دیدن موجودات عجیب و غریب این روزها خیلی دور از ذهن نیست؛ مخصوصا حیواناتی که به خاطر اختلالات ژنتیک با دو یا چند سر به دنیا میآیند.
به گزارش همشهری آنلاین، تعداد این حیوانات آنقدر زیاد است که متخصصان علوم ژنتیک برای آنها یک پرونده جداگانه تشکیل دادهاند و نامشان را به عنوان دارندگان یک اختلال خاص در یک جا ثبت کردهاند؛ شاید به خاطر اینکه در شرایط طبیعی، نمونههای جالب و گاهی اوقات بسیار نادری از مخلوقات دوسر، سه سر یا چند سر دیده شده که دقیقا در رحم مادر مانند دوقلوهای به هم چسبیده شکل گرفتهاند. تنها مسالهای که موجب شده تا آنها به چنین شکلی متولد شوند، ناموفق ماندن تفکیک سلول لقاح یافته یکسان دوقلوهاست.
در شرایطی که جانور با دو سر متولد میشود، هریک از سرها دارای یک مغز مجزا هستند و گاهی اوقات کنترل ارگان و اندامها از طریق ساختار خاصی به طور مشترک به دستور هر دو مغز صورت میپذیرد.
حیوانی که دچار این اختلال است معمولا تعادل کاملی در راه رفتن ندارد، زیرا عصبهای دو مغز در هنگام ارسال دستور به عضو مورد نظر مرتب در حال درگیر شدن با یکدیگر هستند و حتی گاهی اوقات بعضی از حیوانات بدون آنکه به سمت مکان خاصی بروند بیهدف به صورت زیگزاگ حرکت میکنند.
در مارهای دو سر که معمولا ضخامت آنها تنها به اندازه انگشت انسان است، احتمال آن میرود که یکی از سرها به سر دیگر حمله کند و در صدد بلعیدن آن برآید. هر چند که گزارشهایی مبنی بر داشتن طول عمری به اندازه مارهای طبیعی و حتی تولد نوزادانی طبیعی از مارهای دو سر وجود دارد، اما با وجود این، احتمال اینکه این مارها بتوانند مانند دیگر گونههای خود که به طور طبیعی متولد میشوند بدون هیچ مشکلی به زندگی ادامه دهند، بسیار ضعیف به نظر میرسد.
در ۲۲ فوریه سال ۲۰۰۷، دانشمندان فسیلی را کشف کردند که متعلق به ۱۲۰ میلیون سال پیش بود و به موجود جاندار آبزیای شبیه به سوسمار با دست و پاهای کوتاه و دمی بلند به نام «هیفالوسا اوروس لینجیوآننسیس» تعلق داشت. این موجود، به عنوان اولین جاندار دو سر شناخته شده روی کرهزمین معرفی شد.
در ماه نوامبر سال ۲۰۰۸، زنی به نام سیلویا، به سرعت وارد کلینیک دامپزشکی سوان در شهر پرتز واقع در غرب استرالیا شد و از دامپزشک کمک خواست تا به گربهاش که در حال وضع حمل بود کمک کند. گربه سیلویا به سختی میتوانست نوزادش را به دنیا بیاورد. دکتر فورا دست به کار شد و به کمک دستیارش شروع به سزارین گربه مادر کرد، اما بچه گربهای که متولد شد با دیگر بچه گربهها خیلی فرق داشت. این گربه ملوس و کوچک دارای دو سر بود.
خبر تولد این بچه گربه دو سر در همه جا پیچید و خانم برگز- دکتری که بچه گربه را به دنیا آورده بود- بعدها در مصاحبهای گفت: «در طول ۱۲ سالی که کار میکنم، بچه گربههای زیادی را به دنیا آوردهام و در بعضی از موارد دیده بودم که گربهها دو تا دم یا پای اضافی داشته باشند، اما این مورد را تا به حال ندیده بودم». اما نکته جالب اینجاست که بقیه خواهر و برادرهای این گربه سالم به دنیا آمدهاند. به هرحال، مدتی بعد از تولد این بچه گربه، چشمهای هر دو سر این حیوان باز شد و هر دو آنها با هم شروع به میومیو کردند. به گفته دکتر برگز از هر یک میلیون گربه، یکی از آنها با دو سر متولد میشود.
در تابستان سال ۲۰۰۸، صاحب یک مغازه عتیقه فروشی واقع در استان هونان چین در حال تمیز کردن مغازه خود بود که ناگهان متوجه تکان خوردن چیزی در زیر وسایل چیده شده داخل ویترین شد. اول فکر کرد که مثل همیشه یک مارمولک خانگی زبر و زرنگ و کوچک در حال ورجه ورجه کردن است، اما خوب که نگاه کرد، با مخلوق عجیب و غریبی روبه رو شد؛ یک مارمولک که به جای دم در قسمت انتهایی بدنش یک سر دیگر چسبیده بود. به گفته صاحب مغازه، این مارمولک عجیب و غریب ده سانتیمتری به دلیل وضعیت خاصی که داشت به هیچ عنوان نمیتوانست سرش را به اطراف بچرخاند و به آرامی روی زمین میخزید.
متولد شدن یک بچه خوک دوسر در سال ۲۰۰۷ در روستای کوآنزو واقع در ناحیه شرقی استان فوجیان چین، پای خیلی از خبرنگارها را به این منطقه دورافتاده باز کرد؛ آدمهای کنجکاوی که دوست داشتند این موجود عجیب را از نزدیک ببینند. نکته جالب اینجا بود که این خوک دوسر دقیقا در سال خوک به دنیا آمده بود و به همین دلیل، کشاورزان ساده دل چینی به آن به عنوان یک اتفاق خاص نگاه میکردند. این خوک صورتی رنگ کوچک، یک و نیم کیلوگرم وزن داشت و دو دهان و چهار چشم در صورتش مشاهده میشد.
این پیتون دو سر با همه عجیب بودنش تا مدتها ناشناخته بود؛ یعنی درست تا روزی که یکی از گروههای دامپزشکی باغ وحش کلومبو واقع در سریلانکا تصمیم گرفتند حیواناتی را که در باغ وحش نگهداری میشدند از نزدیک معاینه کنند. آنها مثل همیشه به سمت قفس حیوانات رفتند و مشغول چک کردن وضعیت آنها شدند، اما اتفاق عجیب همینجا رخ داد، چون بعد از چند دقیقه، یکی از دامپزشکان همکارانش را صدا زد تا موجود خارقالعادهای را به آنها نشان بدهد؛ یک مار پیتون دوسر کوچک که ۱۸ سانتیمتر طول داشت.
نکته جالب در مورد این خزنده دو سر این است که سر راست مار کنترل حرکات را برعهده دارد و سر چپ بهطور غریزی هرکجا که سر راست میرود به دنبال او حرکت میکند. این مار دوسر تحت مراقبتهای خاصی در باغ وحش کلومبو نگهداری میشود، چون حالا به یکی از جاذبههای اصلی گردشگری در باغوحش سریلانکا تبدیل شده است.
از آنجایی که پیتونها در محیطهای طبیعی حدودا تا هفت متر رشد میکنند و آنقدر قدرتمند میشوند که با پیچیدن به دور طعمه خود، قادر به بلعیدن حیواناتی بزرگتر از اندازه خود هستند، مسؤولان باغ وحش منتظرند تا با بزرگ شدن این پیتون عجیب و تبلیغ آن، به جاذبه باغوحششان اضافه کنند.
داستان اولین لاکپشت دوسری که نامش بین حیوانات عجیب ثبت شد هم برای خودش شنیدنی است؛ یک روز مردی وارد مغازه خیریهای شد که حیوانات خانگی را در آنجا نگهداری میکردند. بعد دستش را به طرف صاحب مغازه دراز کرد و گفت: «من این تخمها را از کنار جاده پیدا کردهام. لاکپشت ماده را یک ماشین زیر کرد و رفت.
لطفا مرا راهنمایی کنید که چگونه از آنها نگهداری کنم». دامپزشک مرکز او را راهنمایی کرد و مرد با تخمهای لاکپشت به خانهاش در فلوریدا برگشت، اما هنگامی که بچه لاکپشتها شروع به بیرون آمدن از تخمهایشان کردند، مرد با کمال تعجب دید که یکی از لاکپشتها دو سر دارد. او هم بدون آنکه کسی را در جریان این اتفاق عجیب بگذارد تصمیم گرفت از این لاکپشت دو سر در خانهاش نگهداری کند.
اما بعد از چند روز، مرد متوجه شد که حال لاکپشت چندان خوب نیست و درنتیجه فورا او را به همان کلینیکی که میشناخت برد. اینجا بود که همه متوجه به دنیا آمدن لاکپشتی دو سر شدند و این موجود عجیب تحت مداوا قرار گرفت و بعد هم صحیح و سالم به صاحبش تحویل داده شد. اما مرد تصمیم گرفت آن را به آکواریوم همان موسسه خیریه بسپارد تا خیالش از بابت نگهداری آن راحت شود. به گفته یکی از پرستاران کلینیک، حال عمومی این لاکپشت بسیار خوب است و اگرچه ممکن است مانند دیگر گونههای خود تا ۱۰۰ سال زنده نماند، اما اگر با دست به هر دو سر لاکپشت غذا داده شود این موجود میتواند سالیان درازی به زندگی کردن ادامه دهد. علت اینکه حتما باید با دست به آنها غذا داد این است که اگر غذاخوردن را به خودشان واگذار کنیم آنها با یکدیگر دعوا میکنند و در نتیجه یکی از سرها بیغذا میماند. اما خبر بد اینجاست که بعد از چند ماه، این لاکپشت دو سر از کلینیک دزدیده شد و الان دیگر مشخص نیست که کجا زندگی میکند و اصلا زندهاست یا مرده؟!
در سال ۲۰۰۱، کارگران مزرعه پرورش تمساح در تایلند، مشغول انجام وظیفهشان بودند که متوجه بچه تمساح عجیبی در استخر شدند؛ دو بچه تمساح سبز رنگ از قسمت انتهایی بدن به یکدیگر چسبیده بودند و هر یک به طور جداگانه دم داشتند. کارگران این مزرعه با دیدن این بچه تمساح سریع بقیه اهالی را هم خبر کردند و کمکم موضوع به گوش رسانههای تایلندی هم رسید و نام این تمساح هم بین حیوانات عجیب ثبت شد.
تولد یک بزغاله دو سر در منطقه اولفوس واقع در نواحی جنوبی ایسلند، نه تنها مردم منطقه را شگفتزده کرد بلکه متخصصان جانورشناس سراسر جهان را هم در حیرت فرو برد. جالب اینجاست که تمامی اجزای صورت این بزغاله به صورت مجزا شکل گرفته و دو سر روی یک بدن چسبیده است. پال استفانسون- دامپزشک محلی- با دیدن این بزغاله گفت تولد بزغاله دو سر از حوادث بسیار نادر در دنیای جانوران است. اگرچه این بزغاله در شبی که متولد شد حال مساعدی داشت، اما فردای روز تولد، متخصصان متوجه شدند که بزغاله قادر به بالا نگاه داشتن سرش نیست.
تولد یک گوساله دوسر در ایالت ویرجینیای آمریکا سر و صدای بسیاری به پا کرده است. این گوساله دارای سه ردیف دندان، دو فک پایینی و دو زبان است، اما جالب اینجاست که تمامی این اعضا در یک دهان جا شدهاند. روی صورت این حیوان دو بینی دیده میشود که هر یک سوراخهای جداگانه دارد.
این گوساله یک چشم هم دارد که درون آن دو مردمک به خوبی قابل مشاهده است. این گوساله کوچک متعلق به یک کشاورز اهل ویرجینیا به نام هلدرس است که پس از تولد حیوان نام ستاره را برایش انتخاب کرد. کشاورز در مورد این گوساله به خبرنگاران چنین گفت: «ما تصمیم گرفتیم که برای داشتن یک گاو با نژاد عالی و خوب، دو گونه مختلف را با هم آمیزش دهیم و ستاره نتیجه این لقاح است».
بهرغم اینکه ستاره دو صورت دارد و به نظر میرسد که ممکن است شرایط مساعد خوبی نداشته باشد، اما به گفته پزشکان حال ستاره بسیار خوب است و حتی خانواده هلدرس ادعا میکنند که گوساله کوچک بسیار شیرین و دوستداشتنی است. به گفته پزشکان هنگامی که جنین در اثر اختلالات ژنی به دو نیم تقسیم میشود، معمولا نوزاد شکل گرفته در رحم با دو صورت و یک بدن متولد میشود. باب جیمز استاد مرکز پلی تکنیک ویرجینیا درباره این گوساله دو سر میگوید: «گوسالههایی که با چنین شرایطی به دنیا میآیند بسیار نادر هستند. در طول ۲۵سالی که در این زمینه فعالیت داشتهام تنها دو یا سه بار با چنین موردی برخورد کردهام».
این ملخ دو سر عجیب هم یکی دیگر از شگفتیهای دنیای حیوانات است که در راسته «راست بالان» که شامل گروه ملخ ها، جیرجیرکها و حشرههای درختی راست بال میشود، جای دارد. بدن این حشره از دو سر به رنگهای قرمز و مشکی و چهاردست و دو پای بلند که در طرفینش قرار دارند تشکیل شده است. به نظر میرسد که سر قرمز رنگ این ملخ که فقط از لحاظ ظاهری به یک سر شبیه است و به هیچ عنوان واقعی نیست، بیشتر نقش جذب دشمن را برعهده دارد. نوع یک سر این ملخ، بیشتر در ارتفاعات ۱۴۰۰ متری بالاتر از دریا از جمله مزارع کاشت قهوه در کلمبیا دیده میشود.
یک روز دو جوان ماهیگیر اهل منطقه آلبتراس اویسلند کانادا، مثل همیشه برای صید ماهی به دریاچه آتاباسکا رفتند، تور ماهیگیری را به آب انداختند و چند دقیقهای منتظر ماندند، بعد تور را بالا کشیدند و شروع به خالی کردن آن کردند. ماهیهای درشتتر را در یک سبد و ماهیهای دیگر را در سبد دیگری انداختند. کارشان که تمام شد به کنار دریاچه برگشتند، اما در همین هنگام صدای فریاد بچههایی را که دور سبدهای آنها جمع شده بودند شنیدند. بچهها میگفتند: وای، نگاه کن، ما یک ماهی دو سر گرفتیم؛ «واقعا عجیب و غریب بود.
آن ماهی دو دهان داشت که یکی در زیر دیگری قرار گرفته بود. تا به حال چنین چیزی را ندیده بودم.» این نظر مک میلان، یکی از صیادانی است که این ماهی گلدآی را از نزدیک دیده است. پس از این اتفاق آن دو جوان ماهیگیر این حیوان دو سر را به دست محققان منطقه سپردند. آنها هم در کنفرانسی که چند روز بعد برگزار شد به مدت ۲۰دقیقه آن را در معرض دید مردم قرار دادند و گفتند: «برای سرنوشت ماهیهای دریاچه بسیار مهم بود که چنین چیزی به نمایش گذاشته شود تا مردم متوجه حرف ما بشوند.
در ابتدا آنها حرف ما را باور نمیکردند، اما حالا خودشان شاهدند که آلودگی دریاچه میتواند چه بلایی بر سر ماهیهای بیچاره بیاورد. با اینکه ما بارها هشدار داده بودیم که آلوده کردن محیطزیست ممکن است چه خطراتی برای حیوانات به دنبال داشته باشد، اما کسی توجه نمیکرد. حالا این ماهی تنها نشانه کوچکی است از آنچه ممکن است در آیندهای نه چندان دور برای ساکنان محیط زیست اتفاق بیفتد».
در پنجم مارس سال ۲۰۰۴، کارمندان و بچههای پیشدبستانی مدرسه گرین آمبرلا واقع در روستایی در انگلستان، مشغول بازی و تفریح بودند که ناگهان متوجه قورباغه سه سری در کنار چمنها شدند. اما به محض اینکه کارمندان مدرسه شروع به عکس و فیلم گرفتن از این قورباغه کردند، حیوان بیچاره ترسید و فرار کرد.
در ابتدا معلمهای مدرسه تصور کردند که سه قورباغه به یکدیگر چسبیدهاند، اما خوب که دقیق شدند به این نتیجه رسیدند که این قوباغه سه سر دارد. بعد از رسیدن گزارشی مبنی بر وجود قورباغهای سه سر و شش پا و دیده شدن فیلم آن توسط زیستشناسان و متخصصان در برنامهای مربوط به حیات وحش، مای دیلگر - زیستشناس- حضور پیدا کرد و چنین نظر داد: «این زنگ خطری است از مشکلاتی که در آینده گریبانگیر محیطزیست خواهد شد». این متخصص علت به وجود آمدن چنین موجود چندشآوری را اختلال به وجود آمده در هنگام رشد جنین تشخیص داد.