی است که گاهی رخ میدهد. کاهش اعتماد عمومی به بازار سرمایه، پدیده مثبتی نیست. وقتی قیمتها با مکانیزمی غیر از مکانیزم و سیاست گذاریهای بازار تغییر میکند، بازار از روند طبیعی خارج میشود و در نهایت ریزش اعتماد عمومی رخ خواهد داد و در مجموع، ریزش اعتماد عمومی به بازار بورس، اصلا پدیده مثبتی نیست.»